رسوايى به تقويم روحانى
سيف خدايارى
بار ديگر سيد ابراهيم نبوى طناز و مليجك ” اصلاحات” در خوش خدمتى به جنبش خود، جنبش ملى – اسلامى كه با ” انتخاب” روحانى بار ديگر پوست انداخته و از اپوزيسيون سبز به پوزيسيون بنفش دگرديسى كرده دهن به تعفن گشوده و در كمال بيشرمى مهر تایید بر يكى از شنيع ترين صحنه هاى جنايات دولت كريمه نهاده است.
نبوى در پاسخ به كامنت يكى از كاربران فيس بوك كه چرا “سيد” در مورد اعدام دوجين آدم – كشتار و اعدام ١٨ نفر – چيزى نمى گويد، ضمن رد كردن اين پيشنهاد نابجا سرشت خبيث خود را نيز رو كرده است. مى فرمايند: “قرار نيست مثل خيلى از تشكل هاى سياسى از مجازات قاچاقچيان و قاتلين حمايت كنم قرار نيست من اينجا را تا ابد تبديل به مركز حمايت از بيماران هارى بكنم، روشن شد يا فيوز قطعه!؟ ” او در ادامه با كشف مخاطب خود كه يك شهروند كرد زبان است با تأكيد بيشترى اعدام حبيب الله گلپرى پور را مشروع مى داند.
سيد براى اينكه فرصتى را در ناسيوناليست بودن خود از كف ندهد- و اينبار براى خوشرقصى براى طيف ضدعرب هموطنان- شال گردن مخاطب فيس بوكى اش را كشيده و با گفتن ” اون چفيه پليد ياسر عرفات …”
آخرين گازش را در اين فاصله كوتاه مى گيرد.
ابراهيم نبوى نمونه شاخص جنبش ملى اسلامى است كه ضديت اش با آزاديخواهى بارها نشان داده است و از شانس بد او چند بار دست اش رو شده است!
او سپتامبر ٢٠٠٩ در تجمعی در بروکسل در مورد اعدامهاى دهه شصت گفته بود “آنها در سال ٦٠ یک مشت کمونیست بودند و باید می مردند و شما هم ٥ درصد حقتون همینه”. در همان دوران كه سيد مجيزگوى جنبش سبز بود در اعتراض به جوانانى كه به سفارت جمهورى اسلامى در بروكسل هجوم برده بودند آنها را” عوضى” و ” انقلابيون قلابى ” ناميد و آنها را دعوت به بازگشت به شكنجه گاههاى جمهورى اسلامى نمود.
ابراهيم نبوى اما تنها نيست. جغ جغوى علينژاد هم براى اينكه از قافله پشتيبانى از اعدامهاى دولت اعتدال عقب نماند در رابطه با اعدام گلپرى پور و در كامنتى بر مصاحبه پدر گلپرى پور جيغ اش را اينگونه زد ”
نمی خواستم در سفر خبر بخوانم ولی شما فقط این مصاحبه را بخوانید، آدم دلش می گیرد که خیلی ها می دانند بسیاری از کردها اعدام حق شان نیست اما از ترس متهم شدن سکوت می کنند”.
جنبش ملى – اسلامى طيف وسيعى از ژورناليست ها و عروسكهاى نبوى مانند را در بر مى گيرد. به يمن استبداد مطلق جمهورى اسلامى و حمايت رسانه هاى بورژوازى جهانى از قبيل بى بى سى و راديو فردا و .. و امكانات وسيع توانسته اند رشد چشمگيرى در دنياى مجازى بيابند. در دنياى واقعى و نبرد انسانهاى آزاديخواه و راديكال اما كمترين اعتبار و ابرويى ندارند. جنبش آزاديخواهى و برابرى طلبى و در رأس آن جنبش كمونيسم كارگرى اجازه نخواهد داد اين تعفن ملى – اسلامى از تاريكخانه خود بيرون آيد.
***