سهم ملوکانه در دوران ریاضت اقتصادی
سیف خدایاری
ریاضت اقتصادی به معنی تحمیل هر چه بیشتر فقر و محرومیت بر توده های میلیونی طبقه کارگر و لایه های پایینی جوامع مختلف واز جمله کشورهای اروپایی به منظور نجات بانکها و در واقع سیستم سرمایه داری، یکی از پدیده های عصر بحران است که ترجمه عملی آن محرومیت میلیونها نفر از ساده ترین نیازهای زندگی از قبیل غذا،بهداشت و درمان، مسکن و آموزش از یونان تا پرتغال و بازپس گرفتن ” امتیازات” رفاه نسبی در کشورهای حوزه رفاه ار قبیل اسکاندیناوی و شمال اروپا است. در همین دوران اما سهم ملوکانه یا مفت خوری مطلق شاهان و ملکه ها پدیده ای در خور اندیشیدن است.
آلبرت دوم شاه سابق بلژیک که در ماه ژوئیه امسال بعد از یک رشته رسوائیهای اخلاقی تاجش را به پسر خود سپرد، ناراضی از حقوق یک میلیون دلاری خود به دولت متبوع خود فشار آورده است که پاره ای از هزینه های اعلیحضرت از جمله هزینه های نگهداری و سیستم گرمایی کاخها و نیز سوخت کشتی تفریحی اش که در سال بالغ بر 200 هزار دلار است را تقبل کند. او قبل از کنار گذاشتن تاج سالانه بیش از 11 میلیون دلار سهم ملوکانه دریافت می کرد. مسأله کاهش حقوق شاهان و ملکه ها در اروپا در دوران ریاضت اقتصادی یکی از چالش های دولتهایی است که هنوز این ” منصب الهی” را به عنوان نماد بلاهت حفظ کرده اند. این دولتها بدون حسابرسی از ثروت افسانه ای فسیل های تاجدار و ضمن حفظ امتیازات ملوکانه از قبیل معافیت های مالیاتی، ناتوان از اعمال حداقل ” ریاضت” یا کاهش هزینه های آنها هستند. در سال جاری دولت انگلیس با افزایش بودجه ملکه الیزابت به میزان 36 میلیون پوند،خاطر علیا حضرت را راحت نمود که در برپایی جشنهای الماس در مضیقه نخواهد بود! و شکوه وعظمت مقام سلطنت لطمه نخواهد خورد.
این بخش ناچیزی از نابرابری بسیار آشکار وسیستم سیاسی مضحک کشورهایی است که تحت نام ” دموکراسی”، ” قانون” و ” حقوق بشر” ادعای یک سیستم سیاسی ـ اجتماعی ناب دارند. هر چند ” مقام” سلطنت و تاج و تخت آنها به ظاهر در سیستم سیاسی دخالت داده نمی شود، اما آن را حفظ کرده تا به وقت تنگنا به عنوان سمبل های ملی بیرون کشیده شوند و نقش خود را در سرکوب اجتماعی ایفا کنند. غرولند جناب آلبرت بر سر حقوق 1 میلیون دلاری ـ بدون در نظر گرفتن انبوهی از ثروت به غارت برده شده در قرنهای متمادی، دهن کجی آشکاربه طبقه کارگر و محرومین این کشور است. حقوق یک میلیون دلاری معادل حقوق چهل نفر شاغل تمام وقت،پنجاه نفر بیمه بیکاری و شصت تا هفتاد نفر از کسانی است که در بلژیک کمک هزینه دریافت می کنند. به یاد بیاوریم که در همین دوران ریاضت و بحران اقتصادی دهها و صدها نفر در همین قاره بر اثر بیکاری و فقر خودکشی کرده اند که آخرین نمونه آن یکی از ” همشهریان” جناب آلبرت دوم، کارگر 45 ساله صنایع فولاد بلژیک بود که در اوایل اکتبر بعد از اخراج و بیکاری خود را حلق آویز کرد. این دنیای وارونه را باید روی قاعده نشاند.
***