گفتگوی نشریه اکتبر با اسماعیل ویسی در رابطه با مبارزات کارگری در کردستان در سال 2013
اكتبر : مهمترين اعتراضات کارگری در كدام بخش ها صورت گرفت وچه نتيجه اى از آنها حاصل شد ؟
اسماعيل ويسى: با سپاس از وقتی که در اختیار من گذاشتید! اجازه بدهید قبل از اینکه وارد مسائل کارگری در جامعه کردستان بشوم. به چند نکته اساسی و پایه ای که بطور اجتناب ناپذیری به مسائل و مبارزات کارگری در کردستان مربوط است، اشاره کنم.
جامعه کردستان بخشی لاینفک از اقتصاد سیاسی- اجتماعی در جامعه ایران می باشد. در نتیجه هر گونه فعل و انفعالی در سطح سراسری از لحاظ ” اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مبارزاتی ” بطور مستقیم تاثیرات خاصی بر جامعه کردستان دارد. حال با در نظر داشتن گاها بروز مسائلی که در جامعه کردستان روی میدهد، که نمی توان استنباط ویژگی ای را کرد.
حکومت اسلامی در ایران از لحاظ اقتصادی دچار بحرانی مزمن و عمیق است ، در بن بست کامل از هر لحاظ قرار دارد و هیچ گونه راه برون رفتی ندارد. تحریم های تحمیل شده همه جانبه اقتصادی به بهانه مسائل هسته ای، از طرف آمریکا و کشور های غربی، تاثیرات بسیار مخرب و منفی ای را بجا گذاشته است و بحران مزمن و عمیق اقتصادی که از بدو تولد این حکومت با آن همراه بوده است، سیستم اقتصادی آن را در آستانه فروپاشی قرار داده است. و بنا بر اذعان خود نهادها و دست اندر کاران مسائل اقتصای و از جمله گزارش بانک مرکزی و مرکز آمار ، اکثر مراکز صنعتی، تولیدی و کارگاههای بزرگ در ایران ورشکست شده و بعضا بسته شده اند و بقیه نیز زیر ظرفیت 50 در صد کار میکنند. تورم بالای 40 درصد و 4 میلیون نفر بیکار، بدون احتساب جمعیت بالای زنان خانه دار و عدم توجه به ” کار خانگی زنان ” که جایگاهی در این آمار ندارد. “بحث تامین بیمه بیکاری و تامینات اجتماعی دیگر ” عدم وجود بازار کار و رشد سریع و رو به افزون بیکاری، (به اذعان وزیر کار حکومت اسلامی در مدت نه چندان دوری 5 میلیون نفراز جوانان فارغ التحصیل و روانه بازار کار می شوند که هیچگونه چشم اندازی برای وارد شده و استخدام شان در بازار و مرکز کاری وجود ندارد)، فقر و محرومیت و یاس و استیصال بیشتری را به طبقه کارگر و ارتش بیکاران تحمیل کرده است. مجموعه ی این عوامل سبب شده جمع کثیری از مردم محروم در آن جامعه برای تامین هزینه های زندگی خود دچار یاس و درماندگی شوند. در جامعه ای که وفور منابع طبیعی و ثروت سرشار آن میتواند موجب ترقی و شکوفائی جامعه و خوشبختی و رفاه شهروندان آن جامعه باشد به دلیل حکومت مشتی سرمایه دار مستبد ، مرتجع و ضد انسان متاسفانه شاهد روی آوری هر چه بیشتر جوانان حتی در سنین پائین به اعتیاد و برای تامین معیشت زندگی رشد پدیده تن فروشی در میان زنان و انواع ناهنجاریهای اجتماعی هستیم. رشد و گسترش فقر، بیکاری و محروم بودن اکثریت مردم از منافع همه جانبه در آن جامعه و تشدید تضاد طبقاتی از خصوصیات امروز جامعه ایران و از برکت موجودیت حکومت اسلامی در ایران می باشد. وجود این شرایط و وضعیت تحمیل شده به اکثریت مردم کارگر و زحمتکش در ایران، که بانی آن رژیم سرمایه داری اسلامی است، جامعه را در شرایط انفجار اجتماعی قرار داده است. جمهوری اسلامی در سی و پنج سال گذشته برای پیشگیری از هر گونه اعتراض و تحرک اجتماعی برای حفظ بقاء و تداوم جاکمیت استثمارگرانه اش، با شدت بخشیدن به سرکوب، بگیر و ببند فعالین کارگری و اجتماعی ، ماشین کشتارجمعی راه انداخته است. و با توجه به تشدید بحرانهای سیاسی، اقتصادی و بن بست اقتصادی رژیم و تاثیرات مضاعف تحریمهای سازمان ملل و امریکا و اروپا به بهانه هسته ای در چند ماهه ی اخیر، اعدام مخالفان سیاسی و دستگیری و فشار بر رهبران و فعالین کارگری و اجتماعی در ایران و کردستان ابعاد وسیعتری یافته است. دستگیری فعالین و رهبران کارگری در آستانه برگزاری مراسم های 8 مارس روز جهانی زن و اول ماه مه در کردستان از بروزات این وضعیت می باشند. به همین خاطر و بطور غیر قابل انکاری این وضعیت از هر لحاظ در جامعه کردستان انعکاس یافته است نیروی کار در جامعه کردستان که بیشتر در سد سازی ها، معادن، مواد غذائی، بخش خدمات، مسکن و کارگاههای کوچک، و … مشغول بکارند، به دلیل اوضاع نابسامان اقتصادی و اثرات تحریمهای بین المللی و کمبود منابع مالی بسیاری از این پروژه ها و مراکز تولیدی تعطیل و ورشکست شده یا نیروی کار شاغل در این اماکن تعدیل یا وسیعا تقلیل یافته و یا بسته شده اند. و بیکار سازی وسیعی به جامعه تحمیل شده است. مخاطرات این وضعیت باعث شده است که، اکثر رهبران و فعالین کارگری و اجتماعی و تاثیر گذار در روند مبارزات و اعتراضات کارگری توسط نهادهای امنیتی بازداشت و با تحمیل زندانهای طولانی مدت، روانه سیاه چالهای قرون وسطائی رژیم سرمایه داران شوند.
اما با وجود تمامی این فشارها اعتراضات و مبارزات کارگران در جامعه کردستان در تمامی مراکز کاری- تولیدی و خدماتی، در سال جاری بطور مستمر ادامه داشته است. برای نمونه در ” سد ژاوه در مسیر سنندج- کامیاران، سد خاکی زیویه در مسیر کامیاران- مریوان، سد آزاد بن یه در مسیر سنندج- مریوان، کشتارگاهای مرغ و شرکت های ساختمانی سنندج، مهاباد، بافندگی پردیس و نیروگاه تولید برق در سنندج، کارگاههای درب و پنجره سازی، شرکت بانتا آبیدر و شرکت سقز سازی کردستان ” ون ” در سنندج، اخراج 250 نفر کارگر کارخانه سیمان کردستان در شهر بیجار، در پروژه ساختمان سازی بخشهای مختلف مسکن مهر در شهرهای سنندج، سقز از جمله پروژههای 3700 واحدی مهر کیان (جاقل) که در ماه گذشته 200 نفر از گارگران را یکجا بیکار نموده و تعطیل شد، کارخانه سیمان بوکان که بیش از ٥٠٠ کارگر و کارمند در این کارخانه مشغول به کار بودند، بیکار شدند.” شرکت راه و ساختمان معتبر” که پیمانکار تونل میدان نبوت سنندج است در ماه جاری با افتتاح این تونل 30 نفرکارگران مشغول بکار را اخراج و بیکارکرد. و بارزترین آن اخراج و بیکار سازی ” 250 نفر کارگران کارخانه ذوب فلز زاگرس کردستان در منطقه دهگلان- قروه” می باشد و …
آمارهائی که اشاره شد تنها بخشی از موج وسیع سیاست بیکار سازی سرمایه داران و حکومتشان است که کارگران را در مراکز تولیدی و اقتصادی در کردستان در برگرفته است. کارگرانی که فاقد هر گونه بیمه بیکاری و دیگر مزایای اجتماعی چون بقیه کارگران در سراسر ایران هستند. به همین دلیل هست که می بینیم در ابعاد دهها هزار نفری برای دستیابی به کار و تامین معیشت خود و خانواده شان به شهرهای کردستان عراق روی کرده اند و با دستمزد بسیار کم و در بی حقوقی کامل مشغول بکار هسنتد.
اکثر کارگران اخراجی و بیکار شده، ماههای زیادی دستمزد دریافت نکرده بودند و جدا از تلاش برای حفظ محل کارشان، اساسی ترین مطالبه ی آنها تلاش برای بدست آوردن ” دستمزدهای معوقه ” و سایر مزایا و پاداشهائی بوده است که در قرار دادهای کاریشان منظور شده بود. که بدلیل فشارهای وارده و دستگیر شدن فعالین در این اعتراضات توسط نیروهای انتظامی- امنیتی و زد و بند و دفاع نهادها و ارگانهای مربوطه از کارفرماها، و پراکنده بودن، عدم اتحاد و عدم وجود تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست غالبا با موفقیت همراه نبوده است، بجز ” کارگران ذوب فلز زاگرس کردستان ” که متحدانه و در همبستگی مبارزاتی شان بطور مستمر در طول چندین ماه که توانستند به بخشی از مطالبتشن دست یابند” بطور جداگانه باید بدان پرداخت “، عموما متاسفانه کاری از پیش نبرده و موفق نشده اند.
اكتبر: خواستهاى كارگران در اين مبارزات چه چيزهايي بوده است ؟ اين مبارزات به چه شيوه هايي پيش برده شده اند ؟
اسماعيل ويسى: در جواب سوال اول بطور مفصل به شرایط و موقعیت اقتصادی ایران و کردستان اشاره کردم. با تاکید مجدد بر آن شرایط و برجسته کردن این نکته که اساسی ترین تاثیرات منفی آن موقعیت اقتصادی، جدا از اخراج که می توان گفت بیکار سازی های وسیع و زیر ظرفیت کارکردن مراکز تولیدی و بسته شدن آنها، که تامین معیشت و امنیت شغلی کارگران را در شرایط بسیار خطر ناکی قرار داده است ، رشد و گسترش فقر و محرومیت و تشدید یاس و استیصال در ابعاد اجتماعی بود که مستقیما بر مبارزات و طرح خواسته های کارگران و دستیابی به خواستها و مطالبات برحق شان را بسیار مشکل کرده بود. و کارگران را برای حفظ محل کار و پیشگیری از اخراج ، و پیگیری جدی برای رسیدن به مطالباتشان، کاملا در حالت تدافعی قرار داده بود. زیرا انسانی، یا طبقه ای که مشغله اصلی اش حفظ شغل و ممر درآمدش باشد و امنیت شغلی نداشته باشد و با فشار و بگیر و ببند و زندانی کردن رهبران و فعالین مؤثر در پیشبرد مبارزاتش، او را از داشتن هر گونه تشکل توده ای کارگری خود در ” محل کار و زیست ” و در ابعاد سراسری محروم کرده باشند، قطعا طبیعی است که مبارزاتش کاملا تدافعی باشد. زیرا بنظر من طبقه کارگر که دغدغه تامین شغلی و معیشتی را نداشته باشد و در رفاه و آسایش نسبی بهتری زندگی کند، توقعاتش در سطح بسیار بالاتری است و برای دستیابی بدان پیگیرانه تر و با قاطعیت و در حالت تعرضی خواسته هایش را مطرح و عمل خواهد کرد.
خواسته های کارگران در نیمه سال جاری بر جلوگیری از اخراج و بیکار شدن، گرفتن دستمزدهای معوقه و سایر مزایا و پاداشهای سالانه، متمرکز بوده است. مبارزات و اعتراض کارگران عموما در محل های کار، درگیر شدن با کارفرمایان و مدیران، دست از کار کشیدن مقطعی، فشار و تهدید کردن کارفرمایان، متوسل شدن به ارگانهائی چون ادارات کار و استانداری و .. همراه بوده است که همیشه با دخالت نیروهای سرکوبگر امنیتی- انتظامی و تهدید و اخراج فعالینی که در اعتراضات تاثیر گذار بوده اند، و عدم اطلاع و پشتیبانی دیگر بخشهای کارگری، خاتمه پیدا کرده است. در واقع مبارزات بسیار پراکنده بوده است. و بدلیل عدم وجود تشکل های توده ای کارگران ، متاسفانه هیچگاه بعد اجتماعی پیدا نکرده است. برای نمونه مبارزات کارگران ذوب فلز زاگرس کردستان، که برای دستیابی به خواسته هایشان، بطور مستمر چندین ماه متحدانه و پیگیرانه درشهرهای قروه، سنندج و تهران و اعتراض در مقابل مقر حکومتی خامنه ای و مجلس شورای اسلامی می باشد که عملکردی بسیار درخشان بود و دارای درس و تجارب بسیاری است، این تجربه موفق در مبارزات کارگران در کردستان، متاسفانه نتوانست در ابعاد اجتماعی منعکس و مورد پشتیبانی قرار بگیرد. و …
اكتبر: نقاط ضعف و قوت اين مبارزرت كدامند ؟ تشكل چه نقشى داشته است ؟ ارزيابى كلى شما چيست ؟
اسماعيل ويسى :نقاط قوت این بوده است علیرغم تحمیل آن شرایط غیر انسانی، و تهدید به اخراج و بیکارسازی و در خطر قرار گرفتن امنیت شغلی و معیشتی و تلاش کارفرمایان و نهادهای حکومتی برای تحمیل شرایط خود، مرعوب نشده اند . و هر چند بطور پراکنده و تدافعی به سرمایه داران و رژیم آن همیشه و عملا در اعتراضاتشان و طرح خواسته هایشان، اعلام کرده اند که این شرایط را نخواهند پذیرفت و بر حق و حقوق انسانی- اجتماعی خود پافشار ی کرده ند.
پراکنده بودن مبارزات کارگری و عدم وجود تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست که بتواند کارگران را در جامعه کردستان در ابعاد سراسری در صفی واحد و همبسته متحد کند، چه در تعیین دستمزدها و چه در هر تعرضی که سرمایه داران و نیروهای سرکوبگر اسلامی به سطح معیشت آنان دارند، بتواند در بعد اجتماعی و سازمانیافته کارگران را به میدان بیاورد و مبارزات و مطالبات کارگری در مراکز کاری- تولیدی مورد حمایت و پشتیبانی کارگران سایر بخش های دیگر قرار بگیرند، نقطه ضعف مبارزات کارگری در کردستان می باشد. این که تشکل به مفهوم توده ای و علنی آن چه نقشی داشته است، اشاره کردم که همچون تشکلی وجود ندارد. ولی بطور حتم بخش های متفاوت کارگری در محل کار خود دارای محافل خاص خود هستند و از برگزاری مجامع عمومی چون ابزاری استفاده کرده و تصمیمات خود را گرفته اند. کلا ارزیابی من علیرغم نقاط ضعفی که تحمیل کرده اند، مثبت است. زیرا از لحاظ مبارزاتی و طرح خواسته هایشان، هر چند با فشار و سرکوب به عقب رانده شده اند و در حالت تدافعی قرار شان داده اند، عملا به شرایط موجود تمکین نکرده اند!
اتحاد و همبستگی طبقه کارگر در تشکل های توده ای خود در محیط کار و زیست و سوار کردن این تشکل ها بر مکانیزم مجمع عمومی کارگری برای دخالت مستقیم کارگری اصل و اساس می باشد. زیرا متشکل شدن در ابعاد اجتماعی به طبقه کارگر نه تنها برای دستیابی به خواسته های اقتصادی خود، بلکه چون طبقه ای اجتماعی در جامعه وجهه و اعتبار سیاسی- اجتماعی می بخشد. در نتیجه لازم است جدا از متشکل شدن کارگران در مراکز کاری خود، در بعد سراسری نیز این اتحاد و همبستگی طبقاتی تقویت و ممکن گردد. لازم است ” محافل موجود کارگران برای بهم بافته شدن و ایجاد شبکه محافل کارگران ” در سراسر کردستان برای ایجاد و مادیت بخشیدن به تشکل توده ای کارگری، و خاتمه بخشیدن به موانع تحمیل شده، تفرقه، صنفی گرائی، پراکندگی و قطع دست سرمایه داران و کارفرمایان، نهادها و نیروهای سرکوبگر حکومت اسلامی راهی بجز اتحاد و تشکل و همبستگی طبقاتی ندارند.
تلاش برای بهم بافته شدن شبکه محافل کارگران در کردستان که مبنای ایجاد و تشکیل تشکل های توده ای کارگری است، مسئولیت و وظیفه اساسی و جدی رهبران عملی و کارگران کمونیست و رادیکال سوسیالیست است که چون اولویتی در دستور قرار بدهند و عملا آنرا مادیت بخشند. تا کارگران بتوانند در همبستگی طبقاتی و در ابعاد اجتماعی به خواسته هایشان دست یابند!
لازم است بنا بر شرایط کنونی و تحمیل شده بر زندگی کارگران که در بطن صحبتهایم اشاره کرده ام و این که بطور حتم باید تشکل توده ای کارگران در محیط کار و زیست در ابعاد سراسری تشکیل شود. اما برای رسیدن و دستیابی به آن موقعیت و در هم شکسستن موانع پیش رو ، از لحاظ زمانی قطعا طول خواهد کشید. بطور فوری و در حال حاضر برای این که بتوان سد جدی ای در برابر این موج اخراج در واقع سیاست بیکار سازی ایجاد کرد، باید رهبران عملی کارگری کارگران کمونیست و رادیکال سوسیالیست بر ” اتحاد طبقاتی کارگران شاغل و بیکار، اتحاد علیه بیکاری، تاکید کنند و جنبش علیه بیکاری را سازماندهی ” کنند.
جدا از آن، کارگران اعلام آمادگی کرده اند و کار میخواهند و این سرمایه داران و رژیم شان هستند که از زیر بار شانه خالی می کنند. کارگران و خانواده هایشان حق حیات دارند و باید زندگی شان تامین شود. در این رابطه دولت مسئول و موظف است!
در تقابل با اخراج و سیاست بیکارسازی، خواست و مطالبه ی محوری که کارگران باید در کردستان در دستور قرار بدهند و به کار فرمایان و دولت بقبولانند. مطالبه بیمه بیکاری مکفی بر اساس نرخ تورم در جامعه است.
https://mail.google.com/mail/images/cleardot.gif
اسماعیل ویسی
9 آذرماه 1392/ 30 نوامبر 2013
esmail.waisi@gmail.com
http://www.october-online.com/
منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 129
***