هفت تپه بعد از خلع ید از بخش خصوصی

گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه تلویزیونی خط رفاه

حسن صالحی: آخرین تحولات  مربوط به بعد از خلع ید  از بخش خصوصی در هفت تپه چه هستند؟  الان مالکیت هفت تپه در اختیار کیست؟

شهلا دانشفر:  کارگران نیشکر هفت تپه بعد از خلع ید  جشن گرفتند و اعلام کردند که ما تازه با خلع ید از باند مافیایی اسد بیگی در نقطه صفر قرار گرفته ایم و  حالا زمان آنست که پیگیر خواستها و مطالبات بشویم و طی این مدت ما شاهد همین روند در این شرکت 5 هزار نفره کارگری بودیم.  جمهوری اسلامی و مقامات دست  اندر کار مدتی طول دادند. دست بدست کردند تا بلکه  کارگران را عقب بزنند و جلوی پیشروی آنها را بگیرند. اما کارگران نیشکر هفت تپه به اعتصاب خود ادامه دادند و  دست به تجمع زدند و اعلام کردند و گفتند حالا که شما  جواب نمیدهید و طول میدهید. ما منتظر نمی مانیم و از همین الان کار نظارت بر پیشبرد امورات شرکت را شروع میکنم. از جمله شروع به اخراج مدیران اختلاسگر و فاسد کردند. کارگران همچنین وقتی دیدند که شورای اسلامی تحرکی پیدا کرده و مشغول توطئه گری هستند، مقابلش ایستادند و با گل گرفتن در آن عملا آنرا منحل کردند. مهمتر از همه کارگران نیشکر هفت تپه به ابزار نظارت شورایی خود ساختار دادند و اعلام کردند  که نظارت شورایی ما به اتکاء مجمع عمومی 5 هزار نفره و مجمع نمایندگان منتخب آن انجام میگیرد و این شورا و تشکل ما کارگران نیشکر هفت تپه است. بدینگونه این کارگران شورای خود را رسما اعلام کردند. و این اتفاقی بسیار تاریخی در نیشکر هفت تپه بود. وقتی کارگران با این قدرت ایستادند و پیگیر مطالباتشان شدند،  دولت ناگزیر شد که رسما حکم خلع ید از اسد بیگی را اعلام کند. در ابتدا گفتند که هفت تپه قرار است به تامین اجتماعی واگذار شود. کارگران در مقابل آن ایستادند و گفتند که تامین اجتماعی ورشکسته است و بعد از یک مدتی برای تامین بدهکاری هایش هفت تپه را به حراج خواهد گذاشت و شغل و معیشت ما به خطر می افتاد و به هیچ وجه قبول نمیکنیم. بالاخره این شرکت به هفت طرح یعنی به ایدرو واگذار شد.  در این مورد هم اول گفتند مدیریت هفت تپه با هفت طرح است. ولی کارگران اعتراض کردند و گفتند مساله مالکیت سهام کارخانه چه میشود. بعد عقب نشستند و گفتند مالکیت آنهم با هفت طرح خواهد بود. اما هنوز یک نکته برای کارگران ناروشن باقی ماند آنهم این بود که در مورد چگونگی این واگذاری شفاف سازی شود و حق آنان است که در جریان چند و چون آن قرار گیرند و مباحث مربوط به این نقل و انتقال باید علنا و اجتماعا منتشر شود تا هم کارگران بدانند چه گذشته است و هم جامعه.

حسن صالحی: از این تغییر و تحولاتی که اشاره کردید چقدر میگذرد و بدنبال آن  چه گذشته است؟

شهلا دانشفر: یکماهی از این تغییر  و تحولات میگذرد و بدنبال آن اولین کاری که کارگران انجام دادند این بودند که لیستی از مدیران بازنشسته فاسد که عوامل باند مافیایی اسدبیگی بودند را  به مدیریت شرکت توسعه و صنایع(هفت طرح ) اعلام کرده و خواستار اخراج فوری آنها از شرکت شدند و اولتیماتوم دادند که اگر این کار اجرایی نشود دوباره دست به اعتصاب خواهند زد.

حسن صالحی: اولین سوالی که پیش می آید و من بسیار کنجکاوم که بدانم اینست که آیا با تغییر مدیریت تغییری در وضعیت کارگران ایجاد شده است. بطور مثال آیا حقوقهای معوقه کارگران پرداخت شده است؟ آیا اقداماتی در جهت پاسخگویی به خواستهای کارگران صورت گرفته است؟

شهلا دانشفر: بخشی از مطالبات کارگران زیر فشار اعتراضات و ایستادگی آنها پاسخ گرفته است. از جمله پرداخت دستمزدها به روز شده است. همین یک قلم خودش یک دستاورد مهم و بیسابقه است. خصوصا در شرایطی که تعویق پرداخت دستمزدها در همه جا به یک نرم اجتماعی تبدیل شده است و این موفقیت کارگران نیشکر هفت تپه بطور واقعی جنبش برای پرداخت بموقع دستمزدها را گام مهمی به جلو برده و راه نشان میدهد. کارگران نیشکر هفت تپه در همان ابتدا که خلع ید از اسدبیگی و باند او اعلام شد تاکید کردند و گفتند که این فقط و فقط نتیجه مبارزات 5 ساله خود ما کارگران است. ما زور داریم و میتوانیم خواستهایمان را بقبولانیم. با همین قدرت است که این کارگران توانستند از اسد بیگی و باند او خلع ید کنند. آنها را به محاکمه بکشانند، حقوقهای خود را به روز کنند، کاری کنند که قرارداد کارگران فصلی تمدید شود و همچنین سه نفر از همکاران اخراجی مطالبه گر خود را سر کار بازگرداندند و الان هم پیگیر بازگشت اسماعیل بخشی ازنمایندگان محبوب خود به سر کار هستند. البته با کارگران فصلی قرارداد بسته شد. منتها این قرار دادها تا اسفند ماه است و تاکید کارگران بر دائمی شدن استخدام آنهاست.

حسن صالحی: شما در ابتدای صحبت خود به تاکید کارگران نیشکر هفت تپه به نظارت شورایی در فعالیت ها و امور اداری شرکت اشاره کردید. خواست کارگران اعمال نظارت برای تامین منافع کارگران است. در همین رابطه می بینیم که این کارگران مجمع نمایندگی خود را انتخاب کردند و  شورای خود را تشکیل دادند و اتفاقاتی هم افتاد؟ سوال من اینست که نظارت شورایی که خواست کلیدی کارگران هفت تپه بوده قرار است به چه ترتیبی اجرایی شود؟ در این زمینه طی این مدت چه اتفاقاتی افتاده است؟

شهلا دانشفر: همانطور که بحث آن شد اولین کاری که کارگران نیشکر هفت تپه انجام دادند این بود که  شورای خود را به عنوان ابزار پیشبرد این نظارت ایجاد کردند. و این مساله نه فقط برای خود کارگران نیشکر هفت تپه بلکه برای کل جنبش کارگری حائز اهمیت است. این کارگران در عمل نشان دادند که شوراهای کارگری را در همه جا میشود تشکیل داد و جایگاه وکارآیی شورا و تصمیم گیری شورایی به اتکاء مجمع عمومی کارگری را  به عنوان ابزار اعمال اراده جمعی و ظرف پیشبرد قدرتمند و متحد مبارزات در جلوی چشم کارگران و کل جامعه قرار دادند. بطور واقعی نیز تنها راهی که میتوانست 5 هزار کارگر را در مقابل اینهمه تشبثات از امنیتی کردن فضای شرکت و  پرونده سازیها و دستگیری ها و شکنجه کردن ها و اخراج کارگران گرفته تا تلاش برای  تفرقه افکنی در میان صفوف کارگران  متحد نگاه دارد اتکاء به همین تصمیم گیری جمعی و شورایی بود. با قدرت شورایی بود که کارگران نیشکر هفت تپه توانستند صف اعتراض خود را متحد نگاهدارند و با قدرت جلو بروند و کاری کردند که نه تنها از اسدبیگی و باند او خلع ید شد، بلکه آنها را به محاکمه کشاندند. و همه اینها نشان داد که موثرترین راه حفظ ادامه کاری و امنیت و موفقیت هر مبارزه ای اتکاء به مجمع عمومی کارگری و تصمیم گیری جمعی است. موثرترین راه ایستادن در مقابل تفرقه افکنی ها نیز همین است. کارگران نیشکر هفت تپه با چنین سطح عالی ای از سازمانیافتگی توانستند این پیشروی ها را داشته باشند و امروز به یک سنگر مهم جنبش کارگری تبدیل شده اند. این کارگران با مسلح بودن به چنین ابزاری تعریف کردند که نظارت شورایی یعنی چه. از جمله خواهان برکناری مدیران فاسد و تعیین مدیران هر بخشی توسط خود کارگران شدند. بر برپایی ماهی یکبار مجمع عمومی به عنوان محلی برای تصمیم گیری جمعی همه کارگران بر سر روال کار شرکت و محلی برای گزارشدهی مجمع نمایندگی کارگران و پیگیری کارها تاکید گذاشتند. همچنین از ضرورت تشکیل مجمع عمومی در آغاز هر روز برای تصمیم گیری در مورد امورات جاری شرکت سخن گفتند و بالاخره تاکید کردند که حق کارگران است که هر گاه نیاز دیدند و ضروری بود فورا جمع شوند و مجمع عمومی تشکیل دهند و تصمیم گیری کنند. این درجه از سازمانیافتگی و هوشیاری بسیار شورانگیز است و یک الگوی آموختنی برای همه کارگران است و بیسابقه و نوین است و بطور واقعی شکل عملی سازماندهی شواریی این شکل سازماندهی توده ای کارگری و قدرت اتحاد کارگران را به نمایش میگذارد.   الان کارگران نیشکر هفت تپه در چنین وضعیتی قرار دارند. یعنی نظارت شورایی را از کسی مطالبه نمیکنند  بلکه اعمال میکنند، به آن شکل داده و ایجادش میکنند  و خود وارد  عمل مستقیم شده و دست به کارش میشوند.

حسن صالحی: من سوالم این است که الان بالاخره مدیران و یا مدیران باند اسدبیگی  ممکن است هنوز وجود داشته باشند و یا پشت پرده در کار کارگران موش بدوانند؟ در این دوره چنین مواردی بوده است؟ اگر بوده کارگران چگونه با آن برخورد کرده اند؟ اگر ممکن است در این رابطه عملکرد مجمع نمایندگان و چگونگی نظارت شورایی از جانب کارگران را بیشتر باز کنید؟

شهلا دانشفر: بله جمع کردن بساط باند اسد بیگی از هفت تپه یک پروسه کشداری بوده و هست. علیرغم  اینکه خلع ید را اعلام کرده بودند اما برای ابلاغ رسمی آن مرتبا تلاش داشتند کارگران را سر بدوانند و خسته کنند.  مرتبا مقاومت کردند  که حتی اگر شده مهره هایی از خودشان را همچنان نگاهدارند. از جمله بعد از خلع ید از اسد بیگی تعدادی از مدیران بازنشسته وابسته به باند وی همچنان سر کار بودند، بطوریکه کارگران تعدادی از آنها را خودشان از شرکت بیرون کردند. همانطور که اشاره کردم کارگران لیست تعدادی از این مدیران را به مدیریت هفت طرح دادند و بر اخراج آنها تاکید کردند. الان هم در هر کجا که با انتخاب مدیرانی روبرو شده اند که در جهت همان روال گذشته میکوشند کار کنند، کارگران بشدت مقابله کرده و اجازه نمیدهند. بدین ترتیب کارگران در هر جایی که مدیریت جدید درادامه آن بساط تعرض قبلی قدم برمیدارد، کارگران فورا دست به اعتراض زده و با  تاکید بر اینکه نظارت شورایی حق ماست و اگر خلاف مطالبات اعلام شده ما عمل شود دست به اعتراض خواهیم زد، مقابلش می ایستند. از جمله وقتی از استخدام کارگران فصلی سرباز میزدند  کارگران دست به تجمعات متعددی زدند و بالاخره موفق شدند همکاران خود را سر کار بازگردانند.

حسن صالحی:  مورد کارگران فصلی و بازگرداندن آنها به سر کار که شما به آن اشاره کردید یک موفقیت بزرگی است. کارگرانی که به هر حال قرارداد درست و حسابی نداشتند و الان صاحب قرار داد شده و به کار برگشته اند. کارگران نیشکر هفت تپه دارند از دائمی شدن استخدام آنها صحبت میکنند. تعداد این کارگران چقدر است و همبستگی با کارگران فصلی از سوی کارگران شاغل رسمی در شرکت چگونه است؟

شهلا دانشفر: کارگران فصلی حدود دو هزار نفری هستند. که کارگران فصلی و نی برها ودفع آفات را در بر میگیرند. این کارگران بخشی از همان کارگران اعتصابی بودند که در این 5 سال در کنار دیگر همکاران خود برای خلع ید از اسدبیگی و باند مافیایی او مبارزه کرده و خواستهای مشترکی با دیگر بخش های کارگران این مجتمع کارگری دارند و  در تمام اعتراضات فعالانه شرکت داشتند. همانطور که در جریان هستید در نیشکر هفت تپه اعتراضات سازمان یافته بود. در مقاطعی با توافق خود کارگران بخش های کشاورزی و آبیاری مشغول کارشان بودند. بخاطر اینکه یک امر مهم این کارگران همواره بقای این شرکت و ادامه کشت بوده است.  چون مساله کار و معیشت و زندگیشان به این شرکت گره خورده است. به این ترتیب در یک هماهنگی بسیار زیبایی این کارگران اعتصاب خود را به پیش بردند. و این خود نشان دهنده درجه هوشیاری و سازمانیافتگی مبارزات این کارگران را نشان میداد. از جمله کارگران نیشکر هفت تپه هر روز مجمع عمومی برپا میکردند. هر روزه مسایلی که در دستور بود و با آن مواجه بودند را به مجمع عمومی آورده و بر سر آن تصمیم گیری جمعی کرده و اگر لازم بود رای گیری میکردند. و این رای گیری در مجمع عمومی بسیار جالب بود. حتی اعلام کرده بودند که سرپرستان هر بخش حضور و غیاب خود را در همان محل تجمع و اعتصاب باید انجام دهند و این قدمی درجهت رسمیت دادن به اعتصابشان بود. بعد هم که خلع ید شد و بخشی از حقوقها را پرداخت کردند ولی کارگران فصلی هنوز به کار برنگشته بودند، کارگران فصلی مرتبا تجمع میکردند و کارگران شاغل کنارشان بودند. حتی نمایندگان و مجمع نمایندگی کارگران نیشکر هفت تپه همراه با کارگران فصلی به اداره کار مراجعه کردند و پیگیر کار آنها شدند و یا وقتی با مانع تراشی ها روبرو شدند، اعلام اعتصاب بزرگ در سطح شرکت را دادند. به این شکل همه کارگران نیشکر هفت تپه با قدرت ایستادند و بعنوان یکی از مطالبات مهم خود بر بازگشت به کار کارگران فصلی تاکید کردند.

حسن صالحی: الگویی که کارگران نیشکر هفت تپه در مبارازات خود بدست دادند، الگوی بسیار موفقی است. شما در نظر بگیرید که یک مجتمع بزرگ کارگری هست که در آن 5 هزار کارگر شاغل هستند. با پیشینه ها و سوابق حرفه ای، عقیدتی، فکری و  قومی  متفاوتی، و این 5هزار کارگر علیرغم برخی کارشکنی هایی که از اینطرف و آنطرف صورت گرفت، توانستند متحد بمانند و این متحد نگاهداشتن یک هنر است. یک دست مریزاد درست و حسابی باید به رهبران و فعالین کارگری در هفت تپه گفت که توانستند این اتحاد را تامین بکنند. همیشه هم موضوعاتی بوده است که میان کارگران موجب اختلاف شود و اینکه یک عده سعی کنند بر اساس مسائل پوچ و غیر وارد تفرقه افکنی کنند، اما کارگران هوشیارانه برخورد کرده و مانع شدند و رشته های اتحاد را به هم بافتند. این خود یک موضوع مهم بحث است. اما یک سوالی که برایم پیش آمد اینست که بالاترین میزان در آمد یا دستمزد کارگر در هفت تپه چقدر است؟

شهلا دانشفر: 5 میلیون حداقل و فرض کنید که 6 تا 7 میلیون حداکثر.

حسن صالحی : این دستمزد زیر خط فقر است. خودشان از 11 میلیون و یا 12 میلیون بعنوان خط فقر صحبت کرده اند.

شهلا دانشفر: دقیقا همینطور است و این دستمزد به هیچوجه کفاف زندگی کارگران را نمیکند. اما نکاتی که در مورد الگوی مبارزاتی کارگران نیشکر هفت تپه اشاره کردید جالب بودند. ببینید یکی از این همین تفرقه افکنی ها این بود که سعی کردند صف اعتراض کارگران را به صف عزاداری تبدیل کنند. کارگران مقابلش ایستادند و گفتند ما برای عزاداری نیامده ایم. هر کس میخواهد عزاداری  کند برود مسجد، تجمع کارگران جای این کارها نیست و ما اینجا جمع شده ایم که پیگیر مطالباتمان بشویم. یا بطور مثال آمدند و گفتند کارگران فصلی بومی را سر کار میبرند. کارگران فورا اعلام کردند که ما بومی و غیره بومی نداریم. هر کس که یک ماه هم در این شرکت کار کرده باشد. بومی است. یا بطور مثال سعی کردند سر مضحکه انتخابات اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه را به رئیسی و ستاد او وصل کنند. کارگران اعلام کردند و گفتند این انتخابات به  ما ربطی ندارد. پاسخ ما تجمع ما در مقابل فرمانداری است. یعنی در مقابل کارگران نیشکر هفت تپه در برابر هر نوع تشبثات تفرقه افکنانه ای متحدانه ایستادند و گفتند ما جمعی تصمیم میگیرند و نگذاشتند ذره ای مبارزه آنها به انحراف کشیده شود و  در صفوفشان شکافی ایجاد گردد و حقیتقا به این لحاظ نیز الگو بودند. طبعا در هر مبارزه ای گرایشات مختلفی وجود دارد. یکی ممکن است بخواهد رنگ مذهبی به اعتراض بزند، یکی قومی ولی نکته مهم اینست که در نیشکر هفت تپه کارگران همه اینها را در سطح بالایی مدیریت کردند. اعلام کردند که مطالبات مشترک ما چسب اتحاد ماست. گفتند قومگرایان خود را به ما نچسبانند. گفتند که موفقیت آنها نتیجه رافت رئیسی و هیچ کسی دیگری نیست. بلکه نتیجه 5 سال مبارزه خودشان شان بوده است و همیشه تاکیدشان بر اتحاد  و همبستگی مبارزاتی بوده است.

حسن صالحی: شما به مطالبات کارگران نیشکر هفت تپه اشاره کردید و آن چسبی که همه کارگران را به هم فشرده کرد و کنار هم قرار داد و متحدشان کرد. بزرگترین خواست این کارگران بعد از سالها مبارزه متحقق شد. آنهم خلع ید از اسد بیگی و باند مافیایی او بود. این یک موفقیت بزرگ و بی نظیر بود . اما خود کارگران گفتند که این تازه شروع کار ماست. ما خواستها و مطالبات متعددی داریم. که شما به بخشی از آنها اشاره کردید. بد نیست مروری بر همه خواستها و مطالبات این کارگران داشته باشیم؟

شهلا دانشفر: درست است خلع ید قدم اول بود برای اینکه شرایط برای پیشبرد مطالبات اصلی که کارگران بخاطر آن دست به اعتراض زده بودند، فراهم شود. همانطور که اشاره کردم دستمزد این کارگران به روز شد. سه نفر از همکارانشان سر کار برگشتند. اما اسماعیل بخشی هنوز سر کار برنگشته و یک خواست فوری کارگران نیشکر هفت تپه بازگشت به کار اوست. مالکیت و مدیریت شرکت را تعیین کرده اند اما کارگران خواستشان شفافیت دادن و علنی کردن چگونگی این نقل و  انتقال است. میخواهند بدانند که آیا پشت پرده زد و بندی شده است یا نه  که باز دو روز دیگر مجبور نشوند که به خیابان بیایند و اعتراضشان را اعلام کنند. بسته شدن پرونده های امنیتی تشکیل شده برای کارگران خواست دیگر آنهاست. به گفته کارگران در طول مبارزاتی که داشته اند برای 300 نفر ازآنها پرونده سازی شده است. این پرونده ها فعلا مسکوت گذاشته شده است. اما ممکن است مدتی برای خودشان فرصت بخرند و بعد همان پرونده ها را  روبیاورند.

حسن صالحی: فرزانه زیلابی وکیل این کارگران نیز یک سال حکم زندان دارد.

شهلا د انشفر: دقیقا اینطور است و از همین رو یک خواست فوری کارگران مختومه اعلام شدن پرونده وکلیلشان فرزانه زیلابی است.  همچنین سپیده قلیان از حامیان نیشکر هفت تپه همچنان در زندان است. او نه فقط حامی نیشکر هفت تپه بلکه کسی است که صدای اعتراض همه زندانیان و اعتراض علیه شکنجه و زندان بوده است.  یک مطالبه کارگران نیشکر هفت تپه آزادی فوری و بدون قیدو شرط او است و در تجمعاتشان در حمایت از قلیان بارها شعار داده و به ادامه بازداشت وی اعتراض کرده اند. از سوی دیگر قرارداد کارگران فصلی تا اسفند ماه است. اولین قدم بازگراندان آنها به سر کار بود و ممکن است در گام بعدی این قراردادها یکساله بشود.  ولی کارگران نیشکر هفت تپه خواستار دائمی شدن قراردادهای این کارگران هستند. و در پاسخ به اینکه میگویند کار این کارگران فصلی هستند، کارگران نیشکر هفت تپه میگویند بسیار خوب در فصلی که کشت هست و آبیاری، این کارگران در مزارع کار میکنند و در باقی فصول در گوشه از این شرکت و کار بسیار هست و میتواند قراردادهای آنها دائمی شود. در کنار همه این مطالبات یک موضوع مهم مساله افزایش سطح دستمزدها است. معاش کارگر با 5 میلیون، 6 میلیون، 7 میلیون نمی گذرد .  12 میلیون رقم خط فقری است که خود حکومت اعلام کرده است.  دوسال پیش هم همین رقم را گفتند و در این دوسال قیمت ها سرسام آور افزایش پیدا کرده است. در آخرین گزارشی که سازمان برنامه و بودجه منتشر کرد دیدیم که از چه ابعاد وحشتناکی از تورم اقتصادی صحبت شده بود. از ورشکستگی اقتصادی جمهوری اسلامی صحبت شده بود و  الان دارند از اینکه 50 درصد مردم زیر خط فقر مسکن هستند ، میگویند. و قطعا یکی از مطالبات کارگران مساله افزایش دستمزدها خواهد بود و باید به لیست خواستهای آنها اضافه شود.

حسن صالحی: ما همچنین خبر اعتراضات بازنشستگان نیشکر هفت تپه را داشتیم. لطفا در این مورد هم توضیحی بدهید.

شهلا دانشفر: درسته در هفدهم آبان ماه بازنشستگان سال 99 مجتمع نیشکر هفت تپه در اعتراض به نحوه محاسبه سنوات و سایر مطالباتشان برای سومین روز در برابر ساختمان اداره کار شوش تجمع کردند. طبق خبرها  ۱۲۰ کارگر بازنشسته سال 99 این شرکت  در محاسبه سنواتشان  فقط حقوق ثابت آنان ملاک تعیین میزان مقرری قرار گرفته  و مزایای حقوقی آنها به حساب نیامده است و به این ترتیب مستمری این بازنشستگان نه تنها افزایشی نداشته بلکه کاهش هم پیدا کرده است.  اینها هم بخشی از کارگران نیشکر هفت تپه هستند که بازنشست شده اند و اتفاقا در مقاطعی از اعتراضات کارگران این مجتمع کارگری شرکت داشته و اعلام همبستگی کرده اند. در عین حال کارگران شاغل همواره پشتیبان کارگران بازنشسته بوده اند.

حسن صالحی: هفت تپه یکی از مراکز پر تپش جنبش کارگری ایران است که موفقیت های زیادی برای خود این کارگران داشته و  الگوهای بسیار خوبی هم برای کل جنبش کارگری در بر داشته است. بخش های دیگر طبقه کارگر در قبال نیشکر هفت تپه چه وظایفی میتوانند داشته باشند و گام بعدی خود هفت تپه چه خواهد بود و به کدام سمت باید برود؟

شهلا دانشفر: سوال خوبیست. تا آنجا که به بخش های دیگر کارگری در سطح جامعه بر میگردد هفت تپه یک سنگر مهم جنبش کارگری است و باید آنرا حفظ کرد. حفظ هفت تپه ، یعنی اجازه ندادن به تعرض به این کارگران  و پشتیبانی از خواستها و مبارزات  این کارگران بسیار مهم است. حفظ هفت  تپه یعنی برافراشته نگاهداشتن پرچم شوراها، حفظ هفت تپه یعنی دفاع از مبارزات جانانه و قهرمانانه این کارگران علیه اختلاس ها و دزدی ها که یک درد وسیع همه جامعه و بخش های مختلف مردم است. کارگر نفت، معلمان، بازنشستگان و بخش های مختلف کارگری با همین بساط چپاول و دزدی درگیرند. از جمله می بینیم که صندوق بازنشستگی را خالی کرده و به یغما برده اند. بعلاوه هفت تپه سمبل اعتراض علیه شکنجه و زندان بود و حفظ هفت تپه یعنی همصدا شدن با اعتراض علیه سرکوبگری های حکومت. به عبارتی هفت تپه الگویی از مبارزه علیه دستگیریها و بازداشت کارگران معترض بود. و بالاخره اینکه کارگران هفت تپه صدای اعتراض همه مردم بودند و در تجمعاتشان میگفتند ما نه فقط به عنوان کارگر بلکه به عنوان یک شهروند صحبت میکنیم. از جمله علیه سیاستهای جنایتکارانه حکومت در قبال کرونا ایستادند و بر واکسیناسیون سراسری و رایگان تاکید کردند.  با خیزش مردمی در خوزستان علیه قطع آب همراهی کردند و سرکوب مبارزات را محکوم کردند.  از مبارزات بخش های مختلف مردم از جمله معلمان دفاع کردند  و با شعار “حامی مفسد هستند، از اینترنت می‌ترسند” اعتراض خود را به قطع اینترنت از سوی حکومت اعلام داشتند. این چنین است که کارگران نیشکر هفت تپه در قلب مردم جا دارد و همواره در حلقه حمایت مردمی قرار داشه است.  بقول خود این کارگران هفت تپه به راستی پایتخت اعتصابات جهان بود و دستاوردهای آن دستاوردهای همه جامعه است و باید از مبارزات این کارگران برای پیگیری مطالباتشان با قدرت حمایت و پشتیبانی کرد. بخاطر اینکه کارگران نیشکر هفت تپه با اعتراضات خود به  همه کارگران و کل جامعه راه نشان دادند و تعرض به این کارگران تعرض به کل جامعه است.

اما اجازه بدهید به بخش دوم سوالتان نیز مختصر اشاره ای داشته باشم. اولین تاکید محکم نگاهداشتن شورایی است که این کارگران برای آن کار کردند، پایه گذاری اش کردند و آنرا ساختند و با اتکاء به آن  حفظ اتحادشان است. نکته دوم اجازه ندادن به اینکه مبارزاتشان بدنبال این جناح و آن جناح کشیده شود و هوشیار بودن به این مساله است و بالاخره پیگیر بودن خواستهایی که اعلام کرده اند است . بعلاوه این کارگران در حد عقب زدن تعرضاتی که به   زندگی و معیشتشان شده و نجات نیشکر هفت تپه پیشروی های خوبی داشته اند. اما قدم فراتر پیش کشیدن مطالبه  افزایش فوری دستمزدها ست.  به این لحاظ نیز بطور واقعی به زندگی آنها تعرض شده است. دستمزد 6 میلیون و 7 میلیونی تعرض به زندگی کارگر است. به همین دلیل این کارگران باید خواست افزایش دستمزد را با قدرت جلو بیاورند و با مبارزه متحد و قدرتمند خود همچنان الگویی باشند که مردم و کل جامعه را همراه خود داشته باشند. این کارگران خانواده ها را همراه خود دارند. مردم شهر شوش را همراه خود دارند و در موقعیت بسیار قدرتمندی برای پیگیری مطالباتشان و پیشبرد خواست افزایش دستمزدها قرار دارند. بویژه کارگران نیشکر هفت  تپه این را تجربه کرده و به نیروی خود واقفند و با اتکاء به این موقعیت میتوانند به جلو گام بردارند. از جمله بطور فوری همین امروز باید بر آزادی بدون قید و شرط سپیده قلیان تاکید کرد. اسماعیل بخشی باید سرکار خود بازگردد، قرارداد کارگران فصلی باید دائمی شود و دستمزدها در حد کفاف یک زندگی انسانی افزایش یابد و اینها قدمهای مهمی است که در دستور کار کارگران نیشکر هفت تپه قرار میگیرند.

حسن صالحی: شهلا دانشفر بسیار متشکریم که در این برنامه شرکت کردید.*