همايون گدازگر-سوختگان مدرسه شين آباد بعد از يك سال . خانواده قربانيان در مقابل دولت ” تدبير واعتدال” سرمايه .

سوختگان مدرسه شين آباد بعد از يك سال . خانواده قربانيان در مقابل دولت ” تدبير واعتدال” سرمايه .

يك سال بعد از فاجعه آتش سوزى در مدرسه شين آباد  در پيرانشهر، اكنون براى همه كس روشن شده است كه موج تألم و تأسف روزهاى اول  مسىؤلين و كاربدستان جيره خوار رژيم هار اسلامى فقط حقه اى براى آرام كردن جامعه و موج همدردى مردم با دانش آموزان در آتش سوخته شين آباد بوده است . سر و صداهاى آن روزهاى مجلس آخوندى و تهديد به استيضاح و استعفاى وزير آموزش و پرورش و اشك تمساح ريختن هاى نمايندگان ريز و درشت و كرد وغير كرد ، فقط دروغ وحيله اى بود براى رد كردن موج تنفر مردم در برابر بى كفايتى وبى مسؤليتى رژيم و دست اندركارانش در قبال حفظ امنيت كودكان و دانش آموزان .
پس از  خوابيدن گرد و غبار اوليه ، چهره كريه و ضد انسانى جمهورى اسلامى براى هزارمين بار نمايان گشت . بعداز يك سال ، اين جانيان درمقابل جناياتى كه خود آفريده اند مسؤليتى بعهده نمى گيرند و دانش آموزان تن سوخته  را بين وزارت بهداشت و آموزش و پرورش به يكديگر پاس مى دهند . نه تنها ديگر از تنبيه و تعقيب و استعفا مسىؤلين خبرى نيست ، حاضر هم نيستند به مداواى اين كودكان نيمه سوخته بپردازند . ادعاى آشناو بيشرمانه اشان ” نبود بودجه” است . اما وجدانهاى بيدار جامعه و خانواده هاى اين قربانيان بى دفاع نخواهند گذاشت كه گل هاى تازه شكفته اشان در اثر بى لياقتى و فساد يك رژيم ضد كودك به فراموشى سپرده شود . در اين مدت انسانهاى آزاديخواه و مبارز زيادى با پيگيرى وضع دانش آموزان مصيبت ديده شين آباد و رسانه اى كردن بى توجهى هاى رژيم بار ديگر جامعه رامتوجه اين فاجعه كرده و باعث رسوايي مسئولين رژيم شدند . در سالگرد به آتش كشيده شدن اين كودكان عده اى از فعالين سياسى و مدنى در پارك لاله تهران در مراسمى ضمن همدردى با آنها و گرامى داشتن ياد دو جانباحته اين فاجعه دلخراش ، آمادگى خود را براى هر نوع كمكى اعلام كردند . وبالاخره والدين و خانواده هاى قربانيان براى پيگيرى مداواى جگرگوشه هايشان ودر اعتراض به بى مبالاتى و ورفتار ضد انسانى مسىؤلين رژيم ، هفته گذشته در روز سوم ماه دى در جلو دفتر رئيس جمهور دولت ” اعتدال وتدبير ” تجمع كردند وبه دادخواهى از حق مداواى  فرزندان شان پرداختند . بيمارستان “فاطمه زهرا” بعلت” عدم واريز شدن بودجه” از پذيرش دانش آموزان خود دارى مى كند . وزارت بهداشت ، آموزش و پرورش را مسؤل مداواى آنها معرفى مى كند و آموزش و پرورش هم ادعا مى كند ، كه نه تنها بودجه اى براى مداوا در اختيار ندارد ، بلكه خود بدهكارهم هست . واين وضعييت حكومتى ضد انسانى است كه نهاد هاى نظامى و غير نظامى اش ، مجلسى و غير مجلسى اش در فساد مالى صدها ميليارد تو مانى  و دزدى و رشوه خوارى غوطه ور است . دريك چنين رژيم ضد انسانى كه حقوق و امنيت وكرامت انسان مدام زير پاگذاشته مى شود ، برا ى دهها هزار مبلغ مرتجع مذهبى كه درمدارس مشغول جاسوسى و اشاعه أفكار ارتجاعى هستند ، هيچوقت بودجه كم نمى آيد .
اما در خود شين آباد، محل وقوع فاجعه هم وضع بهتر از سرنوشت نامعلوم قربانيان سرگردان نيست . آنجا هم عليرغم وعده هاى مقامات دولتى ، هنوز مدرسه تازه اى ساخته نشده است . بازهم بعلت كمبود بودجه ، ٤٠٠دانش آموز ابتدايي و متوسطه در دو شيفت صبح و بعداز ظهر به مدرسه مى روند . و همه اينها در حاليست كه در پيرانشهر از خانواده ها مبلغ ٣٠ هزار تؤمان بعنوان كمك به ساختن مدرسه تازه در يافت كرده اند و در جاهايي مثل اورامانات از اولياى دانش آموزان هركدام ١٠٠هزار تومان بابت سوخت مدارس اخاذى مى كنند. اما با اينحال نا امنى در مدارس و محيط هاى آموزشى هنوز دانش آموزان را در اكثر نقاط در چنگال خود دارد . روزى نيست كه در اثر بى كفايتى رژيم و در نتيجه سياستهاى چپا ولگرانه مالى آن خبرجانگدازى از محيط هاى آموزشى به بيرون درج نكند . كشته شدن دانش آموزى  در تصادف ماشين در جاده بوكان – مياندواب كه بعلت  نبود دبيرستان مجبور بود براى ادامه تحصيل  از روستاهاى سرچنار در  چؤمى مجيد خان به مهاباد برود ، ماه گذشته مردم آن مناطق را در مأتم فرو برد . و بازهم اين در حالى است كه مردم آن منطقه براى احداث دبيرستان در آنجا خود مبلغ هنگفتى به دولت پرداخت كرده اند . و بازهم أوائل آذر ماه سال گذشته گاز گرفتگى دانش آموزان مدرسه ” شاهد امام على ” دراستان تهران و همچنين مدرسه شهريار در دهم ديماه ،  نزديك بود فاجعه ديگرى بيافريند .  همه اين حوادث دلخراش در حالى روى مى دهد كه ناامنى و غير استاندارد بودن محيط هاى آموزشى بحدى آشكار و عيان است ، كه خود مقامات و دست اندر كاران رژيم هم نمى توانند منكر آن بشوند . بگفته مدير كل آموزش و پرورش يك سوم مدارس كشور فرسوده هستند و ساختمانهاى آنها گلى و نا مطمئن هستند . بنا به گفته مسىؤلين آموزش و پرورش نزديك به صد هزار كلاس درسى فاقد امكانات مطمئن گرمايشى هستند . از ميان اين مدارس هنوز ٦٠٠٠ كلاس با بخارى نفتى گرم مى شود . روشن است براى رژيم مستبد و مرتجعى چون جمهورى اسلامى تخصيص بودجه براى نهاد هاى سركوب ، براى خيل مفت خور ان  و مروجين دينى و اشاعه دهندگان كهنه پر ستى ، از اولويت ومبرميت بالاترى برخورداراست ، تارسيدگى به آموزش و پرورش و عرصه هاى  پويايي ورشد مادى و معنوى جا معه ومردم . مداواى دختران نيمه سوز مدرسه شين آباد هم از اين قانون ظالمانه مستثنى نيست . امادر اينجا هم  براى دفاع ازحق بى چون و چراى مداواى تابه آخر دختران شين آبادى،  در مقابل چنين رژيمى كه ضديت خود باحقوق انسانى را هزاران بار نشان داده است ، حق فقط مى تواند گرفتنى باشد . خوشبختانه اين كودكان و خانواده هايشان در اين رهگذر تنها نيستند. سال گذشته نه تنها هنگام وقوع آتش سوزى ، بلكه در تمام طول سال موج همدردى و كمك به اين قربانيان بى كفايتى و بى لياقتى رژيم اسلامى ، بخش قابل توجهى از جامعه را دربر گرفته بود . هنوز هم بخش هاى  زيادى پيگير كارمداواى آنان هستند . تجمع خانواده ها درمقابل دفتر رياست جمهورى قطعا آخرين اقدام نخواهد بود. آينده اين كودكان و اميد به با زگشت به زندگى پيش رويشان ، هرانسان و نهاد انساندوست ، مبارز و عدالت طلبى را به حمايت و پشتيبانى مى طلبد. اين  بديهى ترين انتظارى است كه اين دانش آموزان از صف مبارزان ومدافعان آزادى و برابرى دارند .
همايون گدازگر
٣٠ دسامبر ٢٠١٣