پشت پرده تحولات اکراین
جمال کمانگر
رژیم چنچ در اکراین به رهبری تشکیلات نئو کانها در وزارت خارجه امریکا که خانم نولاند آنرا رهبری میکند به نتیجه خود رسیده است. ویکتور یانکویچ فراری داده شد. فاشیستها در اکراین قهرمانانه اقدام به پایین آوردن مجسمه های لنین در غرب اوکراین کرده اند و این پیروزی را جشن گرفتند. میدیای غربی آنرا پیروزی” دمکراسی بر توتالیتریسم” به خورد مردم دادند. اولین فرمان دولت طرفدار غرب ممنوع کردن زبان روسی در اکراین بود. فاشیستها میدان دار اصلی تحولات چند ماهه اکراین شده اند.
بخشی از مردم اکراین و در راس آنها کارگران خارکف اقدام به دفاع از مجسمه های لنین به عنوان سمبل انقلاب کارگری و کمونیسم کرده اند. میلیشیای دفاع از خود در مقابل فاشیستها تشکیل داده اند. اروپا و آمریکا که سرمست از فراری دادن یانکویچ طرفدار روسیه بودند با پاتک روسیه در الحاق کریمه به خاک روسیه مواجه شدند. سرگیجه غرب چند روز طول کشید و سرانجام الحاق کریمه را زیر سبیلی قبول کرده اند. در این میان بخشی از مردم اکراین که منفعتشان نه با رژیم چنجی ها و نه با روسیه است قربانی این وضعیت هستند. نکات بالا ظاهر تحولات اکراین است. اما برای درک این تحولات باید این پرده دود را کنار زد و منفعتهای بازیگران تحولات اکراین را نشان داد.
در بعد نظامی
بعد از فروپاشی بلوک شرق و امضای آن توسط میخائیل گورباچف رئیس جمهوری شوروی سابق، رونالد ریگان رئیس جمهوری وقت آمریکا اعلام کرد که :” ناتو یک اینچ به طرف شرق گسترش نخواهد یافت.” نقشه ناتو بعد از 24 سال از فروپاشی بلوک شرق خلاف اینرا میگوید و ناتو به مرزهای روسیه نزدیک شده است و اکراین آخرین سنگری است که غرب برای تسخیرش تلاش میکند. انقلاب نارنجی و دست بالا پیدا کردن غرب در اکراین برای چند سال هنوز این هدف پنتاگون را بر آورده نکرده بود. در این میان روسیه شکست خورده و متلاشی شده! بعد از 24 سال دوباره قد علم کرده است. هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ تکنولوژی و نظامی موقعیتی به مراتب بهتری پیدا کرده است. از دست یک رئیس جمهوری دائم الخمری مثل بوریس یلستین خلاص شده است و ناسیونالیسم روسی با آمیزه ای از نوستالژی و موقعیت بهتر در رویای بازگشت به دوران قدر قدرتی است. هم آمریکا و هم اروپای غربی در مورد عدم گسترش ناتو زیر قول خودشان زده اند. و این با موقعیت امروز روسیه خوانایی ندارد.
در بعد اقتصادی
از سه ماه گذشته کرملین، اتحادیه اروپا را تشویق میکند که راهی برای وضعیت اقتصادی اکراین پیدا کنند. اروپا با بسته ای پیشنهادی که فراتر از تغییرات ساختاری صندوق بین المللی پول برای این کشور نبود دخالت کرد. یانکویچ آنرا امضاء نکرد و منجر به سقوط دولتش شد. در مقابل روسیه وعده 15 میلیارد دلار به اکراین را داد اما بدون تغییرات مد نظر اتحادیه اروپا و صندوق بین اللملی بود. در یک جمله این تغییرات ساختاری که صندوق بین المملی پول به اکراین دیکته کرده است وضع مردم اکراین را به مراتب وخیم تر از وضعیت کنونی میکند. در کنار این مطالبه دو میلیارد دولاری “گاز پروم” از دولت اکراین و بالا رفتن 50 درصدی قیمت گاز مصرفی در این کشور اولین نمودهای بحرانی تر شدن اوضاع اقتصادی این کشور را نشان میدهد.
اگر بحران اکراین به سرانجام مطلوب روسیه نرسد بحران انرژی بخش زیادی از اروپا را با خطر مواجه میکند. اتحادیه اروپا و آمریکا مجبورند بدهی های اکراین به روسیه را بپردازند وگرنه با قطع گاز اکراین مواجه خواهند شد اکراین مجبور خواهد شد از لوله هایی که گاز اروپا را تامین میکند برداشت کند و این به معنی قطع گاز آلمان، هلند، فرانسه، ایتالیا خواهد بود. درست است که اروپا 61 درصد از گاز مصرفی خود را از روسیه تامین میکند. و برای روسیه از دست دادن این بازار آسان نیست. انتقال گاز شل آمریکا به اروپا و یا گاز خاورمیانه در چشم انداز نیست و این اقتصاد بحران زده اروپا را با مخاطرات جدی مواجه خواهد کرد.
چین و روسیه شرکای استراتژیک
در این میان به نقش چین در این تحولات باید پرداخت چین تاریخن بی سر صدا اهداف بلند مدت خود را در جهان چند قطبی پیش میبرد. به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان بلند پروازی های خود را دارد اگر نه مستقیم اما در پشت تحولات اخیر در اکراین نقش بازی میکند. در چند هفته گذشته یک قرار داد عظیم بین “شرکت ملی نفت چین” با شرکت دولتی “گاز پروم” روسیه مبنی بر انتقال گاز سبیری به چین امضاء شد که مدت این قرار داد 30 سال است. احتمالن در سفر ماه آینده پوتین به چین این قرار داد امضاء خواهد شد. سازمان همکاری شانگای و بریکس(برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) تلاش میکنند که جایگزینی برای دلار پیدا کنند حتی در صدد تاسیس بانک بریکس، صندوق بین المللی بریکس هستند. همزمان با حاد شدن بحران اکراین رئیس جمهور چین در اروپا شعبه ای از “جاده نو ابریشم” را دایر کرد که تلاش میکنند بازار لیسبون در پرتغال را به ولادستوک وصل کنند. خط و نشان کشیدن های آمریکا برای چین در آسیا-پاسفیک دلالت بر تغییر توازن قوای بین قطبهای امپریالیستی در جهان است. اکراین میتواند در مسیر جاده تازه ابریشم منفعت زیادی ببرد و یا میتواند به عنوان پایگاهی دیگر برای ناتو عمل کند. بحران اکراین به شدت تحت تاثیر رقابتهای اقتصادی و نظامی در سطح جهان است. مقدرات این کشور از دست مردم اکراین خارج شده است! اروپای واحد تا کنون بازی باخت – باخت را نصیب خود کرده است. روسیه تاکنون با الحاق کریمه به خاک روسیه و قبولاندن فدارالیسم برای شرق اکراین به اتحادیه اروپا و آمریکا جا پای محکمی در رقابتهای کشورهای امپریالیستی پیدا کرده است.
نتیجه
به نظر من بازنده اصلی تحولات اکراین کارگران و مردم زحمتکش این کشور هستند. بسته پیشنهادی صندوق بین المللی پول و اتحادیه اروپا زدن تمام خدمات عمومی است. طرح تحمیل ریاضت کشی اقتصادی به امید شکوفایی و کم شدن بیکاری وعده ای است که سرمایه داری جهانی به کارگر و زحمتکش اوکراینی میدهد. همین طرح از سال 2008 در یونان و اسپانیا اجراء شده است که تاکنون جز بیکاری ، فقر و پائین آوردن استانداردهای زندگی حاصلی نداشته است. راه برون رفت از وضعیت کنونی در اکراین کنار زدن طرحهای صندوق بین المللی پول و اتحادیه اروپا و آمریکا از یک طرف و وعده پوچ پیوستن به روسیه برای بهبود وضعیت مردم است. این سناریوی خطرناکی است که به کشمکش و هویت تراشی کاذب برای مردم می انجامد. طبقه کارگر میتواند ورق را برگرداند. انقلاب کارگری راه حل ما کمونیستها برای بحران کنونی است.
٣ اردیبهشت ١٣٩٣
٢٣ آوریل ٢٠١٤
منبع: نشریه کمونیست هفتگی شماره ٢٢٩