ابلاغ سیاست های کلی سلامت ؛ سیاستی مبتنی بر دفع الوقت سرنگونی رژیم !
بیمه سلامت ایران ؛ کدام واقعیت ؟
پدرام نو اندیش
اعلام شد که خامنه ای در اجرای بند یکم اصل 110 قانون اساسی رژیم اسلامی ؛ سیاست های کلی سلامت را به رئیسان سه قوه حکومت اسلامی ابلاغ کرده است . در مقدمه ابلاغیه مذکور ؛ به ارائه خدمات آموزشی ؛ پرورشی ؛ بهداشتی ؛ درمانی و توان بخشی سلامت مبتنی بر اصول و ارزش های انسانی –اسلامی اشاره شده است که به گفته خامنه ای می بایست در جامعه تحت حاکمیت این رژیم ؛ نهادینه شود . فارغ از تحلیل تخصصی مواد و بندهای مندرج در ابلاغیه مذکور که از مقدمه آن تا دیگر مواد اعلام شده در ابلاغیه ؛جهتی غیر انسانی و غیر علمی را دنبال می کند ؛ هدف این نوشتار پاسخ به چند سئوال در این ارتباط می باشد . سئوالاتی همچون اهداف رژیم اسلامی و در راس آن خامنه ای از ارائه این طرح و احیانا طرح هایی از این دست چیست ؟ به طور واقع این طرح قرار است پاسخ به کدام نیاز ها را دنبال کند ؟ مفروض اجرایی شدن چنین سیاستی تناقض آن با مطالبات توده های کارگر و کارکن امروز جامعه ایران کجاست ؟
این روز ها در مقابل اکثر کافی نت ها خصوصا در شهرستانها ، شاهد صف مردمی هستیم که با برگه هایی در دست منتظرند تا از طریق اینترنت ثبت نام کنند . صف های مقابل کافی نت ها این بار نه برای خواستن یا نخواستن مبلغ یارانه نقدی ؛ بلکه برای ثبت نام دریافت دفترچه های بیمه سلامت ایران است . به گفته انوشیروان محسنی مدیر عامل سازمان تازه تاسیس بیمه سلامت ایران آمار ثبت نام کنندگان در چهار روز اول اردیبهشت ماه از مرز یک میلیون نفر گذشته است . به گفته محسنی ؛ اعتبار تخصیص یافته برای سال 93 مبلغ هشتصد میلیارد تومان است و علیرغم گفته وی مبنی بر در دست نداشتن آمار افراد بدون دفترچه بیمه , سازمان بیمه سلامت ایران تا شش میلیون نفر متقاضی را خواهد پذیرفت . علی ربیعی وزیر کار رژیم اسلامی از آمادگی و ظرفیت برای ثبت نام شش میلیون نفر سخن به میان آورده است . در تکمیل باید اضافه کرد همانطور که مدیر عامل سازمان بیمه سلامت ایران نیز گفته است حق سرانه پایه بیمه سلامت در سال 93 مبلغ 258 هزار تومان خواهد بود . دولت حسن روحانی قرار است مبلغ یاد شده را از محل در آمد حاصل از حذف یارانه ( غارت سفره های مردم ) به حساب سازمان تازه تاسیس بیمه سلامت ایران اختصاص دهد . به عبارتی قرار است یک قلم در سال 93 از محل پول حاصل از غارت سفره های مردم موسوم به حذف یارانه ها مبلغ هزار و پانصد و چهل و هشت میلیارد تومان (1548000000000 ) ، به ازاء هر نفر 258 هزار تومان به جیب بیمه تازه تاسیس سلامت ایران واریز شود .
قبل از ورود به مبحث اصلی لازم است چند نکته را در همین ارتباط بایستی یاد آوری کرد و آن اینکه اول : طب و خدمات بهداشتى و پزشکى رايگان، مناسب، و در دسترس براى همه. معاينه منظم و واکسيناسيون کامل کودکان. تضمين برخوردارى همه کودکان از يک رژيم غذايى کافى و مناسب مستقل از سطح درآمد خانواده، منطقه و محل اقامت و غيره. ريشه کن کردن بيمارى هاى اپيدميک و عفونى ناشى از عدم سلامت محيط زيست، معاينه منظم همه شهروندان در برابر بيمارى هاى قلبى، سرطان هاى رايج و بيمارى هايى که تشخيص به موقع آنها در درمان و تخفيف عوارض آنها حياتى است. گسترش و بهبود جدى سطح بهداشت عمومى، اطلاعات پزشکى و بهداشتى عامه. گسترش و سازماندهى امکانات پزشکى و درمانى به نحوى که دسترسى فورى به طبيب و دارو و درمان براى کليه ساکنين کشور آسان باشد از حقوق اولیه انسان محسوب شده و دولت ها موظف به اجرای تمام و کمال آن برای کلیه احاد جامعه می باشند .
دوم : عدم اجرای رفاه و بیمه های اجتماعی از سوی رژیم اسلامی طی 35 سال گذشته حاکی ازحاکمیت یک نظام مبتنی بر غارت سازمان یافته ای است که تبعات ناشی از عدم اجرای آن ؛ بسیاری از مصائبی است که امروز گریبان میلیونها انسان جامعه ایران را گرفته است .
سوم : آمار تعداد افرادی که می بایست تحت پوشش بیمه های رفاه و تامین اجتماعی قرار گیرند ؛ نه این تعدادی است که رژیم اسلامی از آن با رقم شش میلیون نفر یاد می کند و یا آنگونه که مدیر عامل سازمان تازه تاسیس سلامت می گوید آمار واقعی در دست نیست ؛ بلکه کلیه آحاد جامعه ایران است که می بایست از مدرن ترین و پیشرفته ترین امکانات بهداشتی و پزشکی به صورت رایگان استفاده کنند . چنانچه مبلغ تخصیص یافته را بر سرانه افرادی را که فاقد هر گونه بیمه اجتماعی هستند تقسیم کنیم ؛ به این نتیجه دست خواهیم یافت که تعداد افراد بسیار محدودی از جامعه مشمول طرح یاد شده خواهند شد .
چهارم : همانطور که در مقدمه به آن اشاره شد ؛ مبلغ یاد شده بخشی از مبلغ کلانی است که از سفره کارگران و توده های کارکن جامعه تحت عنوان حذف یارانه ها به غارت برده می شود و این مبلغ نه از جیب سرمایه داران و دولت اسلامی آنها ؛ بلکه از سفره های خود مردم کارگر و زحمت کشی است که اکنون برای برخورداری از یک امکان رفاهی که حق مسلم آنان است در صف های طویل باید به انتظار بایستند .
پنجم : رژیم اسلامی سرمایه داران در یک بحران عمیق و لاعلاج اقتصادی ؛ سیاسی ؛ اجتماعی دست و پا می زند. پاسخ سرکوبگرانه به مطالبات اجتماعی مردم جامعه حاکی از ناتوانی رژیم در بر آوردن مطالبات به حق اجتماعی مردم کارگر و توده کارکن جامعه است . از این روی ابلاغ سیاست های کلی سلامت از سوی خامنه ای را بایستی در چند زمینه مورد تدقیق قرارش داد و در وحله اول ؛ بعد تبلیغاتی آن است که هراز چند گاهی دم و دستگاههای بروکراتیک و ضد مردمی جمهوری اسلامی آن را راه می اندازند و اهدافی را دنبال می کنند که در زیر به صورت مختصر به برخی از آنها اشاره می کنم .
الف : ابلاغ سیاست های کلی سلامت از سوی خامنه ای جوک بی مزه و تکراری است که حتی سران رژیم اسلامی را به استهزائ .ا می دارد ؛ چرا که کارنامه رژیم و عناصر آن طی 35 سال گذشته ؛ مملو از نقض آشکار ابتدایی ترین حقوق انسانی اعم از اقتصادی ؛ سیاسی و اجتماعی بوده است . مبحث سلامت و رفاه اجتماعی ارتباط مستقیم با سایر مسائلی دارد که همواره از سوی رژیم اسلامی مورد وحشیانه ترین تعرضات قرار گرفته است . رژیم اسلامی همراه با تعرضات اقتصادی، سیاسی واجتماعی به طبقه کارگر و مردم ؛ بیشترین اثرات مخرب بر زندگی مردم و محیط زیست ایران را داشته است . کمتر نقطه ای از ایران میتوان یافت که از گزند سیاست های مخرب رژیم اسلامی دور مانده باشد . نگاهی از سر تعمق به آخرین وضعیت اکوسیستم مناطق مختلف ایران اعم از دریاچه ها ؛ تالاب ها ؛ مراتع ؛ جنگل ها ؛ موئید این واقعیت است که نه سلامت و رفاه اجتماعی انسان و نه محیط زیست برای جمهوری اسلامی محلی از اعراب نداشته و ندارد.موقعیت بحرانی دریاچه های ارومیه ؛ بختگان ؛ و رود های کارون و زاینده رود و آلودگی هوا تهران و دیگر نقاط بیانگر بی ارتباطی رژیم اسلامی با محیط زیست می باشد .
ب: نقشی که بورژوازی ایران به دنبال توافقات اخیر با آمریکا و دولت های غربی موظف به ایفای آن است ؛ علاوه بر تامین مواد اولیه ارزان قیمت ؛ تامین نیروی کار بشدت ارزان برای بورژوازی جهانی است . بنابراین افزایش جمعیت ایران طی سالهای آتی علاوه بر جنبه های ایدئولوژیک مد نظر سران دولت سرمایه داران اسلامی ؛ بیانی از واقعیتی بر این مبنا است که بورژوازی اسلامی جهت تدوام و بقاء خود در صدد اجرای سیاست ازدیاد جمعیت است. هر چند اجرای این سیاست با وضعیت بحرانی بورژوازی و دولت اسلامی آنها در ایران حتی از سوی خود کاربدستان رژیم نیز مورد تردید قرار گرفته است . ابلاغ سیاست کلی سلامت علاوه بر جنبه های تبلیغاتی و پوپولیستی آن ؛ یک هدفش اعلام وفاداری به طرح ازدیاد جمعیت است .
ج : به صف کردن چند باره مردم خواهان رفاه اجتماعی برای ثبت نام بیمه سلامت ایران , برای رژیم اسلامی یک مصرف داخلی و نیز یک مصرف منطقه ای و بین المللی دارد که هردوی این مصارف در واقع تابعی از موقعیت های داخلی و بین المللی رژیم اسلامی است . رژیم اسلامی به واسطه موقعیت بحرانی که در داخل با آن مواجه است و هر آن خطر سرنگونی از سوی مردم کارگر و توده های کارکن جامعه او را تهدید می کند ؛ به واقع با ابلاغ چنین سیاستی ؛ وقت برای خود خریداری کرده و مردم را برای چند مدتی دیگر مشغول خواهد کرد . این بواقع نوعی از سیاست تحمیل فلاکتی است که سالها از سوی رژیم اسلامی بر کارگران و توده های کارکن جامعه تحمیل شده است . این نکته را باید اضافه کرد که ابلاغ این سیاست از سوی خامنه ای در شرایطی است که شورای عالی کار رژیم سرمایه داران اسلامی حداقل دستمزد کارگران برای سال 93 مبلغ 609 هزار تومان اعلام کرده و اعلام چنین رقم دستمزدی زندگی کردن چند برابر زیر خط فقر است . شرایط امروز زندگی کارگران و توده های کارکن جامعه و خانواده های آنها را در معرض بدترین بیماری ها قرار داده است . کمتر روزی است که شاهد شنیدن خبر هایی از انتحار بر اثر فقر و بدهی و گرسنگی نباشیم . کار مداوم و چند شیفته در کارخانجات و مراکز کار ؛ تشدید خشونت سازمان یافته از سوی ارگان های سرکوبگر رژیم اسلامی و از جمله برگزاری مراسمات اعدام حتی در ملاء عام ؛ تماما مردم جامعه را به سوی بیماری های متعدد جسمی و روانی سوق داده است . به این اعتبار ابلاغ این سیاست از سوی خامنه ای یک دروغ بزرگی است که بارها از سوی جمهوری اسلامی تکرار شده و این نیز یکی از دروغ های دیگر آنان است و تکرار این سیاست از سوی رژیم ؛ باهدف داخلی تاخیر در امر سرنگونی انقلابی رژِم اسلامی است .
مصرف منطقه ای و بین المللی ابلاغ سیاست کلی سلامت یکی اش این است که بورژوازی اسلامی حاکم بر ایران به دولتهای غربی و آمریکا اعلام می کند که همچنان که در راستای توافقات با آنها علاوه بر سرکوب کارگران و تشکل های آنان؛ عدم افزایش دستمزد ها و تحمیل چند برابری خط فقر ؛ برنامه خود را جهت ازدیاد جمعیت و ایفای نقش خود در نظام بورژوازی جهانی بنا به توصیه نهاد های مالی بورژوازی آغاز کرده است .
د: دست آخر اینکه که ابلاغ و اجرای این چنین سیاست هایی از سوی رژیم اسلامی دارای یک تاریخ مصرف معینی است . ماهیت جمهوری اسلامی و واقعیت های زندگی مردم طی سالهای گذشته بیان صریحی از یک حقیقت است که تدوام حکومت سرمایه داران اسلامی در ایران مانعی بر سر راه یک زندگی آزاد و برابر و مرفه و انسانی است . بیمه سلامت ایران راهی برای یک غارتگری بزرگ از سوی دولت بنفش و با تدبیر اعتدال روحانی است . کارگران و توده های کارکن جامعه ایران ؛ زنان ؛ جوانان ؛ مردم به تنگ آمده از 35 سال حکومت غارتگران و جنایت کاران اسلامی راهی به جز بزیر کشیدن این حکومت را ندارند .
منبع: نشریه کمونیست هفتگی شماره ٢٣٠
١١ شهریور ١٣٩٣
١ مە ٢٠١٤