عقب‌نشینی از “قانون حجاب و عفاف”

 

سیوان کریمی

ما به درست حجاب را پرچم بردگی زن نام بردیم. رژیم اسلامی در بیش از چهار دهه تمام امکانات خود را در سطوح مختلف از جمله آموزش، فرهنگ و رسانه به کار برد تا بگوید “حجاب زینت زن است”، تا تلاش کند این نماد بردگی زن را، به جامعه تحمیل کند. پس از چهار دهه تلاش بی‌حاصل، پس از آنکه جنبش زنان در دوره خیزش انقلابی ۱۴۰۱، این نماد بردگی زن را به آتش کشیدند، به یکباره برای رژیم اسلامی مشخص شد که آنچه در طول این سال‌ها انجام داده، سرابی بیش نبوده است. نه تنها حجاب به زن تحمیل نشد، بلکه یکی از پایه‌های رژیم اسلامی که همین حجاب است، به چالشی جدی برای رژیم اسلامی تبدیل شد. طوری از قانونی کردن حجاب و عفاف سخن می گویند که انگار اگر این نماد بردگی هم بر سر زنی بوده، خودش به انتخاب خود و آگاهانه آنرا برداشته است. انگار که زن در جامعه ایران می‌خواهد برده بماند و بویی از انسانیت و تمدن و انتخاب نبرده است. انگار که فقط تعداد معدودی انسان هستند که مخالف آن هستند و این قانون را می‌گذارند که آن چند نفر هم سر به راه شوند. خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و متعاقب آن سوزاندن حجاب رعد و برق در آسمان بی ابر نبود. فوران بیش از چهار دهه تحمیل حجاب، تحقیر زن و جامعه‌ای بود که جمهوری اسلامی در تلاش بود آنرا قرنها به عقب ببرد. در طول این سه سال، جمهوری اسلامی تلاش کرده است که با تهدید و ترعیب جامعه، حجاب سوزانده شده را به سر زنان برگرداند و آنرا به جامعه‌حُقنه کند. تلاش می‌کند آنچه زیر پای جامعه لگد مال شد، دوباره پرچم “رهایی زن” شود. شروعش از گشت‌های ارشاد و امر به معروف بود و حالا که در مقابل خواست مردم به تحقیر و شکست خود پی برده‌اند، تلاش می‌کنند که “قانوناً” مردم را وادار به آن کنند و تخطی از آن را جرم می دانند.

این کار را هم کرده‌اند. قانون نوشتند و برای کسی که در مقابلش گردن کج نکند، تا میلیونها تومان جریمه تعیین کرده‌اند و در مواردی احکام جزایی جدی‌تری را پیش‌بینی کرده‌اند. اما سوال اصلی این است: شما که خودتان قانون‌گذار و مجری آن هستند، شما که خودتان جرم را تعیین کردید و خود شما هم قضاوت می‌کنید، شما که نیروی سرکوب جامعه را گوش به فرمان خود دارید، چرا از ابلاغ و اجرای آن بیم دارید؟

چرا جمهوری اسلامی می‌ترسد که این قانون را به اجرا بگذارد؟

دلیل اول ایناست که جمهوری اسلامی در مورد تمام شدن اعتراضات و نارضایتها در جامعه فیل هوا کرده است. اینکه می‌ترسند دوباره مردم به خیابان بیایند و میخ آخر را بر تابوت جمهوری اسلامی بکوبند، ته دل جمهوری اسلامی را خالی می‌کند. حالا مردم می‌دانند که شاخ و شانه کشیدن برای زنان و سرکوب اعتراضات فقط طبلی تو خالی است. نگرانی جمهوری اسلامی از این است که فردا اگر زنان حجاب سر نکنند، چه می‌کند؟ سرکوب می کند و می‌کشد؟ جامعه اما چه عکس العملی دارد؟ حتما که دست روی دست نمی‌گذارد و نظاره‌گر کشتار و سرکوب زنان نخواهد شد. این پاشنه آشیل اول این قانون است. رژیم اسلامی مطمئن است که جامعه به عقب بر نمی‌گردد. زنان دیگر حجاب، این طوق بردگی را، سر نمی‌کنند. این مبارزه بین جامعه و زنان در صف اول آن با رژیم اسلامی، تنها مبارزه با حکومت رژیم اسلامی نیست، بلکه مبارزه با مذهب و نقش آن در زندگی هم خواهد بود.

جمهوری اسلامی تصویری که از مبارزات مردم داشت، پس از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ دگرگون شد. اینکه با دستگیری و شکنجه و حتی کشتار می تواند نقطه‌ی پایانی بر هر مبارزه بگذارد، واقعی نیست.

مسئله دوم این است که هر تحول و اتفاقی که منجر به عکس العمل گسترده در جامعه شود، نهایتا می‌تواند به مبارزه‌ای گسترده و سراسری در جامعه تبدیل شود. وضعیت اقتصادی، فقر و گرسنگی و بیکاری و مبارزاتی که در این سالها – حتی به صورت پراکنده – حول آن شکل گرفته باشد، می‌تواند در یک بزنگاه به هم وصل شوند و به خیزشی فراتر از خیزش ۱۴۰۱ تبدیل شود. این مساله خارج از تصور نیست. بنا به مصوبات دولت پزشکیان و تایید نهادهای تصمیم گیرنده رژیم اسلامی و خامنه‌ای در صدر آن، قیمت انرژی از جمله حاملهای سوخت در کمتر از سه ماه دیگر افزایشی نجومی خواهد داشت. این افزایش قطعا به نارضایتها و اعتراضات گسترده در جامعه منجر خواهد شد. گرانی نان و نبود برق و گاز و آب آشامیدنی را در این وضعیت باید ضرب کرد. خروجی چه می‌شود؟ یا جامعه‌ای که به سمت نابودی خواهد رفت، یا اینکه رژیم اسلامی را به زیرمی کشد. مردم انتخاب خود را کرده‌اند. رژیم اسلامی رفتنی است. هر نوع تصویب و اجرای “قانونی” که علیه زنان در جامعه باشد، کاتالیزوری خواهد بود که سرنگونی رژیم اسلامی را سرعت می‌بخشد.

آنچه مسلم است،  تعلیق و عدم اجرای این قانون، آنطور که بخشی از “اصلاح‌طلبان” تلاش می کنند به رزومه‌ی خود اضافه کنند و خواست خود جلوه دهند، مطلقا ربطی به مساله زن در جامعه ندارد. هر نوع پیشروی زنان در جامعه به معنی پسروی رژیم و دستگاه سرکوب آن است. عدم اجرای این قانون و تعلیق آن تنها و تنها به دلیل ترس از خیزش مردم است. از میان همین اصلاح‌طلبان بود که اکبر پونزها بیرون آمدند و به خاطر حجاب و روسری، زنان را سرکوب کردند. اگر امروز رژیم اسلامی مجبور به عقبگرد و عدم اجرای قانون خودشان شده‌اند، به خاطر ترس از خیزشی است که می‌تواند میخ آخر به تابوت رژیم اسلامی باشد. این رژیم و این قوانین ارتجاعی باید به دست زنان به زباله‌دان تاریخ سپرده‌شود.

ژانویهٔ ۲۰۲۵