اسماعیل ویسی گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در کردستان شماره 76
تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
اعتراضات و اعتصابات کارگری
سنندج، گزارش برگزاری گلگشت در محکوم کردن فعالین کارگری بازداشت شده، خبری کمیته کردستان حزب حکمتیست: برگزاری گلگشت در سنندج در دفاع از آزادی کارگران زندانی
بنا بر خبر رسیده از سنندج، امروز جمعه 26 اردیبهشت ماه 1393 در دفاع آزادی کارگران زندانی بنا به فراخوان اتحادیه آزاد کارگران و شرکت جمع وسیعی از فعالین کارگری و برابری طلب و آزادیخواه و فعالین کمته هماهنگی در سنندج، مراسم گلگشتی در مسیر سنندج- دیواندره برگزار گردید. … محل مراسم با شعارهای ” کارگر زندانی آزاد باید گردد. جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی، بهنام ابراهیمی، شاهرخ زمانی ، یوسف آب خرابات، محمد مولانائی و … آزاد باید گردند. دستمزد مصوبه سال 93 لغو باید گردد. ایجاد تشکل مستقل حق مسلم کارگران است . زندگی انسانی حق مسلم کارگران است . کارگران متحد شوید ! آذین بندی شده بود
در گزارش آمده است که، مراسم با یک دقیقه سکوت در گرامیداشت ” کارگران جانباخته معدن ذغال سنگ سوما در ترکیه ” آغاز شد. سپس شرکت کنندگان به بحث و بررسی برگزاری مراسم اول ماه مه سال جاری در کردستان و فعالیت های آینده و چه باید کرد در فعالیت های اجتماعی که محور اساسی اش بر اتحاد و همبستگی و همکاری و دوری گزیدن از فرقه گرائی و سکتاریسم و تفرقه و پراکندگی و … باشد، صحبت نمودند. و … / مرکز خبری کمیته کردستان حزب حکمتیست/ 26 اردیبهشت1393
بیانیه کارگران سنندج و کرمانشاه درمورد ادامه بازداشت جمیل محمدی و جعفر عظیم زاده
از دوسال قبل ما کارگران در سراسر ایران با جمع آوری امضا در اعتراض به سطح دستمزدها خواهان افزایش مزد شدیم و تا به امروز که چهل هزار امضا به وزارت کار تحویل داده ایم و چندین بار نیز در محل مجلس و وزارت کار تجمع کرده ایم مصرانه …
بر خواست خود مبنی براجرای ماده 41 قانون کار برای تعیین مزد هستیم. در این راستا تعداد شش نفر از کارگران و دوستان ما بعنوان هماهنگ کنندگان این طومار اعتراضی خواست و مطالبه چهل هزار کارگر امضا کننده و به طبع آن میلیونها کارگر خواهان افزایش مزد را نمایندگی کرده اند. اکنون دو نفر از هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی در بازداشت به سر میبرند. جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی از شب دهم اردیبهشت ماه در منزل خویش دستگیر شده و تاکنون نیز در بازداشت وزارت اطلاعات هستند. این دوستان هیچ جرمی مرتکب نشده اند بجز اینکه از حق و مطالبه ما برای افزایش مزد در صف اول این اعتراض قرار داشته اند.
مسئولین قضایی بجای رسیدگی به قانون شکنی های دولت در وزارت کار در زیر پا گذاشتن ماده 41 قانون کار که عملا میلیونها نفر خانواده کارگری را به فلاکت کشانده، کارگران را بخاطر حق خواهی و پیگیری مطالباتشان بازداشت و زندانی میکند و این نمونه آشکار ضدیت با کارگران است.
ما کارگران امضا کننده طومار در شهرهای سنندج و کرمانشاه ضمن محکوم نمودن دستگیری و ادامه بازداشت دوستانمان اخطار میدهیم که هزاران کارگر امضا کننده طومار اعتراضی برای افزایش دستمزد از این عمل غیر انسانی وزارت اطلاعات و سیستم قضایی خشمگین بوده و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط این دوستان می باشیم و اعلام میکنیم چنانچه این دو تن از هماهنگ کنندگان طومار هرچه سریعتر آزاد نگردند خود را برای ابراز اعتراض محق میدانیم و عواقب ناشی از ادامه بازداشت این کارگران مستقیما متوجه مسئولین قضایی و اطلاعاتی است.
کارگران امضا کننده طومار اعتراضی در سنندج و کرمانشاه/ جمعی از کارگران اخراجی نساجی های کردستان، نساجی شاهو . نساجی پرردیس / 17/02/93
***
دستمزد اخراج و بیکار سازی ها
دیواندره اخراج کارگران شرکت پرستوی بهاران: بنا بر خبر رسیده، کارفرمای شرکت ” پرستوی بهاران ” به بهانه عدم تامین مالی شرکت برای ادامه کاری، 13 نفر کارگران شاغل را اخراج و بیکار نموده است. و علیرغم شکایت کارگران از کارفرما اما تاکنون حق و حقوق معوقه آنان پرداخت نشده است.
سنندج: بنا بر خبر رسیده، شرکت ابراهیمی واقع در شهرک صنعتی شماره یک سنندج ” سازنده نایلکس و نایلون ” دستمزدهای معوقه 7 نفر از کارگران خود را پرداخت نکرده است. در ادماه آمده است که… مدیر عامل این شرکت دستمزد 4 ماه کارگران را پرداخت نکرده و اکنون گریخته است. کارکنان این شرکت هیچ گونه بیمه ای ندارند این در حالی است که مدیر عامل شرکت مذکور قول بیمه کردن کارگران را داده بوده است. و …
عوامفریبی کارفرمای شرکت سقزسازی ون کردستان: بنا اطلاعیه خبری کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در روز 17 اردیبهشت 1393 ” کارفرمای شرکت سقز سازی ون کردستان در یک حرکت مزورانه وعوامفریبانه در روز جهانی کارگر و برای جلوگیری از تعطیلی کار در این روز توسط کارگران و برگزاری مراسم مستقل، کارگران را برای یک وعده غذا به هتل شادی شهر سنندج دعوت کرده بود و در حین صرف نهار مراسم به اصطلاح روز جهانی کارگر را برگزار کرده بود. و کارگران تحت این شرایط موفق نشده بودند، که مطالبات خود را در این روز مطرح نمایند.و … لازم به ذکر است که کارگران در این شرکت در شرایط سخت و زیان آوری مشغول به کار هستند و اکثرا دچار دیسک کمرشده واز ناراحتیهای تنفسی و عروقی و پوستی رنج می برند. کارفرمای شرکت مذکور کارگران را با قراردادهای یک الی سه ماهه استخدام می کند، که راه هر گونه اعتراضی را بر کارگران بسته است و هر ساله تعداد زیادی از کارگران را به بهانه های مختلف از کار اخراج و بیکار می کند.
مهاباد: 120 نفرکارگر کارخانه واکسن سازی در مهاباد بیکار شدند: بنا بر خبر رسیده از مهاباد، به دلیل تعطیلی ” کارخانه واکسن سازی تب برفکی در مهاباد ” نزدیک به ١٢٠ نفر کارگر از کار بیکار شده اند. بزرگترین کارخانه واکسن سازی تب برفکی حیوانی در خاورمیانه و سومین کارخانه در سطح جهان در نوع خود می باشد.
***
حوادث کاری
سلیمانیه: بنا به گزارش پخش شده از از انجمن صنفی کارگران مهاجر در سلیمانیه، روز 3 ماه مه 2014 یونس احمدی ٢٦ ساله دارای یک فرزند از اهالی روستای پنیران از توابع کامیاران که برای کار و تامین معاش زندگی به سلیمانیه ی عراق رفته بود در حین کار دچار برق گرفتگی شد و متاسفانه جان خود را از دست داد.
سلیمانیه: بر اساس خبرکمیسیون تبلیغات ” تشکل کارگران ساختمان سازی کردستان ” از ابتدای سال جاری تا کنون 20 نفر از کارگران ساختمان سازی در بخش های متفاوت بدلیل عدم امکانات ایمنی در محل کار، متاسفانه در حین کار جان خمود را از دست داد ه اند.
جوانرود: بر اساس خبر رسیده، کارگر کولبر صلاح ویسی فرزند عزیز ویسی ساکن شهرستان جوانرود در منطقه ثلاث باباجانی، هنگام حمل کالا ” در حین کار ” برای تامین معاش زندگی اش ” مورد شلیک مستقیم گلوله مزدوران حکومت اسلامی قرار گرفت و کشته شد.
جان باختن یونس احمدی، صلاح ویسی و سایر کارگران جان باخته را به خانواده، دوستان و تمامی دوستان کارگر تسلیت می گوئیم!
***
دستگیری زندان و شکنجه فعالین کارگری و اجتماعی
***
گزارشات مسایل، مشکلات و رویدادهای اجتماعی
سنندج: فرهنگ عقب مانده و ضد انسانی مرد سالاری باز قربانی گرفت: بر اساس خبر رسیده از سنندج روز جمعه 26 اردیبهشت ماه 1393 ” معصومه احمدی سیاناو ” در محله نایسر، توسط برادرش متاسفانه کشته شد. و قربانی فرهنگ ضد انسانی مرد سالاری گردید. جان باختن ایشان را به تمامی انسانهای برابری طلب و آزادیخواه تسلیت می گوئیم!
فرهاد رضایی از ایران: گزارشی از عسلویه و آنچه بر کارگران در اینجا میگذرد!
در تجربیات زندگی خود و آنچه كه راجع به وقایع اردوگاههای كار اجباری خوانده و شنیده ام تنها میتوانم بگویم اردوگاههای كارگری منطقه ویژه پارس جنوبی چیزی بیشتر از آشویتس و اردوگاههای كار اجباری هیتلر نداشته باشد قطعا كمتر از آن هم نیست. كسانی كه از كلنگ آغازین منطقه گازی پارس جنوبی در احداث و بهره برداری از این پالایشگاهها و پتروشیمی ها بنحوی از انحاء نقش داشته اند؛ از عسلویه تا نخل تقی و بندر كنگان بخوبی واقفند كه این گزارش تا چه حد سندیت دارد. فقط كارگرانی كه سوله های خوابگاهی كمپ كرمانشاهان را حداقل یكروز تجربه كرده باشند؛ ژرفنای تلخ این گزارش برایشان ملموس است. براستی چرا هیچكس تاكنون آنطور كه باید حامی حقوق بردگان غیر رسمی این منطقه به اصطلاح “ویژه” نبوده و نیست؟ مثلا چرا نشت گاز در فازهای ٦-٧-٨ كه منجر به مرگ دسته جمعی ٣٣ نفر از كارگران شد و یا خودكشی جمعی سه كارگر سال گذشته در فاز ١٩ (شركت بلند طبقه) و موارد بیشماری ازین دست، اینگونه غیر انسانی و بیشرمانه در سكوت خبری مانده است؟! گزارش زیر از منظر وضعیت وخیم بهداشتی و شرایط فلاكت بار كار و محیط کاری، در پروژه در دست ساخت فازهای ٢٤-٢٣-٢٢ پالایشگاه گاز كنگان ارائه میگردد. اردوگاهی كارگری شامل چندین هزار انسان كه در اینجا با وحشیانه ترین شیوه های استثمار به كار گرفته شده اند. امید است این گزارش تلنگری باشد هرچند ناچیز بر پیله این خفقان خبری. وضعیت بهداشتی ١.رسیدگی پزشكی: بدون اغراق میتوان گفت در سراسر این پروژه (بغیر از یك پزشك عمومی مستقر در كمپ خوابگاهی) در واحدهای بهداری همه شركت ها از پتروسینا آریا بعنوان كارفرما گرفته تا شركت های تابع همچون محمدیان، چاد-پتونیا، پایندان، تنانیر، دریاساحل و پیمانكاری های خرد وابسته به آنها پزشك تمام وقت (وحتی پاره وقت) استخدام نشده است. البته همه این شركتها نام یك پزشك عمومی را بعنوان پزشك قر اردادی آنهم فقط روی كاغذ؛ جهت حفظ ظاهر در چنته دارند. پزشكی كه هفته ای یك ساعت نیز در محل كار خود حضور ندارد. در مورد دارو و نحوه توزیع آن نیز باید گفت بغیر از وسایل ابتدایی پانسمان و چند بسته مسكن، داروی دیگری حتی در بهداری ظاهرا مجهز كمپ خوابگاهی موجود نمی باشد و معمولا بیماران میبایست نسخه هایی را كه پزشك كمپ برای آنها تجویز میكند از داروخانه های بندر سیراف و كنگان دریافت كنند. رسیدگی و نحوه برطرف كردن سوانح و حوادث در این پروژه بسیار سهل انگارانه میباشد بطوریكه اكثر حوادثی كه رخ میدهد بدلیل كمبود تعداد آمبولانسها (كارفرما تعداد ٢ دستگاه آمبولانس در اختیار دارد كه بدلیل آمار بالای سوانح معمولا كفاف امداد رسانی به موقع را نمی دهند.) مصدوم با وسایل نقلیه استیجاری شركت ها كه فاقد هرگونه تجهیزات پزشكی است نه به بهداری كارفرما بلكه مستقیما به بیمارستان شهرستان كنگان منتقل میشود و از آنجاییكه تا كنگان حدود ٥٠ كیلومتر مسافت وجود دارد، معمولا یا حال مصدوم بسیار وخیم میشود و یا فردی كه دچار سانحه شده جان میبازد. ٣. سهل انگاری و كم كاری در واحد HSE پتروسینا آریا و شركت های تابعه: در هر پروژه و محدوده كاری پیشگیری از خطر و ایمن سازی محیط و همچنین بهداشت و نظافت محیط كاری بر عهده این واحد است. بدون غلو تقریبا تمامی كانالهایی كه در محدوده سایت حفاری شده فاقد نوار خطر، تابلو و گارد فلزی محافظ میباشد. سقوط های پی در پی كارگران و بویژه كارگرانی كه در شیفت شب مشغول بكار هستند و همچنین نگهبانان حراست در این كانالها و گودالها در پروژه٢٤-٢٣-٢٢ اتفاقی شایع است. سقوط هایی كه گاه به جراحات شدید و مرگ كارگران نیز منجر شده است. واحدهای HSE شركت های تابعه همچون محمدیان و آبادراهان كه بیشترین سهم را در حفاری كانالها دارند؛ نه خود الزامی به ایمن سازی میبینند و نه از طرف كارفرما نظارتی بر كار آنها صورت میگیرد. برای مثال مهندس یعقوبی سرپرست HSE یكی از شركت ها با طعنه و تمسخر اظهار میدارد ” یكسال است كه در واحد ما نوار خطر نخریده ایم!!!!” (تصویر بسیاری از كانالهایی كه ایمن سازی نشده اند ارسال خواهد شد.) مسأله بعدی وجود گودالهای مملو از فاضلاب در یونیت های این پالایشگاه است كه میبایست توسط پرسنل HSE تخلیه و امحاء شود كه البته این مورد نیز همچون بیشمار موارد دیگر انگار كه از شرح وظایف این واحد خارج است. این گودالها كه متاسفانه تعداد زیادی هم از آنها در این محدوده موجود است به محلی برای تجمع انواع حشرات موذی از پشه مالاریا و مگس گرفته تا انواع حشرات و جانوران خزنده تبدیل شده است. (عكس این گودالها قبلا ارسال شده است. ٣. کمپ های خوابگاهی كارگران: هرچند داستان فاجعه بار این اقامتگاههای كارگری بسادگی قابل وصف نیست اما شرح خلاصه ای از آن چنین است: بدلیل كیفیت بد آب مصرفی كه از لوله های دستگاه آب شیرین كن خارج میشود و نیز بدلیل موجود بودن بیش از اندازه كلر و دیگر تركیبات شیمیایی در این آب؛ استفاده مداوم و روزانه از آن سبب ایجاد عارضه های پوستی و ریزش موی سر میشود. (قارچ های پوستی زیر بغل، پا و… و ریزش موی سر در این خوابگاهها بسیار شایع است.) در این خوابگاهها در هر اتاق سه در چهار، بطور میانگین ٨-٧ كارگر ساكن هستند. در مورد كارگران بلوچ بعلت فشار بیشتر بر آنان و نیاز شدید به کار و مطیع بودن بیشتر و كم سوادی، این رقم به هر اتاق ١٢-١٠ نفر نیز افزایش پیدا میكند. هر سوله خوابگاهی تنها یك ماشین لباسشویی دوقلوی كوچك دارد كه در آشپزخانه گذاشته شده و معمولا پس از اتمام تایم كاری هر سوله میزبان صف های طولانی كارگران جهت استفاده از همین یك ماشین میباشد. البته از آنجائیكه استفاده از ماشین لباسشویی (به بهانه ایجاد سروصدا) بعد از ساعت ده شب از طرف مدیریت كمپ قدغن شده، بسیاری از كارگران مجبور به پوشیدن همان لباسهای مملو از آلودگی روز قبل هستند. (تصویر دستورالعمل مدیریت كمپ برای استفاده از لباسشویی و سالن تلویزیون ارسال خواهد شد.) اتاقها در این سوله ها فاقد امكانات اولیه ای همچون یخچال هستند و در هر سوله فقط یك عدد یخچال عمومی در آشپزخانه قرارداده شده است. گذشته از همه این موارد كیفیت بسیار بد وعده های غذایی كه به كارگران داده میشود برهمه مشكلات فوق میفزاید؛ كشف روده و شكمبه گاو در غذا ، وجود بقایای حشرات در خورشت ها و همچنین وجود فضله موش و نخ گونی در برنج از موارد بسیار شایع در وعده های غذایی این اقامتگاههای كارگری میباشد. در این سوله ها هر كارگر برای ورود به كمپ یك تشك به همراه یك بالش و پتو از انبار كمپ دریافت میكند و پس از اتمام كار و تسویه حساب؛ كارگران این وسایل را به انبار تحویل میدهند. این پتو و تشك ها بصورت فله ای در انبار كمپ دپو میشوند و سالانه فقط یكبار مورد شستشو قرار میگیرند. بهمین علت متاسفانه ساس و شپش به شكلی بسیار گسترده در این سوله ها شیوع پیدا كرده است. لازم بذكر است كمپ های مهندسی و كارگری از یكدیگر تفكیك شده و سوله های مهندسی تقریبا مجهز به تمامی امكانات رفاهی از قبیل سالن های ورزشی و بدنسازی، زمین چمن طبیعی و مصنوعی، آبشار مصنوعی، پارك تفریحی، رستوران و دیگر امكانات رفاهی هستند كه این سوله ها با نصب فنس از سوله های كارگری جدا شده و توسط حراست كارفرما بصورت شبانه روزی (به همراه چند افسر گشت حراست) تحت حفاظت میباشد. (تصاویر مربوط به كمپ مهندسی بزودی ارسال خواهد شد.) ٤. شرایط كار معمولا پیمانكاران شیوه جذب نیروی كار مورد نیازشان بدین صورت است كه از بین افرادی كه پشت درب ورودی سایت هر روز صبح تجمع كرده اند؛ با وعده پرداخت بموقع دستمزدها ( با نوسان مبلغ بیشتر یا كمتر از یك میلیون در ماه) و همچنین گفتن اینكه هر كارگر در ماه پس از ٢٢ روز كار مداوم (حتی با احتساب روزهای تعطیل و جمعه) حق دارد ٨ روز مرخصی بگیرد و وعده های دیگر، كارگران را جذب میكنند. اما پس از چند ماه پیمانكار با گفتن اینكه هروقت شركت كارفرما به حسابم واریز كرد حقوقتان را میدهم بصورت میانگین هر ٦-٤ ماه یكبار حقوق كارگران را پرداخت میكند. (آنهم بصورت علی الحساب و نه یكجا.) لازم بذكر است قراردادی رسمی فی مابین این كارگران و پیمانكار مربوطه موجود نمی باشد و كارگران در صورت اخراج هیچگونه مدركی دال بر مدت زمانی كه در اختیارآن پیمانكاری بوده ندارند. در مورد نحوه استفاده از مرخصی نیز براساس روالی كه در جریان است معمولا پیمانكاران با گفتن اینكه كارمان پیشرفتی نداشته و یا فعلا كمبود نیرو داریم و بهانه های دیگر؛ و همچنین با تهدید به اخراج، كارگران را در اغلب موارد بیش از دو یا سه ماه نیز مجبور به ماندن در سركار خود میكنند. پیش از تعطیلات نوروز كارگران شركت مارون پرتو دقیقا بخاطر دلایلی كه در بالا به آنها اشاره شد در جلوی درب ورودی شركت كارفرما (پتروسینا آریا) حدود ٢ ساعت اعتصابی آرام داشتند. در مقابل کارفرما دو كارگری كه بعنوان دعوت كننده سایر كارگران به اعتصاب شناسایی شدند توسط گشت ویژه حراست كارفرما بازداشت و پس از ٢٤ ساعت حبس در بازداشتگاه حراست پتروسینا با اخذ گیت پاس از آنها، برای همیشه از كار در منطقه ویژه محروم شدند. بقیه كارگران نیز با دریافت ٥٠٠ هزار تومان بصورت علی الحساب به محل كار خود بازگشتند. – پس از گران شدن بنزین و الزام شركت های كارفرما جهت بالابردن دستمزدها توسط پیمانكاران، بسیاری از شركت های پیمانكاری تعداد كارگران خود را به نصف یا كمتر كاهش داده اند. مثلا شركت تنانیر كه سابق بر این جهت كابل كشی (كه میبایست حتما توسط ابزار مخصوص انجام شود و نه انسان) از پنج كارگر در یك كانال استفاده میكرد در حال حاضر با توجه به افزایش ٣٠-٢٠ درصدی دستمزد كارگران؛ از بین كارگران بجا مانده و اخراج نشده در هر كانال تنها از یك كارگر استفاده میكند. لازم بذكر است متأسفانه كارگران بلوچ بعلت فقر شدید مالی و محرومیت، بالاجبار در ازای روزی بین ٣٥-٥٠ هزار تومان دستمزد، كارهای طاقت فرسای اینچنینی را بعهده میگیرند. بر گرفته از سایت های دیگر.
***
اسماعیل ویسی / esmail.waisi@gmail.com / http://www.october-online.com/
28 اردیبهشت ماه 1393 / 18 ماه مه 2014
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 141
***