میزگرد اکتبر: به پیشواز اول ماه مه روز جهانی کارگر- رحمت فاتحی

میزگرد اکتبر: به پیشواز اول ماه مه روز جهانی کارگر- رحمت فاتحی
متحد کردن فعالین کارگری درمحل‌های کاری مختلف برای شرکت در مراسم اول ماه مه، ضامن برگزاری با شکوه این روز است.
اکتبر، رحمت فاتحی: اول ماه مه روز جهانی کارگر در راه است، میتوان تاکید کرد برگزاری مراسم‌های اول ماه مه در کردستان به سنتی اجتماعی مبدل شده است. اهمیت و جایگاه همبستگی طبقاتی- اجتماعی، طبقه کارگر در این روز ملموس است. ارزیابی شما از برگزاری مراسم‌های اول مه در سال‌های اخیر در ایران و به طور مشخص کردستان چیست؟ نقاط قوت و ضعف یا درس‌های آموزنده تاکنونی برای کارگران کمونیست، رهبران عملی و دست اندرکاران برگزاری اول مه کدام‌ها هستند ؟
رحمت فاتحی: همچنانکه ‌شما به‌ آن اشاره ‌کرده‌اید اول ماه مه روز جهانی کارگر با تلاش پیگیر و خستگی ناپذیر فعالین کارگری و کمونیستها در کردستان به ‌سنتی اجتماعی در آن جامعه تبدیل شده است. فعالین و رهبران کارگری در کردستان برای تحمیل این روز به ‌طبقه‌ی سرمایه دار و دولت آن یعنی جمهوری اسلامی هزینه سنگینی داده اند و هنوز هم در حال هزینه کردن برای آن هستند.
ما در دوران انقلاب سال 57 و در مدت کوتاهی که ‌شهرهای کردستان به وسیله‌ی سازمانها و مردم انقلابی اداره میشد شاهد بزرگترین تظاهراتها از طرف طبقه کارگر و مردم آزادیخواه در این روز بودیم. کارگران با بهره برداری از شرایط انقلابی آن دوره در خیابانها و در صف هزاران نفری و در میان شور و شعف مردم رژه میرفتند و قدرت و همبستگی طبقاتی خود را بنمایش میگذاشتند. این دوره‌ی انقلابی کمک کرد که‌سطح توقع و آگاهی طبقاتی کارگران در کردستان را به درجات زیادی بالا ببرد و با توجه به‌سطح آگاهی طبقاتی در آن دوره، طبقه کارگر توانست حداقلی از خواستهای خود را از جمله حق تشکل و سازمان کارگری و بیمه بیکاری را به سرمایه داران تحمیل کنند و میتوان گفت که‌، این روز را به‌سنتی مبدل کرد که‌ بعدها با روی کار آمدن رژیم ضد انقلابی و ضد کارگری جمهوری اسلامی، برای دشمنان طبقاتیش امکان پذیر نشد که ‌بتواند سنت برگزاری روز اول ماه مه ‌را از کارگران در کردستان پس بگیرد.
از روزی که ‌جمهوری اسلامی به قدرت رسید برای برگزاری مراسم روز اول ماه مه ‌مبارزه‌ی عینی و قابل لمس ما بین مزدوران سرمایه داری رژیم از یک طرف و فعالین و رهبران کارگری از طرف دیگر همیشه وجود داشته است. هم چنانکه ‌در بالا به آن اشاره کردم، کمونیستها و فعالین و رهبران کارگری در کردستان برای آن هزینه های سنگینی از جمله اعدام، زندان، شکنجه، تبعید و… داده اند. در حال حاضر هم تعدادی از این فعالین فقط بخاطر سازمان دادن این روز و یا شرکت در مراسم های اول ماه مه در زندان هستند و یا به خاطر آن شلاق خوردند و یا تحت تعقیب هستند. جا دارد همین جا بار دیگر یاد و خاطره‌ی رفیق جمال چراغ ویسی را که‌جنایتکاران جمهوری اسلامی به خاطر سخنرانی در روز اول ماه مه اعدام کردند، گرامی بداریم.
توازن قدرت طبقاتی کارگران و سیاست ناظر بر برگزاری این مراسم نقش تعیین کننده در نحوه‌ی برگزاری مراسم های روز اول ماه مه را داشته و هنوز هم دارد. در دوره ای که ‌طبقه کارگر و مردم آزادیخواه توانسته اند به لحاظ سیاسی عقب نشینی را به رژیم تحمیل کنند، ما شاهد تظاهرات بزرگ خیابانی در سطح هزاران نفر بودیم و رژیم هم علیرغم تلاشش برای سرکوب آن، موفق به این کار نشده است. تغییر این توازن قوا به نفع رژیم روشن است، که ‌فعالین و رهبران کارگری را مجبور به‌عقب نشینی و برگزاری مراسم گرامیداشت این روز، در سطح محدودتری کرده است. با این وجود واقعیت این است که ‌سرکوبگران رژیم با بکار گیری همه ابزارهای سرکوب برای ممانعت از برگزاری این روز، زندانی کردن، ارعاب و تهدید فعالین کارگری خوشبختانه قادر به این نشده که ‌مانع برگزاری آن بشود. فعالین کارگری و کمونیستها هر سال برای خنثی کردن تحرکات رژیم برای جلوگیری از برگزاری این روز از تاکتیک مناسب آن سال استفاده کرده اند.
سیاست ناظر بر برگزاری اول ماه مه همانند هر پدیده‌ی دیگری به ‌گرایشات موجود در درون طبقه کارگر ربط دارد. یکی از گرایشات موجود که ‌خود را نشان میدهد، گرایش ناسیونالیستی است. این گرایش علیرغم این که ‌ممکن است ‌مستقیما با دست اندرکاران رژیم همفکری نکرده باشند ولی دخالتشان در این روز با توجه به ‌اینکه ‌منافع سرمایه دار را نمایندگی میکند، در عمل با سرکوبگران رژیم همسو و هم جهت هستند و تحت عنوان این که، ‌ما در کردستان طبقه سرمایه دار نداریم، مشکل ما این است که دولت “خودی یا کُردی” نداریم یا روز پرچم و غیره لازم است تا اول ماه مه، به تفرقه و پراکندگی موجود بین “مردم” دامن میزند و عملا مانعی در راه برگزاری مراسم های هرچه باشکوه تر اول ماه مه بوده و هست. متاسفانه تاثیرات این گرایش با توجه به این که ‌احزاب ناسیونالیستی سنت داری در کردستان حضور سیاسی دارند، کم نیست، بخصوص در شهرهای شمالی کردستان، که ‌در این رابطه لازم است فعالین کارگری با تلاش و کار صبورانه این گرایش را منزوی کنند. یکی از گرایشات دیگر که ‌در این سالها نقش مهمی در برگزاری اول ماه مه داشته، گرایش محافظه کارانه در درون طبقه کارگر است که ‌به درجات زیادی در حال حاضر کمیته هماهنگی و در این اواخر هم اتحادیه آزاد آن را نمایندگی میکنند. این گرایش علیرغم این که، ‌تلاش میکند که ‌این روز را گرامی بدارد و آن را برگزار کند، ولی بدلیل محافظه کاری و ترس از سرکوب رژیم آن را به دور از چشم طبقه کارگر در پستوی خانه ها و یا کوه پایه‌ها به وسیله تعداد محدودی از کسانی که‌ اکثرا دوستداران کارگر هستند، برگزار کرده و با گرفتن چند عکس با صورتهای پوشیده آن را منتشر و یا در سایتهای اینترنتی درج میکنند. ” از گرایشات دیگر درون طبقه کارگر که ‌در این سالها به مناسبت روز اول ماه مه نقش مهمی داشته است، گرایش رادیکالی بوده است که، ‌معمولا با کمونیزم کارگری منصور حکمت تداعی شده است و تمام تلاش خودش را به کار گرفته که ‌فعالین و رهبران کارگری را قانع کند که ‌این روز را در مراکز اصلی، شلوغترین خیابان شهرهای کردستان برگزار کند که ‌به درجات زیادی هم موفق شده است، ولی هنوز ناکافی است. تلاش کرده که ‌تثبیت کند از 360 روز سال تنها یک روز آن متعلق به کارگر است و در این روز طبقه کارگر قدرت طبقاتی خود را به نمایش در آورد. میخواهد که‌به جامعه اعلام کند که‌تمامی امکانات و ابزار رفاهیات این جامعه به دستها و نیروی طبقه کارگر تولید میشود، ولی کارگران به درجات زیادی از این امکانات محروم هستند”. در این روز اعلام میکند اگر نمایندگان این طبقه جامعه را اداره کنند، نه تنها هیچ انسانی از کودک گرفته تا بزرگسال گرسنه ‌سر بر بالین نمیگذارد، بلکه نهایت رفاه امنیت و آسایش را خواهد داشت. میخواهد به جهان اعلام کند که‌جامعه ای که ‌من آن را اداره میکنم، به دور از اختلافات مذهبی، قومی و نژادی خواهد بود. جامعه‌ای سالم مدرن با انسانهایی که ‌تمام استعداد و توانایی خود را برای امنیت و رفاه آن جامعه به کار خواهند گرفت. میخواهد اعلام کند که‌ما با افتخار این روز را جشن میگیریم، چون پیام آور شادی و آسایش برای جامعه هستیم. کس یا کسانی که ‌باید در این روز از خود شرم کنند و از دید مردم مخفی شوند سرمایه داران و حکومت های سرکوبگر و جانی سرمایه‌اند که ‌ننگ بشریت جهان امروز هستند که ‌فقر، فساد و تباهی را به جامعه تحمیل کرده اند.
اکتبر: به اهمیت و جایگاه اول ماه مه از لحاظ همبستگی طبقاتی اشاره کردید. تاکید و در بر گرفتن کدام سنت و کدام رویکرد اجتماعی  برای برگزاری هر چه باشکوه تر مراسم های اول ماه مه، می‌تواند کارسازتر باشد؟ فعالین و سازماندهندگان، چکار باید بکنند؟
رحمت فاتحی: در جواب به ‌سئوال اول شما اشاره کردم که ‌در چند سال گذشته بدلیل ناظر شدن گرایش رادیکال و کمونیستی بر برگزاری مراسمات اول ماه مه ما شاهد پیشروی‌هایی بوده ایم. در این رابطه لازم است به چند نمونه از این پیشرویها اشاره کنم. مهمترین تغییری که ‌در این رابطه قابل رویت است این است که ‌به یمن تلاش خستگی ناپذیر و دلسوزانه‌ی تعدادی از فعالین و رهبران کارگری، برگزاری مراسم اول ماه مه از پستوی خانه ها و دادن شیرینی به هم و یا بر گزاری آن در کوه پایه ها و عکس گرفتن با صورتهای پوشیده برای سایتها به مراکز اصلی خیابانهای بعضی از شهرهای کردستان منتقل شده است که ‌این در خود دستاورد بزرگی است. پیشروی دیگری که ‌در این رابطه میتوان به آن اشاره کرد شرکت بیشتر خود کارگران در برگزاری مراسم اول ماه مه در بعضی از شهرهای کردستان است. اما با تمام دستاوردهایی که ‌کارگران برای برگزاری این مراسم ها، داشته اند ولی هنوز با برگزاری مراسم توده ای با شرکت هزاران کارگر در روز روشن و برای ساعتها فاصله‌ی زیادی داریم.
در این رابطه دو مانع اصلی داریم که ‌فعالین و رهبران کارگری لازم است با روشن‌بینی و احساس مسئولیت برای برطرف کردن آن تلاش کنند.
مانع اصلی سرکوبگران رژیم هستند که ‌اگر قدرت داشته باشند به شدت مانع برگزاری مراسم اول ماه مه میشوند و قبل از موعد با تهدید، ارعاب و حتی دستگیری فعالین کارگری تلاش میکنند از برگزاری مراسمها جلوگیری کنند. لازم است از قبل برای آن آمادگی داشته باشند، راه مقابله با سرکوب و جو ارعاب از طرف مزدوران رژیم تنها مخفی نگه داشتن محل و یا جنگ و گریز با مزدوران نیست، بلکه تلاش پیگیر برای حضور هزاران نفری کارگران و خانواده های آنها میباشد.
ولی مهم تر از این مورد، یعنی سرکوب رژیم، سیاست ناظر بر برگزاری مراسم های اول ماه است. به نظر من دو نکته در این رابطه مهم است: یکی سازمان دادن تظاهرات خیابانی با شرکت هزاران نفر از کارگران و خانواده های آنان، دیگری شعار و خواسته‌های کارگران در این روز است.
در همین رابطه این نکته را خطاب به سازماندهندگان روز جهانی کارگر بگویم اگر فعالیت برای سازمان دادن اول ماه مه از طرف فعالین و رهبران کارگری با هماهنگی و مشورت با حزب حکمتیست انجام شود، به دون شک مراسمهای این روز با شکوه تر و به لحاظ امنیتی با هزینه‌ی کمتری برگزار خواهد شد در نتیجه پیشنهاد میکنم که ‌با رعایت مسائل امنیتی با حزب حکمتیست در تماس باشید.
تا آنجا که ‌به ‌سازمان دادن و برگزاری مراسم های اول ماه مه مربوط میشود، لازم است که ‌در مقابل گرایش ناسیونالیستی که ‌تحت عنوان کُردایتی تلاش میکند که ‌‌رنگ ناسیونالیستی به آن روز بپاشد و یا مانع برگزاری آن شود، این گرایش را افشا، منزوی و حاشیه‌ای کرد. همانند سالهای گذشته با سیاستی هم که ‌تلاش میکند روز اول ماه مه را در پستوی خانه‌ها و یا کوهپایه‌ها برگزار کند مقابله کرد و فعالین کارگری ای که ‌حامل چنین گرایشی هستند را قانع کرد که ‌برگزاری چنین مراسم هائی، ربطی به ‌منافع کارگر ندارد. مراسم های روز جهانی کارگر لازم است بدون هیچ تخفیفی ‌در مراکز اصلی شهرها و یا در جلوی ادارات مربوطه دولتی برگزار شود. علاوه بر اینها لازم است مراسمهای اول ماه مه ‌از دایره‌ی شرکت محدود فعالین و دوستداران کارگری به ‌مراسم توده ای و با شرکت هزاران نفر از کارگران و خانواده ی کارگران تغییر کند.
متاسفانه ما در کردستان همانند بقیه شهرهای ایران تشکلهای توده ای کارگری همانند شورا، اتحادیه و سندیکای کارگری را نداریم یا اگر هم باشد به دلیل سرکوب رژیم و یا مشکلات خود این تشکلها تاثیراتشان محدود است. در نتیجه نبود تشکل کارگری سازمان دادن این روز را خیلی مشکل تر میکند.
در نتیجه فعالین و رهبران برگزاری مراسم اول ماه مه لازم است که ‌در فاصله کوتاهی که ‌به‌ اول ماه مه داریم شخصا به ‌محل کار و زندگی کارگران مراجعه کنند، کارگران و در راس آنها فعالین کارگری محل را به ‌شرکت در این مراسم قانع کنند و همراه با تمامی این فعالین برای برگزاری مراسم برنامه ریزی کنند. شاید این مهمترین کاری باشد که ‌در این مدت لازم است ‌انجام داد. لازم به‌توضیح نیست که‌عقب راندن دستگاهای سرکوب رژیم در سرکوب مراسم اول ماه مه از طریق شرکت وسیع کارگران در این مراسم ها امکان پذیر است. در نتیجه میخواهم روی این نکته تاکید کنم که ‌پیش شرط برگزاری با شکوه مراسم های اول ماه مه در گرو آن است که، ‌به چه میزان ما توانسته ایم ‌تدارک برگزاری این مراسم را از محدوده‌ی تعداد مشخص و شناخته شده‌ی فعالین کارگری به‌ رهبران و فعالین کارگری در محل کارو زیست تغییر داده باشیم. در یک کلام متحد کردن فعالین کارگری در مراکز و محل‌های کارو زیست، ضامن برگزاری با شکوه ترمراسم های روز اول ماه مه است.
خواسته‌هایی که ‌من فکر میکنم امسال لازم است که‌شعارهای اصلی مراسم های اول ماه مه باشد ” حق تشکل، آزادی زندانی سیاسی بخصوص فعالین کارگری و مهمتر از همه اینها مبارزه با حداقل دستمزد تعیین شده از طرف وزارت کار و نمایندگان سرمایه داران ” است. مبارزه ای که‌هم اکنون به صورت واقعی و زنده در جامعه ایران در جریان است.
با سپاس از شما!
8 فروردین ماه 1393/ 28 مارس 2014