اسماعیل ویسی -کارگران ” معدن چادرملو” راه نشان دادند

اسماعیل ویسی: کارگران ” معدن چادرملو” راه نشان دادند
آغاز اعتراضات کارگران معدن چادرملو
در تاریخ 6 آذر ماه 1392 ، 800 نفر از کارگر معدن چادرملو در نزدیک شهر اردکان، در اعتراض به “سطح پائین دستمزدهای شان و همچنین اخراج بهرام حسنی‌نژاد دبیر انجمن صنفی کارگران شرکت پیمانکاری آسفالت طوس ” بیش از یک ساعت دست از کار کشیده و تجمع کردند.
شورای تامین شهر اردکان در واکنش به این اعتراض در تاریخ 11 آذر ماه تشکیل جلسه داد و با حضور نمایندگان کارگران و مدیران شرکت پیمانکاری آسفالت طوس، خواسته‌های کارگران را بررسی کرد.
مطالبات کارگران عبارت بودند از “پیروی و عملی کردن شرکت آسفالت طوس، پیمانکار نیروی انسانی معدن چادرملو از طرح طبقه بندی مشاغل شرکت سنگ آهن چادرملو (پیمان دهنده) و ملحوظ داشتن پاداش تولید در محاسبه حق بیمه‌شان ” مطالباتشان در ‌‌‌نهایت توسط شورای تامین شهراردکان پذیرفته شد. در نتیجه، طرح طبقه بندی مشاغل در شرکت آسفالت طوس اجرا شد اما، از پاداش تولید کارگران کاسته شد تا دستمزد آنان تغییری نیابد. همچنین گفته شد که لحاظ کردن پاداش تولید در محاسبه حق بیمه‌ کارگران در دست بررسی است و در ماه های آینده اجرایی می شود.
در جلسه شورای تامین شهر اردکان مقرر شده بود که، دبیر انجمن صنفی کارگران شرکت آسفالت طوس در تاریخ 14 آذر ماه برای بررسی صدور حکم بازگشت به کارش با فرماندار اردکان ملاقات کند که در این جلسه ضمن مخالفت با مطالبه بازگشت به کار نماینده انجمن صنفی کارگران، بازگشت وی به تصمیم شورای تامین، موکول شد. مخالفتی که به ادامه اعتراضات کارگران در روزهای بعد منجر شد.
در اعتراض به تصمیم شورای تامین شهر اردکان و تغییر نکردن وضعیت بهرام حسنی نژاد ، حدودا 2000 نفر از کارگران معدن چادرملو بمدت 3 روز از 15 تا 17 آذر ماه 1392 ، در تمام شیفت‌ها دست از کار کشیده و اعتصاب نمودند.
کارگران معدن چادرملو در ‌‌نهایت با وعده مسئولان اداره کار اردکان به نمایندگان کارگران مبنی بر بررسی خارج از نوبت موضوع اخراج نماینده و دبیر انجمن صنفی شان، و همچنین تعیین ساز و کار بررسی و تحقق سایر مطالبات صنفی و برحق شان از تاریخ 18 آذر ماه، بطور موقت دست از اعتراضات و اعتصاب کشیده و مجددا به سر کار بازگشتند.
حکم اخراج حسنی‌نژاد، نهایتا در تاریخ 6 بهمن ماه از سوی هیات تشخیص اداره کار شهرستان اردکان تایید و ابلاغ شد که به آغاز دور جدید اعتراضات صنفی کارگران از روز سه شنبه 8 بهمن ماه 1392، انجامید.
دور جدید اعتراضات کارگران “معدن چادرملو”
بعد از مطللع شدن کارگران از اخراج بهرام حسنی نژاد دبیر انجمن صنفی کارگران پیمان کاری آسفالت طوس معدن چادرملو، دور جدید اعتراضات کارگران، در روز سە شنبه 8 بهمن ماه 1392 در واکنش به آن حکم که با شکایت کارفرمای این معدن و تائید هیات تشخیص اداره کار اردکان صورت گرفته بود، آغاز گردید و حدود 2000 نفراز کارگران این معدن در اعتراض به اخراج و دستگیری همکارشان و به منظور آزادی و الغاء حکم اخراج وی، دست به اعتصاب متحدانه زدند که به مدت 3 روز، ادامه یافت. در جریان این اعتصاب، نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامی، به منظور مرعوب کردن و تحت فشار قرار دادن کارگران و پایان دادن به اعتصابشان، به محل تحصن کارگران یورش بردند در جریان این کشمکش و رو درروئی نیروهای انتظامی 28 نفر از معترضین، بویژه شماری از فعالین و رهبران کارگران و از جمله نمایندگان کارگران در انجمن صنفی کارگران شرکت اسفالت طوس را دستگیر و بازداشت نمودند.
در ادامه این سیاست ضد کارگری یورش سرکوبگران، برای ایجاد فضای رعب و وحشت و بر هم زدن و به شکست کشانیدن اعتراض همبسته و متحدانه کارگران، روز جمعه 11 بهمن ماه در حین اعتصاب، پلیس امنیتی “نیروهای اطلاعاتی” اردکان شهرستان اردکان، حسین جنائی و بهرام حسنی‌نژاد رئیس و دبیر انجمن صنفی کارگران شرکت اسفالت طوس را، احضار و بازداشت کردند.
نهادهای سرکوبگر مدافعین سرمایه و سرمایه داری در شهر اردکان، هنگامی که با صف متحد و یکپارچه کارگران اعتصابی روبرو شدند، راهی جز عقب نشینی و آزادی کارگران دستگیرشده، به منظور پایان دادن به حرکت متحدانه آنان نیافتند. مقامات مسئول رژیم در محل همه کارگران دستگیرشده را بعد از 3 روز بازداشت، ناچارا در روز 14 بهمن ماه 1392 ، و بهرام حسنی نژاد نیز در تاریخ 16/11/1392 آزاد کردند. کارگران اعتصابی با اتکا به نیروی اتحاد و اگاهی خود که این عقب نشینی مهم را بر کارفرما و رژیم تحمیل کردە بودند، به اعتصاب خود پایان دادند و به سرکار بازگشتند.
با آزادی بهرام حسنی نژاد عملآ پیروزی کارگران “معدن چادرملو” علیه رژیم متحقق شد. تنها سلاح کارگران در این نبرد نابرابر با رژیم سرکوبگر و تا دندان مسلح اسلامی و کارفرما، اتحاد و همبستگی طبقاتی و اعتصاب بود، آنان با اتکا به نیروی اتحاد و همبستگی خود و مبارزه مستمر، بدون توجه به وعده و وعیدهای رژیم و سیاست تهدید و سرکوب و زندان به پیروزی دست یافتند و در نهایت طرح طبقه بندی مشاغل و پاداش حق تولید را در شرکت سنگ آهن چادرملو(پیمان دهنده) در شورای تآمین اردکان به کارفرمایشان قبولاندند. این اعتصاب و پیروزی درس و تجربیات گرانبهایی برای مبارزه طبقه کارگر ایران در متن خود به همراه دارد که باید از آن آموخت.
درس و تجارب و نقاط ضعف این حرکت اعتراضی
اتحاد و همبستگی طبقاتی و مبارزه متشکل و پیگیر و مستمر کارگران اساس پیروزی شان در این کشمکش و رو در روئی طبقاتی بود. بدست گرفتن سلاح تشکل و اعتصاب و پیگیری مستمر در جریان هر گونه رودروئی کارگران و سرمایه داران و نقش و جایگاه رهبران عملی در محیط کار، برای پیشروی و پیروزی و دست یابی به مطالبات بر حق و حقوق انسانی- اجتماعی کارگران در جریان مبارزه بسیار اساسی است و این آن نکته پایه ای می باشد که سرمایه داران و حکومتهای حامی شان و بویژه در ایران حکومت اسلامی با تمامی توان در مقابل آن ایستادگی کرده و می کند و برای جلوگیری از شکل گیری تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست و ایجاد فضای رعب و وحشت و سرکوب و دستگیری و زندانی کردن رهبران عملی و فعالین کارگری و کمونیست و تاثیرگذار در محیط کار از هیچکونه تقابلی دریغ نکرده و نخواهد کرد. نقطه مقابل این سیاست و جهت ضد کارگری حکومت اسلامی تلاش و پافشاری کارگران برای متشکل شدن و ایجاد تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست می باشد که در جریان مبازات کارگران معدن چادرملو، بطور بسیار ملموس و غیر قابل انکاری جایگاه خود را نشان داد. اما، تنها ماندن کارگران در حین مبارزه و عدم حمایت دیگر بخش های کارگری در ابعاد سراسری در جنبش کارگری بویژه مراکز اصلی صنعتی، که نشان از متفرق بودن مبارزات کارگری دارد که باعث گردیده است مبارزات کارگری بطور تدافعی انجام گیرد. این مسئله از اساسی ترین درس ها و تجارب گرانبهائی ومنفی است که باید از آن آموخت و باید تلاش نمود بر این مشکل جدی و پایه ای با برنامه فائق آمد.
راه چاره چیست؟
بدون شک، عامل اساسی تحمیل این وضعیت فلاکتبار در جامعه ایران وجود حکومت اسلامی سرمایه داری است. که با متوسل شدن به هر نوع حربه و سرکوبگری ای مانع هر نوع بهبودی در تمامی جوانب زندگی اکثریت مردم درتمامی شئونات زندگی شان از لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. راه چاره این مشکل اساسی سرنگون کردن این حکومت ضد انسانی است!
اما با این وصف برای ایجاد تغییر در وضعیت فعلی طبقه کارگر برای رفع این مشکل و عقب راندن رژیم اسلامی سرمایه داران و دستیابی به مطالبات انسانی- اجتماعی اش و دست یافتن اکثریت مردم به رفاه و آسایش بیشتر در تمامی شئونات زندگی و بهره مند شدن هرچه بیشتر از ثروت و سامان آن جامعه که دسترنج خود می باشد، و تحمیل آن به حکومت اسلامی و سرمایه داران، نیازمند متشکل شدن و همبستگی طبقاتی در ابعاد سراسری است!
اتحاد و همبستگی و متشکل شدن و ایجاد تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست بر اساس مجامع عمومی در مراکز کاری درابعاد محلی و سراسری راه چاره اساسی است.
ماتریال و زمینه و آمادگی اجتماعی چنین حرکتی کاملا وجود دارد. زیرا در مراکز کاری و تولیدی بطور طبیعی محافل کارگری که سازماندهی طبیعی در محیط های کارگری می باشند با رهبران شناخته شده و قابل اعتماد و طیف وسیعی از کارگران کمونیست و رادیکال وجود دارند. تلاش برای برقراری ارتباط و مرتبط شدن این محافل کارگری بهمدیگر و بهم بافته شدن محافل کارگری و ایجاد شبکه وسیع محافل کارگری که پایه و اساس ایجاد تشکل توده ای کارگری در ابعاد سراسری باشد، وجود دارد و این تنها را چاره اساسی در ابعا سراسری و محلی است که با بکار گرفته شدن این مکانیزم در حین مبازرات کارگری از تفرق و پراکنده بودن، جلوگیری شود و مورد حمایت و همبستگی طبقاتی دیگر بخشهای کارگری قرار گیرد، تا در ایجاد توازن قوای واقعی، بتوان مطالبات خود را به حکومت اسلامی و سرمایه داران تحمیل کرد و پیروز شد. این آن درس اساسی و پایه ای است که باید از آن اموخت و آن را عملی کرد!
پیش بسوی ایجاد تشکل های توده ای کارگری / زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران!
اسماعیل ویسی
27 بهمن ماه 1392/ 16 ژانویه 2014
esmail.waisi@gmail.com
***