شهلا دانشفر-گفتگو با غلامرضا غلامحسینی کارگر شرکت واحد در برنامه تلویزیونی کارگران و یک دنیای بهتر ما تواسنتیم سی درصد افزایش حقوق بگیریم

گفتگو با غلامرضا غلامحسینی کارگر شرکت واحد در برنامه تلویزیونی کارگران و یک دنیای بهتر
ما تواسنتیم سی درصد افزایش حقوق بگیریم

شهلا دانشفر: شما خودتان از کارگران سندیکای واحد هستید. در کوران اعتراضات این کارگران در سال ٨٤ شرکت داشتید. از نظر شما این اعتراضات چه دستاوری برای کارگران شرکت واحد داشت؟. چه دست آوردهایی برای کارگران در ایران داشت؟
غلامرضا علامحسینی: من همانگونه که شما فرمودید عضو سابق سندیکای کارگران شرکت واحد هستم و اینکه شما میپرسید مبارزات کارگران شرکت واحد چه تاثیراتی بر جامعه کارگری ایران داشته است، عرض کنم خدمت شما، اول اینکه بزرگترین و مهمترین رخدادی که ما شاهد آن هستیم شکستن این تابو است که کارگران ایران میتوانند در برابر کارفرمایان عرض اندام کنند و توانایی های خود را که اتحاد و تشکل آنهاست به نمایش بگذارند و با توکل به اتحاد و تشکل خود از حقوق اجتماعی، و صنفی طبقاتی خود دفاع کنند. همانگونه که شاهد هستید بعد از دو اعتصاب بوقوع پیوسته تحمیل شده در واقع و نه صددرصد موفق، اما دستاوردهای حاصل از این دو اعتصاب خیلی مثبت بوده است. چنانچه ما امروز شاهد هستیم که بعد از آن دو اعتصاب کارگران شرکت واحد به نیروهای نهفته خود پی بردند و در گوشه و کنار کشور خواستار ایجاد تشکلهای کارگری و سندیکایی و پیگیر حقوق حق خودشان هستند. اینها همه آثار کلی مثبت این اعتراضات بوده است.
شهلادانشفر: درست است. اعتصاب ابزار قدرتنمایی کارگران است. و اعتصاب کارگران شرکت واحد در سال ٨٤ انعکاس وسیعی در سطح شهر تهران داشت. و همانطور که گفتید در این اعتراضات کارگران به قدرت خود بیشتر پی بردند و بر دو دستاورد مهم اتحاد و تشکل تاکید گذاشتید. اما سئوال دیگر اینست که آیا بدنبال این اعتراضات بطور مشخص حق و حقوقی عاید کارگران شد؟
غلامرضا غلامحسینی: صد در صد کارگرانی که در سندیکای شرکت واحد متشکل شده بودند، دستاوردهایی داشتند که از جمله اگر من بخواهم به شکلی کلی به آن اشاره کنم، اینست که از سال ٨٤ که تقریبا ٨ سال میگذرد، در این هشت ساله هیچ شرکتی را در ایران سراغ ندارید که حقوقشان تا این حدی که حقوق رانندگان شرکت واحد اضافه شد، افزایش یافته باشد. هر چند که این حقوق امروزه نیز جوابگوی زندگی کارگران نیست. اما قبل از این اعتصاب واقعا کارگران شرکت واحد در وضعیت اقتصادی خیلی بغرنجی زندگی میکردند آنهم با داشتن کار سخت و شرایط کاری دشوار در کلان شهری مثل تهران با آلودگی های صوتی و آلودگی های هوا و ابزار نامناسب کاری که کارفرما در اختیارش میگذارد، واقعا خیلی دریافتی کارگران پایین بود. اما امروز شاهد هستیم کارگران واحد به نسبت ارگانها و سازمانهای دیگر دریافتی بیشتری دارند و این از دستاوردهای اعتصاب و مبارزات ما کارگران در سال ٨٤ است. دستاورد دیگرش نیز همینطور که عرض کردم اینست که کارگران به آگاهی رسیدند. به حق و حقوقشان بیشتر آشنا شدند و توانستند پیگیر آن شوند. تا جاییکه مدیریت شرکت واحد که یک مدیریت دولتی وابسته به وزارت کشور است، از رویارویی حقوقی با کارگران شرکت واحد عقب نشینی کرده و نتوانست رویارویی حقوقی کند. و امروز شاهد این هستیم که در ادارات کار دولت جمهوری اسلامی ایران کارفرما با پرداخت رشوه، آرایی را علیه کارگران شرکت واحد دریافت میکند. من خواستم در این برنامه این قضیه را فاش کنم که مثلا آقای صادقی پیروز معاون اداری مدیر عامل شرکت واحد که یک سپاهی بازنشسته است، اعلام کرده که ما هر چقدر که پول لازم باشد خرج میکنیم تا از کار کردن کارگران اخراجی سندیکای شرکت واحد جلوگیری کنیم. بنظرم اینهم ثمره مبارزه و قدرت تشکل سندیکای شرکت واحد و گرد همایی های کارگران است که این افراد بدینگونه از فعالین سندیکای واحد وحشت دارند و چون توان مقابله حقوقی را ندارند، اینچنین به رشوه و زور متوسل میشوند.
شهلا دانشفر: شما یکی از کارگران اخراجی بودید. شما و چند کارگر اخراجی دیگر نسبت به حکم اخراج خود شکایت کردید. اخیرا با خبر شدیم که مدیر عامل شرکت واحد بخاطر این اخراجها محکوم شده است. میخواهیم از زبان شما ماجرا را بشنویم. همین جا میخواهم برای ما توضیح دهید که شما وقتی که از ایران خارج شدید، اسنادی را بر روی فضای مجازی منتشر کردید، که در واقع از انچه که در دادگاههای حل اختلاف جمهوری اسلامی میگذرد پرده بر میدارد، قصدتان از انتشار آنها چه بوده است؟
غلامرضا غلامحسینی: در مورد بخش اول سئوالتان همانطور که شما فرمودید امروز شاهد محکومیت مدیر عامل سابق شرکت واحد آقای اردشیر نامدار بیژنی هستیم. من و رفقایم آقایان حسن سعیدی، حبیب رضا پور و مرتضی کمساری نسبت به اخراج خود از کار بخاطر اعتصابمان در سال ٨٤ شکایت حقوقی کردیم. زمانی که ما شرکت کردیم من بخاطر دارم که در شعبه ١١١٤ مجمع قضایی با هنر یک قاضی بود به اسم پورزرین که به خود من گفت که این آقا چون آرای بازگشت به کار شما را اجرا نکرده است، میتواند حکم زندان برایش ببرد. من را راهنمایی کرد و گفت چندین نوبت به شرکت واحد مراجعه کن و نامه هایی به ثبت برسان که مراجعه کرده ای و اگر سرکارت راهت ندادند. این صورت جلسات و این شماره ثبت ها را برای من بیاور تا برای وی حکم زندان دهم. من این کار را انجام دادم و همین الان آن اسنادی که منتشر کرده ام بخشی از آن، همین مکاتبات اداری و شماره نامه هاییست که نزد من موجود است. وقتی که پیش آقای پورزین برگشتیم و گفتیم که این کارها صورت گرفته است، گویا وزارت اطلاعات آنچنان بر این قضیه اشراف داشته است که ایشان را منصرف کرده و تهدید کرده اند و از آن شعبه نیز او را تعویض کردند. اما با تلاش و پیگیری من و همکارانم تا زمانیکه در ایران بودم و با کار همکارانم به هر حال این پرونده به این سرانجام رسید که مدیر عامل شرکت واحد را به ٦ ماه زندان تعزیری محکوم کرده اند. هر چند که این حکم برای قانون شکنی و زیر پا گذاشتن حق کارگران از سوی یک مدیر حکم ناچیزی است، اما باز هم قدرت ما کارگران را نشان میدهد و کارگران باید بدانند که با اتحاد و مبارزه و پیگیری مراحل حقوقی پرونده هایشان میتوانند آنها را وادار به رای علیه کارفرمایان کنند. هر چند که این رای بعد از اینکه ایشان از پست مدیریت شرکت واحد به جای دیگری منتقل شد، صادر گردید. از سال ٨٧ درواقع ما پیگیر این شکایت بودیم و پرونده را شروع کردیم و اخیرا به سرانجام رسید. یعنی در حدود ٥ سال است. این هم باز به نظرمن یک موفقیت برای کارگران واحد و سندیکای شرکت واحد است که از همین جا به همکارانم این موفقیت را تبریک میگویم. و اما در مورد بخش دوم سوالتان که فرمودید هدف من از انتشار این اوراق چه بوده است. من در کوران مبارزه کارگری به همراه کارگران دیگر و همکارانم اسنادی علیه سیستم وزارت کار و سیستم قضایی دولت جمهوری اسلامی ایران در دست داریم که در هیچ محکمه ای نمیتوانند انکار کنند که این اسناد را خودشان صادر نکرده اند. حکم محکومیت صادر شده به تبع فعالیت سندیکایی من و همکاران دیگرم را که به پرداخت وجه نقد کردند . من قصدم از انتشار این اسناد این بوده که این اوراق را من به همراه خودم دارم و اکنون که به خارج از ایران آمده ام و میتوانم به مراجع بین المللی و مراجع کارگری جهان، دسترسی داشته باشم، در نظر دارم که با توسل به این اسناد علیه دولت جمهوری اسلامی ایران شکایت کنم. و امیدوارم که به نتیجه برسد و بتوانم از مجامع بین المللی نیز علیه جمهوری اسلامی رای دریافت کنم. و اما یک چیز دیگر که میخواستم اضافه کنم اینست که ما در این قضایا شاهد دو گونه برخورد توسط اینها هستم. مثلا همکار من اقای رضا شهابی بخاطر مبارزاتش و فعالیت سندیکایی به ٦ سال زندان و پرداخت ٧ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده. در صورتیکه ایشان تنها خواستار حق و حقوقش بوده و مثل مدیر عامل شرکت واحد قانون شکنی نکرده است. و حال پس از گدشت هفت سال جناب مدیر عامل فقط به ٦ ماه حبس تعلیقی محکوم شده است. آنهم با اینهمه فشار و اعتراض ما. این نشان دهنده اینست که حاکمیت رژیم اسلامی در مقابل کارگران مصمم است که به هر شکلی حقشان را زیر پا بگذارد. و من از تمام کارگران ایران تمنا میکنم که تشکلهای سندیکایی خود را بوجود آورند و برای بدست آوردن حقشان از طریق تشکلهایشان اقدام کنند. که بدون شک پیروز خواهند شد. اگر در ایران کارگران وسیعا متشکل بودند و چندین سندیکا وجود داشت من مطمئنم که شدت و حدت چنین رای هایی خیلی بیشتر بود و کارفرمایان نمیتوانستند چنین زور بگویند. اگر امروز حاکمیت فشار می آورد و فعالین کارگری شناخته شده را زندانی میکند و حقشان را براحتی پایمال میکند بخاطر اینست که کارگران در ایران آنچنان که باید متحد نیستند و تشکیلات قدرتمند خود را ندارند.
شهلا دانشفر: همانطور که خودتان نیز اشاره کردید در واقع عکس العمل به شکایت شما و این موفقیت نتیجه مبارزاتی است که داشته اید. نتیجه اتحاد و پیگیری شماست. نتیجه مبارزات جانانه تان برای داشتن سندیکایتان است. بخاطر اینهاست که جمهوری اسلامی در برابر نیروی متحد کارگران شرکت واحد که یک بخش مهم کارگری است و در تماس وسیع با مردم است، محتاط است و ترس از مقابله با آن را دارد. به شما خسته نباشید میگویم و زنده باد کارگران شرکت واحد. اما بعنوان آخرین سئوال نکته ای دارم. شما به وضعیت رضا شهابی اشاره کردید. رضا شهابی الان در زندان است. وضعیت جسمانی او نگران کننده است . چه پیامی در همبستگی با رضا شهابی و خانواده اش دارید و چه صحبتی با همکارانتان برای آزادی رضا شهابی دارید؟
غلامرضا غلامحسینی: من از اینطریق از کلیه همکارانم درایران و کلیه افرادی که قلبشان برای کارگران و برای آزادی می تپد و برای رسیدن کارگران و مردم به حقوق حقه خود آماده پرداخت هر هزینه ای هستند خواهش میکنم که به کمک خانواده رضا شهابی بشتابند که شهابی واقعا مظلوم واقع شده است. اعضای خانواده اش سختی های خاص دوران زندگی شان را دارند سپری میکنند. امروزه اگر کارگران دارند کار میکنند با مشکلات فراوانی روبرویند . یک مقایسه کنند که وقتی خودشان کنار خانواده شان هستند چه مشکلاتی دارند. حالا خانواده آقای شهابی که هزینه زندان بودن وی را هم باید متحمل شوند چه مشکلاتی دارند. حاکمیت ایران حتی از نقض حقوق کارگران در زندان هم دست بر نمیدارد و چنانچه امروز در اخیار شاهد این هستیم که آقای شهابی در آستانه فلج شدن است و دولت و قوه قضایی جمهوری اسلامی ایران از مداوای ایشان در خارج از زندان ممانعت میکنند. علیرغم اینکه پزشکان معالج داخل زندان و سازمان نظام پزشکی اعلام کرده اند که ایشان تحمل حبس را ندارند و باید در بیرون از زندان مداوا شوند. وقعی نمی گذارند و با بدرفتاریهای خود، با کارگر ستیزی های خود به رخ رضا شهابی و کارگران مبارزی که در راستای حقوق کارگری مبارزه میکنند، میکشند. غافل از اینکه این خط و نشان کشیدنها و این تحت فشار قراردادنها نه تنها هیچ چیزی از عزم راسخ کارگرانی که تصمیم گرفته اند از حقوق اجتماعی، صنفی و طبقاتی خود دفاع کنند نمی کاهد بلکه افزوده هم میکند. و بر توان و انسجام کارگران می افزاید. و باز هم من از کارگران خواهش میکنم که به کمک و حمایت از رضا شهابی و کارگران زندانی بشتابند. با برگزار کردن آکسیونها ، نشستهای اعتراض و نامه های اعتراضی داخل و بین المللی و اعلام همبستگی و حمایت و بر داشتن حق تشکل و سندیکا برای هر کارگری من جمله رضا شهابی، به یاری او بشتابیم.
شهلا دانشفر: متشکرم آقای غلامرضا غلامحسینی که توی این برنامه شرکت کردید.
غلامرضا غلامحسینی: من هم از شما تشکر میکنم و سپاسگزارم که من را به برنامه تان دعوت کردید