میزگرد نشریه کمونیست هفتگی با مریم آفراسیاب پور، پروین کابلی ، علی مطهری و سهیلا ترکی در رابطه با پدیده”تن فروشی”
کمونیست هفتگی: پدیده تن فروشی به یک معضل و مساله اجتماعی بزرگ تبدیل شده است، این پدیده هر چند ویژه زنان نیست بلکه تند فروشی در میان مردها نیز رواج دارد، اما از منظر عمومی و در میان آمارها و گزارشات منتشر شده اساسا تن فروشی زنان رایجتر و بیشتر مطرح میشود. توجه دارید که این پدیده حتی ویژه جوامع عقب افتاده از نظر اقتصادی و اسلام زده هم نیست که در مدرن ترین شکل حاکمیت “دمکراسی” و اقتصادی نیز در ابعاد میلیونی مطرح و وجود دارد. اولین سوال این است که چرا تن فروشی؟ منشا آن چیست؟ آیا واقعا آنطوری که بعضا گفته میشود خواست طبیعی “تن فروشان” در پناه بردن به این “شغل” دخیل میباشد؟ شما این پدیده را چگونه میبینید وبررسی میکنید؟
مریم آفراسیاب پور:در جواب به سئوال شما در رابطه با منشا تن فروشی باید گفت یکی از قدیمی ترین “مشاغل” یا طریق کسب درآمد است. زنان تن فروش طی تاریخ با برخوردهای متفاوت روبرو بوده اند،طی قرن ها این زنان در میان پایین و بی حقوق ترین اقشار جامعه قرارداشته اند.تن فروشی زنان برای امرارمعاش خود و بعضا خانواده شان به تن فروشی متوسل شده اند،همواره در جامعه پراز ریاکاری طبقاتی تحت سلطه مذهب ، مورد طعن ولعن ،توهین و تحقیر ،خشونت و سرکوب قرارداشته اند.
پدیده فحشا طی سالهای اخیر دچار تحولاتی شده است. در برخی کشورهای غربی قوانینی بتصویب رسیده است که در تقابل با ریاکاری مذهبی،اخلاقی برخی حقوق را برای زنان تن فروش برسمیت می شناسد.از سوی دیگر طی دودهه اخیر قاچاق انسان برای بازار سکس ابعاد وحشتناکی بخود گرفته است. بردگان جنسی ، اکنون یک واقعیت انکارناپذیرجامعه اند. درمیان 30 میلیون برده ای که طبق تخمین های رسمی و غیررسمی در شرایط حاضر در جهان وجود دارند، دزدیدن یا خریدن دختران و زنان جوان از محیط های محروم برای بردگی جنسی به یک امر بسیار سود آور برای مافیای قاچاق آدم تبدیل شده است.طبق گزارشی از پارلمان اروپا بیش از 3600 سازمان مافیایی و تبهکارتجارت انسان در اروپا وجود دارند، که سود سالیانه آنها رقمی معادل 34 ملیون دلار است. واقعیتی غیر قابل انکار و نکته قابل ملاحظه این است که زنان تن فروش معمولا فقیر و بی چیز هستند . مسئله اقتصادی وضرورت مالی زنان است که آنان را به چنین کاری وادار می کند. اما فاکت این است که هیچ زنی نتوانسته از این طریق بر فقر خودغلبه کند. تمام این فاکتور نشان میدهد که چه اقشاری تحت بهره کشی جنسی قرار می گیرند و روشن است که هیچ کس داوطلبانه و بدون جبر چنین زندگی را انتخاب نمی کند.به یکی دیگر از منشا تن فروشی میشود به مسئله اعتیاد اشاره کرد . بعنوان نمونه در ایران بیشترموارد شریک زندگی این افراد و خودشان به موادمخدر معتاد هستند. برای نیاز و تامین هرروزه این موادنیز بر فقرو نیاز مالی آنان می افزاید. تن فروشان برای تحمل افسردگی و شرایط سخت کار اغلب به موادمخدر پناه می برند.اداره کنندگان روسپی خانه ها در اولین اقدام ، افراد تازه اصطلاحا دختران فراری را معتاد می کنند تا آنان را وابسته ومطیع سازند. ازقاچاق انسان برای سکس به عنوان برده داری نوین توجه بسیاری به سوی فروش انسان جلب شده است که ارقام آن بین 600 هزار تا 800 هزار تخمین زده می شود. 80 درصد این افراد زنان و دخترانی هستند که هر ساله در کشور های مختلف به فروش می رسند و در بسیاری موارد به تن فروشی یا همچون بردگان، به اشتغال در کارهای پست وارد می شوند.فاحشه یا روسپی بیش تر به زنان نسبت داده می شود و کم تر پیدا میشود مردی که بخواهد از راه تن فروشی امرار معاش کند اما این به این معنی نیست که وجود ندارد. واژه “ژیگولو”که برای مردان جوانی که خود را درازای تامین مادی ، در اختیار زنان سال خورده قرار می دهند به کاربرده می شود،نشان گر آن است که تن فروشی مردان به اندازه تن فروشی زنانه ، خوار شمرده نمی شود . البته فروش سکس مردان به مردان از مقوله دیگری است و نگاهی سخت منفی به آن وجود دارد. هر چند که از نظر روحی و روانی ممکن است مرد تن فروش با حس پوچی ،خواری و بی اعتباری نیز روبه رو شود اما باز آسیبی که به یک زن وارد می شود ، به مراتب بیش تر است.
پروین کابلی: منشا فروش هر کالایی را بازار تعیین میکند. تقاضا ی فروش سکس بعنوان یک کالا وجود دارد در نتیجه برای عرصه ی این کالا اشکال مختلفی وجود دارد. اینکه گفته میشود تن فروشی بعنوان یکی از قدیمیترین شغلهای جامعه بشری شناخته شده است نمیتواند فروش سکس و اشکال پیچیده ی آنرا در دوران نوین زندگی بشر تعریف کند. نظام سرمایه داری در شیوه ی عرصه و تقاضای سکس مانند هر کالای دیگری تغییرات بنیادی داده و آنرا با اوضاع سرمایه در دنیای کنونی تطبیق داده است. اینکه چه مقدار خواست ” طبیعی ” فروشنده گان کالای سکس است که شغل خود را ” انتخاب ” میکنند، این گفته جهانبینی های مختلفی را نمایندگی میکند. اولا اینکه در جامعه سرمایه داری چه اندازه شغل جزو انتخاب آزاد انسانهاست جای بحث است. درصد بسیار کمی از مردم در سیستم سرمایه داری میتوانند با اختیار کامل شغل مورد علاقه ی خود را انتخاب کنند و در صورتیکه مناسبشان نبود به راحتی آنرا عوض کنند. برای اکثریت مردم و بویژه طبقه ی زحمتکش انتخاب شغل یعنی اینکه هر جا که برایش امکان دارد نیروی کار خود را به سرمایه دار بفروشند تا بتوانند زنده بمانند. هیچ انسانی با رضای خاطر انتخاب نمیکند که در معدنهایی که کیلومترها زیر زمینی قرار دارد در شرایط بسیار سخت و خطرناک کار کند؟ چه کسی حاضر است که هر روزه چندین بار جسمش را در اختیار مردان و یا زنان بیگانه قرار دهد وبعد از یک انتخاب طبیعی صحبت کند؟ کاری که نه حرمتی به وی میدهد و نه باعث سربلندی وی میشود. نه از بیمه درمانی خبری هست و نه حق بازنشستگی دارد و ثمره کارش هم اغلب به جیب جنایتکاران مافیایی سرازیر میشود.
تن فروشی یک انتخاب آزاد نیست. بلکه انتخاب بین کار داشتن و یا بیکاری است. امروز بازار سکس و سرمایه گذاری در آن بعنوان یکی از منابع سرشار مالی به حساب می آید. فروشندگان سکس عمدتا بوسیله مافیای مالی از مرزها عبور داده میشوند و در کشورهای مختلف در معرض فروش قرار میگیرند. بسیاری از آنها هیچگونه کنترلی بر اوضاع مالی و زندگی خود ندارند و اغلب به امید یافتن کار و تامین زندگی خود و خانواده از کشورهای فقیر به محلهای فروش سکس منتقل میشوند و برای تمام عمر بعنوان بردگان سکس از آنها استفاده میشود
علی مطهری: مهم ترین عامل بروز فحشا، فقر و ناتوانی زنان در تامین مایحتاج اولیه زندگی شان است.تبعیض طبقاتی و ستم مضاعف بر زنان فرودست جامعه، ناشی از وجود یک سیستم اقتصادی غلط و مبتنی به کار مزدی است و عواملی که زنان را به تن فروشی میکشاند، عدم وجود عدالت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فقر مالی و فرهنگی و بیحقوقی زن در نظام سرمایه داری است. تن فروشی پدیده قدیم تر از جامعه سرمایه داری است. اما سرمایه داری در دنیا امروز در قالب جدیدی آن را گسترش و شکل و محتوای آنرا بانیازهای خود انطباق داده است تا جای که این پدیده نیز شکل کالای بخود گرفته و دارای نظم و سازمان است و از این طریق سود سرشاری به جیب عاملین ودست اندرکاران این صنعت سرازیر میشود. منشاء آن فقر و گرسنگی و اعتیاد و نظم حاکم بر جهان امروز است.
دردنیای امروز تن فروشان قربانیان سیستیم موجود هستند و تن فروشی ناهنجاری ذاتی نظام موجود است. تا کنون جامعه سرمایداری نتو انسته از رشد فزاینده تن فروشی بکاهد. اساسا این فقر و بیحقوقی است که زنان را از روی ناچاری به این سمت میکشاند. کسانیکه که برای سیر کردن شکم خود و خانواده شان حاضر به تحمل انواع شکنجه های روحی و جسمی میشوند، خواست طبیعی برایشان از مفهوم تهی میشود. دخیل کردن خواست طبیعی در پناه بردن به این کار، برخورد بسیار سطحی با این پدیده است. آمارهای متعددی نشان میدهد اکثر تن فروشان از كشورهای که مردم با فقر روبرو هستند و از جمله اروپای شرقی برای یافتن کار به کشورهای غربی میآیند بررسی آماری در بخشی از کشورهای اروپای غربی از جمله آلمان و فرانسه، نشان میدهد از هر 6 نفر تن فروش 5 نفرشان از کشورهای اروپای شرقی و آسیا هستند که مردم آن با زندگی مشقت بار تری روبرو هستند. اکثر آنها برای یافتن کار به کشورهای غربی میآیند. بخش زیادی از آنها که موفق به یافتن کار نمیشوند توسط قاچاقچیان و دلالان انسان شکار میشوند. بخشی نیز از روی اجبار اقتصادی به این کار تن میدهند.
تن فروشی یک رابطه آزاد و برابر بین دو انسان نیست. اتفاقی که روی میدهد بنا به خواست طرفین صورت نمیگیرد. بلکه در این عمل یکی تمایل دارد و تقاضای سکس میدهد، دیگری از این کار راضی نیست و تمایلی به انجام آن ندارد، اگر فرض کنیم لذت جنسی محصول هم آغوشی دو انسان با انتخاب آزاد طرفین است آنوقت کسی که مجبور شده تنش را بفروشد با محصول کارش بیگانه است و سهمی از این لذت نصیب او نمیشود، چرا که نیاز اقتصادی و یا فرهنگ عقب افتاده و مرد سالار مجبورش کرده است که در ازای مبلغی تنش را در اختیار متقاضی قرار دهد. ظاهرا توافقی در کار است، ولی چنین نیست، تامین زندگی خود و یا خانواده اش این اجبار را تحمیل کرده است. بنابراین فروش جسم و نابرابری در تمایل به سکس فاکتور مهمی در بررسی پدیده تن فروشی است.در واقع قرار دادن تن درازای پول یک نوع شکنجه است.
سهیلا ترکی:تن فروشي يكي از معظلات بزرگ اجتماعي ميباشد. عواملي چون تبعيضات مذهبي ، تبعيضات جنسي ما بين زن و مرد، محدود كردن زنان در محيط خانه و عواملي چون فقر و فلاكت و در كل اوضاع سياسي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي همچنين قوانين ارتجاعي حاكم باعث فرار دختران و زنان و روي اوردن انان به تن فروشي ميشود.
همان طور كه گفته شد، يكي از ريشه هاي اصلي تن دادن به تن فروشي فقر و فلاكت ميباشد، كه بازتابي است از سياستهاي استسمارگرانه رژيم سرمايه داري. رشد وحشتناك فقر و بيكاري موجب ميشود كه زنان براي سير كردن شكم خود و فرزندانشان به اين شغل روي اورند.
در ايران تحت حاكميت جمهوري اسلامي طبق امار خود انها از هر ٧٠ نفر زن كه بيش از نيمي از جامعه را تشكيل ميدهند ، يك نفر تن فروشي مي كند.
تن فروشي يك انتخاب آزاد نيست ، زنان در این امر مورد تحقير قرار مگيرند و فريب ميخورند و تهديد مي شوند و در بسياري موارد به اجبار ، مجبور به اين كار مي شوند و میتوان گفت انتخاب فقط كلمه ايست تا بار مسوليت اين كار را بر دوش زنان بياندازند.
کمونیست هفتگی: چرا نمیتوان در نظام سرمایه داری و دمکراسی و “حقوق بشر” غالب بر جوامع کنونی در کنار پیشرفتهای بشری جهان امروز به چنین تحقیر ها و راندن زن به موقعیت “کالا” پایان داد یا به حداقل رساند؟
مریم آفراسیاب پور:یک رکن اصلی سودآوری نظام سودآوری حاکم این است که زنان محرومیتهای بیشتری را تحمل کنند و حاصل این تفاوت و تفرقه چه از نظر اقتصادی ،چه سیاسی به جیب سرمایه داران وسیستم سیاسی حاکم آنها می رود. سرمایه داری قرن بیست یکم کاملا ستمکشی زن را در ابعاد اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی را رکن مهم سودآوری خود قرار داده و مبازره برای هر نوع بهبود وتغییر در موقعیت زنان در هر زمینه ای به مبارزه علیه این نظام گره می خورد.در بعضی از کشور ها مانند سوئد تن فروشی در چهارچوب خشونت علیه زنان جای گرفته است و در سوئد تجارت انسان.،خریداری تن و دلالی وواسطه گری جرم محسوب شده و از زنان تن فروش حمایت مالی و معنوی به عمل می آید.به ترتیب آمار تن فروشی در بعضی مناطق سوئد درصدی پایین آمده ولی باوجود این امکانات هنوز مسئله تن فروشی ریشه کن نشده. زنان بیکار ، مادران جوان و زنان مهاجر که از کشورهای پبرامونی به اروپا آمده اند اولین قربانیان تجارت تن فروشی را تشکیل می دهند.
بسیار طبیعی است د ر حالی که تن فروشی آزاد باشد، تجارت انسان نیز غوغا می کند. کشورهای آلمان و هلند در این زمینه نمونه هستند.مسلما در این کشورها دلالان بسیار راحت تر می توانند دست به خریدو فروش دختران و زنان زده و با وجودی که تجارت نسان هم چنان در این کشور ها ممنوع می باشد ،”در لفافه” تن فروشی دختران و زنان در این کشورها ممنوع می باشد. در کشور های غربی به یمن مبارزات آزادیخواهانه سکولاریستی و جنبشهای قوی خقوق زنان، قوانینی در یک سری اززمینه ها کسب شده اما اولا، دامنه این فوانین برابرمحدود است و در همه عرصه های زندگی نیست .ثانیا ، زنان بطور مثال باوجود قانون دستمزدی پایین تری می گیرند و در محیط کار دچار تبعیضات جنسی گونگون هستند.فقر و بی تامینی اقتصادی و بیماری بیشتر از مردان گریبانگیر آنها می شود .
تحقیقاتی در کانادا ثابت می کند که مرگ و میر در زنان تن فروش 40 برابر بیشتر از سایر زنان است. در مجموع زنان تن فروش به لحاظ فرهنگی و اقتصادی در پایین ترین قشر جامعه قرار دارند. در ونکوور میزان زنان تن فروشی که سرخ پوست هستند، به نسبت سایر زنان بسیار بالا است. یا در هندوستان، با وجودی که سیستم کاست غیرقانونی شده است، کاست تن فروشان هم چنان به فعالیت خود ادامه می دهد. تمام این فاکتورها نشان می دهند که چه اقشاری تحت بهره کشی جنسی قرار می گیرند و روشن است که هیچ کس داوطلبانه و بدون جبر چنین زندگی ای را انتخاب نمی کند.
فارغ از انیکه چه راه حل اجتماعی وسیاسی برای آن ارائه کنیم باید بدانیم که این پدیده ریاکارانه ترین ،بی رحمانه ترین و بدترین پیامدهای نظم سرمایه داری را به نحوی بر جسته نشان می دهد. زیرا همه ی حوزه های “مشروع” “قانونی” “محترم” جامعه مستقر تاریک ترین گوشه های خودرا در این پدیده به نمایش می گذارند
پروین کابلی: به این دلیل ساده که در سوال قبلی جواب دادم که نظام سرمایه داری با سیستم خود مدام تن فروشی را باز تولید میکند. فروش نیروی کار در سرمایه داری همیشه وجود خواهد داشت و سرمایه تلاش میکند تا حداکثر سود را بدست بیاورد. تن فروشی را هم باید با همین قانونمندی دید. اما در همین سیستم سرمایه داری مبارزه برای بهتر زیستن همیشه وجود داشته است. مثلا برای بیمه بهتر، تعطیلات، بهره مندی از بهداشت و غیره. به اعتقاد من تلاش برای پایان دادن به فروش سکس و یا تن فروشی وجود داشته و دارد. مثلا در کشورهای مختلف مبارزه برای اشتغال زنان، اعتراض به عرضه ی زنان بعنوان کالا نه تنها در عرصه فروش سکس بلکه در مثلا تبلغیات، بکار بردن القاب مختلف که تحقیر جنسی زنان در آنها وجود دارد ، مبارزه بر علیه مرد سالاری، وجود داشته است و این مبارزات اگر نه برای همیشه ولی بعنوان یک اهرم کار کرد و تاثیر داشته اند. تاثیرات این اقدامات و رفرمها بستگی به درجه دخالت و آگاهی نیروهای شرکت کننده در این مبارزات برای این تغییرات است. در سالهای اخیر بویژه بعد از فروپاشی دیوار برلین ما با موجی از واپسگرای در مبارزات رادیکال مواجه بوده ایم و همزمان حمله ی دولتها به دستاوردهای مردم و باز شدن دست سرمایه های مالی در کشورهایی که قبل از این ممکن نبود. انتقال سرمایه ها به کشورهایی که دستمزده پائین منبع سود های کلانی میباشد راه را برای حرکت زحمتشکشان در جستجوی کار باز نموده است. فروشندگان کالای سکس یکی از این گروه ها هستند. تنفروشی و تجارت سکس یکی از شغلهایی است که بعنوان یکی از عرصه های سرمایه داری بازارهای جدیدی را کشف نموده است.
علی مطهری: در نظام سرمایه داری بطور کلی و در کشورهای غربی که دمکراسی پارلمانی قوام بیشتری دارد و صنعت و تکنولوژی رشد غول آسای کرده است و امکانات مادی و معنوی فراوانی برای راحتی و آسایش انسان وجود دارد، با وجود این هرروزه شاهد آن هستیم که شکاف طبقاتی حادتر میشود، و بر متن این شرایط تلاش وسیع مردم برای یک زندگی بهتر و رهای از محرومیت و بیحقوقی و یاحتی کاهش آن با سد و مانع همین دولت ها روبرو میشود و در موارد زیادی سرکوب و به خون کشیده میشود. سرکوب این تلاش ها ربط مستقیمی با پدیده های نظیر اعتیاد و تن فروشی دارد. نظمی که اساس آن بر کار مزدی استوار است، تن فروشی نیز در آن کار مزدی محسوب میشود و منبع در آمد برای سرمایه دارن و شبکه های سازمان یافته آنها است که پایانی برای آن در جوامع سرمایه داری نمیتوان متصور شد. این نظام خود مانع راه حل اساسی برای پایان دادن به فحشا و تن فروشی است. برای مثال دولت فرانسه قانونی به تصویب رسانده است که قبلا نیز مشابه آن در برخی از کشورهای اسکاندیناوی تصویب شده است. این قانون بجای حمایت و کمک به بازیابی شخصیت و کرامت تن فروشان به عنوان شهروندان محترم جامعه و رسمیت دادن به آن به عنوان یک شغل فردی و کوتاه کردن دست باندهای قاچاق انسان، دلالان و شبکه های که آنها را سازمان میدهند، قانون جریمه خریدارن سکس برای محدود کردن تن فروشی را تصویب کرده که نه تنها بهبودی در شرایط کار و زیست تن فروشان ایجاد نمیکند و در جهت کاش آن عمل نمیکند، بلکه به زیر زمینی کردن تن فروشی منجر میشود و شرایط سخت تری را به آنان تحمیل میکند. در مصاحبه هایکه با تعدادی از زنان تن فروش در انگلستان و فرانسه صورت گرفته است، آنهاتاثیر این قانون را بر کار خود منفی ارزیابی میکنند و میگویند که شرایط کارشان را سخت تر و خطرناک تر کرده است. این امر آنها را مجبور میکند که در مناطق دور افتاده تر و خطرناک تری کار کنند. زیرا مشتریان نمی خواهند گیر پلیس بیفتند و این شرایط کنترول را سخت تر میکند. گذشته از این مجرم شمردن خریداران سکس، نگاه عمومی را از توجه به سازمان دهندگان و شبکه های قاچاق انسان به عنوان مجرمان اصلی کاهش میدهد و همچنین تمرکز را از تعقیب و شناسایی این شبکه ها و گردانندگان اصلی به خریداران سکس میکشاند. این قوانین در کشورهای اروپایی تا کنون نه تنها در جهت پایان دادن به تن فروشی نبوده، بلکه در مواردی به سخت کردن شرایط کاری و مخاطرات بیشتری برای آنها تبدیل شده است
سهیلا ترکی: دو ابزار اصلي يعني كار و سرمايه در جامعه سرمايه داري وجود دارد كه كارگر با فروش نيروي كار خود إمرار معاش مي كند و سرمايه با داشتن تملك بر ابزار توليد و خريد نيروي كار به سرمايه پولي خود مي افزايد.
در جوامع سرمايه داري زن را همچون ابزار توليد به حساب مي اورند ، پس بديهي است كه در پيشبرد اهداف خود انچنان كه ميخواهند از ان استفاده كنند، و نه تنها به نيروي كار او دست ميابند بلكه با شيوه هاي مختلف انها را مورد آزار و آذيت جنسي قرار ميدهند، و به صورت رسمي و غير رسمي زنان را وادار به تن فروشي مي كنند. از آنجا که شکل ستم بر زن در نظام سرمایه داری بازتولید میشود و تداوم نابرابری در تمام زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یک واقعیت انکار ناپذیر مناسبات موجود است، در نتیجه پایان دادن به تن فروشی به عنوان یک پدیده تحمیل شده به زن در نظام سرمایه داری ممکن نیست، هر چه قانون و محدودیت غیره که درست میکنند اما در نهایت باندهای مافیای و مراکز تجاری بزرگی هستند که از راه تن فروشی و استفاده برده واری از زن میلیاردها دلار نصیب خود میکنند. پس تا وقتی میتوان جسم و روح کسی و انسان ضغیفتری را با پول خرید این پدیده زشت مانند هر ستم و نابرابری دیگری تداوم خواهد یافت،
کمونیست هفتگی: از نظر شما چه راه حل ممکن و عملی برای پایان دادن به تن فروشی، در هر شکلی از آن، وجود دارد؟حزب کمونیست کارگری- حکمتیست چه سیاست و برنامه ای برای حل این معضل بزرگ اجتماعی دارد؟
مریم آفراسیاب پور:اولين اقدام براى مقابله با تن فروشى ممنوعيت اکيد فحشاى سازمانيافته و مقابله قاطع با شبکه هاى سازماندهى فحشاء و نيز غيرجنايى کردن و قانونى کردن تن فروشى به عنوان يک شغل فردى است. همچنين برخوردار شدن زنان تن فروش از حمايت دولت و حمايت اجتماعى، مصون داشتن شخصيت و حيثيت آنها بعنوان شهروندان محترم جامعه براى دفاع از حقوق صنفى خود و فراهم کردن شرايطى که امکان اشتغال آنان در بخش هاى ديگر جامعه ايجاد شود از جمله اقدامات فورى ديگرى است که به زنان تن فروش کمک ميکند تا حرمت اجتماعى و اعتماد به نفس خود را بازيابند. در واقع اينها همه گامهايى است در جهت مبارزه انسانى با فحشاء. البته من وقتى از قانونى شدن تن فروشى بعنوان يک شغل فردى صحبت ميکنم طبعا منظورم تن فروشى بزرگسالان و تن فروشى در بالاى سن قانونى است. راه حل قطعی ، در مبارزه با فحشا ،مبارزه برای ایجاد جامعه مرفه و خوشبخت است که کسی در آن خود را ناچاربه اشتغال به کار تن فروشی نمی بیند ، باید جامعه ای ساخت که رابطه جنسی و نیاز به بر قراری رابطه جنسی در آن طبیعی و بدونه واسطه مذهب وفرهنگ مردسالاری و ریاکاری باشد.باید با هرنوع مذهب و خرافه ای که نیاز های جنسی مردم را در هاله ای از شرم و خرافه شرم و ریاکاری میپیچد مبارزه کرد. بدین ترتیب میتوان این پدیده و تعرض به حق انسانی زن را در همین جوامع را بیش از پیش پس زد اما خلاصی از دست اجبار تن فروشی نیز مانند هر نوع ستم و اعمال که نظام سرمایه داری و فرهنگ و قوانین مذهبی و سنتی و تبعیضات طبقاتی به مردم و زنان اعمال میکند تنها با پایان دادن به آن نظام پایان خواهد یافت. با تحقق برنامه حزب کمونیست کارگری-حکمتیست در این زمینه میتوان از آزادی زن و از بین رفتن زمینهای تن فروشی صحبت کرد.
پروین کابلی: تا زمانیکه جامعه طبقاتی وجود دارد و استثمار یک وجه مشخصه اساسی رابطه بین انسانهاست. تا زمانیکه انتخاب حرفه و کار نه بر اساس نیاز جامعه و شخص برای شکوفایی و رشد نیروهای بالنده است باید متوجه بود که تن فروشی بعنوان یک حرفه خواهد ماند. حزب کمونیست کارگری – حکمتیست در برنامه ی یک دنیای بهتر مشخصا برای از بین بردن این مسئله راه حل دارد. مبارزه ی فعال با فحشا از طریق از بین بردن مبنای اقتصادی و اجتماعی آن و مقابله با شبکه های مافیایی ، و از غیر جنایی کردن آن صحبت میکند. غیر جنایی کردن تن فروشی بعنوان اقدامی برای بازیابی حرمت اجتماعی و احترام به انسانها و کوتاه کردن دست شبکه های مافیایی و حمایت قانونی از کسانی که برای امرار معاش دست به تنفروشی میزنند و همچنین صدور جواز کاری برای مصون داشتن شخصیت و حیثیت آنها بعنوان شهروندان محروم و کمک به سازماندهی آنها در سازمانهای صنفی و در کنار آن برنامه ی فعال نهادهای دولتی برای کنارگیری از این حرفه و بالا بردن سطح آموزش برای اشتغال در کارهای دیگر.
اینها بطور مختصر سر لوحه برنامه ی ما برای مقابله با فروش سکس میباشد. اگر همین برنامه را با قانونهای مختلفی که اخیرا در چند کشور اروپایی مثلا فرانسه که در حال تصویب است مقایسه کنید متوجه این تفاوت خواهید شد. در فرانسه اخیرا و در سوئد از سال 1999 خرید سکس بر طبق قانون جرم است. اما این قانون به معنای پیشگیری و حتی به عدم گسترش آن منجر نشده است. در سوئد در سالهای اخیر فروش سکس و تجارت با زنان و مردان گسترش بیشتری یافته و طبق این قانون مشتریان از 6 ماه تا یک سال میتوانند به حبس محکوم شوند. ولی تاکنون کسی شامل این قانون نشده است وفقط در مواردی به جریمه نقدی از طرف دادگاه اکتفا شده است. ناتوانی قانون در جلوگیری از اشاعه بازار فروش سکس و گسترش دخالت مافیا اخیرا دولت را وادار به بررسی دوباره ی این قانون کرده است. این مقایسه ی کوتاه نشان میدهد که با جنایی کردن خرید و یا فروش سکس نمیتوان جلوی گسترش آنرا را سد کرد. شرایط اقتصادی و اجتماعی هر جامعه ایی نیروهای تعیین کننده ای در ادامه ی عرصه ی این کالا به بازار هستند و تا زمانیکه بازار بعنوان یک نیروی تعیین کننده در سرنوشت انسانها عمل میکند نمیتوان برای ازبین بردن سکس بعنوان یک کالا کاری کرد.
علی مطهری: ببینید دولت ها برای پایان دادن به تن فروشی نیز مثل بیکاری، اعتیاد و سایر مصائب و معضلات اجتماعی ناشی از نظام سرمایه داری راه حلی ندارند، این پدیده امروز محصول جامعه سرمایداری است و متناسب با نیاز سرمایه هر روز از نو به عنوان اجزاء تفکیک ناپذیر سیستیم موجود باز تولید میشود. در نظامی که مسئله بقای فیزیکی ده ها میلیون انسان در اثر فقر و نداری به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل شده است، دورنمایی برای پایان دادن به تن فروشی نمیتوان یافت، راه حل های کشورهای سرمایه داری تا کنون نتوانسته تن فروشی را کاهش دهد و بهبودی در شرایط کاری آنها ایجاد نماید. با وجود این در همین جوامع نیز باید تلاش کرد که تن فروشان به عنوان شهروندان محترم جامعه شخصیت و کرامت انسانی خود را باز یابند و به عنوان یک شغل فردی به رسمیت شناخته شود و دست باندهای قاچاق انسان، دلالان و شبکه ها از سر آنها کوتاه شود.
سیاست حزب کمونیست کارگری- حکمتیست در برخورد به این پدیده در برنامه یک دنیای بهتر بطور روشن بیان شده است، که در پائین ملاحظه میکنید.
“مبارزه فعال با فحشاء از طریق از میان بردن زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن و مقابله قاطع با شبکه ای سازماندهی فحشاء، دلالان، واسطگان و باج خورها. ممنوعیت اکید هر نوع سازماندهی فحشاء، دلالی، واسطگی و بهره کشی از افرادی که مبادرت به تن فروشی میکنند.غیر جنایی کردن زندگی و کار افرادی که دست به تن فروشی میزنند. کمک به بازیابی حرمت اجتماعی و احترام به نفس آنها و کوتاه کردن دست شبکه ها و باندهای جنایتکار از زندگی آنها از طریق: رفع ممنوعیت فروش سکس بعنوان یک شغل فردی و حمایت قانون و نهادهای انتظامی از این افراد در مقابل شبکه ها و باندهای گانگستری، باج خورها و اوباش. صدور جواز کسب برای افرادی که بعنوان یک شغل فردی مبادرت به تن فروشی میکنند، مصون داشتن شخصیت و حیثیت آنها بعنوان شهروندان محترم جامعه و کمک به سازمانیابی آنها در سازمان صنفی خویش.ارائه رایگان خدمات پزشکی ویژه پیشگیرانه و درمانی برای مصون داشتن این افراد از بیماری ها و صدمات ناشی از مبادرت به این حرفه. کار آگاهگرانه، ترغیب و مساعدت های عملی نهادهای مسئول دولتی به افراد تن فروش در کناره گیری از این حرفه، کسب مهارت و آموزش لازم برای اشتغال در بخش های دیگر جامعه”.
سهیلا ترکی: تنها سوسياليسم است كه به نقد چنين جوامعي ميپردازد و خواهان لغو چنين بي عدالتي نسبت به زنان است.و مي كوشد كه زنان را كه در جامعه سرمايه داري در حد يك كالا تنزل پيدا كرده اند را به جايگاه واقعي خود برساند. به نظر من تنها راه نجات زنان و ريشه كن كردن تن فروشي انان نابود كردن نظام سرمايه داري مي باشد كه با همبستگي و مبارزه پيگير و مدوام توده هاي زحمتكتش و كارگر ميتوان اين سیستم ظالمانه را ريشه كن كرد.
http://www.hekmatist.org/index.php
٣-١-٢٠١٤