توافقات رژیم اسلامی و ۵+۱ و چشم انداز آتی
محمود احمدی: به عنوان اولین سئوال، توافقات به عمل آمده میان جمهوری اسلامی و دولتهای 1+5 چیست؟ مبنای این توافقات چه می باشد؟
علی جوادی: همانطور که خبرگزاری ها گفته اند، جمهوری اسلامی ملزم شده است که غنی سازی اورانیوم خودش را در حد ۵ درصد محدود کرده و ذخیره اورانیوم غنی شده خود را که به ۲۰ درصد رسانده است را رقیق کرده و تقلیل دهد. همچنین بازرسی و کنترل سایت های غنی سازی و کنترل کارخانجات آب سنگین و سانترفیوژهای جمهوری اسلامی تحت نظارت همه جانبه آژانس انرژی اتمی قرار خواهد گرفت. در مقابل بخشی از تحریم ها علیه جمهوری اسلامی طی مدت شش ماه لغو خواهد شد و میزانی از ذخایر ارزی رژیم اسلامی در خارج از کشور که حدود هشت میلیارد دلار است، به جمهوری اسلامی بازگردانده خواهد شد.
محمود احمدی: در رسانه های مختلف بخصوص آنهایی که با این توافق مخالف هستند این نکته را مطرح می کنند که توافقات به عمل آمده اساسا چشمگیر نیست٬ این جنجال از چه رو است؟
علی جوادی: من فکر می کنم که این توافقات نشان دهنده یک سازش میان جمهوری اسلامی و دولت آمریکا و متحدین او در 5+1 است. این توافق از هر دو سو یک چرخش سیاسی روشن در قبال سیاست های تاکنونی دو قطب درگیر را نشان میدهد. تخاصمات تا کنونی میان دولت تروریست جمهوری اسلامی از یک طرف و هیئت حاکمه قلدر و میلیتاریست آمریکا، بعضا در پس این توافق کمرنگ شده و مسئله چگونگی سازش میان این نیروها در صدر فعالیتهای دیپلماتیک آنها قرار میگیرد. من معتقدم که این توافقات یک چرخش سیاسی قابل اهمیت در اوضاع سیاسی است و پیامد های قابل بیان و توضیحی چه در سطح منطقه وچه در سطح ایران و چه در سطح بین المللی به دنبال خواهد داشت. این مجموعه مسئله حاشیه ای و کم اهمیتی در اوضاع کنونی نیست.
محمود احمدی: مبنای سئوال من این نبود که توافق به عمل آمده مهم نیست بلکه تمرکز سئوالم بر این است که مفاد این توافقنامه از نگاه برخی اندک بوده و تاثیر چشمگیری نخواهد داشت.
علی جوادی: ببینید آنطور که خودشان میگویند این توافقنامه گام اولی است که میان دولتهای ارتجاعی و جمهوری اسلامی و آمریکا صورت گرفته است و توافق شش ماهه ای است که بعد از آن و در طی این پروسه قرار است به توافق بلند مدت تری دست پیدا کنند. البته “اگر بتوانند دست پیدا کنند.” به هر حال این توافقات از قرار مبنایی برای توافقات پایه ای تر آتی است. مطمئنا این دستیابی به این توافقات معضلات و مشکلات خودش را خواهد داشت. به نظر من این گام مهم و تعیین کننده ای در رابطه با مسئله بحران و کشمکش میان جمهوری اسلامی و کشورهای 1+5 در سطح جهان است.
محمود احمدی: شما صورت مسئله تخاصمات میان غرب و جمهوری اسلامی که در پوشش پروژه هسته ای پیچیده شده است را چگونه تبیین می کنید؟
علی جوادی: صورت مسئله تخاصمات میان جمهوری اسلامی و دولت های غربی و آمریک اساسا در مسئله تلاشهای هسته ای رژیم اسلامی خلاصه نشده است. از مسئله بحران هسته ای، آنگونه که در رسانه ها نام گرفته، شروع نشده و با خاتمه احتمالی مسئله هسته ای نیز پایان پیدا نخواهد کرد. مسئله ناخوانایی و یا عدم همخوانی جمهوری اسلامی به مثابه یک حکومت سرمایه داری در دوران معاصر با اردوی اصلی جهان سرمایه داری و بلوک های اصلی حاکم بر این اردو است. مساله بر سر رقابت و سهم خواهی از قدرت سیاسی در منطقه و حوزه نفوذ هر کدام از این نیروها است. واقعیت این است که حتی اگر آنچه که بحران هسته ای نام گرفته است، تقلیل پیدا کند و توافقاتی در این زمینه بدست بیاورند این ناهمخوانی و کشمکش و رقابت مادام که رژیم اسلامی بر سر سیاستهای کور ضد آمریکایی اش ایستاده است٬ تداوم پیدا خواهد کرد . من فکر نمی کنم که تناقضات و کشمکش های پایه ای میان این دولتها و جمهوری اسلامی اساسا حذف شود هر چند ممکن است افت و خیز هایی را طی کند اما مبنای تقابل و روابط این دولت اساسا بر مبنای مباحث پایه ای و مناسبات متخاصمی است که در دوره سه دهه گذشته بر مناسبات میان این جریانها حاکم بوده است.
محمود احمدی: هر کدام از دو طرف در گیر، اعلام پیروزی کرده و خودشان را برنده این توافقات معرفی کرده اند. به نظر شما برنده اصلی توافقات به عمل آمده کدام طرف است؟ آیا شما این تبیین را که یک طرف برنده شده را اصولا مناسب می دانید؟
علی جوادی: ما نباید وارد این بحث شویم. ما در مقابل هر دو سوی این تخاصم و تقابلیم. از نقطه نظر ما که بر علیه تحریم های اقتصادی هستیم و آن را یک سیاست بیمارگونه و ضد انسانی و ضد مردمی می دانیم. از نقطه نظر ما که ضد جنگ این دو نیروی ارتجاعی هستیم و قرار دادن خطر جنگ در بالای سر مردم و جامعه را یک تهدید برای زندگی و امنیت مردم می دانیم. از نقطه نظر ما که برای رسیدن به اهداف سیاسیمان سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی یک رکن پایه ای و اولیه است و همچنین در مقابل قلدری و زورگویی دولتهای غربی و میلیتاریست می ایستیم، این توافقنامه نه برای ما پیروزی است و نه شکست. ما در مقابل کلیت این وضعیت وجود٬ در مقابل جمهوری اسلامی و همچنین وجود دولتهای سرمایه داری و این وضعیت می ایستیم . تقابل ما در مقابل این کلیت است و نه مناسبات و روابط میان این دولتها و در دوره های متفاوتی که در این مسیر طی میشود.
محمود احمدی: اما اگر چرخش سیاسی صورت گرفته باشد و شما هم در صحبت های خود به آن اشاره کردید که یک چرخش سیاسی صورت گرفته است، این چرخش از جانب کدام طرف بوده و کدام طرف از موضع خود عقب نشینی کرده است؟
علی جوادی: من فکر می کنم هر دو طرف از مواضع پیشین خودشان عدول کرده و عقب نشینی کرده اند. هم جمهوری اسلامی و هم هیات حاکمه آمریکا و متحدین آن از مواضع قبلی خودشان عقب نشینی کرده اند. جمهوری اسلامی که تا کنون و نزدیک ۳۵ سال بر طبل ضد آمریکایی گری کور می کوبید و ضد آمریکایی گری کور و ارتجاعی و شرق زده اش یک رکن سیاست پایه ای و ایدئو لوژیک جمهوری اسلامی را تشکیل میداده است، امروز معلوم شده است که در مذاکرات متفاوت و پنهانی با دولت آمریکا قرار داشته و به سازش و توافق دست پیدا کرده است. این دقیقا یک چرخش سیاسی از مواضع تا کنونی و پایه ای جمهوری اسلامی را بیان می کند. در طرف مقابل هم چنین موضعی وجود دارد. پس از آنکه جریانات نئوکانسرواتیو در هیئت حاکمه آمریکا شکست خوردند٬ شکستی که در حقیقت به دنبال انزوای بیش از حد آمریکا را در سطح بین المللی و در مناسباتش با دولتهای اروپایی صورت گرفته بود٬ هیات حاکمه جدیدی به رهبری اوباما در راس حاکمیت آمریکا قرار گرفت. از آن پس ما به لحاظ سیاسی شاهد چرخش هایی بودیم. یک رکن این چرخشها در قبال سیاست تاکنونی این قطب در قبال تخاصمات دیرینه منطقه بود. جوهر این سیاست را میشد در این گفته اوباما دید که میگفت: “مشتهایتان را باز کنید تا مذاکره کنیم.” این چرخشها اساسا مبتنی بر این بود که تنش هایی که در سطح منطقه و جهان وجود داشت و منجر به وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادی آمریکا و موقعیت آمریکا شده بود٬ باید تغییر می کرد. این توافق محصول این چرخش سیاسی چه در ایران و چه در آمریکا است که هیئت های حاکم براین دولت ها ضرورت مادی رسیدن به یک توافق را در دستور قرار داده و توانستند به آن شکل داده و آن را در شکل کنونی اش متحقق کنند.
این که چرا جمهوری اسلامی پای این توافق می رود به نظر من دلایل داخلی و بین المللی مهمی دارد. جمهوری اسلامی در سطح بین المللی پس از مسئله تشدید بحران سوریه خطر را بیخ گوش خودش دیده و به قول رفسنجانی خطر بالای سرشان قرار داشت. از طرف دیگر تحولات انقلابی در سطح منطقه، جنبش های سرنگونی طلبانه ای که منجر به سقوط دیکتاتورهای سرمایه داری در برخی از کشورهای سرمایه داری شده بود، این خطر مردم را بطور برجسته تری در بالای سر جمهوری اسلامی قرار می داد که مردم به جان آمده و منزجر از جمهوری اسلامی به پا خیزند و خصوصا با تشدید بحران اقتصادی و پیامد های تحریم اقتصادی، رژیم با یک شورش عظیم و تحرک بزرگ اجتماعی روبرو شود که بنیان های جمهوری اسلامی را برکنده و ریشه کن کند.
در طرف مقابل هم چنین وضعیتی وجود داشت. هیات حاکمه جدید آمریکا برای اجتناب از قرار گرفتن در بحران های منطقه ای و تشدید بحران های اقتصادی و سیاسی اش، بر این نظر بود که باید به این وضعیت خاتمه داده و مناسبات دیگری را در سطح منطقه برای رسیدن به اهداف سیاسی اش دنبال کند. به عبارت دیگر به طرق و شیوه های دیگری اهداف هژمونیک و رهبری طلبانه و قلدرمنشانه خود را در قطب جهانی سرمایه داری دنبال کند.
محمود احمدی: برخی مدیاها این گونه منعکس کرده اند که گویا توافقی که میان جمهوری اسلامی و آمریکا و غرب به عمل آمده است موجب شادی مردم در جامعه ایران شده و این گونه القاء می کنند که این میتواند مبارزات مردم را برای مدتی متوقف کرده و جمهوری اسلامی به این گونه برای خودش وقت و عمر بیشتری را خریداری کند. شما چقدر با چنین تبیینی موافق هستید؟
علی جوادی: من عکس این فکر می کنم. این تصور ساده انگارانه و کودنانه ای است که فرض شود مردم در پس این توافقات، با جمهوری اسلامی به سازش می رسند یا خواهند رسید. و یا اینکه جمهوری اسلامی خواهد توانست و یا قادر خواهد شد برای خودش عمر بیشتری در پس این توافقات بخرد. بر عکس جمهوری اسلامی در هراس از اعتراضات مردم جامعه، در هراس از موقعیت وخیم خودش و به منظور خارج ساختن خودش از این موقعیت وخیم ناچار شده تن به چنین عقب نشینی و چرخش سیاسی دهد. ناچار شده است جام زهری را سر بکشد و بر خلاف سیاست های ضد آمریکایی گری تا کنونی اش به توافق با آمریکا و دولتهای متحد او دست بزند. من فکر می کنم که اتفاقا مردم در پس این توافق ضعف و عقب نشینی جمهوری اسلامی و موقعیت ضعیف جمهوری اسلامی را مشاهده می کنند. به این اعتبار این واقعیت سیاسی می تواند منجر به تشدید اعتراضات مردم بر علیه جمهوری اسلامی برای سرنگونی اش شود. ببینید واقعیت این است که نقطه سازش میان مردم و جمهوری اسلامی وجود ندارد. مردم این حیوان وحشی و هیولای اسلامی را خوب می شناسند و برای سرنگونی آن تلاش می کنند. این واقعیت است که شکل دهنده تحولات اجتماعی روزمره خواهد بود. این موضع جریانات ملی – اسلامی و اپوزیسیون پرو رژیم است که در پس هر تحولی به دنبال این است که نقطه سازشی میان مردم و رژیم اسلامی پیدا کند و سپس آن را به خورد جامعه دهد.
محمود احمدی: اگر تحریم های اقتصادی کاهش پیدا کند. اگر خطر جنگ برای یک مدت معینی از بالای سر جامعه برداشته شود. اگر قیمت دلار در ایران کاهش یابد. چرا فکر می کنید مردم نمی توانند به یک نقطه سازشی با جمهوری اسلامی برسند؟
علی جوادی: ماهیت مناسبات مردم و جمهوری اسلامی فراتر از افت و خیز های اقتصادی و به اصطلاح دیپلماتیک و میزان ارزش دلار در سطح جامعه است. مساله پایه ای این است که مردم حکومت اسلامی را نمیخواهند. مردم یک حکومت سرکوبگر، یک حکومت استثمارگر، یک حکومت ضد زن، ضد کارگر و یک حکومت مبتنی بر شکنجه و اعدام و سنگسار را نمیخواهند. هر چقدر که این حیوان اهلی شود باز هم مورد انزجار توده های وسیع مردم است. من فکر می کنم چنانچه خطر جنگ کمتر شود٬ که در پس توافقات به عمل آمده، کمتر هم شده است و چنانچه تحریم ها برداشته شود که به درجاتی کمتر و یا خواهد شد٬ اتفاقا مردم سر راست تر بر علیه جمهوری اسلامی به میدان خواهند آمد و بهانه های جمهوری اسلامی تحت عنوان اینکه موقعیت کنونی ناشی از تحریم ها است، موقعیت کنونی ناشی از خطر جنگی است که با آن مواجه هستیم کم رنگ تر شده و به کناری خواهد رفت و مبارزه مستقیم مردم بر علیه کلیت جمهوری اسلامی، شفاف تر و روشن تر به جلو صحنه سیاست خواهد آمد. این واقعیت است که اتفاقا در هراس از آن جمهوری اسلامی در یک اقدام پیشگیرانه به تشدید اعدام ها ، به تشدید سرکوبها و تعرض بر علیه جنبش کارگری بر علیه اعتراضات دانشجویی و در تلاش برای مرعوب کردن جامعه متوسل شده است.
ادامه دارد…
*با تشکر فراوان از پدرام نواندیش برای پیاده کردن متن این گفتگو!