نه جنگ نه توافق، راه حل بایکوت جمهوری اسلامی است!

دور دوم مذاکرات جمهوری اسلامی و دولت آمریکا نیز به پایان رسید  و ظاهرا طرفین حتی در مورد چارچوب مذاکرات هنوز به توافق نرسیده اند. در این میان بحث و حدس و گمانه زنی در میان ناظرین و رسانه های جهانی و …

اظهار نظر و موضع گیری در میان گروه ها و فعالین سیاسی در ایران در مورد آینده مذاکرات بالا گرفته است. آیا مذاکره به نتیجه خواهد رسید؟  آیا جمهوری اسلامی به شرایط دولت ترامپ تن خواهد داد؟ آیا مذاکرات به بن بست میرسد و نهایتا شاهد حمله نظامی و جنگ خواهیم بود؟ پاسخ ها و نظرات  مختلف و ضد و نقیضی در پاسخ به این سئوالات مطرح میشود. حتی در خود کابینه ترامپ نظرات مختلف است. عده ای  خواهان محدود کردن غنی سازی هسته ای هستند. برخی دیگر به کمتر از تعطیلی  کل پروژه هسته ای رژیم رضایت نمیدهند و گروه سومی همسو با نتانیاهو راه حل را حمله نظامی میدانند. برخی از گروه ها و فعالین سیاسی ایرانی نیز تلاش میکنند خواستها و پیش شرطهایی به نفع مردم و رعایت حقوق بشر در دستور مذاکرات بگذارند. برخی نیز از زاویه احتراز از جنگ و صلح طلبی به مساله میپردازند!

به نظر من هیچ یک از این  نظرات و موضعگیریها راه حل نیست.  خواستها و منافع مردم ایران نه با توافق برآورده میشود و نه با جنگ.

اولین نکته اینست که نفس این مذاکرات مستقل از هر نتیجه ای که داشته باشد به رژیم جنایتکار حاکم در ایران نوعی اعتبار و مشروعیت میدهد. در اوج انقلاب زن زندگی آزادی رئیسی و دیگر مقامات حکومتی حتی جرات نداشتند به کشورهای غربی سفر کنند و امروز عراقچی و همراهان دور راه افتاده اند، بر سر میز مذاکرات مینشینند و با رسانه ها از شرط و شروطشان برای رسیدن به یکی “توافق پایدار” صحبت میکنند.  حکومتی که از فردای  خودش مطمئن نیست خواهان صلح  و توافق “پایدار” است!

نکته دوم اینست که هر نوع توافقی حتی اگر برخی از شرایط ترامپ پذیرفته شود، تصویر کاذبی از جمهوری اسلامی بعنوان یک حکومت متعارف بدست خواهد داد و  موقعیت حکومت را در نزد دولتها و نهادهای بین المللی تقویت خواهد کرد، و حتی همین حد از اعمال فشار جهانی به جمهوری اسلامی در رابطه با جنایاتش علیه مردم ایران و نقض آشکار ابتدائی ترین حقوق مردم تخفیف پیدا خواهد کرد و به حاشیه رانده خواهد شد. توقف پروژه هسته ای و محدود کردن توان موشکی و فعالیتهای تروریستی منطقه ای امر مثبتی است،  اما مساله اساسی تر تروریسم جمهوری اسلامی در خود ایران است. جمهوری اسلامی امیدوار است با رسیدن به نوعی توافق با آمریکا و اروپا فشار بین المللی برخود را خنثی کند و یا لااقل تخفیف بدهد و دست بازتری در سرکوب اعتراضات مردم داشته باشد. باید این تلاشها را خنثی کرد.

برخی به این امید بسته اند که توافق با آمریکا و رفع تحریمها گشایشی در وضعیت اقتصادی رژیم و شرایط فلاکتبار اقتصادی مردم ایجاد میکند. این یک توهم است. حتی اگر تمام تحریمها لغو شود نه در بحران اقتصادی حاکم و نه بخصوص در گرانی و تورم نجومی و شرایط سخت معیشتی مردم تغییر چندانی داده نمی شود. همانطور که توافق برجام مشکلی را حل نکرد. بن بست و ورشکستگی اقتصادی حکومت امری ساختاری و  ناشی از سیستمی است که تحت سلطه کامل سپاه و بسیج و باندهای مافیائی و با رانتخواری و فساد و دزدی و اختلاس نهادینه شده کار میکند. تحریمها موجد این وضعیت نیست و لذا با رفع تحریمها هم این شرایط  تغییری نمیکند.

و بالاخره روشن است که عدم توافق و روی آوری به حمله نظامی و جنگ نیز، حتی اگر در سطح محدود صورت بگیرد، بویژه از آنجا که هدف اصلی مراکز هسته ای خواهد بود، میتواند به کشتار و خانه خرابی مردم و یک فاجعه اجتماعی تبدیل شود. حتی نفس فضا و تنشهای جنگی  مبارزه مردم برای سرنگونی  حکومت را، در عرصه سیاست و رسانه ای جهانی و حتی در نزد برخی از نیروهای سیاسی در خود ایران، تحت الشعاع قرار میدهد و فرعی میکند.

در چنین شرایطی پاسخ مردم و نیروهای مترقی و آزادیخواه به جنگ و مذاکره چه باید باشد؟

مردم ایران دست اندرکار بزیر کشیدن جمهوری اسلامی هستند و رابطه بین دولتها با جانیان حاکم بر ایران را با این معیار می سنجند؛ با این معیار که رابطه بین دولتها تا چه اندازه میتواند به جنگ آنها با حکومت کمک کند. بر این مبنا پاسخ نه میتواند صلح طلبی باشد و نه تعیین مضمون مذاکرات و نه توهم و امید بستن به کاهش فشار اقتصادی بر زندگی مردم در اثر رفع  یا تخفیف تحریمها. پاسخ همان است که فعالین انقلاب زن زندگی آزادی مدتهاست خطاب به دولتها و ارگانهای بین المللی اعلام کرده اند: بایکوت جهانی جمهوری اسلامی!

هر دولتی که مدعی دفاع از حقوق بشر و مخالفت با جنایت جمهوری اسلامی است  باید  حکومت جنایتکاران حاکم بر ایران را طرد و منزوی کند. این تنها شیوه ای است  که دولتها و نهادهای بین المللی و هر نیروی مدعی  دفاع از حقوق بشر میتواند با جنایتهای داخلی و خارجی حکومت مقابله کند.  جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست، قاتل آنهاست و نباید بعنوان دولت ایران به رسمیت شناخته شود. حتی اولین گام برای  حل واقعی و پایدار مسائلی مثل پروژه هسته ای جمهوری اسلامی و  تروریسم منطقه ای و خلع سلاح موشکی آن قطع رابطه با حکومت عامل این جنایت و حمایت فعال از مبارزات مردم ایران است. انتظار و خواست مردم ایران از دولتها و نهادهای بین المللی اینست که همان سیاستی را با رژیم آپارتاید جنسی در ایران در پیش بگیرند که در رابطه با رژیم آپارتاید نژادی در  آفریقای جنوبی پی گرفتند: بایکوت جهانی جمهور اسلامی! هر سیاست دیگری در قبال جنایتکاران حاکم بر ایران نهایتا به نفع آن خواهد بود.