مصاحبه نشریه اکتبر با عبداله دارابی در خصوص برگزاری نشست اخیر کمیته کردستان

مصاحبه نشریه اکتبر با عبداله دارابی در خصوص برگزاری نشست اخیر کمیته کردستان

اکتبر: عبداله دارابی، در روز 26 آوریل 2014، در جوار پلنوم کمیته مرکزی حزب، نشست حضوری کمیته کردستان برگزار گردید. چه ویژگی ای در برگزاری این نشست بود؟ ارزیابی شما از کارکرد دوره گذشته کمیته کردستان چه می باشد؟
عبداله دارابی: ویژگی خاصی در برگزاری نشست حضوری کمیته کردستان وجود نداشت. این جلسه یکی از نشستهای روتین کمیته کردستان حزب بود که هر چند ماه یکبار در تاریخ مقرر برگزار میشود. اما در عین حال باید به این نکته هم توجه کرد که این نشست، مصادف بود با برگزاری پلنوم 29 حزب که علاوه بر اعضا کمیته مرکزی بخشی از کادر های حزب نیز در آن شرکت داشتند. تعدادی از کادر های شرکت کننده در پلنوم بنا به اشتراکات کاری شان با بخش تشکیلات کردستان حزب هم به این نشست دعوت شدند که در کیفیت بالاترو پر بار تر کردن جلسه بسیارتأثیر گذار بود. در مورد بخش دوم سئوال شما در مورد ارزیابی از کارکرد دوره گذشته کمیته کردستان، تأکیدات من عمدتا بر بازتاب فعالیت سیاسی- اجتماعی ما در جامعه کردستان برمیگردد. بازتاب کار و فعالیت چنین کمیته ای قبل از هر چیز باید با شاخص های پیشروی یا عدم پیشروی در زمینه های فعالیت سیاسی و اجتماعی در جامعه مورد سنجش و ارزیابی قرار بگیرد. به تبع همین ویژگی، کار و فعالیت دوره اخیر کمیته کردستان نیز شامل چنین سنجشی میشود. با توجه به این وضعیت و شرایط پیشروی کار و فعالیت کمیته کردستان ازطریق روتین کاری صرف متحقق نمیشود. وگرنه ما در چهارچوب کار و فعالیت روتین خود کم نیاوردیم و در این رابطه خلایی بچشم نمی خورد و در حد توان و میزان امکانات موجود وظایف حزبی را انجام داده ایم. چیزی که ما کم داشتیم و به عنوان ضعف در دوره قبل از آن یاد میکنیم کار هایی است که مستقیما بر روی عرصه های سیاسی و اجتماعی تأثیر میگذارند و کل حزب را در صحنه سیاست جامعه ایران مطرح میکند بطوریکه برای همگان قابل لمس باشد. ما برای پیشبرد چنین امری انچنان که باید قدم برنداشته ایم و کل انرژی کمیته کردستان را بکار نگرفته ایم. حول آن فعالیت کرده ایم و تلاشهایی داشته ایم و گوشه هایی از کار و فعالیت سیاسی ما هم برای جامعه قابل رؤیت بوده ولی با تعریف یا توقعی که از خود داریم ناکافی و نا چیز است. ما بخشی از فعالین کارگری و کمونیست در حزب حکمتیست متشکل شده ایم تا با آلترناتیو کمونیستی و سوسیالیستی خود در صحنه سیاسی جامعه ایران ظاهر شویم و جامعه را آنطوریکه شایسته زندگی انسان آزاد و برابراست پیش ببریم. دستیابی به چنین هدفی مستلزم تلاش عظیم سیاسی-اجتماعی ملموس و فعالیت های جدیترو هدفمند تراست که ما از میزان فعالیت خود راضی نیستیم و از تمام توان خود استفاده نکرده ایم. البته رسیدن به چنین هدفی تنها با فعالیت یک کمیته حزبی امکانپذیر نیست و بهمین خاطر من تمام ضعف و کمبود ها را در این زمینه متوجه کمیته کردستان نمیکنم. منتها اینجا میخواهم تأکید کنم که فعالیت کمیته کردستان حزب حکمتیست هم از این جنس کارهاست که ما تمام نیرو و پتانسیل موجود اعضا و رهبری کمیته کردستان را برای پیشبرد آن سازمان نداده ایم و در راستای پیشبرد این امر مهم از آن بهره نگرفته ایم. نکته فوق را باید بعنوان یکی از ضعف های اساسی دوره اخیر بحساب آورد که در رئوس وظایف دور آتی فعالیت بر راهکار و چگونگی غلبه بر آن تأکیدات جدی شده است.

اکتبر: به نقاط ضعف و قوت  کارکرد کمیته کردستان اشاره کردید. پلاتفرم دوره آتی فعالیت  کمیته کردستان به تصویب رسید. کلا جایگاه اجتماعی کمیته کردستان را چگونه می بینید؟ اولویت اساسی برای تقویت موقعیت اجتماعی کمیته کردستان در تمامی جوانب فعالیت در دستور کدامند؟ چه توقعی ازفعالین و رهبران عملی کارگری، کمونیست و برابری طلب در جامعه کردستان دارید؟
عبداله دارابی: کمیته کردستان حزب حکمتیست، تمرکزکردن و جهتگیری سیاسی درجامعه کردستان از زاویه منافع طبقه کارگررا تنها راه حل موفقیت آمیز عبور دادن این جامعه از معضلات و منجلاب موجود و عامل جدی پیشرویهای سیاسی درسطح منطقه میداند. در شرایط حاضر ما، علاوه بر بورژوازی و رژیم مرتجع جمهوری اسلامی، احزاب و جریانات ناسیونالیست کرُد را نیز به عنوان موانع جدی به بیراهه کشاندن خواست و مطالبات بر حق مردم کردستان میدانیم. مقابله جدی و افشا و بر ملا کردن هر یک از آنها را نیز بعنوان کاری سخت و دشوار اما ممکن، در دستور خود قرار داده ایم و تا کنون نیز بهر یک از آنها پرداخته ایم وادامه هم خواهیم داد. صحبت در زمینه بررسی موقعیت سیاسی و اجتماعی یک کمیته حزبی در جامعه کردستان برای هر کارگر و شهروند آزادیخواه در کردستان که خود نیز در ساختن تاریخ و پیشینه 35 سال کار و فعالیت کمونیستی و طبقاتی در این جغرافیا سهیم و شریک بوده نبایستی چندان سخت باشد. ساختن این تاریخ و مبارزه و تلاش هرروزه برای جاری کردن آن در جامعه کردستان کار ساده ای نیست که بتوان بسادگی ازاذهان مردم پاک کرد.این تجربه و تاریخ این تلاش و مبارزه متشکل هنوز در اذهان کارگر و مردم زحمتکش در جامعه زنده است. خودِ کارگران و مردم آزادیخواه این تاریخ را ساخته اند. شرایط کنونی زندگی امروزشان نیز به آنان نشان میدهد که جدی تر از همیشه در تداوم مبارزه طبقاتی خود بکوشند و دست در دست هم برای آینده ای بهتر مبارزه کنند. به همین خاطر، تشخیص موقعیت سیاسی- اجتماعی احزاب و جریانات دخیل در این منطقه، برای مردم کار سخت و دشواری بنظر نمی اید بویژه به حاکمیت رسیدن بخشی از احزاب ناسیونالیستی در سطح منطقه درک و فهم ساده تری در مورد ماهیت طبقاتی ناسیونالسیم کرُد بدست میدهد که تنها از طریق افشاگری صرف امکانپذیر نیست. با توجه به نکات بالا، ارزیابی از موقعیت سیاسی و اجتماعی کمیته ای چون کمیته کردستان یا کل حزب حکمتیست نیز بدون در نظر گرفتن کل فاکتورهای فوق قابل بررسی و سنجش نیست. ولی علیرغم همه اینها، چنانکه در بالا اشاره کردم، کمیته کردستان حزب، از جایگاه و موقعیت اجتماعی خود در کردستان راضی نیست. اما با اولویتهایی که در دستور خود قرار داده است و قابلیت و کارای بالایی که دارد میتواند در کوتاه مدت ضعف و کاستیهای خود در صحنه سیاست کردستان را جبران کند. کار و فعالیت همه جانبه و نقشه مند در میان کارگران، از جمله طیف کارگران انقلابی و کمونیست و توجه کردن به کل مسایل موجود در جامعه از دید و نگاه طبقاتی یکی از اولویتهای کاری دور آتی کمیته کردستان میباشد. تبلیغات گفتاری و نوشتاری قابل فهم و با درک طبقاتی یکی دیگر از تلاشهای دور آتی ما خواهد بود. تلاش برای هموار ساختن راه سرنگونی کل نظام جمهوری اسلامی نیز یکی دیگر از فعالیتهای پیگیرانه و روزمره کمیته کردستان است. تلاش مستمر ومداوم در زمینه افشای سیاسی احزاب و جریانات ناسیونالیست کرُد در کردستان ایران، نیز یکی دیگر از عرصه های فعالیت ما در کردستان می باشد.
در شرایط حاضرو در میان انبوهی ازاولویتها و توقعات مبرم فعالین و رهبران کارگری فقط به یکی از آنها بسنده میکنم که از نظر من بسیار جدی و حیاتی می باشد. پایان دادن به پراکندگی موجود میان کارگران و ایجاد اتحاد و همبستگی طبقاتی میان آنان بمنظور تغییر دادن موقعیت کنونی زندگی انان ودستیابی به رفاه اجتماعی یکی از تلاشهای اساسی است که در حال حاضر روی میز هر فعال و رهبر کارگری قراردارد و از آنان میطلبد تا حول این خواست بر حق و عمومی کارگران بیش از پیش از خود مایه بگذارند و برای متحقق ساختن آن از هیچ تلاش و کوششی فرو گذار نباشند.
تحمیل این شرایط سخت و طاقت فرسا بر زندگی کارگران و مردم زحمتکش، مستلزم کار مستمر، جدی و تلاش همه جانبه فعالین و رهبران کارگری است تا امید به ادامه کاری و موفقیت مبارزات کارگری را ده چندان قوی سازد.
هر گونه تغییر و تحول در جامعه ایران، پیشا پیش به سرنگون شدن کل موجودیت جمهوری اسلامی گره خورده، بدون آن هیچ تغییر بنیادی بنفع طبقه کارگر و جامعه ممکن نیست. به امید یک تحرک و تلاش جدی و متحدانه برای پایان دادن به وضع موجود در ایران.

عبداله دارابی / 14 اردیبهشت ماه 1393-4 ماه مه 2014
با سپاس از شما!
***