دورجديد تسليم طلبى احزاب ناسيوناليست كرد در مقابل جمهورى اسلامى
آمدن زلزله آخوند روحانى ، مى رود ريشه احزاب ناسيوناليست كرد را از بيخ در آورد . كارى به اين واقعيت ندارند كه اين آخوند و دولتش در همين چند ماهه حكومتش ، سركوب و سلاخى جامعه را فعال تر از پيشينيان خود پيش مى برد ، آنچه براى اينها هيجان آوراست ، اميد واهى به اين شانس و ممكن بودن سازش با جمهورى اسلامى است . اما فرق اين بار با نمونه هاى قبلى دريوزگى در بارگاه رژيم ، در اين است كه اين احزاب در استيصال و بن بست كامل بسر مى برند . به همين دليل است كه ارزان فروشى مى كنند و حاضرند خود را كت بسته تحويل پروژه دولت روحانى بدهند و داوطلبانه قربانى بشوند. تنها يك استدعاى عاجزانه از رئيس دولت تدبير و اميد دارند . مى خواهند نگاه امنيتى از رويشان برداشته شود . ديگر اسم ، دشمن ، ستيزه جو و سرنگونى طلب و برانداز ، در مورد آنها بكار برده نشود . زيرا از نظر اينها اين سياست ، توطئه هاى سپاه پاسداران براى امنيتى كردن فضا و تفرقه انداختن بين اينها و پروژه هاى مردمى دولت روحانى است.
شاهد ادعاهاى بالا بهيچ وجه نامه اخير سازمان پژاك به روحانى نيست ، كه به فاصله چند ماه از نامه اول به خامنه اى ازطرف اين سازمان نوشته شده است . زيرا از منظر جمهورى اسلامى هم اين سازمان عليرغم مسلح بودن آن ، از نظر اجتماعى حاشيه اى تر و بى ربط تر از آن است كه بتواند طرف مذاكره جدى اى باشد . بهمين دليل است كه احزاب اصلى تر ناسيوناليست كرد كه با تجربه تر و سياسى ترند ، در اين شرايط پا جلو گذاشته اند و براى ديالوگ با روحانى عجله دارند . معناى زمينى گفتگوى ويژه تلويزيون كرد تى وى با خالد عزيزي دبير كل حزب دمكرات كردستان ، در اين رابطه و براى دست پيش انداختن از احزاب رقيب قابل فهم است . خالد عزيزى در اين مصاحبه مى گويد :
“دوران انقلابى و عكس العمل انقلابى اجتناب ناپذير به آن شكست خورده است . اين آلترناتيو ناموفق بود و بعد از ٣٤ سال جمهورى اسلامى سرنگون نشده است . اپوزيسيون برانداز و سرنگونى خواه مى خواهند اين فرقها را نبينند . گفتمان شعار بدرد نمى خورد ، مذاكره بهترين راه حل است . نبايد هميشه اين تحليل را از ديكتاتورى و استبداد داشته باشيم كه تغييرنمى كند . جمهورى اسلامى فرق كرده است و در آن تنوع و رقابت وجود دارد . ناديده گرفتن اين واقعييت اپوزيسيون را حاشيه اى مى كند . بعد از اين همه انتخابات با يك بعدى طرح كردن مسائل گرفتار مى شويم . جنبش كردستان تا كى مى خواهد اينطور بماند ؟ سياست نخبه گرايانه ديگر بدرد نمى خورد . امروز روحانى چهره متعادل از جمهورى اسلامى مى دهد . اگر او خواستهاى ، سياسى حقوقى و قانونى را قبول كند ، ما هم بايد از موضع خودمان دخالت كنيم . ما مى خواهيم در ايران مشاركت داشته باشيم . ما براى باز سازى ايران آماده ايم . اينها هنوز استعدادهاى ما ، پتانسيل و ظرفيت كردستان را درك نمى كنند .
اگر كسى فكر مى كند اين سياست و اظهارات احزاب ناسيوناليستى در كردستان تازه است اشتباه مى كند ، حزب دمكرات به عنوان حزب اصلى ناسيوناليسم كرد در كردستان ، در همان ٣٤ سال پيش و در دل شرايط عكس العمل انقلابى اجتناب ناپذير هم حاضر به همكارى با جمهورى اسلامى و باز سازى ايران بود . چيزى كه صراحت لهجه كنونى اين احزاب را ضرورى كرده است ، شرايط سياسى حاضر در ايران است . بعنوان يك جريان بورژوا ناسيوناليست ، سياسى و تيز بين فكر مى كنند دردل تنوع ورقابت در حاكميت ، آن بخش از هم طبقه اى هايشان دارند سكان جامعه را به دست مى گيرند ، كه اينها براى همراه شدن باآنها هيچ مشكلى ندارند. وفكر مى كنند بخاطر منافع طبقاتى بزرگتر بايد اينها هم اعتدال و تدبير به خرج دهند و ضمن اعلام موضع در مقابل اپوزيسيون برانداز و سرنگونى طلب ، به روحانى و جبهه اش بگويند ، ما بخش مهم راه را كه همانا قبول كردن جمهورى اسلامى است با شما آمده ايم . حالا نوبت نشان دادن اعتدال و تدبير شماست ! البته حزب دمكرات براى ثابت كردن همسويي طبقاتيش مستقل از مذاكره و قول وقرار ، تاريخ و گذشته اى پشت سر دارد كه همگان واز جمله جمهورى اسلامى از آن با خبر است . سابقه چند دهه دفاع از سرمايه داران و كهنه مالكين و ضديت با خواستهاى مردم زحمتكش دركردستان ،تعرض ومقابله مسلحانه عليه احزاب و جريانات چپ و كمونيست ، برگ برنده اى در دست اين حزب است براى هر نوع سازش با جمهورى اسلامى . اينها معرفه اين حزب بعنوان نماينده سياسى طبقه دارا و استثمارگر در كردستان هستند. اينكه اين حزب تاكنون نتوانسته است به نماينده تمام وكمال سرمايه دارى دركردستان و صاحب نقشه وبرنامه سياسى و اقتصادى اين طبقه تبديل شود ، ريشه دراين واقعيت داردكه تا كنون به آرزوى ديرينه اش كه عبارت از گرفتن گوشه اى از قدرت وحاكميت است نر سيده است . به همين خاطر است كه دبير كل حزب دمكرات صراحتا از روحانى مى خواهد تانگاه امنيتى رااز روى آنها بردارد تا متوجه بشوند چه استعداد و ظرفيتى دارند . وبالا خره درحاليكه احزاب ناسيو ناليست كرد از سيكل سنتى ، جنگ -مذاكره فعلا جنگ راكنار گذاشته و بعد از روى كار آمدن روحانى اعلام مى كنند كه: مذاكره بهترين راه حل است ، نشان از آمادگى اين جريان براى سازش با جمهورى اسلامى باپرداخت هزينه بيشتر دارد .
اما عليرغم آمادگى احزاب ناسيوناليست كرد ، سازش با جمهورى اسلامى براى اينها به سد مشكلاتى برمى خورد كه در اثر آنها مجبور مى شوند بيشتر به راست و قبول جمهورى اسلامى بچرخند . يكى از اين موانع وجود ناسيوناليستهاى مجاز هوادار رژيم در داخل كردستان است ، كه حول اصلاح طلبان كرد و جبهه متحد كرد جمع شده اند . اينها اگر چه از نظر سياسى و طرح مطالبات ، متحدين واقعى احزاب ناسيوناليست اپوزيسيون جمهورى اسلامى هستند ، اما خودشان از امكانات و موقعيت مناسبترى براى پيگيرى خواستهايشان بر خور دارند . در چند ماهه اخير و پس از روى كار آمدن روحانى ، هم فعالتر شده اند و هم دامنه خواستهايشان را گسترش داده اند . نگاهى به ليست مطالباتشان از دولت روحانى به خوبى نشان مى دهد كه سطح توقع و خواستهايشان از امثال حزب دمكرات كردستان اگر فراتر نباشد كمتر نيست . علاوه بر اين داراى پست دولتى و وكالت مجلس و امكانات ديگرى هستند كه مى توانند با استفاده از آن و بخصوص در شرايط دشوار معيشتى و فلاكتبار كنونى بخش هايي از مردم متوهم را دنبال خود بكشند . حزب دمكرات مى خواهد خود را با اين طيف هماهنگ كند . و دراين پروژه شريك شود . خالد عزيزى در مصاحبه ويژه اش مى گويد :
حالا ( يعنى پس از روى كارآمدن روحانى ) مردم از درست كردن حزب كردى صحبت مى كنند . از آزادى زندانيان سياسى ، آموزش زبان كردى ، فعاليت مدنى و سياسى و قانونى صحبت مى كنند .
اما اين مردم همان همكاران با سابقه جمهورى اسلامى در جبهه متحد كرد اين خواستها و از جمله درست كردن يك حزب كردى را به نوبختنماينده روحانى تقديم كردند . اما جمهورى اسلامى اگر پروژه اى براىكردستان داشته باشد ، قطعا قبل از هركس ياران قسم خورده و ديرينهجمهورى اسلامى رابكارمى گيرد ، كه طى ٣٤ سال گذشته در همراهىبارژيم وفادارى خود را ثابت كرده اند . اما مشكل قديمى همكارانناسيوناليست داخلى رژيم و مشكل جديد ناسيوناليستهاى اپوزيسيونخارج از مرز در صورت سازش با جمهورى اسلامى ، بى اعتمادى عميقمردم به آنهاست ، بى اعتمادى اى كه از نفرت عميق و عمومى مردم دركردستان نسبت به ٣٤ سال بى رحمى وشقاوت جمهورى اسلامىسرچشمه مى گيرد وباعث انزوا وطرد هر مذاكره كننده اى با جمهورىاسلامى و كسانى خواهد شد كه موجوديت منحوس رژيم اسامى را بهرسميت بشناسند . واين همان پروسه اى است كه حزب دمكرات و احزابناسيوناليست كرد به آن مشغولند وبا روى كار آمدن روحانى تحقق آن راعملى واز هر زمان ديگر ممكن تر مى دانند .
اما وظيفه صف آزاديخواهى و عدالت طلبى دركردستان در مقابل كورسجديد بند وبست وسازش احزاب ناسيوناليست با جمهورى اسلامى چيست؟ كمونيستها با توجه به شناخت پايه اى و طبقاتى از ناسيوناليسم و احزابآن در كردستان در طى سه دهه گذشته نه تنها شكى در موردسازشكارى و بند و بست احزاب بورژوائي كرد نداشته اند ، بلكه همواره وخستگى ناپذير ماهييت آنها را حتى در رابطه با حل مسئله كرد افشا وروشن كرده اند . و نشان داده اند كه ستم ملى در كردستان برا اين احزابتنها ابزار معامله وچانه زدن با جمهورى اسلامى براى شركت در گوشه اىاز قدرت است ، اما با اينحال وجود يك رژيم مستبد وسركوبگر در كردستانباعث برانگيختن وباز توليد احساسات ناسيوناليستى در جامعه شده استكه احزاب ناسيوناليست ازآن سؤ استفاده كرده اند . وظيفه كمونيستها ورهبران كارگرى و جنبش آزاديخواهى و عدالت طلبى است ، كه در شرايطسياسى حاضر ، كه ناسيوناليستها با ايجاد توهم به نسبت دولت روحانىسعى در خاك پاشيدن در چشم جامعه و طبقه كارگر دارند در افشاىماهييت طبقاتى و ضد كارگرى احزاب ناسيوناليست بكوشند . وبا دستنشان كردن تشابه ومنافع مشترك طبقاتى جمهورى اسلامى واين احزاب در جدا كردن صف دوستان و دشمنان طبقه كارگر و مردم آزاديخواهوسرنگونى طلب بكوشند .
٣نوامبر ٢٠١٣ همايون گدازگر