سلام ذیجی – نشست “ژنو-٢” اجلاسی برای “صلح” یا تبرئه قاتلان مردم سوریه؟ (درسهای اساسی سناریو سیاه در سوریه کدامند؟)

نشست “ژنو-٢” اجلاسی برای “صلح” یا تبرئه قاتلان مردم سوریه؟
(درسهای اساسی سناریو سیاه در سوریه کدامند؟)

روز چهارشنبه، ٢٢ ژانویه ٢٠١٤، نشست ” ژنو-٢ ” با شرکت نمایندگانی از کشورهای جهان و دولت سوریه و “اپوزسیون ائتلاف ملی” آن، در شهر مونترو سوئیس، با سخنرانی بان کی مون، این دبیرکل کاریکاتور “سازمان ملل “کار خود را شروع و در ادامه نتیجه ای از آن حاصل نگردید. در پی بی حاصل بودن نشست ژنو ٢ فردا، روز جمعه ٢٤ ژانویه قرار است در سطح دیگری معامله بر سر مردم سوریه ادامه داشته باشد. “اخضر ابراهیمی”، دیپلمات سابق الجزایری به نمایندگی از جانب “سازمان ملل متحد “در “مذاکرات صلح” قرار است با نمایندگان دولت بشار اسد و “شورشیان سوری” بطورجداگانه و محرمانه ملاقاتهائی داشته باشد، بنظر میرسد این اقدام هم به توافق و تامین اهداف امریکا و روسیه و دیگر متحدانشان در منطقه و سوریه گره خورده است. نتیجه بی حاصل این مذاکرات هر چه باشد مردم سوریه از جانب قدرتهای بزرگ و دیگر شرکت کنندگان در ژنو-١ و٢ در چنان باتلاق و خونریزی و سناریوی سیاهی فرو رفته اند که توحش و آدمکشی هر روزه و طی یازده سال اخیر در عراق، که عاملان آن نیز همین بانیان “نظم نوین” و “دمکراسی” و “حقوق بشریها” بودند، در مقایسه با آن کوچک جلوه کند.
یک مشت جنایتکار تحت لوای “دمکراسی” و “حقوق بشر” و اسلام، یعنی عاملین کشتار بیش از یکصد و سی هزار انسان، سه میلیون آواره، یک میلیون معلول و زخمی، و با ویران کردن تمام زیر ساختهای اقتصادی و بنیانهای مدنی در آن جامعه، گرد هم آمدند تا پیام آور”صلح ” برای مردم سوریه باشند! شرکت کنندگان در این نشست به همراه ایران و حزب الله و القاعده که رسما حضور نداشتند، هر کدام در پی عملی ساختن اهداف ضد بشری خود دستشان به خون مردم بی دفاع سوریه رنگین و مسئول مستقیم این تراژدی و سناریوی سیاه تمام عیاری میباشند که به مردم سوریه تحمیل شده است. این ها فاقد ذره ای شرف و وجدان انسانی اند! اگر مقدرات و اهرمهای قدرت جهان امروز دست این جنایتکاران نمیبود، تک تک آنها به جای “بر گزاری اجلاس صلح برای مردم سوریه” میبایست به عنوان قاتلین و مسببین کشتار سازمانیافته مردم بی دفاع سوریه به شدیدترین شکل مجازات میشدند.
اما آن اجلاس و کنفرانس ژنو قبل از هر چیز به هدف تبرئه ی مسببین کشتار مردم، تبرئه امریکا و روسیه و عربستان و ایران و بقیه جنایتکاران و متحدان آن، از هر دو طرف درگیر، تشکیل و برگزار شد. قصد دارند این حقیقت را لاپوشانی کنند، خود را “قهرمان صلح” به جهان معرفی نمایند و با دراز کردن انگشت اتهام به طرف بازیگران فرعی تر این جنایت بزرگ تاریخی افکار عمومی را از آنچه در سوریه میگذرد به نفع اهداف خود مهندسی کنند. میزبانان و شرکت کنندگان در این اجلاس میخواهند افکار عمومی را از اهداف پلید تاکنونی و جنایت بزرگی که از جانب کشورهای بزرگ و کوچک منطقه در سوریه به وقوع پیوسته است، منحرف کنند. ژنو دو به هر مسیر و “صلح”ی هدایت شود نقش مستقیم و وحشیانه ی کلیه ی طرف های درگیر در تحمیل جنایات هولناک تا کنونی علیه مردم سوریه نباید به فراموشی سپرده شود. قاتلان مستقیم مردم سوریه و سازمان دهندگان جنایت و آدمکشی نباید اجازه یابند لباس فریبنده ی”صلح طلبی” بر تن کنند و چنین سناریوئی را به عنوان “حقیقت” و “اهداف انسان دوستانه” خود به مردم قالب کنند.
سناریویی که مردمان بیدفاع آن به دست خونین رژیم اسد و جریانات قومی و اسلامی گرفتارآمده اند سناریوئی آگاهانه و برنامه ریزی شده توسط کشورهای امپریالیستی و کشورهای منطقه و جناحهای مختلف بورژوازی برای توقف روند آزادیخواهانه ای بود که از تونس و مصر شروع شد و در لیبی و سوریه متوقف و به ضد خود تبدیل گردید. مردم سوریه در واقع قربانیان سیاستهای به شدت ضد انسانی دولت حاکم و اپوزیسیون مسلح و رقابتهای فی مابین روسیه، چین ، ایران و نیروهای اسلامی و از سوی دیگرکشورهای غربی و امریکا و عربستان هستند. لت و پار شدن مردم حاصل رقابتها و کشمکشهای بورژوازی جهانی و منطقه ای و محلی اند و نه هیچ چیز دیگری. سناریوی امروز سوریه برای مردم ایران و تحولات سیاسی آن بسیار اهمیت دارد. در سوریه “انقلاب”ی رخ نداد. یک ضد انقلاب تمام عیار افسار پاره کرد و حرکت و مبارزه ضد استبدادی اولیه مردم علیه اسد را آگاهانه به یک سناریوی سیاه تبدیل کردند. یک “الگوی” ضد بشری را در منطقه حاکم کردند، این روند کثیف و جنایتکارانه در کمال وقاحت به امید جریانات ضد مردمی ایران نیز تبدیل گردید و خواهان تکرار آن در ایران شدند.
گزارش های منتشر شده ی تا کنونی در رابطه با ابعاد کشتار مردم بی دفاع، تجاوزهای وسیع به زنان، سر بریدن و تیربارانهای وحشیانه، کشتارکودکان بی شمار و شکل گرفتن وحشی ترین جریانات اسلامی و قومی وغیره، گویای عمق جنایت و وحشی گری غیر قابل توصیف در آن کشور است. سناریویی که قدرتهای ذی نفوذ در همین سازمان ملل و دولتهای جنایتکار منطقه چون جمهوری اسلامی و عربستان سعودی و ترکیه و … بانی و مسئول مستقیم آن میباشند. اپوزیسیونی که از مرتجعترین بخش جامعه تشکیل شده است و با مسلح کردن آن از سوی کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی و حمایت کامل آمریکا و ناتو پابه پای نیروهای رژیم بشار اسد کشتار میکند و جنایت می آفریند و از طریق میدیای غربی به عنوان مبشر مبارزه با استبداد و نماینده “مردم سوریه” قلمداد میشوند و مدال” انقلاب و انقلابی بودن” را نیز ‌نصیب خود کرده اند! اکنون چنین اپوزسیونی در کنار نمایندگان اسد و با “میانجیگری” دبیر کل سازمان ملل و وزاری خارجه امریکا و روسیه میخواهند به داد مردم سوریه برسند و “دمکراسی” و “انتخابات آزاد” و “دولت فراگیر” برای آن مملکت ویران و مردم لت وپار شده ی آن به ارمغان بیاورند! تف به این همه بی شرمی، دو دوزه بازی و بی مسئولیتی رهبران قدرتهای بورژوا امپریالیستی و بورژوا اسلامی در قبال مردم و جامعه بشری!
سرنگونی رژیم بشار اسد مشروعترین حق مردم سوریه و توده ی تشنه آزادی درآن كشور است. اما مادام که “سرنگونی” از مسیری که در سه سال اخیر طی شده، و بر مبنا و در جهت کشمکش قطبهای امپریالیستی و بر سر منافع آنها در منطقه دنبال شود، که میشود، سر سوزنی در آن خصلت و هدف آزادیخواهانه نمیتوان یافت. جانشینان چنین “سرنگونی”ای از خود سرنگون شده عقب افتاده تر و جنایتکارتر و ضد مدنی تر خواهند بود، ‌همانطوری که بعد از صدام و اکنون بعد از قزافی چنین شده است. به طریق اولی اپوزیسیون دست پرورده ی نیروها و دولتهای غربی و دول مرتجع و همردیف خود دولت بشار مانند عربستان سعودی و ‌قطر و ترکیه که پرچم خونین قومی و کثیف اسلامی در راس پلاتفرمش قرار گرفته است، نه تنها نماینده مردم تشنه آزادی و رهائی از دست حکومت بشار اسد نیستند، بلکه همانند آن رژیم ارتجاعی و ضد مردمی اند. مردم کشوری که به این شکل “آزادی” بدست آورد هرگز آزاد نخواهد شد. جامعه و مبارزه ای که در رکاب قدرتهای امپریالیستی و تحت حمایت مستقیم دولتهای جنایتکار و ضد مردمی چون حکومت ایران و عربستان قرار گرفته باشد جز مرگ و سیاهی و تباهی چیزی بدست نخواهد آورد. چند بار باید یوگوسلاوی و عراق و افغانستان و لیبی و سوریه تکرار شود تا چنین سناریوهای ضد انسانی را درک کرد وعمق سیاستها و اهداف دولتهایی مانند آمریکا را متوجه شد و همچنین ماهیت تمام احزاب و جریانات و دلالان سیاسی اپوزیسیون ملی گرا، مذهبی و بورژوا را به درستی شناخت، که نه تنها برای آزادی هیچ فرد و جامعه ای تلاش نمیکنند برعکس مسئول و مامور گرفتن اراده انقلابی از توده مردم و به انقیاد کشیدن افکار و اعمال آنها در سناریوهای ضد مردمی و خونریزی و کشتار تحت پوشش اسلامگرایی و یا ناسیونالیسم و قومپرستی اند.
رویداد سوریه بیش از هر پدیده دیگری به نفع کشمکش بلوک های امپریالیستی ، به نفع جمهوری اسلامی، دولت ترکیه، اسرائیل، عربستان و دیگر کشورهای منطقه تمام شده است. از مرگ نزدیک به یکصد و پنجاه هزار انسان و دهها هزار کودک بید فاع و ویران کردن بنیادهای آن کشور، این دولتها و جریانات هر کدام به شکلی سود برده و بعنوان کارت برنده از آن به نفع خود بهره میبرند. مبارزات اجتماعی متکی به اراده آگاهانه و رادیکال ، تلاش برای سرنگونی دولتهای حاکم سرمایه داری و مستبد و سازماندهی انقلاب اجتماعی برای آزادی و برابری و رفاه میتوانست پوزه ی نه تنها اسد که کل حاکمان منطقه را به زمین بمالد. اما در غیاب حضور یک حزب کمونیستی مدعی قدرت و طبقه کارگر آگاه و متشکل و جنبش مستقل آزادیخواهی هم سوریه و هم هر کشور دیگری با چنین اوضاعی روبرو می گردد به چنین مسیر و سناریوی خونین و وحشیانه ای کشانده میشود. با تحمیل چنین سناریوهای خونینی ترس و وحشت سرتاپای مردمان آن جوامع را فرا میگیرد و گرفته است. این دقیقا هدفی است که ازآمریکا تا ناتو و از ایران تا عربستان و ترکیه تعقیب کرده، اکنون خود را پیروز و امید و تلاش توده ای-انقلابی برای سرنگونی و کنار زدن استبداد را شکست خورده وناکام میدانند.
الگوی سوریه یک الگوی تمام عیار ارتجاعی، ضد انقلابی و در راستای منافع همه دولتها و جریانات ضد مردمی ناسونالیستی و اسلامی است. الگویی که نه تنها نباید گذاشت به ایران و هیچ جای دیگری سرایت کند، بلکه باید برای برگشت به تداوم روند انقلابی به منظور سرنگونی دولتهای استبدادی منطقه و برای بازگرداندن اختیار به خود مردم و برای تقویت امید به سرنگونی جمهوری اسلامی و پیروزی کارگر و زن و جوان تشنه آزادی و رفاه و برابری متحدانه کل پدیده ی جنگ داخلی و سناریوی خونین تحمیل شده به سوریه را جنایتکارانه، سناریو سیاهی، ضد انقلابی ارزیابی کرد و طرد نمود. تنفر از کلیت این سناریو و کلیه ی نیروهای درگیر در آن اولین درس اساسی این رویداد تلخ و کشنده است. در تقابل با آن و کل بازیگران اصلی آن بشریت متمدن میتواند برای دست یابی به اهداف مبارزاتی خود پرچم و سنت و الگوی خود را بر افراشته نگاهدارد. اتکا به مبارزه ی متشکل طبقه کارگر و حزب کمونیستی آن طبقه و سازماندهی انقلاب اجتماعی و قدرتمند علیه دولتهای سرکوبگر و بورژوازی تنها مسیر، الگو و امیدی است که میتواند آزادی، برابری، رفاه، آسایش و سعادت بشری را تامین و تضمین کند.

Home Page


منبع: نشریه کمونیست هفتگی ٢١٦
سوم بهمن ١٣٩٢
بیست و سوم ژانویه ٢٠١٤