منشور ارتجاعی حقوق شهروندی روحانی
متن مصاحبه تلویزیون پرتو با علی مطهری
پرتو: در مورد حقوق شهروندی منشوری توسط روحانی نوشته شده است، آیا حقوق شهروندی هیچ سنخیتی با جمهوری اسلامی دارد؟ اصلا میشود در این رژیم از حق شهروندی صحبت کرد؟
علی مطهری: بنظر من حرف زدن از حقوق شهروندی در این حکومت نقض غرض است. چنین اتفاقی در ایران تحت حاکمیت این رژیم نخواهد افتاد و نمیتواند بیافتد. جمهوری اسلامی سی و پنج سال است در سطح ماکرو و در ابعاد وسیعی حقوق بشر و حق شهروندی را در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیر پا گذاشته و کارگران، زنان و جوانان نه تنها از حقوق شهروندی بی بهره اند، بلکه زندگی خصوصی، نوع و انتخاب پوشش، تفریح و مرودات شان نیز تحت کنترول و دخالت هر روزه اوباشان اسلامی است، کودکان و سالمندان جزو بیحقوق ترین ها هستند. کشتار و اعدام جزو تفکیک ناپذیر ایدئولوژی و قوانین اسلامی این حکومت است و ماشین کشتارش طی چند دهه گذشته هیچ وقت متوقف نشده است. آزادی تشکل و تجمع در هیچ سطحی وجود نداشته و ندارد. جمهوری اسلامی در ضدیت کامل با حقوق شهروندی و حقوق بشر است و منشور روحانی بیش از یک ترفند برای دورکردن اذهان جامعه از مسائل و مشکلات واقعی چیز دیگری نیست.
پرتو: فکر میکنید منشور روحانی بعنوان” کلید” نمیتواند این قفل را باز کند واستارتی برای مسئله حقوق شهروندی باشد؟
علی مطهری: بنظر من منشور روحانی چیزی بیش از قانون اساسی ارتجاعی جمهوری اسلامی نیست و در مواردی از آن نیز عقب تر است. ملقمه بسیار آشفته ای است که هر بند آن بند دیگرش را با سد قانون، مبانی اسلام، امنیت ملی و… روبرو میکند و در مواردی هم که به حقوق مردم اشاره ای شده است با ارجاع آن به دادگاه شرع و قوانین اسلامی نقض میشود. مثلا وقتی که از به رسمیت شناسی حق حیات نام میبرد، بلافاصله میگوید مگر حکم دادگاه آنرا سلب نماید، این یعنی باز تولید حکم اعدام از مجرای قانون اسلامی و باز گذاشتن دست دادگاه های اسلامی برای اعدام و کشتار مردم، در صد روز حکومت روحانی همین دادگاههای مورد تائیدش حق حیات را از 329 انسان گرفتند و حکم اعدام آنها را صادر و اجرا کردند.
پرتو: جالب اینجا است که رئیس دولتی از حق حیات، سلامت و زندگی در منشورش صحبت میکند که رکورددار اعدام در فاصله صد روز حکومتش بوده است. ضرورت این منشور و ارزش مصرف آن چیست؟
علی مطهری: هر کدام از جانیان اسلامی که دوره های مختلف قدرت را در دست گرفته اند، برای سرگرم کردن و فریب مردم وعده های لفظی و کاغذی بی محتوا به مردم داده اند و ترفندهایی را بکار گرفته اند تا از سراشیبی رژیم اسلامی جلوگیری نمایند. روحانی نیزتلاش میکند با جنجال بپا کردن حول این منشور، چند صباحی خوراک تبلیغاتی برای جریانات ملی اسلامی و روشنفکران طرفدار اصلاح جمهوری اسلامی فراهم نماید و همچنین میخواهد فضای جامعه را با این کار تغییر دهد و برای مدتی این منشور را به مشغله جامعه تبدیل نماید. و از این طریق فضا را برای اعتراض مردم سنگین و مطالبات اساسی مردم را موقتا حاشیه ای کند. از طرف دیگر روحانی وعده داده بود که صد روز بعد از حکومتش، منشور شهروندی را تدوین کند و این منشور ارتجاعی پیامی است از سوی روحانی به جامعه در جهت عمل کردن به وعده اش و گام بر داشتن در جهت بهبود حق شهروندی مردم، منشوری که حقوق مردم را به قضاوت اسلام و قوانینش موکول نماید و امنیت ملی و ترهاتی از این قبیل را در جهت محدود کردن هر چه بیشتر حقوق شهروندی بکار گیرد، شیادی و کلاه برداری محض است و مردم تره هم برایش خورد نخواهند کرد.
پرتو: اساتید دانشگاهی نظیر زیبا کلام و امثال او وضع موجود را توجیه میکنند و میگویند آزادی مطبوعات نباید مخل مبانی اسلام باشد. چرا این افراد که به اصطلاح از نظر سیاسی با جمهوری اسلامی فاصله ای برای خود قائل هستند، به تبلیغ وضع موجود میپردازند.
علی مطهری: خیلی از این روشنفکران و اساتید دانشگاهی که خواهان تعدیل رژیم هستند، این فرصت ها را بهانه ای خوبی برای ساپورت جناحی از رژیم و امروز روحانی محسوب میکنند. اینها بخشی های از طرفدارن جمهوری اسلامی هستند که در جلد و قالب ملی اسلامی های متشکل و منفرد، حقوقدانان و نویسنده گانی که در ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با جناحی از رژیم قرار دارند و سال ها است مشغول تقویت جناحی در مقابل جناح دیگر هستند و امروز نیز تلاش میکنند جامعه را به سمت بخش “معتدل” جمهوری اسلامی سوق دهند و متوهم نمایند، و مردم را به این باورمند کنند که رژیم بطور تدریجی قابل تغییر است. اینها با آمدن روحانی هلهله بپا کردند و قند تو دلشان آب شد و امروز نیز با تدوین این منشور ارتجاعی میخواهند به جامعه القاء نمایند که نوشته مذکور در جهت به رسمیت شناختن حقوق شهروندی است و با انجام آصلاحاتی در آن تکمیل میشود. همین طیف برای توجیه و مبرا کردن روحانی و دولتش از اعدام 329 نفر، این جنایت را تنها به بخش تندرو رژیم منتسب میکنند، و میگویند برای تضعیف دولت روحانی است و او را بی تقصیر به جامعه معرفی میکنند. دانشگاهیان نظیر زیبا کلام نیز بخشی از این طیف هستند که بیش از دو دهه است خاک به چشم مردم میپاشند و بند نافشان به جمهوری اسلامی وصل است.
پرتو: این ها میگویند که اعدام توسط دستگاه قضایی صورت میگیرد و روحانی و دولتش در آن نقشی ندارند و بخش مهمی از تصمیمات و اقدامات خارج از اراده روحانی است. این توجیهات جایگاهی دارد؟ مردم در مقابل این توجیهات باید چه کاری انجام دهند؟
علی مطهری: در سوال قبلی نیز اشاره کردم که این گفته ها توجیهات بخشی از طرفدارن رژیم از روشنفکرش تا حقوق دان و نویسنده و جریانات ملی اسلامی است. کسانیکه در ادامه حیات این حکومت ذینفع هستند، اینها خواهان فضای نسبتا باز در جامعه هستند، تا همه جناح های جمهوری اسلامی همراه نویسندگان و روزنامه نگاران منتقد و در همان حال متعهد به نظام، دفتر و دستک هایشان را دایر نمایند و آزادی فعالیت سیاسی داشته باشند. البته همین هم طی دو دهه تلاش این خدمتگذارن جمهوری اسلامی مقدور نشده و نتیجه ای نداده است. رژیمی که چند میلیون کودک خیابانی، چند میلیون بیکار، میلیون ها معتاد را تولید کرده است. رژیمی که جنایت بیسابقه ای را در حق مردم انجام داده و بیش از 120 هزار شهروند ایران را اعدام کرده است، رژیمی که در قوانین اسلامیش زن کمتر از نصف مرد محسوب میشود و جوانان، کودکان و زنان جزو بیحقوق ترین ها هستند و فلاکت اقتصادی غیر قابل توصیفی را به کارگران و بخشهای کم در آمد جامعه تحمیل کرده است، نمیتواند حقوق بشر و حق شهروندی را به رسمیت بشناسد. بخش آگاه طبقه کارگر، بخش آگاه زنان و جوانان میدانند که این هم ترفند دیگری است برای عبور جمهوری اسلامی از این مرحله، مردم باید این شیادی را بر ملا کنند و بساط معرکه گیری دولت روحانی را نیز جمع نمایند.
پرتو: یعنی مردم نباید منتظر بمانند که معجزهای از سوی روحانی صورت گیرد؟
علی مطهری: یقطعا هیچ معجزه ای از سوی روحانی صورت نمیگیرد، همچنانکه از سوی رفسنجانی و خاتمی صورت نگرفت. این هم ادامه همان جریانات است، اما در شرایط دیگری، شرایطی که جمهوری اسلامی را در تناقضات درونی خودش به بن بست رسانده و در یک بحران عمیق و بی سابقه سیاسی واقتصادی دست و پا میزند و روحانی نیز محصول این شرایط است که میخواهد از طریق مذاکره با امریکا و غرب که فعلا به توافقات موقتی و 6 ماهه ای هم رسیده اند و همچنین تلاش میکند با بکار گیری این نوع ترفند ها مردم ایران را در انتظار نگاه دارد و تا جای که بتواند مانع اعتراضات کارگران، زنان و جوانان شود. از طرف دیگر دارند با افزایش چشمگیر بودجه سالانه ارتش، سپاه، نیروهای انتظامی و امنیتی و مراکز مذهبی زمینه های مقابله و سرکوب اعتراضات احتمالی کارگران و مردم را آماده مینمایند. کارگران، زنان و جوانان نباید دست رو دست بگذارند و منتظر بمانند. باید از هر فرصتی برای اعتراض متشکل و تحمیل مطالبات خود به رژیم جنایتکار اسلامی استفاده نمایند. البته رهایی از شرایط فلاکت بار و سیاهی و تباهی کنونی تنها با سرنگونی جمهوری اسلامی ممکن میشود.
http://www.hekmatist.org/index.php
١٩-١٢-٢٠١٣