خیزش جاری در ترکیه و فرآیند آن

 

  حکومت و مناسباتی که با سرکوب و انکار هویت میلیون‌ها کورد،‌ اتنیک‌های دیگر، استثمار طبقه‌ی   کارگر، زنان و لایه‌های فرودست جامعه به سود استثمارگران و شرکت‌های غارتگر اقتدار گرفته است، دیگر نمی‌تواند در برابر روند ایجابی تاریخ،‌ با گلوله و زندان دوام آورد.

***

خیزش جاری سراسری ۱۹ مارس در ترکیه که با اعتراض علیه بازداشت شهردار استانبول، اکرم امام اغلو از رهبران حزب جمهوری خلق (CHP) شعله‌ور شد، برآمد خیزش‌های ‌ اجتماعی سالیان سال سرکوب شده و پاسخ ناگرفته است. بنا براین، خیزش جاری در ترکیه تنها یک فوران گذرا نیست، بلکه بخشی از یک مبارزه اجتماعی،‌ سیاسی و طبقاتی به شمار می‌آید. درچنین روندی، بحران‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، با تراکم و تمرکز بیشتر،‌ گسترش خواهند یافت،‌ و بر ترکیه، ‌روابط بین‌المللی، و کل خاورمیانه تاثیر گذار خواهند بود.

خیزش جاری در ترکیه، هرچند که در کوتاه مدت می‌تواند روند گفتگوهای آتش‌بس و آزادی عبدالله اوجالان به سایه افکند، اما در بلندمدت، تضادهای درون ‌حاکمیتی و بالایی‌ها را به سود پیشروی به سوی جامعه‌ی نوین و به سود توده‌های مردم  فرودست عمیق‌تر خواهد ساخت. در این شرایط، نیروهای اجتماعی و استثمار شونده که بنا به منطق  مناسبات طبقاتی کاپیتالیستی مدرن،‌ زیر فشار و سرکوب قرار دارند، قادر خواهند بود با اتحاد و همبستگی به فراخوان‌های جامعه‌ی نوین و انسانی پاسخی شایسته و بایسته دهند.

از این روی، روند جاری نه تنها می‌تواند به سود دگرگونی‌های مثبت در ترکیه بیانجامد، بلکه می‌تواند به روند آرامش و آتش بس و آشتی و نیزهمچنین به آزادی‌های سیاسی و رسیدن به جامعه‌ای نوین  نیز رویکرد یابد.

در این مسیر، آگاهی و همبستگی میان اقشار مختلف جامعه، از جمله کوردها و دیگر اتنیک‌ها، می‌تواند فرصتی برای بازسازی و تجدید پیوند با یکدیگر برای فردایی بهتر و در آینده‌ای نزدیک بیانجامد.

خیزش اجتماعی جاری برآمده از مناسبات طبقاتی حاکم، و سیاست‌های نئولیبرالیسم اقتصادی یک کشور پیرامون کشورهای متروپل، و‌ بحران زا، گسترش بیشتری می‌یابد. از مدتها پیش، زمین زیر پای حاکمیت استبدادی، پیش لرزه‌های خود را آغاز کرده بود. اینک، مناسبات و حکومتی که با رانت‌های اقتصادی، سیاسی و اقتصادی که با میلیتاریسم، مونتاژ تولیدات جنگ افزارهای شیمیایی و بازتولید جنگ در منطقه، ارمنستان و اکراین و… سوخت می‌گیرند، به گواهی تاریخ، ‌خود به همان آتش گرفتار آمده‌اند. حکومت و مناسباتی که با سرکوب و انکار هویت میلیون‌ها کورد،‌ اتنیک‌های دیگر، استثمار طبقه‌ی کارگر، زنان و لایه‌های فرودست جامعه به سود استثمارگران و شرکت‌های غارتگر اقتدار گرفته است، دیگر نمی‌تواند در برابر روند ایجابی تاریخ،‌ با گلوله و زندان دوام آورد.

این خیزش، نماد ساده‌انگاری بین نگرش«مدرنیته کاپیتالیستی» آتاتورکیسم و نگرش «پیشا مدرنیته‌ی فئودالیستی» و «اخوان المسلمینی» نیست. در این جنبش، عوامل چندی از جمله فاکتورهای طبقاتی، اقتصادی، فرهنگی و هویتی در این جنبش‌ نقش اساسی دارند.

عوامل اصلی خیزش در ترکیه:

  1. بحران اقتصادی: ترکیه، با اقتصادی مصرفی و وابسته به واردات انرژی و فناوری، در گرداب بحران تورمی فزاینده‌ای گرفتار آمده است. افزایش نرخ تورم در اکتبر ۲۰۲۴ به حدود ۴۹ درصد، بیکاری رو به رشد و کاهش بی‌سابقه ارزش لیر، افزایش هزینه‌های واردات، کاهش سرمایه‌گذاری خارجی، ‌افزایش بدهی‌های خارجی،‌ هزینه‌های کهکشانی جنگ و جنایات جنگی در سوریه، شمال شرق سوریه و جنگ نزدیک به پنجاه ساله‌ی به هدف سرکوب جنبش آزادیخواهانه مردم کورد و… از جمله زمینه ساز اقتصادی خیزش جاری هستند.

اقتدارگرایی و سرکوب‌های سیاسی و اجتماعی:  رجب طیب اردوغان و حکومت میلیتاریستی و امنیتی‌اش،  دچار بیماری میتومانیا و نئوعثمانی‌گری مستبدانه رژیم تک‌نفره، مشروعیت خود را از دست داده است. در کنار این بحران اقتصادی، اقتدارگرایی و سرکوب‌های سیاسی و اجتماعی رجب طیب اردوغان و دولت نظامی-امنیتی او، خشم و انزجار عمومی را برانگیخته است. اردوغان با توهم عظمت‌طلبی نئوعثمانی، ترکیه را به کانون تروریسم و محل تجمع جهادی‌ها و اخوان‌المسلمین تبدیل کرده و با تشکیل نیروهای نیابتی، در امور کشورهای منطقه دخالت نظامی می‌کند. این سیاست‌های تجاوزکارانه، که با هدف احیای امپراتوری عثمانی در سوریه، عراق، لیبی، سودان و… دنبال می‌شوند، با واقعیت‌های قرن بیست و یکم در تضاد است. استحکام اقتدارگرایی و پیشبرد سیاست‌های سرکوبگرانه و ارتجاعی، تنفر و نارضایتی‌های گسترده‌ای را در ترکیه، منطقه و جهان ایجاد کرده است. استحکام اقتدارگرایی و پیشبرد سیاست‌های سرکوبگرانه و ارتجاعی، تنفر و نارضایتی‌های زیادی را در ترکیه و منطقه و افکار عمومی جهان ایجاد کرده است.

  1. آشفتگی‌های سیاسی حاکمیت: دگرگونی‌ها ژئوپلیتیکی خاورمیانه و جهان، به ویژه پس از پایان جنگ سرد، تأثیرات عمیقی بر موقعیت و استراتژی ترکیه داشته است. ضرورت تغییرات استراتژیک جغرافیای سیاسی منطقه و تأثیر آن بر آینده ترکیه با  خیال‌پردازی‌های ویرانگرانه‌ی اردوغان همخوان نیستند. حکومت ترکیه به رهبری اردوغان، در برابر بحران‌های فزاینده، در چنین شرایطی دچار آشفتگی و سردرگمی شده است. افزون بر بحران‌های اقتصادی و سیاسی که ترکیه درگیر آن‌هاست، ضرورت تغییر و برون رفت از بن‌بستی که در برابر فراخوان شجاعانه و هوشمندانه‌ی عبدالله اوجالان در تاریخ ۲۷ فوریه ۲۰۲۵ قرار گرفته‌اند، به شدت حکومت ترکیه را به بحران و تناقض‌های درونی بیشتری فروبرد. فراخوان اوجالان که در پی‌آن شورای رهبری حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) نیز از یک تغییر و رویکرد جدید پاسخ گفت، به روشنی بیانگر نیاز به تحولی اساسی در ترکیه است. این فراخوان نه تنها به تغییرات سیاسی در ترکیه، بلکه به احیای دوباره آرمان‌های  پایان‌یابی جنگ و برقراری همبستگی به هدف سازمان‌یابی فردای نوینی در منطقه کمک می‌کند.
  2. برآمد شکوهمندانه‌ی نیروهای مقاومت و توده‌های زیر ستم کرد که در جشن نوروز و آتش نوروز در سال ۲۰۲۵ با شور و هیجان، جهانیان را خیره کرد، در تاریخ معاصر ترکیه و منطقه،‌ تاثیرات تعیین کنندهی به جای خواهد گذارد.  برگذاری تاریخی ۸ مارس و نوروز و نه تنها نمادی از همبستگی و آگاهی اجتماعی است، بلکه نمایانگر آن است که  زنان و توده‌های زیرستم کورد در پی آزادی و حقوق بر اساس زندگی آزاد،‌ اجتماعی، و برابری هستند.
  1. عوامل ژئوپلیتیکی: دردرازای دوران جنگ سرد، حکومت ترکیه به عنوان یکی از مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین متحدان غرب در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی شناخته می‌شد. ترکیه با توجه به موقعیت جغرافیایی سیاسی و نزدیکی و هم مرزی با کشورهای بلوک شرق، از اهمیت استراتژیک ویژه‌ای در سیاست‌های امنیتی و اقتصادی جهانی برخوردار بود. در آن دوران، ترکیه نقش محوری در پایگاه‌های نظامی ناتو از جمله اینجرلیک، به‌سان یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌های نیروی هوایی ایالات متحده و ناتو به شمار می‌آمد، با پایان‌یابی جنگ سرد و فروپاشی سوسیالیسم رئال کم اهمیت شد و بسیاری از آن ضرورت‌ها به پایان رسید. ترکیه با پیوستن به بلوک‌های جدید و توسعه روابط با چین و روسیه و ایجاد بلوک‌های ترکمنستان، ‌آذربایجان و حکومت جدید سوریه، دولت ترکیه را با غرب و افکارعمومی دچار چالش جدید ساخته است. در سطح بین‌المللی، سیاست‌های اردوغان در روابط با ایران، روسیه،‌ اسرائیل و قدرت‌های غربی همواره با پیچیدگی‌هایی و تناقض‌هایی همراه بوده است. ترکیه به دلیل سیاست‌های متناقض خود در روابط خارجی، از جمله همراهی با پوتین و جنگ اکراین با چشم انداز شرایط متزلزل روسیه و همراهی سیاسی با حماس  در برابر اسرائیل در موقعیتی حساس قرارگرفت.

این دگرگونی‌ها و سیاست‌ها به‌گونه‌ای مستقیم و غیرمستقیم، بر استراتژی‌های خارجی و داخلی ترکیه،‌ به‌گونه ای ژرف تاثیر گذار بود‌ه‌اند و زمینه‌ساز خیزش‌های سیاسی و اجتماعی ترکیه شمار می‌آیند. به همین سبب حکومت ترکیه به سوی روسیه پوتینی نه تنها پیمان‌های تاکتیکی بست، بلکه از جمله متحدان روسیه گردید و در حالیکه عضو ناتو بود، سیستم دفاعی اس-۴۰۰ از روسیه و پشتیبانی از پوتین در جنگ با اکراین، و از حماس در برابر اسرايیل  و جابجایی یک نیروی نیابتی جهادی در سوریه به اوج خود رسید.

تغییر نقش ترکیه از یک متحد استراتژیک صِرف در چارچوب ناتو به یک بازیگر منطقه‌ای متزلزل و متنقاض با ناتو، بروز تنش‌های داخلی در میان احزاب سیاسی  و رقیب در ترکیه  انجامید. این اختلاف‌ها همراه با دیگر فاکتورهای اشاره شده در بالا، به خیزش‌ جاری و نیاز به تغییر در ساختار حکومتی ترکیه می انجامد.

اردوغان،‌ با بازداشت اکرم امام اوغلو اردوغان در شرایطی دست به یک خودزنی زد که بیش از هر زمان دیگر در دوران حودکامگی‌ خویش، بی اعتبار شده بود و پایه‌های‌ توده‌ای خود را از دست می داد.

۶- مسئله کوردها و فرآیند ‌آتش بس و آشتی: اکرم امام‌اوغلو زمانی به فرمان رجب طیب اردوغان بازداشت شد که جامعه داخلی و افکار عمومی جهانی در انتظار واکنش حکومت ترکیه به فراخوان عبدالله اوجالان، تئوریسین و مدافع جامعه‌ی نوین که ۲۶ سال در زندان انفرادی به سر می‌برد، لحظه‌شماری می‌کردند. فراخوان اوجالان که در آن از دولت ترکیه خواسته شده بود تا به مذاکرات صلح با حزب کارگران کردستان (PKK) و دیگر گروه‌های کرد توجه کند، نقطه عطفی در روند روابط میان کورد، ‌ترک و دیگر اتنیک‌های ترکیه و منطقه و دولت ترکیه بود.

این فراخوان که به‌ویژه در زمینه بحران‌های منطقه‌ای و سیاسی ترکیه و همچنین جنگ‌های داخلی چند دهه‌ اخیر با کوردها اهمیت ویژه‌ای داشت، نگاه‌های زیادی را به خود خواند. در چنین شرایطی، اقدام اردوغان برای بازداشت امام‌اوغلو، شهردار استانبول و یکی از چهره‌های برجسته مخالف اردوغان، به نوعی نشان‌دهنده پریشانی وی و نیز وضعیت پیچیده و پرتنش سیاسی در ترکیه بود.

بازداشت امام‌اوغلو، بحران سیاسی داخلی را تشدید کرد، واکنش‌های جهانی زیادی را در پی داشت و بیش از پیش به زیان اردوغان و دولت ائتلافی حاکم بر ترکیه انجامیده‌ است. فرآیند پیشنهاد گفتگو با اجالان، با پاسخ ده ماده‌ای هوشمندانه‌ی اوجالان که از سوی دولت باغچلی آغاز شده بود، برای  حکومت ترکیه، حل پرسش تاریخی کورد نبود، بلکه بیانگر بحران سیاسی و تاکتیکی برای خرید وقت و گریز از بحران‌های فزاینده بود. عبداله اوجالان و نیروهای رزمنده و مقاومت و جامعه‌، به ویژه زنان در کوردستان‌ها و شمال شرق سوریه، این شرایط را هوشمندانه دریافتند. پیمان نامه‌ی ۸ ماده‌ای فرماندهی نیروی دمکراتیک سوریه (HSD)، با امضای فرماندهی مشترک خودمدیریتی شمال شرق سوریه و احمد الشرع  در دمشق نیز حکومت ترکیه را به تنگنای بیشتری کشانید. این فرایند، اینک به خطر افتاده است و نه تنها برای ترکیه، بلکه برای امنیت منطقه خاورمیانه پی‌آمدهای جدی خواهد داشت.

چشم‌انداز آینده:

 با توجه به شکاف عمیق بین حکومت به رهبری اردوغان-هاکان فیدان-باغچه‌لی، با اکثریت حکومت شوندگان و نیز اپوزیسیون به رهبری اکرم امام اوغلو امکان تغییر رژیم در ترکیه با وجود قدرت‌نمایی اردوغان، ترکیه را با چالش‌های جدی روبرو ساخته است. با ورود نیروهای سوسیالیست و رادیکال، ‌جنبش کارگری، زنان، جوانان، ‌دانشجویان، ‌بیکاران و فرودستان به مبارزه‌ی میدانی و اعتصاب عمومی، ترکیه، به سوی شرایط انقلابی پیش خواهد رفت.

پ ک ک باید در این شرایط به گفتگوهای آشتی، پیشبرد آزادی بدون قید و شرط اوجالان، از یک سوی و گفتگو وتلاش برای گفتگو با اپوزسیون، و همبستگی  بین کورد و ترک و نیروهای ‌مردمی برای ایجاد یک جامعه‌ی نوین، آزاد و برابر در راستای ارزش‌های انسانی، فرهنگی و زیست‌محیطی و فلسفه‌ی زن، زندگی،‌ آزادی  متمرکز شود.

اردوغان و شرکای وی، به ادامه‌ی رقابت‌ها و قطب‌بندی سیاسی و سرکوب، دست به گریبان است. مهار این جنبش با خشونت و سرکوب و بازداشت‌های هزاران نفره، شاید که به تنفسی کوتاه مدت بیانجامد، اما با فروریزی مشروعیت حاکمیت اردوغان، بحران‌های سیاسی و اقتصادی قابل حل نبوده و با تراکم و قدرت تخریبی سنگین‌تر، این دولت را بی‌آینده ساخته و به زیر خواهد کشید.

عباس منصوران

۲۶ فروردین ۱۴۰۴