فاجعه اى به نام هيوا تاب
سيف خدايارى
اعدام هيوا تاب و تعداد ديگرى از همدستان يك باند مخوف تروريستى سپاه پاسداران توسط جمهورى اسلامى در مهر ماه ١٣٩٢ يكى از “معما” هايى است كه جامعه كردستان را به خود مشغول كرده است. اين نوشته به مسأله اعدام و مخالفت ما كمونيستها به قتل عمد دولتى نمى پردازد. قانون ما در اين زمينه ساده است: ” مجازات ” اعدام به هر توجيهى و توسط هر دولتى، گروه يا سازمانى محكوم است، قطعا اين به معنى برچيدن سيستم قضايى و رها كردن مجرمان نيست.هر فردى مى تواند دادگاهى شود و با برخوردارى از حقوق متهمين و در يك دادگاه عادلانه محاكمه و در نتيجه تبرئه و يا تنبيه شود، تنبيه در هيچ موردى اعدام نخواهد بود. در اين نوشته به جنبه هاى ديگرى از اين واقعه و در واقع به گوشه هايى از جنايات جمهورى اسلامى پرداخته مى شود.
سرهنگ هيوا تاب يكى از فرماندهان اطلاعات سپاه پاسداران و عامل ترور صدها شهروند غير نظامى و نيز دهها مبارز و فعال سياسى در كردستان همراه تعداد ديگرى از همدستان خود بى سر و صدا اعدام شدند و جسد انها در گورستان عمومى مريوان دفن شد. واكنش بديهى مردم مبارز و زحمتكش مريوان و منطقه به اين واقعه شادى و خوشحالى بود، دستكم براى مدت كوتاهى هم شده شبح ترور انها را رها كرده و خانواده هاى بيشمارى كه از جنايات هيوا تاب داغديده هستند اندكى ” تسلى ” يافتند.
سرهنگ هيوا تاب و باند مخوف اش يكى از وحشى ترين نمونه هاى جنايت و تباهى است كه جامعه كردستان در دو دهه اخير ” تجربه” كرده است. بنا به خبرهاى موثق و اعتراف دستگاه اطلاعات سپاه بيش از ٣٠٠ مورد قتل شهروندان بى دفاع و مظلوم از اقشار زحمتكش و كارگر منطقه توسط اين باند به قتل رسيده كه به ازاى هر يك از اين قتل ها ٣٠ تا ٥٠ ميليون تومان پاداش از اطلاعات دريافت كرده است. دستگاه اطلاعات جمهورى اسلامى ضمن تأييد اين جنايات، بيشرمانه روند پرداخت ديه به تعدادى از خانواده هاى داغديده را بى سر و صدا شروع كرده است و پرونده جنايات اين باند ظاهرا با دفن اين جانيان بسته شده است.
هيوا تاب نمونه اى گويا از جنايات سازمان يافته دولتى، ترور و سركوب است كه به قدمت جمهورى اسلامى وجود داشته است. نگاهى به سير زندگى او، مرورى بر جنايات جمهورى اسلامى در يكى از انقلابى ترين شهرهاى ايران – مريوان – نيز هست. هيوا تاب از نوجوانى به سپاه پاسداران پيوست و در فاصله كوتاهى به پاداش جنايت و ارعاب مردم به مقام مسئوليت اطلاعات سپاه مريوان دست يافت. در دوران مبارزه مسلحانه دهه شصت با ايجاد ارعاب در ميان مردم و اذيت و ازار خانواده مبارزان، بخشى از سياست جمهورى اسلامى را نمايندگى كرد. در دهه هفتاد با ترور برون مرزى در كردستان عراق و در همكارى با مزدوران جمهورى اسلامى در كردستان عراق از قبيل سپاه قدس به يك جانى تبديل شد و در دهه هشتاد با ترورهاى بيشمار، توانست شبح مرگ را بر شهر مريوان و منطقه گسترش دهد. به جرأت مى توان گفت هيچ فعال سياسى – اجتماعى در اين منطقه نبوده است كه وحشت ترور هيوا تاب را تجربه نكرده باشد، اوج اين وحشت و ترور در سالهاى ١٣٨٦-١٣٨٨ بود كه هر روز تعدادى زيادى از ” ترورهاى مشكوك” انجام مى شد و جامعه را در وحشتى مرگبار فرو برد. قربانيان ترورهاى هيوا تاب طيف گسترده اى از فعالين سياسى – اجتماعى، شهروندان ” عادى” جامعه،كارگران مرزى و … را در بر مى گيرد. هيوا تاب و باند متعلق به او چنان به جنايت خو گرفته بود كه به عنصرى خون اشام تبديل مى شود و تعدادى از ترورهاى ” خود سرانه ” از قبيل ترور مرتجعينى مانند نماينده مجلس خبرگان -شيخ الاسلام- در سال ٨٨ مى رسد. بعد از اين واقعه، اين عنصر ” مزاحم ” بازدداشت شده و بدون ارائه كمترين اطلاعات نهايتا بى سر و صدا اين عنصر دست و پاگير و تعدادى از همدستان از بين برده مى شود و پرونده او در كنار پرونده جانيانى از قبيل سعيد امامى – يكى از عوامل ” خودسر” قتلهاى زنجيره اى قرار مى گيرد.
اعدام هيوا تاب و كم كردن شر او اما كمترين ربطى به اجراى “عدالت” توسط جمهورى اسلامى ندارد. صرفنظر از ضدانسانى بودن مجازات مرگ، عدالتى در اين ماجرا وجود ندارد و جامعه نيز انتظارى از جمهورى اسلامى – درنده ترين سيستم سياسي معاصر- ندارد. هيوا تاب و باند همدست وى بايد محاكمه مى شدند و جزئيات مربوط به دو دهه از ترور و جنايت انها براى مردم حق طلب و مبارز روشن مى شد، چنين انتظارى از جمهورى اسلامى از انتظار بارش برف در گرماى سوزان تابستان استوا بسيار بعيدتر است و هيچ كس در اين زمينه توهمى به جمهورى اسلامى ندارد. از بين رفتن اين باند مخوف هم به معنى پايان جناياتى از اين قبيل توسط جمهورى اسلامى نيست. ظرفيت اين رژيم كثيف در جرم و جنايت به حدى وسيع و عميق است كه صدها باند اين چنينى را در خود دارد. فقط با نابودى جمهورى اسلامى و محاكمه سران و عوامل اين جنايات در يك دادگاه عادلانه است كه جزئيات اين جنايات و بيش از سه دهه ترور و سياهى فاش خواهد شد. تنها درس اين ماجرا اما به مزدوران و همكاران جمهورى اسلامى است كه هر اندازه پرونده انها در جنايت كلفت تر شود به همان سياق به عنصرى اضافه و مزاحم تبديل خواهند شد كه سرنوشت انها در جمهورى اسلامى بهتر از سرنوشت هيوا تاب و ساير همدستان اين سوگلى اطلاعات سپاه – نخواهد بود و با نابودى جمهورى اسلامى نيز در قبال جنايات خود محاكمه و مجازات خواهند شد.