بن بست قدرت های جهانی در مذاکرات ژنو به صلح در سوریه ربطی ندارد
علی مطهری
بنا به اظهارات چند روز قبل اخضر ابراهیمی “نماینده سازمان ملل و اتحادیه عرب،” به دنبال پنج روز مذاکره “نمایندگان دولت” سوریه و “مخالفان آن” در ژنو، همچنانکه قبلا نیز گفته بودیم، این نشستها و معامله بر سر مردم سوریه از جانب عاملین کشتار مردم سوریه با شکست مواجه شد. بن بست ژنو 2 و گفتگو بین امریکا و روسیه و متحدین آنها، بن بست در جهت معامله بر سرمردم به خون کشیده شده سوریه است. برگذار کننده گان کنفرانس ژنو 2 از امریکا و روسیه گرفته تا متحدین منطقه ای آنها و همچنین ایران که در آن شرکت نداشت، همه جزو مجریمین مستقیم سه سال جنگ و جنایت در سوریه هستند، که تنها دنیای وارونه امروز به چنین جنایتکارنی، که خود سازمان دهنده گان اصلی جنگ و تحمیل سناریوی سیاه به مردم سوریه هستند، اجازه چنین گستاخی داده که بجای حضور در دادگاه به عنوان متهمان درجه اول، در مقام پیام آوران “صلح و پایان دهنده گان به جنگ” ظاهر شوند.
این کنفرانس و نشست های متعاقب آن، در کمال وقاحت با قربانی کردن جان و زندگی صدها هزار انسان، برای چانه زنی بر سر مسایل و منافع منطقه ی و برتری یکی از قدرت های جهانی بر دیگری در معادلات سیاسی خاورمیانه بود. نشست یک مشت جنایتکار بود، برای ایجاد بالانس قدرت به نفع خود در حکومت آینده سوریه. بی حاصلی و شکست این نشست ها شکست این روند است، نه شکست روند تلاش انسانی برای به پایان دادن به تداوم کشتار مردم و برقراری صلح واقعی در سوریه، آنطور که اخضر ابراهیمی و دیگر شرکا میگویند. امریکا و متحدینش تلاش میکنند با کنار گذاشتن صرف شخص بشار اسد، جمعی از جنایتکارن مشابه در قالب مخالف به دولت جنایتکار سوریه اضافه نمایند و از این طریق بالانس قدرت را به نفع خود تغییر دهند. از سوی دیگر روسیه و متحدینش بر ماندن اسد پا فشاری میکنند و حاضر به تحویل دادن سوریه به امریکا و رقبای خود نیستند و اسم این را هم “صلح برای مردم سوریه” گذاشته اند. این کنفرانس و نشست های بعد از آن، برای به سر انجام رساندن کشمکش و تقابل بر سر سوریه و از این طریق ایجاد زمینه برای تغییر آرایش فعلی خاور میانه و ایجاد تعادل و توازن بین قدرت های جهانی بود، ولی چون نتوانست توقع بلوک بندی مقابل که در راس آن روسیه قرار دارد، برآورد نماید با مخالفت آنها روبرو شد و امریکا و غرب موفق نشدند میخ خود را به تحولات مورد نظر خود در سوریه بکوبند.
حدود سه سال قبل بر گذار کننده گان همین کنفرانس ها و نشست ها مسیر مبارزات مردم سوریه را، همانند اتفاقات لیبی، برای سرنگونی بشار اسد و دولتش، تغییر دادند. قیچی شدن و شیفت یافتن مبارزات مردم سوریه با مهندسی غرب به جنگ داخلی، خطر سرنگونی توده ای حکومت اسد را حاشیه ای کرد و نگرانی قدرت های جهانی و دولت های مرتجع منطقه را از این بابت برطرف نمود. سپس در راستای اهداف کثیف شان اقدام به مسلح کردن نیروهای مرتجع مخالف اسد کردند و به حمایت مالی و تسلیحاتی و تقویت آنها پرداختند. جنک نیابتی خود را از کانال سوریه و کوبیدن مردم بی دفاع آن مملکت شروع و دنبال کردند. بلوک مقابل یعنی روسیه و ایران و به درجه ای کمتری چین نیز به تقویت اسد و دولتش اقدام کردند و از این طریق تنور این جنگ ارتجاعی را تا امروز گرم نگاه داشته اند.
طبق گزارش گروه ناظر بر حقوق بشر در سوریه تنها از اول فوریه، یعنی کمتر ازسه هفته، 3400 نفر جان خود را از دست داده اند و جنگی را به مردم تحمیل کردند که تا کنون بیش از 140 هزار کشته و بیش از این معلول و زخمی بر جای گذاشته و میلیون ها نفر را آواره مناطق مرزی و کشورهای همجوار کرده است. از آن تاریخ تا امروز، جنگ و جنایت با دخالت و مهندسی قدرت های جهانی، منجر به از همپاشی کامل شیرازه جامعه مدنی سوریه شده و شونیسم ملی، قوم پرستی، تعصب کور مذهبی عروج وحشی ترین جریانات اسلامی و تروریسم را در ابعاد کلانی تقویت نموده است.
عاملین اصلی کشتار و فجایع غیر قابل توصیف این جنگ، به عنوان میزبانان و شرکت کنندگان کنفرانس، تلاش کردند افکار عمومی را نسبت به آن چه در طول سه سال جنگ بر مردم سوریه گذشته و جنایت و کشتار که در این فاصله رخ داده است و نسبت بخود که سازماندهنده گان آن هستند، منحرف سازند و خود را به عنوان صلح دوست به مردم جهان قالب کنند. اما در واقع اینها خودشان جزو مجرمین سناریو سیاه و خونینی هستندکه به مردم سوریه تحمیل شده است.
شرایط فعلی خاورمیانه اهمیت ویژه ای به تحولات سوریه داده است و آنرا به محور تعیین تکلیف امریکا و غرب با ایران نیز تبدیل کرده است. سوریه از متحدین و هم پیمانان قدیمی روسیه است و رابطه نزدیکی هم با چین دارد و گذشته از منافع کلان اقتصادی و تسلیحاتی، پایگاه مهمی برای روسیه جهت دخالت و ایجاد بالانس قدرت در آینده خاورمیانه میباشد. بعید بنظر میرسد که روسیه بسادگی دست از حمایت اسد و دولت سوریه بر دارد. سوریه برای ایران نیز حکم یک پایگاه و یک حلقه ارتباطی بسیار مهم در منطقه را دارد و تا کنون از حمایت و تقویت بیدریغ سیاسی، نظامی و مالی ایران نیز برخوردار بوده است. سرنوشت سوریه بدرجه زیادی با آیند ایران در منطقه خاورمیانه عجین شده است، و تا جای که برای ایران مقدور باشد پشت اسد و دولت سوریه را خالی نخواهد کرد و تا زمانیکه روسیه و چین در رابطه با سوریه در مقابل طرح امریکا ایستادگی و مقاومت از خود نشان دهند، ایران نیز پشت خود را آس میبیند و به حمایت خود از سوریه ادامه خواهد داد. تغییر ساختار سیاسی سوریه به نفع امریکا و غرب، معادلات منطقه را تغییر خواهد داد و بلوک روسیه، چین و ایران را از تنها دولت قابل اتکایشان محروم مینماید و این ضربه سنگینی در خاورمیانه به آنها وارد میسازد. در نتیجه مقاومت در مقابل امریکا و غرب بر سر مسئله سوریه برای روسیه و چین و ایران جدی است بویژه برای روسیه که اوضاع سوریه در این سه سال زمینه های باز گشت قدرتمندانه اش را به صحنه معادلات جهانی فراهم نموده است، عقب نشینی در مورد سوریه رشته ای که بهم بافت پنبه خواهد کرد و بعید بنظر میرسد کوتاه بیآید .
طولانی شدن این جنگ ناشی از توازن قوای نظامی بین اسد و مخالفانش نیست. هر چند این نیز بی تاثیر نیست، اما در اساس ناشی از معادلات بین المللی و نتیجه کشمکش های وسیعتری بین قدرت های مرتجع جهانی و منطقه ای و صف آرایی و آرایش آنها بر سر تحولات مورد نظرشان در خاورمیانه است. روند پیچیده تحولات سوریه تعیین تکلیف نهای در منطقه را حاد و خطرناک کرده است. با وجود گذشت زمان طولانی هنوز جنگ دو نیروی ارتجاعی با دریافت کمک مالی و تسلیحاتی از قدرت های جهانی و دولت های منطقه، به قوت سابق ادامه دارد و جنایت و کشتار مردم ابعاد فاجعه باری بخود گرفته است. خانه خرابی، آوارگی و کشتار مردم بی دفاع، نشان از آینده به مراتب تاریکی تری است که متاسفانه در انتظار مردم سوریه است.
برای جلو گیری از گسترش بیشتر این فاجعه و پایان دادن به سناریو سیاهی که میتواند چندین سال ادامه یابد و جامعه سوریه و همچنین منطقه را به تباهی بیشتری سوق دهد، جامعه بشری نباید همچنان نظاره گر این وحشیگری باشد. پایان دادن به این جنگ تنها با عکس العمل گسترده طبقه کارگر و مردم متمدن جهان و منطقه ممکن خواهد شد. با کوتاه کردن دست دخالتگری امریکا و روسیه و کشورهای هم پیمانشان از سر مردم سوریه، و با بر گرداندن حرمت و اختیار و آرامش به مردم سوریه ممکن می گردد .
راه برون رفت از این شرایط، کوتاه شدن دست کلیه نیروهای مرتجع محلی، منطقه ای و جهانی از زندگی مردم شریف ، جارو کردن کلیه اپوزسیون مرتجع اسلامی و اپوزسیون مورد حمایت امریکا و غرب، و سرنگونی اسد و دولت سوریه توسط مردم مبارز سوریه است.
٢٠ فوریه ٢٠١٤
منبع: نشریه مونیست هفتگی ٢٢٠