کانون سوسیالیست های کارگری- نیروی متشکل کارگران تضمین کننده تغییرات اجتماعی خواهد بود نه دولت “تدبیر و امید” روحانی !

 

 
نیروی متشکل کارگران تضمین کننده تغییرات اجتماعی خواهد بود
نه دولت “تدبیر و امید” روحانی !
دولت “تدبیر و امید” روحانی در دل یک بحران شدید اقتصادی با هیاهوی تبلیغاتی وسیع در داخل و خارج بر سر کار آمد، با این امید که درِ باغ سبزی به آمریکا و غرب نشان داده و بتواند به اوضاع بحران زده ایران تا حدودی سر و سامانی بدهد. روحانی با ریاکاری و وعده های دروغین قبل از انتخابات نه برای حل بحرانهای اجتماعی جامعه بلکه برای نجات سیستمی کاندیدا شد، که مدتها است این سیستم از نظر اقتصادی با ورشکستگی کامل و از نظر سیاسی و اداری با فساد کامل روبرو است. وضعیت نابسامان اقتصادی و فساد حکومتی در ایران زندگی و هستی اکثریت جامعه را بخطر انداخته است. تحریم های اقتصادی که طی یکسال گذشته شدت بیشتری یافته میلیونها نفر را به خط زیر فقر بیشتر سوق داده است. اختلاس های چند هزار میلیاردی سران حکومتی، حذف سوبسیدها، بیکارسازیهای وسیع بیانگر وضعیت بشدت بحرانی در ایران است. قیمت کالاها در یکسال و نیم گذشته به چند برابر افزایش یافته و نرخ تورم به بالای 40 درصد هم رسیده و ایران به لحاظ رشد تورم و گرانی جز کشورهای رده اول دنیا است.
واقعیت این است که تحریمهای چند سال اخیر بر اقتصاد ایران فشار آورده و تاثیراتی منفی بر روند قیمت ها داشته است، اما شدت تخریب این تحریمها در یکسال گذشته بسیاربیشتر بوده است. در بیش از یکسال است که روند اقتصادی و گردش سرمایه در ایران مختل شده و بر وضعیت صادرات و واردات هم تاثیر گذاشته است. یکی از تحریم هایی که بیشترین ضربه را علیه اقتصاد ایران وارد نموده تحریم های بین المللی بانکی است. جمهوری اسلامی در طی سال گذشته حتی قادر نبوده به تمام پول دریافتی از فروش نفت دست پیدا کند. تقریبا تمام بانک های معتبر حاضر به جابجایی پول ایران نیستند و این بزرگترین مشکل را برای جمهوری اسلامی ایجاد نموده است. بهترین خریدار نفت ایران اروپا است که خرید نفت از ایران را برای مدتی تحریم کرد و با برنامه ریزی بین المللی نفت عربستان و امارات را جایگزین نفت ایران نمود و کره جنوبی، اندونزی و مالزی نیز واردات نفت از ایران را قطع کرده اند. صادرات پتروشیمی به درصد بالایی کاهش یافته و بخش های قابل توجهی از تاسیسات پتروشیمی در سطحی بسیار نازل تولید می کنند. کاهش صادرات پتروشیمی هم بدلیل عدم امکان انتقال پول است و هم به دلیل اینکه بسیاری از خریداران حاضر به خرید محصولات پتروشیمی از ایران نیستند و در واقع به نوعی آن را تحریم می کنند.
ایران به لحاظ برخورداری ازمنابع غنی زیر زمینی از نظر اقتصادی و درآمدی دررده بالاترین کشورهای ثروتمند دنیا محسوب میشود و دارای دومین ذخایر گاز و سومین ذخایر نفت جهان است و طی سالهای گذشته چیزی در حدود صد میلیارد دلار در آمد نفتی داشته است. به دلیل افزایش جهانی قیمت نفت طی چند سال گذشته دولت جمهوری اسلامی میلیاردها دلار مازاد در آمد داشته و میلیاردها دلار در آمد نفتی ایران توسط دولت احمدی نژاد به یغما رفته است. در واقع از طریق اختلاس های میلیارد تومانی و یا واگذاری پروژه هایی با رقمهای نجومی به حساب قرار گاه خاتم الانبیا و به جیب سران حکومت و سپاه سرازیر شده است. سپاه پاسدران علاوه بر اینکه بزرگترین ارگان سرکوبگر است، بر تمام مراکز مهم اقتصادی هم احاطه دارد و تا کنون صدها میلیارد دلار برای غنی سازی اورانیوم و در واقع ساختن بمب اتمی اختصاص داده شده است. تنها در دوره دولت احمدی نژاد، مبلغی سالانه حدود 200 میلیارد دلار خسارت به اقتصاد ایران وارد شده است. در اثر ورشکستگی صنایع ایران جمهوری اسلامی ناگزیر به وارد کردن ماتریال و قطعات با کیفیت پائین،اما چند برابر قیمت جهانی بخصوص از چین شده است.
برداشت از صندوق ذخیره ارزی طی چند سال گذشته بی رویه انجام شده است. با منحل کردن سازمان برنامه و بودجه توسط دولت احمدی نژاد عملا نهادی برای حسابرسی و برنامه ریزی در باره ذخایر ارزی و بودجه های وزارتخانه ها وجود نداشت و تا کنون صدها میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی و بودجه وزارت خانه ها ناپدید شده است. در مقابل اینهمه اجحاف و اختلاس و اقتصاد بیمارگونه مردم با گرانی سرسام آوری روبرو اند و قدرت خرید آنها به سرعت کاهش یافته است. در زمینه اقتصادی علاوه بر تأثیر مخرب تحریم ها بر زندگی تودۀ مردم، سقوط شدید ریال در قبال ارزهای جهانی یکی از شاخصهای مهمی است که در شکننده گی اقتصاد ایران تاثیر بسزایی داشته است. اما وضعیت نابسامان اقتصادی ایران پیش از تحریم ها در یک بن بست اقتصادی قرار داشت، و فشار تحریم ها فشار بر دولت را افزایش داده و او را بسوی از هم گسیختگی اقتصادی سوق می دهد. به عنوان مثال، افزایش بهرۀ بانکی برای مقابله با سقوط شدید ریال سیاستی بود که اتخاذ شد تا اوضاع نابسامان بخش مالی را چاره کند، اما همین سیاست تاثیر منفی بر بخش صنعتی گذاشت و تولید صنعتی را کاهش داد.
موقعیت رژیم ایران در عرصۀ های مختلف نظامی، سیاسی و اقتصادی در منطقه و داخل ایران از ثبات آنچنانی بر خوردار نیست. از طرف دیگر هم این بحرانها به تضادهای جناحهای درون حکومتی دامن زده است و در جدل و نزاع درونی هر کدام برای دست یابی به قدرت بدون در دست داشتن برنامه و آلترناتیویی مدعی هستند می توانند برای اوضاع رو به افول نظامی و منطقه ای و اقتصادی، چاره ایی بجویند. سیاست تحریمها از طرف دول امپریالیستی علاوه بر پیامد بسیار اسفناکی که بر زندگی توده های میلیونی مردم داشته است پیامد دیگرش هم تضعیف رژیم بوده است، رژِیم برای غلبه بر اوضاع متزلزل خود و حفظ موجودیتش به جو ارعاب و اختناق و سرکوب بیشتری متوسل شده است. بر این روند بود که جو اختناق و سانسور و سرکوب قبل از انتخابات به میزان بالایی شدت یافته و درصد دستگیریها بخصوص دستگیری فعالین کارگری افزایش یافت. و رژیم با تبلیغات وسیع رسانه ای و مدیایی سعی نمود افکار جامعه را بسوی انتخابات جلب نماید و مردم را در نبود یک آلترناتیو انقلابی متقاعد کند که اینبار هم به هر شکلی شده در انتخابات شرکت کنند. بر مبنای این سیاست بود که از میان کاندید اهای جناحهای مختلف حکومتی برای غلبه بر بحرانهای جامعه و حکومتی حسن روحانی که جناح راست اصلاح طلبان را نمایندگی می کند بعنوان مناسب ترین کاندیداتوری دور یازدهم به جامعه معرفی شد. ایشان هم با هیاهوی تبلیغاتی و وعده و وعیدهای توخالی بوِیژه با برجسته نمودن مسئله مذاکره با آمریکا در رابطه با حل تحریمها سعی نمود مردم را تشویق به دادن رای بنماید. البته بخش زیادی از مردم ایران توهم آنچنانی به این جانیان و جناحهایشان ندارند همانطور که در بالا اشاره شد در نبود آلترناتیو و در جستجوی راه حلی برای اینهمه فلاکت بقول خودشان بین بد و بدتر به این انتخاب تن دادند.
ضدیت جمهوری اسلامی با آمریکا را نباید از زوایه ضد امپریالیستی و موضع مترقی اش به حساب آورد. ناگفته نماند حکومت ارتجاعی جمهوری اسلامی از دل انقلاب 57 دقیقا با طرح و برنامه اروپا و همکاری آمریکا شکل گرفت، امپریالیستها از علم کردن این حکومت جنایتکار دو هدف را دنبال کردند یک، سرکوب انقلاب ایران و دوماً، تقویت اسلام سیاسی در منطقه برای جلوگیری از تقویت نیروهای رادیکال و جنبشهای اجتماعی. سرکوب دستاوردهای انقلاب ایران ، بستن دانشگاهها ، از بین بردن شوراهای کارگری و کشتار هزاران نیروی کمونیست و انقلابی و استبداد شدید حاکم بر ایران در بیش از سه دهه و همکاری با القاعده در منطقه از طریق جمهوری اسلامی بزرگترین خدمت به منافع آمریکا و کشورهای امپریالیستی تا کنون بوده است. اما تضادی که امروز بین آمریکا و جمهوری اسلامی موجود است نه از سر منافع اکثریت مردم و یا اینکه عملکرد جمهوری اسلامی به بورژوازی جهانی جوابگو نبوده و نیست، بلکه رژیم اسلامی ایران، به سبب برتری به بسیاری از کشورهای منطقه از لحاظ سوق الجیشی، قدرت نظامی، و قدرت صنعتی؛ به سبب داشتن پایگاهی در جنبش های پان اسلامیست منطقه؛ و همچنین به سبب اتحاد استراتژیک با سوریه و نقش او در دامن زدن به جنگ در سوریه و حمایت از بشار اسد، نفوذ بر حزب الله در لبنان و رابطه با حماس در فلسطین، او را به یکی از مدعیان اصلی قدرت در منطقه تبدیل نموده است. با کم شدن نفوذ قدرت امریکا در منطقه، رژیم اسلامی این امکان و ادعا را داشت که بتواند نقش قدرت برتر منطقه را علیرغم تمایل امریکا (و سایر دولتهای امپریالیستی) کسب کند. امریکا خواهان محدود کردن نقش ایران در منطقه است و رژیم ایران ناگزیر از مقاومت و تلاش برای قدرت منطقه ای بودن. هدف سیاست تحریم های اقتصادی شدید دولت امریکا نسبت به ایران دقیقا در این رابطه است که از مقاومت و قلدری جمهوری اسلامی در منطقه کاسته شود. و پس از تجربۀ عراق و لیبی، اکنون باید این مسئله روشن شده باشد که بهانۀ “سلاح های هسته ای و ساختن بمب اتمی” نیز تنها وسیله ای است که پوشش دیپلماتیک و حقوقی تحریم اقتصادی و فشار سیاسی علیه ایران از جانب آمریکا را فراهم می کند.
با ادامه تحریمهای شدید اقتصادی و کاهش ارزش ریال بنیۀ اقتصادی و صنعتی و نظامی ایران به اندازۀ کافی ضعیف شده است، و این فرصت را برای دولت امریکا بوجود آورده که به اهداف خود نزدیک شود. قدرت یابی جناح روحانی و سر کار آمدن دولت ” تدبیر و امید” و عقب نشینی کامل خامنه ای با شعار از “اقتصاد مقاومتی” تا “نرمش قهرمانانه” و تسلیم شدن به خواسته های قدرت های بزرگ در پشت درهای بسته، محرمانه نگه داشتن تمام مذاکرات انجام شده و تن دادن به محدودیت در استفاده از انرژی هسته ای را دقیقا در این چار چوب باید دید. جمهوری اسلامی در وضعیتی که در سوریه بوجود آمده و پایه های حکومتی بشار اسد متزلزل شده، از آنجائیکه از نظر استراتژیکی خود را با او متحد می دانست احساس خطر نموده و ترجیح میدهد با عقب نشینی و کرنش نشان دادن در مقابل امپریالیستها به بقای خود ادامه دهد. ناگفته نماند هر چند آمریکا در موافقت با تحریمها نقش اول را دارد اما قدرت های بزرگ اروپا هم با سیاست تحریم های اقتصادی ایران تا بحال با آمریکا همراهی نموده اند، و به هیچ عنوان نمی خواهند امریکا نقش برتر و نفوذ بیشتری در خاورمیانه بر کشورهای منطقه را کسب نماید.
امپریالیست های غربی سلطه گریشان در منطقه با مشکل روبرو شده، بویژه موقعیت آمریکا در نتیجه خیزشهای توده ای در کشورهای خاور میانه و شمال آفریقا در برابر متحدانش با دشواری روبرو شده است. از این رو آمریکا را وادار نموده به تضعیف قدرت ایران پرداخته تا متحدان منطقه ای را از قدرت و حمایت خود مطمئن نماید، در این راستا است که دست به واکنش زده و در تلاش است تا به روش های متفاوت جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده و تا به خواسته هایش تن دهد. در شرایط کنونی، هر چند جمهوری اسلامی با مقاومتی که از خود نشان داده تا حدودی منافع امپریالیست ها را خدشه دار نموده، اما منافع آنها ایجاب نمی کند که جمهوری اسلامی سرنگون گردد، زیرا جایگزین مناسبی برای آن وجود ندارد و آنها با استبداد مافوق و سرکوب جنبش کارگری و سایر جنبشهای اجتماعی توسط جمهوری اسلامی نه تنها مشکلی ندارند بلکه بیش از سه دهه است که جنایتکاران جمهوری اسلامی در عمل ثابت نموده اند و این اطمینان را به آنها داده اند که منافع آنها را کاملا تامین می کنند. بحران سیاسی در شرایط سرنگونی جمهوری اسلامی پیامدهای خطرناکی برای منافع امپریالیست ها دارد، چرا که نیروهای نهفته و تحت سرکوب جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی به میدان خواهند آمد بویژه که هم جمهوری اسلامی و هم امپریالیستها سال 1388 را تجربه کرده اند.
موقعیت جمهوری اسلامی از دو سو در خطر و مورد تهدید قرار گرفته، یکی از طرف تحریمها و فشارهای بین المللی وارده و دوم بحرانهای شدید اقتصادی و اوضاع نابسامان داخل. بنابراین، چاره ای ندارد که بر خلاف میل باطنی اش و شعارهای تو خالی ضد امریکائیش از قلدریش کاسته و با شیوه های “دیپلماسی مآبانه” روحانی و هیئتهای اعزامیش برای توافق با امپریالیستها پا پیش بگذارد. در این میان لیبرالها و سوسیال دموکراتها وکل جناح راست اپوزیسیون از انواع جمهوریخواهان گرفته تا توده ای و اکثریتی ها با هلهله و سر و صدا از انتخابات و انتخاب شدن روحانی استقبال گرمی بعمل آوردند. این طیف بنا به ماهیت نوکر صفتی اش همیشه این توفیق را داشته که دنبالچه بورژوازی باشد و یا به جناح و رهبری از میان رژیم اتکا کرده ، تا از این طریق بتواند به مقام و منزلتی دست یابد. این طیف و فرقه در تبیغ نمودن دولت روحانی نهایت سعی را نموده تا از این طریق افکار جامعه ایران را به این توجه دهد که ناجی شما این بار روحانی است که زبان دیپلماسی را خوب می داند و قرار است با زد و بند با امپریالیستها به فقر و فلاکت و بدبختی جامعه خاتمه دهد. بر همگان روشن است، که در هر برهه ای از تاریخ جناح راست اپوزیسیون نقش باز دارنده را داشته واین وظیفه را عهده دار شده اند که با پر و بال دادن به بورژوازی از حرکت توده های ستمدیده ممانعت بعمل آورند.
اما سوال این است که دولت روحانی در صورت توافق با آمریکا خواهد توانست به بحرانهای داخلی خاتمه بدهد؟ البته پاسخ خیلی روشن است قطعا نخواهد توانست به این دلیل که دولت روحانی سیستم سرمایه جمهوری اسلامی را نمایندگی می کند و قرار است همان سیاستهای ارتجاعی را به اجرا در آورد. جناح اصلاح طلبان و توده ای و اکثریتی ها بر سر کار آمدن این دولت را راهگشا و ناجی بحرانها و مشکلات جامعه ایران می دانند و مثل همیشه به بورژوایی اتکاء نموده وحل بحرانها و مسائل جامعه را در چارچوب مناسبات سرمایه جستجو می نمایند قطعا روی کار آمدن روحانی این امکان و زمینه را برایشان ایجاد خواهد نمود که نه تنها فعال شوند بلکه در تقویت بورژوازی ایران سهم خود را بنحو احسن ادا نمایند. اما برای اکثریت توده های کارگر و زحمتکش که در طول حکومت ننگین جمهوری اسلامی شاهد عملکرد جناحهای مختلف رژیم حاکم در قدرت بوده اند و نتیجه ای بجز فقر، بیکاری، استثمار بیشتر و گرانی و تورم، سرکوب، شکنجه و زندان، اعتیاد و فحشاء نصیبشان نشده است، قطعا امید چندانی به روی کار آمدن دولت جدید نخواهند داشت. از قبل و بعد از انتخابات آنچنان از طریق رسانه ها و مدیا دولت روحانی در داخل و خارج در سطح گسترده ای تبلیغ شد و سعی شد افکار عمومی جهانی و داخلی را روی این انتخابات متمرکز، و این توهم را ایجاد کنند که این دولت و سیاستهایش متفاوت خواهد بود. همۀ این راه حل هایی که دولت روحانی پیش رو گذاشته، به شیوه های مختلف، در سطح اقتصادی هدف تحکیم و گسترش سرمایه داری ایران را دنبال می کند. در همۀ این راه حل ها ضرورت ادغام اقتصادی ایران در بازار جهانی سرمایه داری، به قوت خود باقی است. به عبارت دیگر، ضرورت بازسازی اقتصاد سرمایه داری ایران ادغام در بازار جهانی را الزامی می کند؛ که به نوبۀ خود به معنای تأمین پیش شرط های سیاسی با قدرت های غربی و امریکاست.
در مجموع سیر تحولات چند سال اخیر موقعیت رژیم ایران در منطقه را به شدت تضعیف نموده است. خیزشهای توده ای در کشورهای عربی معادلات منطقه را تا حدود زیادی دستخوش تغییر داده است. ادامۀ خیزشهای توده ای در مصر این زمینه را ایجاد نموده که کمک کند نقش اصلی گرایشات اسلامی کاهش یابد. همچنین نتیجۀ خیزش توده های سال 1388 در ایران، سبب تضعیف موقعیت رژیم ایران در نزد گرایشات اسلامی و در افکار عمومی منطقه، شد. ازلحاظ اقتصادی، تا همین جا آثار شوم تحریم ها بر زندگی مردم کاملا آشکار است. با خالی شدن خزانۀ ایران، رژیم اسلامی هرچه بیشتر فشار تحریم ها را به زندگی تودۀ مردم انتقال داده است. فرض بر این باشد که دولت روحانی به توافقات با آمریکا دست یابد و به درجه زیادی تحریمها هم کنار گذاشته شود، آیا از ورشکستگی اقتصادی و بحرانهای موجود خواهد کاست؟ تنها تحریمها نیست که بیشترین ضربات را به اقتصاد ایران وارد نموده است همانطور که در بالا هم اشاره شد اختلاس ها و رانت خوارهای دولتی، دزدیهای کلان بین سران حکومتی و تاراج بردن تمام منابع و ذخایر زیر زمینی و به حراج گذاشتن آنها به قیمت ارزان به چین و شوروی و کشورهای اروپایی، کمکهای چند میلیاردی به سوریه ، حزب الله لبنان ، حماس و غیره خزانه دولتی را خالی نموده است. از طرف دیگر فقر و فلاکت و بیکاری باعث شده زندگی میلیونها انسان از حد یک استاندارد معمولی خارج شود. ظهور دولت ” تدبیر و امید” در دل این بحرانهای عظیم داخلی و جهانی صرفا به این دلیل است که بتواند سیستم سرمایه جمهوری اسلامی را نجات دهد. تا آنجا که سیاست رژیم ایران شکل دهندۀ وضعیت حاضر است، ومادام که جمهوری اسلامی بر سر کار است، هر دولتی به هر نام و هر شکل ریاکارانه و دیپلماسی مآبانه سر کار بیاید، رسالتش حراست از سرمایه داری ایران بوده وهمین سیاست ها را دنبال خواهد کرد. تمام تلاش جمهوری اسلامی و زد و بندش با آمریکا برای نجات حکومت از بن بستی است که با آن روبرواست، نه سر و سامان دادن به وضعیت توده های مردم. کل نظام جمهوری اسلامی با جناحهای مختلف و متشکل در آن در هر مقطعی که بر سر کار بوده اند بورژوازی را نمایندگی کرده اند و عملکردهای مشترک و یکسانی در جهت حفظ مناسبات سرمایه داشته اند، همه آنها پاسخ هر خواست حق طلبانه توه های مردم را با سرکوب و شکنجه و زندان داده اند، ماهیت این سیستم ظالمانه و ضد بشری است. آغاز اولین هفته های دولت روحانی با موج وسیعی از اعدامها در زندانها و ملاء عام در ایران شروع شد. با این عمل شنیع و ضد بشری روحانی به مردم ایران این ندا را داد که انتظار هرگونه عدالت خواهی از دولتش بیهوده است و از سوی دیگر به امپریالیستها این اطمینان خاطر را داد که سیاست جمهوری اسلامی همان سیاست سرکوب و استبداد است برای حراست از منافع شما وما از جنایت و دیکتاتوری دست بر نخواهیم داشت.
در آخر باید گفت، وضعیت حاضر در ایران، با اعمال سیاستهای دولت روحانی نه فقط به تشدید اختناق سیاسی ختم خواهد شد، بلکه با اعمال تضییقات اقتصادی بیشتر به تودۀ مردم بدون شک امر بسیج تودۀ طبقه کارگر را با دشواری های تازۀ ای همراه می کند. اما کاستن از مشقات و فلاکت وضعیت حاضر تنها با تلاش طبقه کارگر برای غلبه بر موانع موجود در جامعه ممکن می شود. بدون برآمد اجتماعی طبقه کارگر، بر متن فلاکت اقتصادی و تشدید اختناق سیاسی، بر متن توافقات امپریالیستی با جمهوری اسلامی، افق تغییرات اجتماعی در ایران به آسانی صورت نخواهد گرفت.
افزایش فقر و اختناق شرایط پیشروی جنبش کارگری را بمراتب مشکل تر می سازد، طبقه کارگر و فعالین سوسیالیست این طبقه بدون شک در دل این تحریمها، فلاکت اقتصادی با موانع جدی مبارزاتی برای سازماندهی و متشکل شدن روبرو هستند. اما سوسیالیستها و فعالین سوسیالیست کارگری برای مقابله با وضعیت موجود، چاره ای ندارند جز اینکه طبقه کارگر را، و همۀ اقشار و جنبش های اجتماعی دیگر را در ایران، به مقابله و تغییر وضعیت فعلی فرابخوانند. تغییر یک وضعیت سیاسی تنها با تغییر دادن سیاست های سازندۀ آن وضعیت میسر می شود، و در وضعیت حاضر این به معنای ضرورت مقابله و افشای سیاستهای دولت روحانی و توافقهایش با امپریالیست های غرب، درهردو حالت، است. تنها نیروی اجتماعی ای که بتواند به تمامی این فقر و فلاکت و شرایط دشوار اقتصادی خاتمه دهد طبقه کارگرمتشکل و متحدانش است نه دولت روحانی واصلاح طلبان که هدفشان تشدید این شرایط اسفبار است.
اکتبر 2013
کانون سوسیالیست های کارگری
http://www.socialist-workers.org
kargar.socilaist@gmail.com
Facebook: Kanone Socialisthaye Kargari
kargar.socilaist@gmail.com