80مورد خشونت علیه زنان!
نسان نودینیان
چهارم آذر ماه 1392، مصادف با 25 نوامبر، «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» است. در شهرهای کردستان مبارزه با خشونت علیه زنان بشکل ادامه داری توسط فعالین جنبش برابری زنان وجود دارد. این روز برای فعالین زن شناخته شده است. در طی چند سال گذشته فعالین زن در مبارزه علیه خشونت علیه زنان به اقدامات ابتکاری اجتماعی دست زده اند که با استقبال جامعه و زنان روبرو و مورد حمایت قرار گرفته است. با وجود حضور مدافعین حقوق زنان، اما آمارهای زیر میزان ناباورانه میزان خشونت و نابرابری در شهرهای کردستان را منعکس میکند. خودکُشی از طریق خودسوزی با تعداد ٢٨ مورد بیشترین تعداد را دارد و بعد از آن شیوه حلقآویز با ١٨ مورد در صدر جدول قرار دارند. همچنین در حوزه زنان کشته شده ١٤ مورد از کشته شدگان را زنانی تشکیل میدهند که از سوی اعضای خانواده خود کشته شدهاند. یک دختر ٤ ساله از سوی پدر معتادش و یک زن باردار با ضربات چاقو از سوی همسرش که مشغول به خرید و فروش مواد مخدر بوده کشته میشوند. زنان متاهل با ۳۰مورد آمار بیشتری از خودکشی را شامل میشوند که در این میان ۱۵ نفر از آنان بدلیل مشکلات خانوادگی اقدام به خودکشی کردهاند. در قوانین ایران با خشونتهای خانوادگی به عنوان جرمی عادی و عمومی برخورد میشود که قربانیان آن به همان سازوکارهای مانند پلیس ۱۱۰ دسترسی دارند که قربانیان سایر جرایم دسترسی دارند، در حالیکه این مشکلات باید در دادگاهای خانواده یا دادگاههای اختصاصی که در این زمینه مهارت دارند رسیدگی شود. کارشناسان معتقدند که پنهان ماندن خشونتهای خانگی خود علل افزایش خشونت میباشد، جامعه نیز پنهان ماندن خشونتهای خانگی را ستایش میکند. 6 مورد از زنان نیز در بیرون از خانه کشته شدهاند که در یک مورد از آنها دختری ۳ ساله به همراه مادرش ضمن سرقت طلاهایشان کشته میشوند. بیشتر زنانی که خودکشی کرده و یا کشته شدهاند مربوط به استانهای آذربایجان غربی و کُردستان میباشد. در ۸ ماه نخست سال ۱۳۹۱ مجموعا ۳۲زن خودکشی کرده و یا کشته شدهاند، اما این ارقام در ٨ ماه نخست سال ۱۳۹۲ مجموعا به ۸۰ مورد رسیده است که در نتیجه میتوان گفت این پدیدهها افزایش بیشتر از ١٠٠% را داشته است. و این خود بحران بزرگیست. زمانی میتوان انتظار کاهش این آمار را داشت که دولتها در سطح برنامههای کلان و اختصاصی خود سیاستهایی را اتخاذ و اجرا کرده. اما سیاستهای درپیش گرفته شده حکومت ایران نه تنها این بحرانها را حل نکرده بلکه به تبعیضات و خشونتها در جامعه دامن زدهاست.