اسماعیل ویسی گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در کردستان شماره 72
تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
اعتراضات و اعتصابات کارگری
کارگران فولاد زاگرس پس از دو روز تجمع در تهران به بخشی از مطالبات خود دست یافتند
بنا براخبار پخش شده، 150 نفر از کارگران کارخانه ذوب فلز زاگرس کردستان در تداوم مبارزات مستمر در طول چندین ماه در سال 1392 در اعتراض به عدم دریافت 8 ماه دستمزدهای معوقه شان و شانه خالی کردن کارفرما دراجرای تعهداتش، ناچارا در روز 25 اسفند ماه، در جلو ساختمان وزارت کار حکومت اسلامی دست به تجمع اعتراضی زده و خواهان دریافت دستمزدهای معوقه شان شدند. و … بنا بر اطلاعیه خبری اتحادیه آزاد کارگران ایران در روز 26 اسفند ماه 1392: کارگران به بخشی از مطالباتشان دریافت چهار ماه از دستمزد های معوقه شان دست یافتند. معترضین بعد از واریز شدن دستمزدهابشان و مطمئن شدن از آن، به تجمع شان در مقابل وزارت کار پایان دادند و عازم شهرستان قروه شدند.
***
دستمزدها، اخراج و بیکار سازی
پنج ماه حقوق معوقه در واحد تعمیر وماشین الات اداره کل راه وترابری سنندج: به گزارش رسیده از سنندج، 15 نفر از تعمیرکاران اداره کل راه وترابری شهر سنندج که مکانیک،باتری ساز وآهنگر می باشند حدود 5 ماه است که حقوق خود را دریافت نکرده اند و همچنین این اداره از دادن عیدی وپاداش ودیگر مزایا به آنان نیز سر باز می زند ناچارا به مدت یک هفته دست از کار کشیند. و …
عدم پرداخت دستمزد کارگران شرکت خانه ایرانیان واقع در صدا و سیمای مرکز سنندج : بنا به اطلاعیه خبری کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در -24 اسفند 1392، شرکت خانه ایرانیان واقع در صدا و سیمای مرکز سنندج که در حال ساخت یک ساختمان اداری برای این نهاد می باشد نزدیک به 2 ماه است که دستمزد کارگران خود را پرداخت نکرده است .همچنین از دادن اضافه کاری و هزینه نهار پرسنل خود نیزامتناع می کند درنتیجه با واکنش تند کارگران ومراجعه انان به حراست صدا وسیما روبرو شده است. و … شرکت خانه ایرانیان پروژه توسعه صدا و سیمای مرکز کردستان را بر عهده دارد.
شرایط سخت کاری واعمال سیاستهای ضدکارگری در شرکت ساختمانی نیماسازگسترسنندج: شرکت نیماسازگسترسنندج شرکتی فعال در صنعت عمران وساختمان سازی است که با استفاده از ضدوبندهای اداری ومالی خود با مسؤلین پروژه های عمرانی زندان مرکزی سنندج ،توانسته است ده ها کارگر زندانی را در شرکت خود باحداقل دستمزد بکارگیرد وبا استثمار وبهره کشی از نیروی ارزان این کارگران در انواع پروژه های ساختمانی بخصوص پروژه های مسکن مهر وخانه های ٩٩ ساله برثروت نامشروع خویش بیفزاید.این شرکت هم اکنون دارای ٨٠ کارگر است که ٩٠ درصد این کارگران،زندانیانی هستند که باتحمل نصف مدت زمان حبسشان وهمچنین گرو گذاشتن وثیقه ی چندمیلیونی در زندان شرایط کارکردن در این پروژه ها را پیدا کرده وبدون دریافت همان کمترین حقوقشان نیز، اکنون درآن جا مشغول به کارند..دستمزد این کارگران بعنوان روزمزد از قرار روزی ١۵٠٠٠ تومان است که مبلغ ٧٠٠٠ تومان آن به مسؤلین پروژه ی زندان تعلق می گیرد وتنها مابقی آن به دست کارگر می رسد یعنی دستمزد ٨ساعت کار روزانه فقط ٨٠٠٠تومان…پرداخت حقوق نیز هرسه ماه یک بار است؛بدین سان که کارفرما بعداز هر ٩٠ روز کار کارگر به او تنها حقوق ٣٠ روز را پرداخت می کند وهمیشه حقوق دوماه کارگران نزد کارفرما در گرو است..کارگران بدلیل فقر شدید اقتصادی ونیاز مبرم به کار ، جدای از تحمل شرایط سخت مذکور،به امضائ اجباری برگه ی “بن نوروزی” که شامل دریافت کامل مبالغ “حق اولاد” و“عیدی” وهمچنین “لباس وکلاه وکفش ایمنی کار” درهنگام دریافت دستمزد نیز تن میدهند ؛چراکه کارفرمایان شرکت به محض دیدن هرگونه اعتراضی دست به اخراج کارگران می زنند.
***
حوادث کاری
بنا بر خبر پخش شده از کمیته ی هماهنگی ، روز سه شنبه 20 / 12 / 92 یکی از کارگران شهرداری اشنویه به نام قاسم حسین پری کارگر شهرداری شهر اشنویه که در بخش جمع آوری زباله سازماندهی شده بود، در حین کار بر اثر تصادم ماشین مجروح گردید و پس از انتقال به بیمارستان متاسفانه درگذشت.
***
زندان، شکنجه و بازداشت فعالین کارگری و سیاسی- اجتماعی
دیدار فعالین کارگری شهر سنندج با پیمان نودینیان: بنا بر خبر رسیده از شهر سنندج، غروب روز 24 اسفند ماه 1392 جمعی از فعالین کارگری و اجتماعی شهر سنندج با پیمان نودینیان عضو کانون صنفی معلمان ایران، که به اتهام واهی توهین به مأمور دولتی به بیست ضربه شلاق محکوم کرده بودند و اخیراً در آستانه 8 مارس روز جهانی زن، این حکم وقیحانه را در دادگاه شهر سنندج اجرا کردند، دیدار نمودند. که عملا تقابل با اعمال ضد بشری حکومت اسلامی در خصوص انسانهای آزادیخواه و برابری طلب دفاع از خواست و مطالباتشان و از جمله مطالبات کانون صنفی معلمان در ابعاد اجتماعی می باشد.
***
گزارشات مسایل، مشکلات و رویدادهای اجتماعی
گفتگوی وبلاک کمیته دفاع از فعالین دستگیر شده مهاباد با شادی رسولی همسر فعال کارگری دربند یوسف آب خرابات
خانم رسولی ابتدا میخواهم در ارتباط با زندگی شخصی یوسف توضیحاتی را بفرمایید؟
جواب: یوسف 35 سال سن دارد و دارای یک فرزند خرد سال به نام هانا هستیم. یوسف قبلا بمدت 2 سال در شرکت RD مشغول بکار بود که به دلیل زیان آور بودن این شغل و اخلال در شبکه چشمش با نظر پزشکها از این شرکت بیرون آمد بعد از 6 ماه بیکاری یوسف به استخدام شرکت کشت و صنعت مهاباد درآمد و بعد از مدتی کار در این کارگاه و به دلیل عدم پرداخت 4 ماه از دستمزدهای کارگران؛ کارگران برای مطالبه کردن حقوقهای معوقه خود دست به اعتصاب زدند و یوسف یکی از این کارگران بود. بعد از مدتی صاحب کار یوسف را به دلیل برپایی اعتصاب از این کارگاه اخراج و بار دیگر بیکار شد. پس از مدتی بیکاری و تقلا برای یافتن کار در شغل بسیار سخت و زیان آور دیگری که کار در یک پمپ بنزین بود مشغول بکار شد و تا این اواخر هم یوسف از این راه مخارج زندگیمان را تامین میکرد.یعنی یوسف وقتی برای سپری کردن احکام ناعادلانه به زندان رفت. کارگر پمپ بنزین بود که در ابتدای جاده مهاباد ارومیه واقع شده است.
خانم رسولی همسر شما اکنون به چه اتهامی در زندان بسر میبرند؟
جواب: همسر من هم اکنون به اتهام فعالیتهای کارگری و دفاع از حقوق کارگران و عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری محکوم به 2 سال زندان تعزیری در شهرستان مهاباد شده است که این حکم کاملا غیر انسانی است و یوسف کاری جز دفاع از ابتدایی ترین حقوق خود و هم طبقه ای هایش انجام نداده است. من به عنوان همسر یوسف که سالهای با او زندگی می کنم، اعلام می کنم که یوسف هیچ گونه جرمی که مخل نظم عمومی باشد مرتکب نشده و اگر دفاع از حقوق و کرامت انسانی کارگران در کشور ما جرم است. پس یوسف هم مرتکب جرم شده و ما باید به حال خود تاسف بخورم که در کشوری زندگی می کنیم که دفاع از کارگر جرم است.
شادی رسولی آیا از وضعیت جسمانی همسرتان در زندان خبر دارید؟
جواب: بر پایه آخرین تماسی که از زندان داشته جز درد چشمهایش که باید همواره قطره ای آرام بخش با خود داشته باشد تقریبا وضعیت جسمانی وی خوب است و از نظر جسمی مشکلی ندارد و از نظر روحی هم صد درصد خوب است و همیشه در تلفن ما را دلداری می دهد.
خانم رسولی در حالی که یوسف آب خرابات در زندان هستند شما هزینه زندگیتان از چه منبعی تامین میشود؟
جواب:از زمانی که یوسف را به زندان منتقل کرده اند منبعی جز 150 هزار تومان که خودم در یک زبان سرا ماهیانه دریافت میکنم ندارم و عملا با زندانی شدن یوسف زندگیمان سخت و سخت تر گشته است چون باید هم هزینه مسکن که خیلی هم بالاست و هزینه خوراک و پوشاک خود و فرزندم و باید ماهیانه نیز مبلغی را به حساب یوسف در زندان واریز کنم. در چنین وضعیتیکه جامعه با تورم و گرانی لجام گسیخته دست و پنجه نرم میکند تامین این مخارج از عهده من برنمیآید.حتی وقتی که یوسف هم کار می کرد ما نمی توانستیم هزینه زندگی خودمان را تامین کنیم. حال که یوسف هم در زندان است و خود یوسف هم در زندان هزینه دارد. زنده ماندن برای من و فرزند خودسالم خیلی مشکل است. این در حالی است که نه من و نه فرزند خود سالم هیچ گونه جرمی مرتکب نشدیم که به این شکل قوه قضائیه ما را از زنده ماندن منع می کند. اگر یوسف به جرم دفاع از حق و حقوق کارگران به زندان محکوم شده. سئوال از مسئولین امنیتی این است که من و فرزند خودسالم چه جرمی مرتکب شدیم که امروز باید مجازات شویم؟!
سئوال: خانم رسولی منزلی که در آن هستید مربوط به خود شما است یا ماهیانه کرایه پرداخت می کند؟ شما با یک دختر خودسال چطور در این خانه زندگی می کنید؟
جواب: ما از خود خانه ندارم بلکه اینجا را اجاره کردم و برای اینکه تنها نباشم برادرم نزد ما زندگی می کند و شبها بعد از اینکه کارش تمام شد پیش ما می خوابد تا ما تنها نباشیم. دخترم مرتب پدرش را صدا می زند و یک روز که به زندان رفته بودیم. دخترم از من سئوال کرد” مادر مگر شما به من نگوفتید که زندان جای آدم های بد است؟ پس چرا پدرم در زندان است؟ پدر من که آدم خوبی است و آدم بدی نیست؟”در واقع من جوابی برای فرزندم پیدا نکردم که ایشان را قانع کنم.
خانم رسولی از زمانی که آقای آب خرابات در زندان هستند آیا هیچ گونه کمکی از سوی دولت به شما شده است؟
جواب: خیر هیچ کمکی از سوی دولت نه به من بلکه تا جایی که خبر دارم به هیچ کدام از خانواده کارگران و فعالین کارگری بازداشتی در مهاباد نشده است. در واقع ما از دولت کمک نمی خواهیم ما از دولت می خوایم که بدون اینکه شوهران ما مرتکب جرم شده باشند به زندان محکومشان کردند. ما خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آنان و جبران خسارات وارده هستیم.
شادی رسولی عزیز ضمن آرزوی موفقیت برای شما و به امید آزادی تمامی فعالین کارگری و زندانیان سیاسی دربند؛ اگر در پایان سخنی دارید بفرمایید؟
جواب: من هم از شما سپاس گذارم و در پایان باید اشاره کنم که همسر من تنها و تنها به جرم دفاع از ابتدایی ترین حقوق انسانها در این جامعه سرمایه داری به زندان محکوم شده است به همین خاطر ضمن ارج نهادن به فعالیت تمامی انسانهای شریف و آزادی خواه که در راه محو تمامی نابرابری های جامعه مبارزه میکنند، میخواهم به هر طریقی که میتوانند ما خانواده این فعالین کارگری را تنها نگذارند و از ما و عزیزان ما که امروز در زندان هستند حمایت کنند. به آرزوی روزی که استثمار انسان از انسان برچیده شود.
آمار اعدام ها در ایران در سال 2013- 2014 : گزارش مزبور صرفا آماری است. و تنها آماری را از اعدام های انجام شده توسط حکومت اسلامی را شامل می شود که، به ثبت رسیده اند.
حداقل ۶۸۷ مورد اعدام در سال ۲۰۱۳ ثبت شده است. که 16 درصد به نسبت سال 2012 افزلیش داشته است. ۳۸۸ مورد از اعدامها – ۵۶ درصد – توسط منابع رسمی ایران اعلام شده اند.
۴۵۸ مورد از اعدامها – ۶۸ درصد – در ماههای بعد از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری صورت گرفته است.
۵۹ مورد از اعدامها در ملاء عام انجام شده است. ۳۳۱ مورد از اعدامها در رابطه با جرم های مربوط به قاچاق مواد مخدر بوده است. ۱۴۸ مورد از اعدامها در رابطه با جرم قتل بوده که ۸ برابر سال ۲۰۱۲ است. ۱۱۴ مورد از اعدامها، اتهام افراد مشخص نبوده است. حداقل ۳۰ زن در سال ۲۰۱۳اعدام شده اند.
حداقل ۲۹۹ اعدام در ۲۱ زندان مختلف در ایران، یا به صورت رسمی اعلام نشده اند، یا به صورت مخفیانه صورت گرفته اند
بیتوجهی به نیازهای جوانان، علت اصلی افزایش ۱۴ درصدی خودکشی در ایران
بر اساس دادههای پزشکی قانونی آمار خودکشی در ۹ ماه نخست امسال نسبت به سال گذشته ۱۴ درصد افزایش یافته است. یک روانپزشک میگوید علت اصلی افزایش خودکشی “سياستهای غلط جمعيتی در گذشته بدون توجه به نیازهای جوانان” است.
هادی معتمدی روانپزشک و عضو هيات علمی دانشگاه علوم بهزيستی و توانبخشی تهران گفته علت اصلی افزایش نرخ خودکشی در جوانان ایران “سياستهای غلط جمعيتی در گذشته بدون توجه به نيازهای اين قشر” است.
در گزارشی که پنجشنبه ۲۲ اسفند در روزنامه “ابتکار” منتشر شده با اشاره به آمار سازمان پزشکی قانونی آمده که در ۹ ماهه نخست سال ۱۳۹۲، ۳ هزار و ۱۲۵ تن در حوادثی که مشکوک به خودکشی تشخيص داده شده است، جان خود را از دست دادهاند. بر اين اساس نرخ خودکشی در ایران نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۱۴ درصد افزايش داشته است.
استان ایلام پیشتاز در آمار خودکشی
بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور، استان ايلام همچنان بالاترين ميزان خود کشی در ايران را دارد و پس از آن لرستان، خوزستان، کرمانشاه، گلستان و کهگيلويه و بويراحمد از ديگر استانهايی هستند که بيشترين ميزان خودکشی در آنها رخ داده است.
بیکاری و تبعیض از جمله معضلات اجتماعی است که جوانان با آن دست به گریبان هستند
در این گزارش آمده که نکته جالب توجه در اين آمار، فراوانی خودکشی در بين گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال با افزایش خودکشی ۲ / ۲۸ است که میتواند زنگ خطری برای جامعه ایران باشد.
بنا بر این گزارش آنطور که هادی معتمدی روانپزشک گفته است عوامل اقتصادی مانند فقر، بيکاری، محروميت، ناامنی شغلی و عوامل اجتماعی نظير افزايش جمعيت، مهاجرت، جنگ، تبعيض، بیسوادی و معضلهای مربوط به ازدواج از جمله عوامل مهم در بروز بیثباتیهای روانی و اقدامهايی مانند خودکشی هستند.
خودکشی، دومین علت مرگ دانشجویان ایرانی
آمار خودکشی در سالهای اخیر در ایران مرتب بالا رفته است. به عنوان نمونه پیش از این نیز سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده بود آمارخودکشی در سال ۸۹ نسبت به سال ۸۸ حدود ۱۷ درصد رشد داشته است.
تحقیقات و آمار خودکشی بین قشرهای مختلف در ایران اما نایاب است. بر اساس یکی از معدود تحقیقاتی که در اینباره انجام شده تنها در فاصله سالهای ۷۷ تا ۸۳، خودکشی دومین علت مرگ، پس از تصادفات میان دانشجویان در ایران بوده است.
بنا بر گزارش اخیر روزنامه “ابتکار” ازدواج اجباری و محروميتهای برخی زنان در بعضی از مناطق کشور، نرخ بالايی را به خود اختصاص داده است. در دهههای اخیر خودسوزی در کنار ديگر روشهای خودکشی در بين زنان برخی مناطق ایران بهخصوص در استان ايلام رواج يافته است.
به این ترتیب شايعترين روش خودكشى در ميان زنان ایرانی، خودسوزى است. راهى خشن و بيرحمانه براى پايان دادن به زندگى.
***
اسماعیل ویسی
esmail.waisi@gmail.com / http://www.october-online.com/
2 فروردین ماه 1393/ 22 ماه مارس 2014
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 136
***