چنین گفتند کارگران فولاد!

 

 

 

 خبر کوتاه این بود:

“اعتراضات کارگران گروه ملی فولاد ایران در اهواز که با توقف تولید همراه بود، پس از هفت روز طی جلسهای میان نمایندگان کارگران و نمایندگان دولت و کارفرما در استانداری خوزستان با توافق در بازنگری در اجرای طرح طبقهبندی و همسانسازی حقوق کارگران فولاد پایان یافت….

بر اساس این توافق، حدود ۴۰ کارگری که مدیریت دستور ممانعت از ورود به شرکت و کار به آن ها داده بود، به سر کار باز می گردند، و ۱۰ میلیون تومان علی الحساب نیز تا اسفندماه به منظور اجرای همسانسازی حقوق و اجرای طرح طبقهبندی مشاغل به کارگران پرداخت میشود.”

 

این اتفاق بسیار مهمی در جنبش کارگری ایران است. چه، این “توافق” و یا تحمیل عقب نشینی به جمهوری اسلامی، طی جلسه ای با “نمایندگان کارگران” و “نمایندگان کارفرما و دولت” و در محل “استانداری” خوزستان، حاصل و اعمال شد.

 

نکته بسیار با اهمیت این است که کارگران گروه ملی فولاد ایران، فقط از طریق “تظاهرات” و یا “آتش زدن لاستیک در خیابان” به این موقعیت ارتقاء نیافتند. نمایندگان کارگران، در “مجمع عمومی” و تجمع زیر سقف یک سالن انتخاب شده بودند. کارگران فولاد در واقع نیروی متحد خود را در صحنه تولید و اقتصاد به پشت “میز مذاکرات” آوردند. و اینجا کل خرده سکتهائی که فردیت و هویت صنفی کارگر را منشاء قدرت کارگر میدانستند و کماکان می پندارند، انگار “عزا” گرفتند. اینها در قالب باصطلاح “تشکل های کارگری” به “نیابت” از کارگران، توصیه کردند حالا دیگر “وقت تشکیل سندیکا” و به تعبیر واژگونه اینان، “تشکل مستقل” است! رفیق عزیز محمود قزوینی به این نگرش سکتاریستی و آماتور در نوشته: “اعتصاب کارگران فولاد اهواز و رهنمود فرقه ای چهار تشکل فعالین کارگری” پاسخ داده است.

 

آری! اینها واقعا باور دارند و بارها و بارها گفته اند که “مجمع عمومی” تشکل نیست. مشکل این طیف به نظر من فقط این نیست که کارگر را به طور اتمیزه ودر خانه خود نیز قدرتمند می بینند، مشکل اینها فقط این نیست که قدرت طبقه را نه در اقتصاد و یا تولید، درک نمیکنند. مشکل اساسا  اصلا “معرفتی” نیست، در “تعلق سیاسی” اینهاست. اینها از دیر باز کار “قانونی” در”شوراهای اسلامی کار” را تبلیغ میکردند و کماکان پای آن ایستاده اند. مواضع این محافل به همین خاطر “تشکل های مستقل” یک تا چند نفره که خود بیرون از اقتصاد و تولید اند، و معمولا عناصر شناخته شده آنان، مصدقی و یا دوخردادی، اگر از زبان “فعال کارگری” بیان شوند؛ انگار باید کاپیتال مارکس و ایدئولوژی آلمانی و مانیفست و بنیانهای کمونیسم کارگری را “تاریخ مصرف بسر رسیده” اعلام کرد! با این چشم بندی ها هنوز توهم دارند شاید بشود جنبش کارگری به “هژمونی” جریانات ملی – اسلامی و سوسیالیسم خلقی بار دیگر گردن بگذارند.

 

      

 

آنچه کارگران فولاد انجام دادند، این نیست که آن دستاوردها “کوچک” و یا “سازشکارانه” بودند. در میان هیاهوی جایزه نوبل، راه اندازی موج ترور و ارعاب و اعدام در سالگرد “معراج” قاسم سلیمانی و انفجارهای کرمان، در میان کابوس دیگری از مضحکه “انتخابات” و هشدارهای خامنه ای در جمع “مداحان اهل بیت”، این یک نقطه عطف تعیین کننده هم در جنبش کارگری و هم در صحنه سیاست است.

 

قبلا کارگران “هپکو و آذرآب” به نقطه قدرت طبقه خود در “مجمع عمومی” روی آورده بودند. رژیم اسلامی بطور مشخص در مقابله با آن قدرت جمعی کارگران در تولید، “هپکو” را به “لانه کبوتر”ها تبدیل کرد. مجتمعی که “دانشگاه” داشت و “همکار”سازمان تحقیقات هسته ای اروپا  (CERN)بود. مجتمعی که “نگین اراک” نامیده میشد و در جریان جنگ ایران و عراق کارگران و مهندسان آن موفق شده بودند تانک هئی را بسازند که قدرت پیشروی در بیابان و کویر را داشتند. و به همین خاطر از جانب دولت بعث سه بار بمباران شد. رژیم اسلامی، در دوره بیادماندنی “احمدی نژاد”، به منظور نشان دادن “تسلیم ناپذیری” اسلام سیاسی، چاره ای ندید جز اینکه این مرکز قدرت کارگری در صنعت مدرن را به یکباره به تعطیل بکشاند.

 

با اینحال، اسلام سیاسی هر اندازه کله شق و متعصب و نا سازشکار و جنایتکار و بی رحم ، قادر به تعطیل و انهدام کل پروسه تولید؛ و در نتیجه “نادیده گرفتن” قدرت عظیم طبقه کارگر نیست.

 

مجمع عمومی کارگران، به این ترتیب نشان از عروج یک نیروی سیاسی و اقتصادی در تحولات فعلی و آتی جامعه ایران و به یک معنی در منطقه است. پیروزی و تحمیل مطالبات کارگران فولاد که سکتهای کارگر کارگری چه بسا آنها را “جزئی” و در ترازوی “غیر تشکل” کارگری و “غیر مستقل” گذاشته اند، در همان حال طلیعه پویائی یک جنبش اصیل متکی به دستاوردهای بین المللی طبقه کارگر صنعتی است. این حرکت شکوهمند  آغازی بر پایان یک دوره طولانی سیطره انواع سوسیالیسم های ملی و خلقی و اسلامی از مشروطه تاکنون بر سیر تحولات سیاسی جامعه است. 

 

به لینک پیوست که گزارشی مستند از زبان یکی از کارگران فولاد است، نگاه کنید:

https://www.akhbar-rooz.com/9320/1398/08/02

 

ایرج فرزاد

۵ ژانویه ۲۰۲۴

iraj.farzad@gmail.com

www.iraj-farzad.com