سوز سرمای پائیزی و بارش برف زیبایی زمستانی

نسان نودینیان

سوز سرمای پائیزی و بارش برف زیبایی زمستانی

این مقاله از وبلاگ مریوان نیوزبر گرفته شده. تصویر زنده از زندگی کارگران فصلی است. یکی از نکته های قابل توجه و عملی این مقاله به این شکل بیان شده« یکی از عمده مشکلات کارگران فصلی، تحت پوشش نبودن از نظر بیمه است؛ کارگران خواستار این امر هستند که به این موضوع توجه شود».(تاکیدها از من است) راه عملی تامین بیمه بیکاریدر میان کارگران و کسانی است که بفکر تامین بیمه بیکاری هستند. این نوشته آغاز تحرک و تلاش برای طرح و رسیدن این خواست را زده است. کارگران در کردستان ده ها تجربه عملی و قابل اتکا از مبارزه برای تحقق مطالباتشان را دارا هستند. کارگران روزهای اول ماه مه با شکوه را تجربه کرده اند. کارگران فستیوال کودکان و جشنهای آدم برفیها را در شهارهای کردستان به نمایش گذاشته اند. کارگران فولاد زاگرس قروه تجربه گرانبها از اتحاد و همبستگی و اتکا به تصمیم جمعی در قالب مجمع عمومی را برای تحقق مطالباتشان اشتغال و یا بیمه بیکاری را در تابستان امسال تجربه کرده اند. هم اکنون مبارزه ای وسیع و پر دامنه برای افزایش دستمزدها در سطح سراسری در جریان است. در آذر ماه امسال جنبش کارگری ده ها تجمع و تحصن و اعتراض را حول مطالبات فوری افزایش دستمزدها و پرداخت حقوقهای معوقه را شروع کرده است. بزرگترین مراکز کارگری و هزاران در تهران و اصفهان و تبریز و اهواز برای این مطالبات اعتراض کرده و میکنند. کارگران بیکار در مریوان هم بخشی از این اردوی میلیونی طبقه کارگر هستند. بیمه بیکاری خواست فوری کارگران در سطح میلیونی است. شهر مریوان به دلیل موقعیت جغرافیایی ـ مرز مشترک با عراق ـ شهری ثروتمند و با درآمدهای میلیونی است. این شهر نزدیک به ده میلیاردارد. درآمدهای کلان این شهر میلیاردها تومان است. مردم شهر مریوان باید از کانال ارگانهای منتخب خود بر این درآمدها نظارت داشته باشند. بخش عمده درآمدها باید در اختیارصندوق ویژه شهروندان در شهر و روستاهای مریوان باشد. این درآمدها را باید به تامین بیمه بیکاری و تامین هزینه های رفاه و امنیت اجتماعی در شهر اختصاص داد.

سوز سرمای پائیزی و بارش برف زیبایی زمستانی برای عده ای خوشایند و برای عده ای وداع با نان خشک داخل سفره اشان است؛ آری آنان کارگران هستند که هرروز منتظر گزینش از طریق صاحب کاران و یا استاد کارها بوده تا اینگونه بتوانند امرار معاشی کرده باشند.

خانوادهای کارگری همواره برای تامین معیشت خود با مشکلات زیادی روبه رو بوده‌اند و درآمدشان، نیمی از مخارج سرسام آور زندگی امروزی آنان را تامین می‌کند؛ حقوق و مزایای کارگری جوابگوی نیازهای خانواده نیست. با وجود این‌که کارگران زحمات بسیاری متحمل می‌شوند و ممکن است حوادث پیش بینی نشده در حین کار برای آنان به وجود آید، متاسفانه از امنیت شغلی در جامعه برخوردار نیستند. اطراف میدان‌های شهر بیشتر روزها، محل اجتماع کارگران روزمزد است که در سرمای جان سوز و گرمای غیر قابل تحمل؛ برای کسب رزق و روزی از طلوع خورشید ساعت‌ها انتظار می‌کشند که شاید کاری به آنان پیشنهاد شود، تا با دستمزد آن نیاز خانواده خود را تامین کنند. سرمای زمستانی مغز استخوان را نوازش می کند؛ ظهر است و خبری از گرمای آفتاب نیست. وارد مرکز اجتماع کارگران ساختمانی و فصلی در ضلع شمالی میدان چهارراه انقلاب می شوم. علاوه بر ترافیک ناهمگون سنندج و نا هماهنگی چیدمان کسبه های شهر که در خیابان انقلاب به نحوه شایسته ای بی مدیریتی شهری را به نمایش گذاشته است. این طرف و آن طرف چهارراه انقلاب را پرنده فروشان با ارائه انواع مختلف پرنده ها؛ تزئین کرده اند و در این میان خیل سردرگم و از سرما گریزان کارگران فصلی سنندج قابل توجه است.آنانی که ساک به دست به دنبال ماشین های که توقف می کنند، فرار می کنند و براین باورند که روزی امروزشان هم رسید. درد دل های کارگران فصلی اغلب به یک سبک است. همه از بیکاری می نالند. جوان نقاش ساختمانی می گوید۱۰ روز است که هیچ کاری نکرده ام. از صبح اینجا می نشینیم تا عصر آخر هم…» همین که سوال می کنم چرا به داخل مرکز اسکان کارگران نمی روید یکی می گوید: «آنجا هنوز راه اندازی نشده وگرنه شاید خوب باشد» مسئولین خانه کارگر استان کردستان، انگار در خواب خوشی به سر می برند و از اتفاقات جاری و ساری دراین دیار بی اطلاع هستند البته هم حق دارند چون در استانی که برای انتخاب مسئول خانه کارگر، شخص اول تصمیم گیری(استاندار)به خود اجازه دخالت بدهد و یک غیر بومی ناآشنا به اوضاع و شرایط کردستان را براین منبر بنشاند اوضاع از این بهتر نخواهد شد. یکی از عمده مشکلات کارگران فصلی، تحت پوشش نبودن از نظر بیمه است؛ کارگران خواستار این امر هستند که به این موضوع توجه شود.محمد یک کارگر فصلی در این باره گفت: با وجود تلاش بسیار، هم اینک که در سن ۴۵ سالگی هستم هیچ گونه منبع درآمدی ندارم تا در دوران سالمندی به آن اکتفا کنم. وی ادامه داد: حالت خوش بینانه این است که تا ۱۰ سال آینده بتوانم کار کنم، اما مابقی عمر خود را چگونه بگذرانم زیرا هیچ بیمه‌ای ندارم تا بتوانم امورات زندگی‌ام را بچرخانم. اما یک کارگر فصلی ممکن است در طول ماه چند روز مشغول به کار باشد با این دلیل امرار معاش کارگران را با مشکل مواجه می‌کند. نداشتن امنیت شغلی اولین مساله‌ای است که مشکلاتی برای جامعه کارگری در پی دارد. اما سوز سرما به کنار، بی کاری و بی پولی به کنار؛ نگرانی جامعه کارگری، موضوع اصلاح قانون کار و تامین اجتماعی است؛ در صورتی که قرار باشد قانون کار اصلاح شود باید به نفع کارگران اصلاح صورت گیرد. اصلاحات باید به نفع اقشار کم درآمد باشد و در آن عدالت اجتماعی و توسعه پایدار لحاظ شود. مقوله کارگری همواره با حوادث پیش‌بینی نشده همراه است، وقتی که کارگران تحت پوشش بیمه باشند می‌توانند از مزایای آن برخوردار شوند و بخشی از مشکلات اقتصادی آنان رفع می‌شود. و در آخر وانتی می ایستد و دها کارگر به سمت آن می دوند. راننده یک کارگر ساده می خواهد اما در رقابتی شدید«۲ نفر درب جلو را باز می کنند و جلو مستقر می شوند »۸۹ نفر هم عقب! مرد پیاده می شود و به غیر از کارگر قوی هیکل؛ دیگران را پیاده می کند. کارگر سواره با خنده ای معنی دار برای دوستانش دست تکان می دهد. انگار خود را خوش شانس تر از آنها می داند. و این روایتی تکراری در زندگی کارگران فصلی است که همه روزه قابل بیان است و ترس از تکرارش به هیچگونه مایه دلزدگی و ترک ایستگاه سرما برای کسب روزی نیست. نویسنده: شورش عزيزی