سعید ارمان -خودسوزی راە چارە نیست!

خودسوزی راە چارە نیست!
سعید ارمان
صبح روز دوشنبە ٢٨ بهمن “کارگر یا کارمند” ٥٨ سالە شرکت نفت در مقابل این وزارتخانە در حین بازدید روحانی اقدام بە خودسوزی نمودە و طبق اخبار منتشر شدە این کارگر دچار سوختگی ٥٥ درصدی شدە است و وی را بە بیمارستان نفت انتقال دادەاند کە تاکنون هیچ اطلاعی از وضعیت سلامتی او منتشر نشدە است.
اکبر نعمت اللهی سخنگوی وزارت نفت ضمن تائید خبر بە ایلنا گفتە است کە “هویت و دلیل خودسوزی این فرد مشخص نیست”. این شیاد سیاسی از خود نمیپرسد کە تاکنون چە کسی از خوشی خودسوزی کردە است.
تنها در سایت بالاترین از نام “منوچهر ح” برای هویت این کارگر استفادە شدە است بقیە رسانەهای دولتی و غیر دولتی از زبان “ضمیر” اشارە استفادە کردەاند “او، وی یا این کارگر…”. کارگر مصدوم یک فرد سادە نبود و برای بقال محلە کار نکردە است تا ناتوان از تامین معاش خود و خانوادەاش باشد و آیندەاش را تضمین نکند. این کارگر ٥٨ سالە در صنعت نفت جنوب دەها سال جان کندە و دوران جوانی خود را همراە با دەها هزارا کارگر و کارمند وقف پر درآمد ترین بخش صنعتی و اقتصادی ایران کردە است. جزئی از آن بخش از طبقه کارگر است که منشا سود آوریهای کلان و هر روزه برای دولت و سرمایه داران و سرکوبگران حاکم و ضد انسانی افریده اند.
تردیدی نیست کە این کارگر ٥٨ سالە کارد بە استخوانش رسیدە و عاجز از تامین معاش خود و همسر و فرزندانش راە را در خودسوزی دیدە است تا بلکە توجە روحانی، این رئیس جمهور حکومت ضد کارگری و مرتجع و”کلید اعتدال” در گردن را کە همزمان در این وزارتخانە بودە است، را بخود جلب کند.
کارگر نگون بختی کە بە هم طبقەایهایش و قدرت متشکل این مهمترین بخش صنعتی کە شاهرگ حیاتی ایران میباشد، چشم ندوختە باشد، چنین ظرف و حمایت و حقی طبیعی برایش ممکن وایجاد نشده باشد، روزنە امیدی هر چند کوچک در مقابل دنیایی از رنج و مشقت و گرانی سر سام آور پیش رو نبیند، مشخص است بە استیصال کشاندە میشود و راە را درعصیان و حرکت اعتراضی فردی آنهم در دردآورترین شکل نوع خود، میبیند.
طبقە کارگر و هر فعال سیاسی جدی در ایران نمیتواند صرفا بە ملامت این کارگر معترض و بە تنگنا کشاندە شدە بپردازد و شانە بالا بیاندازد. طبقە کارگر ایران، رهبران کارگری و فعالین کمونیست و در راس آنان کارگران نفت باید بدانند علیرغم هر محدودیتی کە رژیم هار اسلامی سرمایە بر سر راە طبقە کارگر ایران و کارگران نفت گذاشتە است، باید این زنگ خطر را بیشتر از هر کس بشنوند و بجنبید و بە امیدی برای این طبقە اجتماعی تبدیل شوند. کارگر منفرد و بی تشکل و بی سرپناە از نظر سیاسی و اقتصادی در مقابل بورژوازی هار تا دندان مسلح راە بە جایی نمیبرد.
خودسوزی و بیان درد و رنج کارگر در میان دولتمردان و کارفرمایان این کشور گوش شنوا نە تنها ندارد بلکە بر این واقفند کە خود خالقین وضع موجود برای کارگران هستند. دولت در راس طبقە دارا نان را بر صفرە مردم جارو میکند و فقر را گسترش دادە و اعتیاد و تن فروشی را بە بخش وسیعی از جامعە تحمیل کردە و رهبران کارگری را بە بند میکشد و هر ندای آزادیخواهانە و هر تلاشی ولو کوچک برای متشکل نمودن طبقە کارگر را در نطفە خفە میکنند. اما در مقابل این همە گستاخی و جنایت و استثمار و چپاول ثروت خلق شدە توسط کارگران و مردم محروم جامعە راە چارە نە استیصال و خودسوزی، بلکە متشکل شدن و بمیدان آمدن این طبقە اجتماعی است کە نان و رفاە و مسکن و نفت در گرو کار و تلاش اوست. فرد ٥٨ سالە مصدوم یکی از این میلیونها تولید کنندە ثروت در این جامعە بود. طبقه کارگر، به ویژه کارگران و رهبران آن در نفت باید و میتوانند برای خود همان نقش و موقعیت تعین کننده”کارگر نفت رهبر سر سخت ما” در تحولات ایران و جنبش کارگری قائل گردد و به این نقطه امید تبدیل شود.
طبقە کارگر ایران راهی جز متحد شدن و متحزب شدن ندارد. دیر جنبیدن جایز نیست، زیرا توحش افسارگسیختە حاکم بر ایران روزانە از طبقە ما قربانی میگیرد. تشکل و اتحاد بە تلاش شبانە روزی رهبران و فعالین کارگری در کلیە رشتەهای تولیدی در ایران بویژە کارگران صنایع نفت و پتروشیمی کە شاهرگ حیاتی این رژیم را در دست دارند، گرە خوردە است. این است روزنە امیدی کە کارگر را از استیصال منع و دنیایی دیگری را بە روی او میگشاید کە در آن از خودکشی و خود سوزی و درد و رنج و مرگ خبری نیست. بلکه پرچم قدرت و اعتماد بنفس و آزادی و تشکل و اعتراض و پیشروی در مقابل جمهوری اسلامی و سرمایه داران و دشمنان آزادی و طبقه کارگر را زنده و بر افراشته تر میکند.
برای کارگر مصدوم ٥٨ سالە آرزوی بهبودی دارم. به امید عروج تحرک گسترده و پیشرو و بر افراشتن پرچم مطالبات رادیکال و سوسیالیستی-کارگری که همواره شایسته طبقه کارگر نفت ایران بوده است.
٢٠ فوریه ٢٠١٤
منبع: نشریه مونیست هفتگی ٢٢٠

Home Page