داستان، داستان غارت زندگی است

داستان، داستان غارت زندگی است
یاشار سهندی

این روزها تمام رسانه های فارسی زبان بورژوازی ( از صدا وسیمای جمهوری اسلامی تا شبکه من و تو، بی بی سی و صدای امریکا) همت شان این شده است تا دولت تدبیر و امید را یاری رسانند تا کاری که احمدی نژاد شروع کرد ایشان شاید به سرانجام برساند یعنی “اقتصاد ایران” را “شکوفا” سازد!
صدا سیما مدام تبلیغ میکند که از گرفتن “یارانه نقدی” انصراف دهیم و برای محکم کاری فتوای آخوندهای قم را یادآور میشود که هرکس نیاز ندارد منصرف شود که این باعث خشنودی خود خداوند سبحان میشود. روزنامه های حکومت با خطوط درشت نوشتند که یازده تن از دولتمردان اصلاحات از گرفتن یارانه منصرف شدند! و معلوم نیست یازده تن دیگر چرا منصرف نشدند تا با پیامبر در بهشت هم نشین شوند (این حدیثی که مردم ساختند و برای همدیگر اس ام اس میکنند.) لابد این بندگان خوب خدا زیر ٦٠٠ تومان دریافتی شان است! آمار میدهند که فیکس کل جمعیت ایران یارانه دریافت میکنند ( البته به روایتی چند میلیون بیشتر از جمعیت زنده یارانه دریافت میکنند!!) یکی نیست به ایشان بگوید اقلا بگوید منهای “آقا” که از مال دنیا بی نیاز است و فقط منباب اینکه زمینه ظهور آقا امام زمان را تعجیل فرمایند، دارای امپراطوری مالی ٩٥ میلیاردی هستند. با این آمار معلوم میشود که محمود هاله نور و حسن کلید ساز و ایضا همه کارشناسانی که چرتکه میندازند که هر ریال یارانه نقدی چقدر موجب تورم و کاهش هزینه های بهداشتی و جاده سازی میشود، یارانه دریافت میکنند و تازه یادشان آمده که به قول استاد اقتصاد در پاریس عزم ملی شان را جزم کنند و انصراف دهند. فریدون خاوند در بی بی سی به جناب عنایت فانی گفتند اگر مردم به فکر منافع خود نباشند وانصراف ندهند، تورم آنقدر افزایش می یابد تا این مبلغ یارانه نقدی عملا صفر شود! “شبکه من و تو” مبلغ یارانه نقدی را با بودجه کل کشور و بودجه بهداشت و … مقایسه کرد تا از هر جهت نشان دهد که این پول دارد هدر میرود و دودش هم به چشم مردم می رود ( خودم کردم که لعنت بر خودم باد!) اما بی انصافها نکردند مبلغ یارانه نقدی را با بودجه نیروهای نظامی و امنیتی و انتظامی مقایسه کند که مشخص شود کفه ترازو به کدام طرف سنگینی میکند، یا با بودجه ای که برای فضیه قم صرف میشود. ( حالا که صحبت از بودجه شد، بد نیست که ایشان یک اشاره کوتاه هم بکنند که بودجه شبکه پرخرج شان از سوی کدام دولت تامین میشود که این چنین همت کردند تا از هدفمند کردن یارانه ها دفاع کنند. بهرحال سوال است، ایشان که اینقدر دقیق پولی که حق مردم است ریال به ریال آنرا بی مورد میدانند، در مورد خودشان شفاف ودقیق باشند و هزینه این شبکه را مشخص میکردند که ازکجا تامین میشود. آقای “کوروش عرفانی” در شبکه اندیشه یکبار گفت وزارت دفاع امریکا پشت ماجرا است؛ راست و دروغش با ایشان!! بگذاریم و بگذریم!)
اما این ماجرای ثبت نام “اظهار نامه” کیسه خوبی برای دولت شده است تا در دفاتر پستی رسمی اش ٣٥٠٠ تومان بابت ثبت نام بگیرند. ( البته لازم است چون بدینوسیله نقدینگی کمتر میشود و تورم البته سرجایش است!) به نظر میرسد اطلاعاتی که از مردم میخواهند تمام فرمالیته است. برای ثبت به دفتر پستی ( در روز جمعه، روز امام زمان!) مراجعه کردم. در دفاتر پستی اصلا در مورد شماره حساب شما چیزی نمی پرسند. پرسیدم چرا؟ گفتند مستقیم به وزارت کشور وصل هستیم و آمار آنجا هست! این حکومت تصمیم اش را گرفته که ٢٠ تا ٣٠ میلیون را حذف کند ولی باید به مساله مشروعیت بدهند که ظاهرا خود مردم داوطلب شده اند و انصراف داده اند.( به جرات میتوان مدعی شد فردای پایان این ماجرا ثبت “فرم یارانه” آمارهای عجیب و غریب خواهند داد که جمعیت زیادی از مردم منصرف شدند و این به معنای درآمد خوب و زندگی عالی مردم است و نشانه همت عالی برای پیشرفت کشور. فراموش نکنیم جمهوری اسلامی استاد آمار سازی است.)
کاملا مشخص است که موج دیگری از گرانی در راه است که شروع آن افزایش پول آب و برق و تلفن بوده است. همکارم که پدرش نانوا است میگوید قرار است قیمت انواع نان دوبرابر شود منتها منتظر هستند این ماجرا ثبت نام تمام شود. به گفته ایشان نان لواش از ١٢٥ تومان به ٣٠٠ تومان، بربری از ٥٠٠ به٩٠٠ و سنگک از ٦٠٠ به ١٢٠٠ تومان افزایش خواهد یافت. تبلیغات ریاکارانه دوباره اوج تازه ای گرفته از جمله اینکه بنزین ایران آنقدر ارزان است که تریلی تریلی به ترکیه قاچاق میشود. کیفیت نان پایین است چون نان ارزان است! نمی خواهند دستمزد کارگر نانوایی را زیاد کنند میگویند چون قیمت نان واقعی نیست برای کارفرما صرف نمی کند و دارد ضرر میکند. زیرنویس وسط بازی فوتبال ظاهر میشود که با انصراف از یارانه هوای پاک خواهیم داشت! و بی بی سی هم میگوید در دنیای مجازی یک عده موافق انصراف از یارانه هستند یک عده هم مخالف، این به آن در!و… این هجوم تبلیغاتی عظیم کاملا آگاهانه و سازمان یافته است. برای احیای طرح مرده هدفمندی یارانه ها تصمیم گرفتند بار دیگر به سطح معیشت مردم هجوم بیاورند تا به گفته اساتید اقتصاد در پاریس و لندن و تهران، “قیمتها واقعی شود تا سرمایه گذاری منطقی گردد.”
یارانه نقدی حق ناچیزی از یک طلب عظیم مردم است. با این طرح مستقیما خود زندگی را هدف قرار دادند. از اول هم قرار نبود پولی به مردم داده شود. از ترس “پیامدهای اجتماعی” مجبور شدند که مبلغی به مردم بپردازند و از همان روز اول ساز کوک کردند که این پول زور است و گدا پروری است! گفتند و میگویند اگر این پول را ندهیم و طرح هدفمندی به کمال اجرا شود ایران میشود جز کشورهای توسعه یافته مانند برزیل و هند، و خدا را چه دیدید شاید هم شد جزو”قدرتهای نوظهور اقتصادی” و “باشگاه بیست کشور صنعتی جهان”! به گفته ایشان سالها پیش که این طرح را در برزیل و هند به اجرا گذاشتند باعث شده الان از رشد اقتصادی خوبی برخوردار باشند. نمی گویند هند یکی از عظیم ترین جمعیت های فقیر جهان را داراست که یکی از پیامدهای اجرای همین طرح کذایی است. نمی گویند جمعیت زاغه نشین برزیل چند برابر شده است. و همین چند سال پیش خبر آمد که کودکان کار وخیابان را به شکل سازمان یافته ای با تیر میزنند. شاهد هستیم از زمین و هوا پلیس با چند هزار نیرو به خشن ترین شکل ممکن به این محلات یورش برده که در جام جهانی فوتبال آبروداری کرده باشند. این جمعیت فقیر و نفله شده زیر قوانین سود سرمایه داری، نتیجه کارکرد همین نظام است که جلو چشم خبرنگار و دوربین تلویزیونی نوجوانی گردبند را از گردن زن مسنی می رباید و مفسر “بی طرف” میگوید: در آستانه جام جهانی فوتبال این تیر به خودی است!
با وجود جمهوری اسلامی این طرح هیچگاه برای سرمایه آبی گرم نمیکند. هرچند برای همه کاربدستان حکومت اسلامی نان میشود. پولی که از حذف بخش وسیعی یارانه نقدی مردم نصیب دولت میشود، یک ریالش هم برخلاف ادعاهایشان نه خرج بهداشت خواهد شد نه خرج “زیرساختها”، بلکه امکانی فراهم میشود که آیت الله میلیاردر که اشتهای سیر ناپذیری دارند حسابهای شان فربه تر شود. تجربه سی و پیج سال حکومت اسلامی نشان داده که این حکومت حتی به قوانین روتین بورژوازی گردن نمی گذارد. قرار نبوده و نیست بستری فراهم کند که سرمایه داران بدون دغدغه سهم خواهی باندهای حکومتی، سودآوری داشته باشند. جمهوری اسلامی یک حکومت متعارف بورژوازی نیست. ما بارها تاکید کردیم این حکومت نفس وجودش نه بازسازی تولید متعارف سرمایه داری، بلکه اساسا برای سرکوب بوده است که در آن هم ناموفق بوده چرا که بعد از سی وپنج سال هنوز برای یک روز هم نمی تواند بدون خونریزی و کشتار به حیات خود ادامه دهد. و همه ادا و اطوارهایی مانند اجرای طرح هدفمندی، بیشتر گره بر کار بورژوازی می اندازد تا اینکه راهی را برایش بشکافند .
زیبا کلام مطرح کرده است که از زمان عباس میرزا قاجار این سوال مطرح شده است که چرا ایران پیشرفت نکرده است؟ ایشان پرسیده است با وجود این پرسش دویست ساله چرا ایران هنوز ژاپن نشده چرا کره یا ترکیه نشد. ایشان علت را نه اسلام میداند، نه پادشاهان، نه اساسا همه حکومت گران این دویست ساله؛ بلکه معتقد است که میدان برای بخش خصوصی ( منظور همان سرمایه داران غیر وابسته به حکومت) باز نبوده تا هر جور خواستند سود بدست بیاورند، بلکه همیشه از سوی باندهای قوی حکومتی تهدید شدند. از دویست سال پیش که به گفته این استاد این آرزو مطرح شده، از اصلاح طلب و انحصار طلب، قائم مقام و امیرکبیر، شاه و شیخ با همه سبعیت سعی کردند که “زیرساختها” را آماده سازند و هیچ گاه شک نکردند (بلکه بسیار معتقد بودند) که هزینه آن باید از جیب ما مردمان کار کن جامعه تامین شود. هدفمندی یارانه ها نیزاز این قاعده مستثنی نبوده و نیست.
داستان حذف ٢٠ تا ٣٠ میلیون یارانه بگیر نقدی و کل طرح هدفمندی یارانه ها، گوشه ای از این سبعیت بورژوازی در ایران است. این حمله ای سازمان یافته و آگاهانه از سوی بورژوازی به زندگی مردم است. با یک تبلیغات وسیع و همه جانبه میخواهند به مردم بباورانند که این پول موجب ضربه به “اقتصاد کشور و زیر ساختها” است و اگر انصراف ندهند و هنوز هم خواستار آن باشند، با دست خود “مانع پیشرفت کشور شده اند.” به شدت روی این کار میکنند که “احساس گناه” را در مردم ایجاد و تقویت سازند. فی الحال که همه کارگران این پول راحق خود میدانند و حاضر نیستند از آن کوتاه بیایند. گیرم که این طرح به سلامت اجرا شود اما آن سوی آن هم برای کارگران جز استثمار بیشتر ثمر دیگری ندارد.
داستان، داستان غارت زندگی و غارت گران زندگی است. تکلیف جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت جنایتکار روشن است. در این جنایت سازمان یافته همه کارگزاران بورژوازی نقش مستقیم دارند؛ بخصوص اقتصاددانانی که آگاهانه چشم شان را بر فقر و فلاکت زندگی توده مردم بسته اند، کسانی که میدانند که ظهور، قدرتهای نوظهور اقتصادی به بهای نابودی و تباهی زندگی میلیونها انسان تمام شده است اما با این وجود به شدت بر “مفید بودن اجرا شدن این طرح برای اقتصاد ایران” تاکید میکنند. توصیه ما این است ایشان برای یکبار هم شده کلاه خود را قاضی کنند تا ببینند “کدام سوی تاریخ” ایستادند، همین.