از دریچه پدیده بابک زنجانی!
علیه کمونیسم، در دفاع از سرمایه داری
سیاوش دانشور
آنتی کمونیسم شناسنامه ایدئولوژیک سرمایه داری است. آنتی کمونیسم یک حزب جهانی اعلام نشده است که هدف خود را تقابل با “خطر” کمونیسم اعلام کرده است. یک رکن تلاش آنتی کمونیسم دفاع از منافع سرمایه و “طبیعی” جلوه دادن مناسبات استثمارگرانه سرمایه داری است. آنتی کمونیسم مکلا و معمم و مذهبی و لائیک نمی شناسد. آنتی کمونیسم فصل مشترک طبقه ای است که از وضع موجود دفاع میکند: طبقه بورژوازی! هر زمان کشتی سرمایه به گل می نشیند، آنتی کمونیسم افسار میگسلد و بناچار براین عبارت عمیق مانیفست کمونیست که؛ “تاریخ جوامع تاکنون تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است و در دنیای حاضر دو طبقه، بورژوازی و پرولتاریا وجود دارند که کشاکش این دو تاریخ را رقم خواهند زد”، صحه میگذارد. آنتی کمونیسم نمیتواند با مارکس دربیافتد لذا مارکس را بعنوان “دانشمند” و “اقتصاد دان” و “فیلسوف” می ستاید تا بتواند مارکس انقلابی و کمونیسم بعنوان جنبشی برای تغییر رادیکال و ریشه ای جهان را حاشیه ای و دفن کند.
لذا برای ما کمونیست های کارگری، برای جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر، جای تعجب ندارد که از فوکویاما تا بوش و بلر، از سران سوسیال دمکراسی تا تازه دمکراتها و “دگراندیشان” ایرانی، از بی بی سی و صدای آمریکا تا آخوندهای جمهوری اسلامی را همصدا علیه کمونیسم و در سنگر دفاع از سرمایه داری ببینیم. اگر غیر از این بود باید حکمت آنرا جستجو می کردیم.
از دریچه پدیده بابک زنجانی
اخبار مربوط به فساد و ارتشا و بالاکشیدن ثروتهای جامعه توسط باندهای اسلامی پدیده جدیدی نیست. نام بابک زنجانی را باید کنار مه آفرید امیرخسروی، رفیق دوست، شهرام جزایری و سلطان های میلیاردر حکومتی گذاشت. او نهایتا یک نفر از مافیای سیاسی و اقتصادی و تروریستی جمهوری اسلامی است. اما در شرایطی که اکثریت عظیمی غم نان شب دارند و خانواده کارگری بدلیل گرسنگی یا دسته جمعی خودکشی میکند و یا ناچار از کلیه فروختن برای تهیه هزینه بقای فرزندان خویش است، ماجرای بابک زنجانی و امثالهم میان محرومان نفرت عمیقی ایجاد میکند که از بمب اتمی برای جمهوری اسلامی و طبقه سرمایه دار خطرناک تر است. به همین دلیل مواضع بی بی سی و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برهم منطبق میشود و هر دو حرف دل کلیه کسانی را میگویند که امر خود را دفاع از سرمایه داری تعریف کرده اند. بی بی سی در دفاع ار سرمایه داران و پدیده زنجانی ها مینویسد: “«سرمایهدار» در گفتار نخبگان ما فحش و دفاع از سرمایه داری، خودکشی سیاسی است. متهم ردیف اول همه فسادها و بی عدالتیها در مملکت ما سرمایه داران هستند. تسلط اندیشه چپ بر ذهن و زبان ما به قدری گسترده و ریشه دار است که تصور دفاع از یک سرمایه دار محال به نظر میرسد”. حسامالدین آشنا مشاور روحانی، در مصاحبه با نشریه “اندیشه پویا” اعلام میکند که “پروژه روحانی زدودن چپ زدگی است”. محمود علوی، وزیر اطلاعات رژیم اسلامی از “رسوبات اندیشه سوسیالیستی” و “نفرت از سرمایه داری” در ایران انتقاد میکند. وی وحشت اش را از ریشه دار بودن عقاید سوسیالیستی و کمونیستی بیان میکند و میگوید “متاسفانه هنوز رسوبات این اندیشه در جامعه ما کم و بیش باقی مانده، در حالی که دفاع از سرمایه گذار، غیر از دفاع از سرمایه دار است.” در کنار این اظهارات مرتبا پروژه های تخریب تاریخ چپ و ترور شخصیت رهبران چپ در قالب انتشار خاطرات و مقالات و کتابهای سفارشی در جریان است.
فرهنگ ضد سرمایه داری در ایران
جنبش ضد سرمایه داری جنبشی ماهیتا چپ و سلبی است. این جنبش علیرغم گرایشات گوناگون در آن، به وضع موجود دنیای امروز معترض است، آنرا عقلائی نمیداند و خواهان تغییر آنست. موقعیت این جنبش در هر کشوری مهر تاریخ سیاست و جدال طبقاتی در آن جامعه را برخود دارد. ایران از جمله جوامعی است که ضدیت با سرمایه داری در آن وسیع است. ایران کشوری است که در یک سده چند انقلاب و تحول سیاسی را از سر گذرانده است. در آخرین تحول انقلابی در سال ۵۷ که به سرنگونی رژیم سلطنتی منجر شد، حمایت غرب از سرکار آوردن جریان اسلامی خمینی در کنفرانس گوادلوپ نیز مدیون معادله آنتی کمونیسم دوره جنگ سرد بود. در ایران بجز دورانهای کوتاه که آزادیهای دوفاکتو ناشی از تحولات سیاسی ممکن شده است، کمونیسم همواره به حکم “امنیت ملی” ممنوع بوده است. احزاب کمونیستی و کمونیستها بعنوان “ملحد” و “محارب با خدا” به خشن ترین شکل قتل عام و سرکوب شدند. اما به حکم شرایط انقلابی و تمایلات انقلابی وسیع در جامعه، خمینی ناچار بود برای استقرار حاکمیت ضد انقلاب اسلامی، از “حکومت مستضعفین” و “خدا خودش هم کارگر است” و از “تقابل با سرمایه داری” سخن بگویند. با اینحال یک تلاش مستمر و تاکنون شکست خورده حکومت اسلامی در دوره های مختلف، احیای چهارچوبهای کلاسیک سرمایه داری و تامین شرایطی بوده است که سرمایه و مالکیت خصوصی بتواند مجددا موقعیت پیشا انقلابی را بدست آورد. این تلاشها بعد از پایان جنگ و از دوره رفسنجانی شدت گرفت و تا به امروز بعناوین مختلف برای آن کار شده است.
صدای گوشخراش و منحط ارکستر بی بی سی و اطلاعات جمهوری اسلامی و پروژه روحانی برای چپ زدائی، اعلام وحشت دستجمعی آنها از عمق فرهنگ ضد سرمایه داری در ایران، بیانگر یک نگرانی واقعی و زمینی است. اگر یک رکن این تلاش تقابلی ایدئولوژیک و دست راستی علیه کمونیسم و اردوی چپ جامعه است، اگر آگاهانه تلاش میکنند که نفرت مردم از رژیم بابک زنجانی ها را تلطیف کنند، اما در اساس نگران واکنش انقلابی جامعه ای هستند که در فقر اقتصادی و انقیاد سیاسی و فرهنگی دست و پا میزند. در جامعه ای که حتی آدمکشان حکومتی در وحشت از واکنش فرهنگ چپگرایانه جرات ندارند از “سرمایه دار” دفاع کنند، انفجار اردوی فقر و بردگی علیه سرمایه داری کارگر و کمونیسم را به صف اول سیاست در ایران پرتاب میکند. آنها با عمل و سیاست امروزشان در واقع به استقبال آینده رفته اند!
دوران شماها گذشته است!
طولی نخواهد کشید که توهم “پروژه روحانی برای چپ زدائی”، که اسم رمز تامین شرایط لازم برای استثمار گسترده تر کارگران توسط سرمایه داران داخلی و خارجی است، دود میشود و به هوا میرود. جمهوری اسلامی راه حل اقتصادی ندارد. امکان عینی انطباق خود با سرمایه داری را ندارد. نمیتواند رژیمی طرفدار غرب باشد و هنوز یک جمهوری اسلامی بماند. روحانی نهایتا میخواهد دوره ای برای رژیم عمر بخرد. قرار نیست هیچ تحول جدی و با دوام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در ایران با جمهوری اسلامی رخ دهد. پروژه روحانی سرنوشتی جز پروژه رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد ندارد. ارکستر بی بی سی و اطلاعات جمهوری اسلامی و پروژه روحانی برای چپ زدائی، دارند میگویند که تلاشهای تاکنونی شان علیه کمونیسم و فرهنگ ضد سرمایه داری در جامعه ایران شکست خورده است. دارند بر قدرت معنوی و بالقوه مادی دشمنان طبقاتی شان تاکید میکنند.
کمونیسم کارگری مارکس و منصور حکمت، نوک تیز این انتقاد ضد سرمایه داری است. حزب حکمتیست برای ریشه دار شدن بیشتر انتقاد کمونیستی کارگری به نظام سرمایه داری، برای سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی و برپائی یک جامعه آزاد و مرفه سوسیالیستی تلاش میکند. تقابل استراتژیک چپ و راست در ایران، شاید از نظر زمانی مورد مناقشه باشد، اما غیر قابل گریز است. شما ارکستر آنتی کمونیسم کارتان اینست که برای جمهوری اسلامی و سرمایه داری وقت بخرید. کارتان را بکنید و نانتان را بخورید. ما و اردوی ضد سرمایه داری، ما و جنبشهای ضد تبعیض و برابری طلب، ما و نسل ضد اسلام و مدرنیست، بساط رژیم اسلامی را جمع خواهیم کرد. دوران شماها، دوران اقلیت ناچیز بورژوازی، دوره گانگسترهای اسلامی و تروریست، دوره منادیان آپارتاید و اختناق اسلامی، براستی مدتهاست که گذشته است!
منبع: نشریه کمونیست هفتگی ٢١٦
2014-01-22