تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
اعتراضات و اعتصابات کارگری
در گرامیداشت کشتار کارگران معدن مس خاتون آباد: بنا بر خبر رسیده از سنندج، روز 4 بهن ماه 1392، جمعی از کارگران و فعالین کارگری سنندج طی برگزاری مراسمی در پارک کودک شهر سنندج، چهارم بهمن سالروز کشتار کارگران معدن مس خاتون آباد شهر بابک، را گرامی داشتند. مراسم با یک دقیقه سکوت به یاد جان باختگان راه آزادی و برابری از طرف حاضرین آغاز گردید. سکوت با خواندن قطعه شعری از سوی مجری برنامه شکسته شد. سپس قطعنامه ای که بین مناسبت قرائت گردید. در بخشی از این قطعنامه حاضرین خواهان آزادی کارگران و فعالین کارگری در بند، آزادی زندانیان سیاسی، حق ایجاد تشکلات مستقل کارگری، معرفی و مجازات مسببین و عاملین کشتار کارگران خاتون آباد شددند. در ادامه مراسم یکی دیگر از کارگران سخنانی را در ارتباط با واقعه جان باختن کارگران مس خاتون آباد تقدیم حضار نمود. این مراسم در میان استقبال حاضرین و اعلام حمایت از خواستها و مطالبات کارگران مس خاتون آباد در محکومیت آنان پایان یافت.
در روزهای پایانی دیماه سال 1382، جمعی از کارگران مس خاتون آباد، اعتراضات گسترده ای را به دلیل اخراج خود توسط کارفرمایان آغاز کردند. اما پس از گذشت یک هفته از شروع اعتراضات، هیچ پاسخی از طرف صاحبان سرمایه به آنان داده نشد. کارگران در روز چهارم بهمن، با خواست دفاع از حق کار و امنیت شغلی کارگران و استخدام رسمی و دائم آنان، به سوی فرمانداری شهر بابک به راه افتادند. اما مقامات مسئول به جای پاسخگویی به خواست انسانی و مسلم آنان، فرمان حمله به کارگران را صادر کردند و با کمک نیروهای انتظامی و امنیتی آنان را از زمین و هوا مورد تهاجم و رگبار گلوله قرار دادند و به خاک و خون کشیدند. در این تهاجم وحشیانه و ضد انسانی چهار کارگر به نام های ریاحی، جاویدی، مهدوی و مومنی و یک دانش آموز به نام پور امینی جان خود را از دست دادند و جمع زیادی نیز زخمی و بازداشت شدند.
تشکیل کمیته دفاع از کارگران دستگیرشده مهاباد: بعد ازابلاغ احکام صادره از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان مهاباد: ما خانواده سه نفر از محکومان طی اطلاعیه شماره یک از کلیه آزادیخواهان وفعالین کارگری درخواست داریم تا نسبت به تشکیل کمیته دفاع از حقوق دستگیرشدگان کارگری شهرستان مهاباد اقدام نمایند.
کارگران! مردم شریف و آزاده! بدین وسیله ما خانواده های فعالین کارگری دستگیر شده در مهاباد به اطلاع شما می رسانیم که در 18/6/ 1392 احکام صادره از طرف شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان مهاباد در باره همسران ما که در دیماه 1391در شهرستان مهاباد دستگیر شده بودند، به شرح زیر به وکیلشان ابلاغ شد: 1 – محمد مولانایی،یک سال زندان تعزیری 2- واحد سیده 2 سال زندان تعزیری. 3- یوسف آب خرابات ، دو سال زندان تعزیری
چنان که در متن تک تک دادنامه های صادره برای آنان آمده است احکام فوق به استناد ماده 610 قانون مجازات اسلامی صادر شده که متن آن چنین است. ” هر گاه دو نفر یا بیشتر اجتماع و تبانی نمایند که جرایمی بر ضد امنیت داخلی یا خارج کشور مرتکب شوند یا وسایل ارتکاب آن را فراهم نمایند در صورتی که عنوان محارب بر آنان صادق نباشد به دوسال تا پنچ سال حبس محکوم خواهند شد و ماده 46 که متن آن چنین است. در جرائیم قابل تعزیر هر گاه فعل واحد دارای عناوین متعدده جرم باشد مجازات جرمی داده می شود که مجازات آن اشد است.” مستندات دادگاه برای صدور احکام فوق دو دسته اند: اول” گزارش و تحقیقات جامع و کامل اداره اطلاعات شهرستان مهاباد” ، دوم ” اقرار و اعتراف صریح” متهمان.
به نظر ما هیچ یک از دو مستند ات فوق دادگاه را مجاز به صدور احکام بالا نمی کند دلایل زیر: با توجه به نکات بالا، از نظر ما احکام صادره فوق بر اساس عرف جنبش بین المللی کارگران و چه حتی بر اساس قوانین داخلی حاکم هیچگونه توجیه قضائی و حقوقی ندارد و به کلی بی پایه و اساس است. از همین رو، ما این احکام را ناعادلانه می دانیم، آن ها را محکوم می کنیم و حق هر گونه اعتراض را برای خود قائل هستیم. بر اساس این حق و با توجه به درخواست ها و مراجعات مکرر اقشار مختلف مردم مبنی بر اعلام آمادگی برای اعتراض به احکام صادره، ما ضمن به رسمیت شناختن حق هرگونه اعتراض مستقل برای تمام گروههای اجتماعی و صنفی و سیاسی پیشنهاد می کنیم که کمیته ای به نام ” کمیته دفاع از حقوق کارگران دستگیر شده مهاباد” متشکل از کارگران، معلمان، دانشجویان، زنان، حقوقدانان، نویسندگان، دانشگاهیان و گروههای اجتماعی دیگر برای سازماندهی اعتراض به احکام ناعادلانه و غیر قابل توجیه فوق تشکیل شود. 1- مریم صفریانی همسر محمد مولانایی / 2- زینب ایزد دوست همسر واحد سیده 3- شادی رسولی همسر یوسف آب خرابات / http://komitedefaa.blogspot.se/
***
دستمزدها، اخراج و بیکار سازی
آمار جدید در صد بیکاری در ایران: بنا بر گزارش خبرگزاری دولتی مهردر روز جمعه چهارم بهمن 1392 به نقل از علی ربیعی، وزیر کار و امور اجتماعی، خبر داد که در صورت شکست در تامین میلیونها شغل، افراد جویای کار در آینده به 10 میلیون نفر خواهند رسید. او این مطلب را در جلسه شورای عالی اشتغال استان هرمزگان اظهار کرد. او اعتراف کرد که 80 درصد قانون کار به نفع کارفرما تنظیم شده است. ربیعی در اواسط آذر نیز گزارشی به حسن روحانی داد که در آن از احتمال وقوع بیکاری 10 میلیونی در کشور سخن گفته شده بود. او گفت هر چند طبق آمار رسمی تعداد بیکاران کشور حدود 3 میلیون نفر برآورد می شود، اما آمارهای غیررسمی این تعداد را بیش از 5 میلیون نفر می داند. ربیعی خاطر نشان کرد: در حال حاضر با یک جمعیت 4.5 میلیون نفری از دانشجویانی نیز مواجه هستیم که بزودی متقاضی شغل خواهند شد. اگر جمعیت 4.5 میلیون نفری دانشجویان فعلی را با آمار غیررسمی بیکاری کشور جمع کنیم، به رقمی حدود 10 میلیون نفر متقاضای کار خواهیم رسید. علی طیب نیا، وزیر اقتصاد و دارایی نیز در همان اوان گفت که ظرف دو سال آینده تعداد افراد جویای کار در کشور به 8 و نیم میلیون نفر خواهد رسید. پیش از او یک نماینده مجلس اعتراف کرد که هم اکنون تعداد بیکاران 8 و نیم میلیون نفر می باشد. و …
سنندج: گزارشی کوتاه از وصعیت کارگری کشنارگاه صنعتی مرغ پر: ” کشتارگاه صنعتی مرغ پر” در جاده سنندج ـ کامیاران واقع می باشد. دراین کشتارگاه 58 نفر کارگر در دو شیفت به کار مشغولند. در شیفت شب ساعت کاری آنان از ساعت 8 شب شروع می شود اما ساعت اتمام کار مشخص نیست. از میان این 58 کارگر 20 نفر به صورت رسمی و 38 نفر دیگر با قراردادهای موقت مشغول بکارند که قراردادهای آنان فاقد تاریخ اتمام بوده و کارگران، هر سه ماه یکبار باید قرارداد جدیدی را امضا نمایند. همچنین 15 نفر از کارگران قراردادی این کشتارگاه فاقد بیمه هستند. علاوه بر این کارگران این کشتارگاه با مشکل دستمزدهای معوقه نیز روبرو می باشند.
سنندج: تشدید فشارهای سنگین بر کارگران “شرکت سقزسازی کردستان ، ون ” بر اساس گزارش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، کارفرمایان این شرکت همچنان در ادامه سیاست های ضد کارگری خود، کارگران شاغل در شرکت را زیر سخت ترین و سنگین ترین شرایط ممکن قرار داده و در سایه حمایت های همه جانبه دولت بخش زیادی از حقوق مسلم آنان را پایمال می کنند. و اخیرا کارگران را تحت فشار قرار داده و مجبور به تحمل اضافه کارهای طولانی، آن هم بدون احتساب سختی کار نموده اند و کارگران را مجبور ساخته اند تا روزانه 12 ساعت را بدون کمترین امکانات و تسهیلاتی به کار طاقت فرسا بپردازند. آنان حتی از دادن غذا به کارگران امتناع می ورزند. و هرگونه اعتراضی را با اخراج پاسخ میدهند. و …
باج گیری اداره کار در سنندج از کارگران برق: بنا بر خبر رسیده از سنندج، در آستانه برگزاری نمایش دولتی 22 بهمن، اداره کار رژیم در سنندج از هیئت امنای شهرک های صنعتی شماره یک و سه سنندج خواسته است که هزینه های این مراسم را بپردازد. هیئت امنای این شهرک ها نیز با انتقال فشار بر کارگران شاغل در این کارگاهها و مراکز تولیدی، از آنان خواسته که در تامین این هزینه ها مشارکت داشته باشند ولی کارگران نه تنها حاضر به پرداخت هیچگونه وجهی نشده بلکه به شدت به این خواسته هیئت امنا اعتراض کرده و نارضایتی خود را اعلام کرده اند. و …
جلسه رسیدگی به مطالبات کارگران فولاد زاگرس از شرکت خان گل : بنا بر گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران در دوم بهمن ماه 1392: روز اول بهمن ماه هیات تشخیص اداره کار شهرستان قروه جهت رسیدگی به شکایت کارگران فولاد زاگرس از شرکت پیمانکاری خان گل، تشکیل جلسه داد. کارگران شرکت فولاد زاگرس که تا پایان سال 91 تحت پوشش شرکت پیمانکاری خان گل در این کارخانه مشغول بکار بودند پس از گذشت نزدیک به ده ماه موفق به دریافت مطالبات خود از این شرکت نشده اند. مسئولین شرکت پیمانکاری خان گل طلب خود از شرکت فولاد زاگرس را بهانه ای برای عدم پرداخت مطالبات کارگران فولاد زاگرس قرار داده اند و تلاشهای تاکنونی کارگران نیز برای دریافت مطالبات شان نتیجه ای در بر نداشته است به همین دلیل این کارگران اقدام به شکایت از شرکت خان گل در اداره کار شهرستان قروه کردند درجلسه رسیدگی به شکایت که برگزار شد. در ادامه این جلسه توافق شد نماینده های کارگران شاکی پس از نشستی با مسئولین شرکت خان گل و شفاف کردن یک به یک 9 مورد از مطالبات شان، جلسه دیگری از سوی هیات تشخیص اداره کار قروه برای معین کردن مقدار ریالی مطالبات کارگران از شرکت خان گل برگزار شود. این جلسه قرار است یک هفته دیگر برگزار شود. و … و در حال حاضر و بدنبال اعتراضات مکرر کارگران فولاد زاگرس و صدور رای بازگشت بکار این کارگران از سوی هیات های تشخیص و حل اختلاف اداره کار شهرستان قروه، آنان هر روز بر سرکارهای خود میروند و صبح امروز دوم بهمن ماه مقرر شد دستمزدهای معوقه این کارگران از طریق فروش ضایعات چدن کارخانه پرداخت گردد تا تکلیف نهائی واگذاری کارخانه به ذوب آهن اصفهان معین شود.
***
حوادث کاری
معادن طلای تکاب : بنا بر گزارش روز سه شنبه خبرگزاری حکومتی فارس” اخیرا از وضعیت بحرانی کارگران “معادن طلای تکاب” به دلیل فقدان تجهیزات مناسب ایمنی و بهداشتی در محیط کار در معرض مواد آلاینده صنعتی مانند جیوه و سیانور قرار دارند و جانباختن تعدادی از آنان به علت استنشاق سیانور خبرداده است. به اذعان این خبرگزاری حکومتی، کارگرانی که در معادن شهرستان تکاب فعالیت می کنند، فاقد لباس مناسب کار در محیط آلوده هستند و ماسک های جیوه ای که باید هر 24 ساعت تعویض شوند هر 6 ماه یکبار در اختیار کارگران قرار می گیرد. این امر موجب شده تعداد زیادی از کارگران به علت استنشاق سیانور جان خود را از دست بدهند. و دچار این فاجعه ضد انسانی بشوند.
سردشت” براساس گزارش دریافتی، بر اثر تیراندازی مزدوران نیروی انتظامی رژیم در منطقه سردشت، ” پنج نفر کارگران حمل کالا در مرز، کولبر” کشته و زخمی شدند. … شامگاه پنجشنبه ۲۶ دیماه 1392، ماموران نیروی انتظامی رژیم مستقر در پایگاهی در روستای “بیتوش” آلان سردشت با تیراندازی به سمت گروهی از کولبران، ۲ نفر را به قتل رساندند و ٣ کولبر دیگر را به شدت زخمی کردند. سه کولبر مجروح توسط اهالی منطقه به بیمارستان شهر “قلادیزه” واقع در کردستان عراق منتقل شدند. از سوی دیگر، بنا به گزارشات منتشره شماری از کولبران ساکن بخش “سومای برادوست” ارومیه توسط ماموران رژیم در هنگ مرزی “پری خان” این منطقه بازداشت شدند. ماموران رژیم علاوه بر بازداشت کولبران، اجناس و کالاهای همراه آنان را نیز ضبط کردند.
***
زندان، شکنجه و بازداشت فعالین کارگری و سیاسی- اجتماعی
نامه استمدادی محمد جراحی فعال کارگری : به تمام کارگران، سازمانها و اتحادیه های کارگری سراسر دنیا، همکاران، کارگران ایران و جهان ” من کارگر نقاش وعضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری اینک سومین سال زندان خود را پشت سر میگذارم. من به اتهام های واهی وغیر واقعی زندانی شدم. واقعیت این است که من فعالیت خود را جهت تامین رفاه طبقه کارگر ودیگر تهیدستان وزحمتکشان را حق ابتدایی خود می دانم وبرای آن افتخار میکنم و یک لحظه نیز از این تلاش کوتاه نخواهم آمد. زندان جای من وامثال من نیست. زیرا که نه دستمان به چپاول و غارت واختلاص های میلیاردی و افسانه ای آلوده است، نه موجب ریختن خون انسانها شده ایم ونه بر ویرانه های مردم زحمتکش وکارگران کاخ هایی افراشته ایم. جرممان تنها وتنها دفاع از حقوق اجتماعی خود و همکاران ودیگر زحمتکشان است. ما برای یک دنیای بهتر مبارزه میکنیم. دنیایی که شایسته ما انسانهاست. من امروز در زندان تبریز، میان تهدیدها واذیت وآزار زندانبان به هرنوع وشکلی دست به گریبانم. من بیش از یک ماه است که از بیخوابی رنج میبرم. چنان که بر اثر خستگی وبی خوابی مفرط تنها ٢ ساعت از حال میروم. هرچه درخواست بهداری و درمانگاه می کنم کوچکترین توجهی نمیکنند. مسئولین زندان آشکارا شاهد این شکنجه روحی وروانی من هستند. من به همه کارگران ودیگر مردمان آزادیخواه وبرابری طلب اعلام میکنم که این مسئولین زندان هستند که موجبات مرگ مرا فراهم کرده اند. محمد جراحی کارگر زندانی و عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری
***
گزارشات مسایل، مشکلات و رویدادهای اجتماعی
گزارشی کوتاه درباره مشکلات زنان کارگر: به گزارش5بهمن ایسنا، یک آسیبشناس گفت: 70 درصد از زنان کارگر دچار افسردگی، استرس و اضطراب هستند و دچار پیری زودرس میشوند. دکتر مجید ابهری با اشاره به مسائل و مشکلات زنان کارگر، افزود: بسیاری از زنان کارگر سرپرست خانوار نیز هستند، بنابراین باید علاوه بر تربیت فرزندان، مخارج خانواده را هم تامین کنند که در این شرایط با مشکلات آموزشی، بهداشتی و درمانی از سویی و تورم و گرانی از سوی دیگر روبرو میشوند.وی با اشاره به عوارض جسمانی که زنان کارگر به آنها مبتلا میشوند، اظهار کرد: بر اساس پژوهش انجمن دفاع از حقوق زنان در سال 90، زنان کارگر دچار پیری زودرس، بیماریهای گوارشی، ریزش مو، بدخوابی، یائسگی زودرس و بیماریهای عصبی میشوند. ابهری با بیان اینکه نوع استخدام بسیاری از زنان کارگر قراردادی یا روزمزد است، تصریح کرد: برخی از کارفرمایان در کارگاهها با پرداخت نکردن حق بیمه، پوشش درمانی را از این زنان دریغ میکنند، بنابراین آنان آینده روشنی ندارند؛ چرا که مزایای بازنشستگی و از کارافتادگی شامل حالشان نمیشود و در صورت وقوع حادثه، معلوم نیست که چه سرنوشتی پیدا میکنند. این پژوهشگر اجتماعی به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پیشنهاد داد تا با ایجاد مرکزی مشخص، به وضعیت زنان کارگر و تبدیل امور استخدامی آنان به وضعیت قانونی، بررسی وضعیت بیمه و بازنشستگی این زنان و رسیدگی به فرزندانشان بپردازد.
وی با بیان این که 20 درصد از نیروی کار را زنان کارگر تشکیل میدهند، اظهار کرد: این دسته از زنان به علت مسائل فرهنگی توانایی دفاع از حقوق خود را ندارند و مورد تهدید قرار میگیرند. آنان در صورت اجرا نشدن قوانین و مقررات مربوط به اشتغال به علت ترس از اخراج درصدد احقاق حقوق خود برنمیآیند و گرنه در قوانین موارد لازم پیش بینی شده است.ابهری در پایان اظهار کرد: متاسفانه بسیاری از کارگاهها مانند کارگاههای قالیبافی قوانین را درست اجرا نمیکنند و برچگونگی اجرای قوانین نظارت نمیشود.
افزایش آمار اعتیاد در ایران: روز شنبه 5 بهمن ماه 1392، مشاور دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در امور زنان و خانواده رژیم اعلام کرد نزدیک به ۱۰ درصد زنان در شهرهای ایران معتادند. نامبرده به خبرگزاری حکومتی “مهر” گفته است که بیشترین زنان معتاد در رده سنی ۲۰ تا ۳۶ سال هستند. او همچنین از زندانی بودن حدود هفت هزار و ۴۰۰ زن در زندان های ایران خبر داد و افزود که ۶۰ درصد آنها به خاطر جرایم مرتبط با اعتیاد و مواد مخدر به زندان راه پیدا کرده اند. به گفته وی بیش از ۵۰ درصد از زنان معتاد، مصرف مواد مخدر را بین سنین ۱۵ تا ۱۹ سالگی شروع کرده اند.
آمار قربانیان فرهنگ ضد انسانی مرد سالاری در سال 2013 در کردستان عراق: بنا بر گزارش سازمان حقوق بشر اقلیم جنوب کردستان، آمار سال 2013 در مورد وضعیت حقوق بشر و خشونت علیه زنان در این بخش از کردستان را منتشر کرد. طبق آمار منتشر شده در طول یک سال، 347 زن با حوادث مختلفی مانند خودسوزی، خود کشی و قتل در اقلیم کردستان جان خود را از دست دادهاند. طبق آمار سازمان حقوق بشر حکومت فدرال کردستان، در جنوب کردستان در طول یک سال 38 زن کشته شده اند.
کارگرانی که هر روز در سکوت رسانهها جان میبازند : بر اساس آمار سازمان پزشکی قانونی حکومت اسلامی، روزانه ۵ نفر کارگر در ایران بر اثر حوادث شغلی جان میبازند. بنابراین اگر کشته شدن دو کارگر زن در خیابان جمهوری را کنار بگذاریم، ۳ کارگر دیگر نیز در همان روز جان باختهاند که خبرش اعلام نشده است. ولی صدایشان به هیچ جا نمی رسد. اما از میان همهٔ حوادث کارگری دلخراش که بعلت عدم امکانات ایمنی در محیط کار روزانه جان چندین نفر کارگر را میگیرند، خبر ” کشته شدن دو کارگر زن بر اثر آتشسوزی در یک کارگاه تولیدی در تاریخ ۲۹ دی ماه 1392، حزن انگیز تر است. و عمق شرایط سخت و فلاکت بار کارگران در محیطهای کاری در ایران را نشان میدهد. و …
زنده سوختن بهتر است یا در یک دقیقه مردن؟ گفتگوی شرق با یکی از نجات یافتگان آتش سوزی در کارگاه خیابان جمهوری تهران: شرق – صدرا محقق: در عکسها و فیلمهای منتشرشده از ماجرای آتشسوزی روز یکشنبه در خیابان جمهوری تهران، تصویر دوزن و یکمرد دیده میشود. آن دو زن یکی نسرین فروتنی بود و دیگری آذر حقنظری که هر دو از بالای ساختمان در حال آتش، سقوط کرده و از دنیا رفتند. مرد جوانی که در آن عکسها دیده میشد با تیشرتی راهراه به رنگهای قرمز و سیاه، در حال فریاد و درخواست کمک بود. نامش حسین جعفری است و از حادثه جان سالم به در برد. او خوششانس بود. نردبان آتشنشانی کمی بعد از سقوط آن دوزن به پنجره محل ایستادنش رسید و جعفری توانست از زبانههای بیرحم آتش و احتمال سقوط از ساختمان، فرار کند. خودش اما میگوید اگر یک دقیقه دیگر نردبان نمیرسید قصد داشت خودش را از ساختمان پرت کند. حسین جعفری حالا سه روز است با کابوس سقوط دو همکارش شب و روز را میگذراند. در این گفتوگو از او درباره شرح ماجرای آتشسوزی آن یکشنبه تلخ پرسیدهام.
• آقای جعفری شما آتشسوزی روز یکشنبه و مرگ همکارانتان، خانمها حقنظری و فروتنی را از نزدیک دیدید، ماجرای آن روز چه بود؟ من ۱۵دقیقه آنجا داد میزدم که نردبان بفرستید، اما نردبان را بالا ندادند، تشک پایین نینداختند تا کسی زنده بماند. من آخرین لحظه، یکدقیقه مانده بود که خود را به پایین پرت کنم، یعنی اگر یکدقیقه دیرتر نردبان دوم که از سرپیچ، پیچید را نمیدیدم من هم داشتم خودم را پرت میکردم پایین. لحظه آخرم بود، نمیخواستم بسوزم. آنها هم واقعیتش بهخاطر اینکه زنده نسوزند از پنجره بیرون آمدند و بعد افتادند و مردند. شما هم باشید همین کار را میکنید، زنده سوختن بهتر است یا در یک دقیقه مردن؟
• شما که از نزدیک ماجرا را شاهد بودید، اول خانم فروتنی سقوط کرد یا خانم حقنظری؟ اول خانم فروتنی، بعد خانم حقنظری، خانم حقنظری بندهخدا هم، اول پنجدقیقه آنجا آویزان شد، که توی فیلمها هم هست، فشار آب گرفتهشده بود روی من و او، یکلحظه حتی سرم را کردم داخل اما از دود داشتم خفه میشدم آمدم بیرون دوباره. نمیشد تو ماند، آنقدر دود بود که نمیشد نفس بکشیم. بعد دوباره سرم را آوردم بیرون. • آن دقایقی که این دو مرحوم از پنجره آویزان بودند، چه میگفتند، به شما چیزی گفتند؟ فقط «کمک»، فقط «کمک»، داد میزدند تو را خدا کمک کنید تو را خدا کمک کنید، آنقدر داد زدند که دیگه خسته شدند و هیچ کمکی نرسید. • اینکه آتشنشانی آب میپاشید سمت شما… بله فقط آب میپاشید، شما بیایید آنجا را نگاه کنید، آتش به اندازهای بود که آلومینیوم را ذوب میکرد، انسان آنجا زنده میماند؟ • بله حرارت آتش خیلی زیاد بود. شما بیایید نگاه کنید آن بالا را، پایین پنجره بغلی آلومینیوم ذوبشده و ریخته پایین، در چنین حرارتی آیا من نمیسوختم؟ • آیا شما خودتان در آن حادثه دچار سوختگی شدید؟ من دچار سوختگی نشدم، فقط لحظه آخری که داشتم خودم را پرت میکردم و نردبان رسید، فرصت نکردم از روی نردبان بیایم، زیر نردبان را گرفتم و آمدم پایین. • غیر از شما و این دو مرحوم چندنفر دیگر در آن روز در کارگاه بودند؟ هفتنفر بودیم. • چند زن و چند مرد؟ این دو مرحوم، به علاوه سه خانم دیگر هم بودند، یکی از همکارانمان هم آن روز نیامده بود سر کار. • غیر از شما چندمرد دیگر در کارگاه بودند؟ من بودم و پسر صاحب کارگاه و خود صاحب کارگاه، یک همکار دیگر هم داشتیم که او هم آن روز نیامده بود. • آنها کجا بودند، چون توی فیلمها و عکسها ما فقط شما را میدیدیم، آنها کجا ایستاده بودند که دیده نمیشدند؟ سمت دیگر یکی، دو تا پنجره است، آنها از پنجرههای دیگر آویزان شده بودند، رفته بودند روی پنجره نصف پاهایشان بیرون بود نصفشان داخل بود. آنجا آویزان شده بودند داشتند نفس میکشیدند. من و خانم اسدی اینجا بودیم چهارنفرمان اینجا بودیم، ما اصلا همدیگر را نمیدیدیم.
• آتشسوزی چطور شروع شد و شما چطوری متوجه آتش شدید؟ ما نفهمیدیم اصلا، نشسته بودیم داشتیم کارمان را میکردیم، یک لحظه متوجه شدیم بوی سوختگی میآید برگشتم گفتم بوی سوختگی میآید. خدابیامرز خانم فروتنی هم برگشت گفت آره از یه جا داره بوی سوختگی میآید. پسر صاحبکارمان تا رفت آن اتاق فهمید و گفت آره آتش است. وقتی برگشت موها و ابروهایش سوخته بود، من گفتم تا در بریم میسوزیم. آن یکی اتاق کلا آتش گرفته بود. برشها و پارچهها همهشان آتش گرفته بودند. از پنجره آتش میزد بیرون. آتش از انبار شروع شد بغل در ورودی، پشت دستشویی، من نرفتم آن سمت. جای نفسکشیدن نبود و بلافاصله زنگ زدیم آتشنشانی و بعد آمدیم سمت پنجره که نفس بکشیم. بیشتر از دودقیقه طول نکشید، اگر میماندیم آنجا، جزغاله میشدیم. • آیا آتش از داخل کارگاه شما شروع شد یا از بیرون نفوذ کرد؛ بعضیها میگفتند آتش از کارگاه بغلی شما شروع شده؟ من نمیدانم، من ندیدم و نمیتوانم بگویم، چون آنجایی که من بودم نمیتوانستم ببینم. از آن دری که من بودم چیزی ندیدم. پسر صاحبکار که رفت و برگشت، گفت آتش است. ما فقط «در» را قفل کردیم و زنگ زدیم آتشنشانی، آتشنشانی هم آمد و فقط آب میپاشید. • چه وسایلی آنجا بود که باعث شد آتش اینقدر زبانه بکشد و گسترده شود؟ تولیدی پارچه بود. ما بالای دو، سههزارتا کار آنجا داشتیم، پارچه داشتیم، برشخورده داشتیم، حاجی دفترش را کاملا از تخته درست کرده بود همهشون سوختن. • کارگاه، کپسول اطفای حریق داشت؟ بله دو تا داشتیم.• تلاش نکردید آتش را خاموش کنید؟ اصلا نمیشد برویم سمتش، پسر صاحبکارمان یکیاش را برداشت، رفت سمت آتش که آتش داشت میسوزاندش، الان یکپایش هم سوخته است.
• یعنی آتش آنقدر زیاد بود که نمیتوانستید کاری کنید؟ فرصت نکردیم که کپسول آتشنشانی را برداریم.
• گفتید وقتی آتش شروع شد بلافاصله به آتشنشانی زنگ زدید، چقدر طول کشید تا آتشنشانی رسید؟ آتشنشانی زود رسید، ولی نردبانهایشان دیر رسید. اگر نردبانها زود میرسید آن بندهخداها نمیمردند. جفتشان زنده میماندند. چون نردبانها دیر آمد بهخاطر آن ما خیلی داد زدیم، من خودم آنقدر داد زدم که تو را به خدا نردبان بفرستید، هیچ راهی نداریم، راه خروجی که نداشتیم آتش همهجا را گرفته بود و میآمد سمت ما. • غیر از این دوتا خانم که از دنیا رفتند و شما که خوشبختانه اتفاقی برایتان نیفتاد بقیه چه آسیبهایی دیدند؟ یکی از خانمها پاهایش سوخته، یکی از خانمها بندهخدا الان پاهایش تکان نمیخورد که از ترس و استرس زیاد است. من خودم هم سهشب است نمیتوانم بخوابم. تا میآیم بخوابم صحنه که میآید جلوی چشمم خوابم نمیبرد. • صحنهای که میبینید صحنه سقوط آن دوتا خانم است؟ بله صحنه جفتشان است. • شما لحظه افتادن هر دونفرشان را از نزدیک دیدید درسته؟ بله. • خانم فروتنی سمت راستتان بود یا چپ؟ سمت راستم خانم فروتنی بود و سمت چپ هم خانم نظری. • خانم فروتنی خیلی سریع سقوط کرد؟ بله سریع بود. • خانم حقنظری خودش را خیلی نگه داشت؟ بله خیلی آویزان بود، از پنجره آویزان شده بود، آتشنشانی هم آب را گرفته بود روی او و من، که من هم خیس شده بودم. • شما به آنها نگفتید که بیایید داخل و بیرون نروید؟ شرایط طوری بود که نمیشد، فقط از جلو میتوانستیم همدیگر را ببینیم، از بیرون باید نگاه میکردیم، از تو نمیتوانستیم چیزی ببینیم، آن لحظه هم هرکس به این فکر میکند که خودش را نجات دهد، هیچکس به ذهنش نمیرسد که چهکار کند و چه حرکتی انجام دهد. هیچ راهی نداشتیم، به این فکر میکردیم که باید جان خودمان را نجات دهیم.
اسماعیل ویسی
esmail.waisi@gmail.com / http://www.october-online.com/
6 بهمن ماه 1392/ 26 ژانویه 2014