رفیق محمد کمالی از تلویزیون کومه له در برنامه دیالوگ با من و ناصر زمانی به زبان کردی مصاحبه ای داشتند و آنچه می خوانید تلخیصی از صحبتهایم در این مصاحبه است.
محمد کمالی : اسد نودینیان با شما بحث را ادامه بدهیم ناصر زمانی توضیحی داد که دستمزدها چگونه تعین می شود ایا فکر می کنید این تا چه اندازه می تواند زندگی کارگران را در طول سال تامین کند؟ اما اکنون بحث دیگر از طرف دولت رئیسی مطرح می شود که تعین دستمزدها باید منطقه ای باشد، یعنی باید آنچه برای تهران یا تبریز یا کردستان و شهرهای دیگر تعین میشود متفاوت باشد شما این را چگونه میبینید؟
اسد نودینیان : ابتدا اجازه میخواهم به شما و همکارانتان و به مهمان برنامه ناصر زمانی و بینندگان برنامه دیالوگ سلام برسانم و از دعوتم به این برنامه تشکر کنم. راستش جمهوری اسلامی در بازی کردن با کلمات و الفاض و کدهای توجیهی استاد است و وقتی به کنه مسئله مینگری میبینید غیر از اینکه فقر و فلاکت بیشتری را به سفر مردم کارگر و زحمتکش اضافه کند از صحبتهای اینها چیزی گیر نمی آید. ناصر زمانی هم اشاره نمودند همین ۳۵ درصدی هم که تصویب شده شامل حال کارگران کارگاهها و محلهای کاری زیر ۱۰ نفر نمی شود من به این کارگران ۲ میلیون نفر کارگر افغانی را اضافه می کنم که هیچ قانون کاری شامل حال آنها نمی شود. کارگران بیکار هیچ تامیناتی ندارند و حمایتی از آنها نمی شود و کولبران همینطو. در نتیجه بنظر صورت مسئله و مشکل مردم در رابطه با مسئله معیشتشان با بازی مقامات رژیم با کلمات و الفاظ حل نمی شود و مردم با این حرفهای پوچ آشنائی دارند. کارگران تلاش میکنند با اعتراضات هر روزه شان مطالبات خود را بدست آورند. مسئله اصلی جامعه با این شرایط وحشتناک فقر و بیکاری و گرسنگی گره خوردن حل مشکلات معیشتی با سرنگونی این رژیم است.
ببینید حتی همان نمایندگانی که رژیم آنها را تعین و در شورای عالی کار بعنوان نمایند کارگران قرار بوده امسال این سطح افزایش دستمزدهای مورد نظر رژیم را امضا نکردهاند. به گفته معاون وزیر کار “امسال دولت در رابطه با افزایش دستمزدها محدودیت دارد، و با توجه به تورم امسال باید دستمزد ها را تعین نمود” این بخوبی نشان می دهد که اینها با بازی با این الفاظ چون همیشه می خواهند یورش به معیشت کارگران را نگاهدارند و بیشتر کنند.
مسئله منطقه ای کردن و یا حتی همین هم که می گویند چند مرکزیتی بودن تعین دستمزدها لازم نیست باید مجلس تع درین دستمزدها نقش داشته باشد همگی برای این است که فردا بگویند سطح تورم به نسبت مناطق فرق دارد لذا دستمزد یکسانی را برای کارگران تصویب نکنند.
به یک نکته دقت کنید ناصر زمانی هم اشاره نمود دستمزد تعین شده امسال را با توجه به تورم سه رقمی که جامعه با آن روبروست تعیین نمی کنند تازه اینها میخواهند مبنای دستمزد یک سال دیگر را که سطح تورم هر هفته در حال سعود است با این صورت تعین کنند. در بهمن ماه امسال ما شاهد افزایش ۱۱۳ درصدی نرخ خرید کنسرت ماهی و ۱۰۰ در صدی گوشت قرمز بوده ایم یعنی یک ماه قبل از تعین حداقل دستمزدها لذا این بازی با کلمات توسط رئیسی هم انجام گرفت و او میگوید تورم را کنترل کرده ام معاونش از تورم انتظاری حرف میزند و بازار ارقام سه رقمی تورم را نشان می دهد. تورم عدد است که روزانه در قدرت خرید مردم در جامعه خود را نشان می دهد. در نتیجه چه منطقهای کردن و یا هر طرح دیگری با توجه به تجربه چهل و چند سال از حاکمیت این رژیم غیر از فقر و فلاکت چیزی برای کارگران و مزد بگیران به ارمغان نخواهد آورد. ببیند امروز ابعاد فقر تا سطحی است که طبقه متوسط جامعه در ایران زیر خط فقر قرار دارد . به اطلاعیه سندیکای کارگران شرکت واحد و شورای اعتراض کارگران پیمانی نفت و جمع های از فعالین کارگری که گفته اند به گرسنگی تن نخواهیم داد جواب و نظر جامعه کارگری ایران به این دهن کجی رژیم است. اما نکته مهم و اساسی که امیدوارم وقت بکنیم و در موردش بحث کنیم این است که کارگران برای اینکه نظارگر این شرایط فلاکت بار از طرف نمایندگان سرمایه اسلامی نباشند چه ابزاری برای دخالت گری خود در امر تعین دستمزدها دارند.
محمد کمالی : ما می دانیم که در آخرین ماه سال حداقل دستمزد ها را تعین می کنند در بهترین حالت که حتی نماینده کارگران هم حضور داشته باشند این افزایش با توجه به افزایش هر ماه تورم، سوالم این است که آیا این مبارزه برای افزایش دستمزدها مبارزه ای است برای یک ماه یا اینکه این مبارزه ای است که در طول سال ادامه دارد با توجه به تورمی که در ایران حاکم است ، کارگران و انسانهای آزادیخواه چه وظیفه ای در رابطه با افزایش دستمزدها دارند؟
اسد نودینیان: در همین کشور های اروپائی که ما زندگی می کنیم و کار می کنیم، می بینیم که هر سه سال یکبار اتحادیه های کارگری با کارفرماها و دولت بر سر تعین حداقل دستمزدها و تعین درصد افزایش آن مذاکراتی دارند. در هر حال هم تورم تا حدودی در اینجا ها ئابتتر بود اگر چه اکنون به دلیل جنگ و بحران بعد از کرونا این مسله فرق کرده و تورم اینجا هم در نوسان و روبه افزایش است. بهرحال دستمزد براساس تورمی که پیشبینی میشود تعین میگردد و اکنون اینجا هم این مسله مورد اعتراض است اما در ایران اولا کارگران در آن حضور ندارند و امروز در شرایطی از تورم حرف می زنند که من اشاره کردم طبقات متوسط جامعه زیر خط فقر هستند تا چه رسد به کارگران و همه ما با مردم در ایران در ارتباطیم می بینیم که فلانی از طبقه متوسطه مثلا مهندس است معلم است یا… زیر خط فقر قرار دارد دو شغله و سه شغله تلاش می کنند تا زندگی روزانه را خود تامین کنند. مسئله فقر در ایران وسیع و اجتماعی است و به وسعت جامعه طبقه کارگر و دیگر اقشار مردم در بر گرفته است. به اعتراضات بازنشستگان، پرستاران ، معلمان کارگران بخشهای بزرگ صنعتی چون فولاد و نفت نگاهی بیندازیم مسئلهای که جایش خالی است این است که کارگران باید ابزاری برای دخالتگری در امر تعین دستمزدها داشته باشند. اما تا انجا که به سوال شما برمیگردد معلوم است که جوابگو نیست هم من و هم ناصر زمانی اشاره کردیم آنچه تحت عنوان افزایش دستمزدها تعین می شود نمی تواند جوابی به افزایش هر روزه تورم سال قبل باشد تا چه رسد به اینکه بتواند تاثیری بر معیشت کارگران در سال آتی داشته باشد.
ما امسال شاهد یک تجربه (اگرچه این تجربه با توجه به وسعت جامعه کارگری در ایران تجربه کوچکی است) اما تجربه ارزندهای از دخالت کارگری در امر تعین دستمزد هاست. در کنفرانس دو روزه کانون انجمنهای صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی کردستان در رابطه با مسئله تعین دستمزد کارگران به بحث و تبادل نطر در رابطه با فزایش دستمزد داشتتند تا بتوانند و به همنظری و اتحاد در رابطه با یکسان کردن دستمزدها در شهرهای مختلف کردستان برسند. در همین نشست نکته قابل توجه دیگری که طرح کردند این بود که تعین یکبار در سال حداقل دستمزد ها با توجه به تورم کنونی جوابگوی موقعیت کنونی نیست و تصمیم گرفتند که هر شش ماه یکبار برای تعین دستمزدها اقدام نمایند. گفتم این تجربه کوچکی است اما در خود دو مسئله مهم را منعکس می کند یکی دخالت گری کارگری در امر تعین دستمزد هاست و دیگر با توجه مسئله تورم سالی دوبار تعین دستمزد هاست.
باید توجه کرد که امسال ما شاهد اعتصابات و اعتراضات گسترده در مراکز بزرگ کارگری در ایران بودیم در فولاد ، نفت ، بازنشستگان بخشهای مختلف کارگری پرستاران و… یعنی در ابعادی وسیع اعتراضات کارگری که بخش عمده آنها به معیشت و زندگی کارگران برمیگردد در جریان بوده و هست و نکتهای که گارگران بتوانند در تعین دستمزدها به حاشیه رانده نشوند این است که متوجه باشند تا وقتی ابزاری چون تشکل و اتحاد خود برای این دخالتگری ندارند کارفرما و دولت می برند و می دوزند در نتیجه فکر کردن به امر دخالتگری مستقیم کارگری در تعین دستمزدها نکته اساسی در این امر است. ببینید ما در مراکزی چون نفت و فولاد نیشکر هفت تپه و خیلی مراکز دیگر کارگران برای مبارزات خود از مجامع عمومی استفاده می کنند و این توانسته در سازمان دادن و هدایت مبارزاتشان نقش موثری ایفا نماید. لذا برای امر دخالت گری کارگری در رابطه با دستمزدها مجامع عمومی می تواند به ظرف و ابزار دخالت کارگران تبدیل شود. تصور کنید اگر هر سال در مقطعی که رژیم و کارفر مذاکراتشان برای تعین دستمزد ها شروع می کنند کارگران از طریق همین مجامع عمومی شان نمایندگان خود را برای دخالت در این امر را تعین و این نمایندگان در سطحی سراسری از تمامی این مراکز انتخاب نمایند و خواهان دخالت گری خود در تعین دستمزدها شوند چه تاثیرات بزرگی خوهاد داشت. این اقدامی شدنیست و تجربه کارگران در رابطه با اعتصابات و اعتراضات شان که متکی به مجمع عمومی بوده جوابگو بودن این ظرف اعتراضی را نشان داه است.
حتی اینکه اکنون می گویند که منبعد مجلس باید دخالت گر بکند ناصر زمانی گفتن که این طرح چهار جانبه نگریست اما این هم ناروشن است چرا که می گویند مجلس همانگون در افزایش دستمزد کارمندان دخالت دارد در این زمینه هم دخالت کند،بهرحال در نبود نهادی کارگری که از خود کارگران اراده و قدرت بگیرد تنها ابزار موثر و ممکن در امر دخالت گری کارگری در تعین دستمزد ها همین تعین نمایندگان مجامع عمومی کارگری برای دخالت سراسریست.
محمد کمالی : وقت زیادی نداریم دوست دارم در رابطه با کردستان که اسد نودینیان شما در بخشی از سخنانتان اشارهای به کارگران کردستان داشتی بدانم چه تفاوتی بین کارگران کردستان و کارگران در ایران وجود دارد؟ وضعیت در کردستان را چگونه می بینید؟
اسد نودینیان : اگر چه وقت کم است اما دوست دارم در رابطه با نکته ای که ناصر زمانی در رابطه با اینکه کارگران ابزاری برای دخالتگری ندارند و باید منتظر باشند تا تشکلهای “مستقلشان” را بوجود می آورند بحث داشتم . ببیند من اشاره کردم مجامع عمومی کارگری ظرف و ابزار دخالت گری کارگران در طول عمر جمهوری اسلامی در اعتراضات و اعتصابات کارگری بوده و این می تواند امروز جای خالی دخالت گری کارگری را همانگونه که در صحبتهای قبلیم اشاره کردم پر کند.
در ارتباط با کارگران کردستان در این وقت کمی که دارم می توانم به چند نکته اشاره کنم. ما امروز شاهد تلاش برای متشکل شدن و ایجاد نهادهای کارگری دخالتگر باشند هستیم. من به کانون انجمن های صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی کردستان یا کارگران نانوائی نمونه های از آن است اشاره کردم .اما نکته مهم است در کردستان بدان توجه بکنیم ،که البته این مسئله در سطح سراسری هم امر مهمی است اما در کردستان این مسئله ابعادش وسیعتر است بیکاری گستردهای است که شاهد آنیم. کولبری کار نیست نیروی بیکار جامعه است که در نهایت فقر و تنگدستی مجبور است آن را با تمام مخاطراتش بعنوان کار برای خود انتخاب کند که تازه نه تنها دولت آن را بعنوان کار نمی شناسد بلکه با تمام وحشیگریش جان و مال آنها را به یغما می برد. در کردستان بیکاری مسئله جامعه کارگری است که کارگر شاغل و بیکار و هر کدام بنوعی با آن درگیرند. ما خوب می دانیم که رابطه مبارزه برای افزایش دستمزد و دیگر خواستهای کارگری با مبارزه علیه بیکاری در هم تنید هستند . ببینید اگر در سطح وسیعی کارگران بیکار وجود داشته باشد شما هر تلاشی برای تعین دستمزدهای کارگران انجام دهید سرمایه این نیروی بیکار را برای مقابله با خواستهای شما بکار خواهد گرفت و کارگری که امکان کار ندارد اگر روزی شانس کار حتی با دستمزد کمتری داشته باشد مجبور به تن دادن به آن هستند در نتیجه تلاش آنها برای افزایش دستمزد تاثیر چندانی نخواهد داشت. اگر چه همین کانون کارگران ساختمانی در صفحه تلگرامیشان جایی برای کاریابی گذاشتهاند و این اقدام خوبی است. اما فکر میکنم لازم است بطور جدی تلاش برای مبارزه علیه بیکاری را به امر کارگران شاغل و بیکار تبدیل نموده و برای آن تلاش کنند این امر تضمینی خواهد بود برای ادامه مبارزه و اتحاد آنها در رابطه با افزایش دستمزدهایشان. اقداماتی که اشاره کردم در کردستان انجام شده و کنفرانس دو روزه آنها عالی بود و دستشان درد نکند.
اسد نودینیان
29مارس2024