همایون گدازگر
با گذشت دوهفته از فرار بشار اسد و به قدرت خزیدن نیروی اسلامی تحریرا لشام و شرکا، هنوز هیچ افق روشنی از آینده سوریه دیده نمی شود. نقش سوریه که بعلت موقعیت جغرافیایی خاص آن به قلب خاورمیانه مشهور است ، در تعیین ثبات ویا بی ثباتی آن منطقه حائز اهمیت است. بهمین دلیل سقوط بشار اسد در تحولات یک سال ونیم گذشته خاورمیانه نقطه عطفی درمسیر مخاصمات کنونی منطقه خاورمیانه است و یکبار دیگر صف بندیهای متناقض و پیچیده ای را در مقابل دولتها و قطب های رقیب جنگ اسرائیل علیه فلسطین قرارداده است .
سقوط دولت بشاراسد که پس از اعتراضات سال ۲۰۱۱ به کمک جمهوری اسلامی و روسیه ۱۳ سال برپا نگهداشته شده بود، نقش مهمی در تعیین تکلیف طرفهای رقیب در خاورمیانه دارد . با سقوط بشاراسد روسیه در رقابت با آمریکا و اروپا یک کارت مهم وجمهوری اسلامی یک حوزه فعالیت پیشگیرانه برای مقابله با خطر اعتراض و خیزش توده ای علیه خود را از دست دادند. از دست رفتن این عرصه ودر واقع شکست جمهوری اسلامی در منطقه می تواندآتش اعتراضات علیه جمهوری اسلامی را شعله ور ساخته و جمهوری اسلامی را بیشتر در منگنه بگذارد.
سقوط بشار اسد بعنوان یکی از رژیمهای سرکوبگر اگر چه مایه شادمانی مردم سوریه است ، اما متاسفانه سقوط این دیکتاتور حاصل اعتراض و مبارزه مردم سوریه و جایگزینی آلترناتیو آنها نبود.گروه تحریر الشام که خود از شرکا جریانات تروریستی القاعده و داعش بوده واز سنت و ایدئولوژی آنها بیرون آمده است،نه تنها ربطی به خواستهای آزادیخواهانه جامعه سوریه نداردبلکه علیرغم قول ووعده های نیم بند رهبری آن در مقابل مردم و دستاوردهای جامعه مدنی سوریه ایستاده است.اینها گروههای دست ساز ومزدور دولتهای سرکوبگر از قبیل ترکیه با پشتیبانی غرب وآمریکا برای پیاده کردن نقشه شومشان علیه صدها میلیون مردم در خاورمیانه هستند وذه ره ای به خواست ومطالبات انسانی این جوامع ربط ندارند.
اظهارات احمد شرع مسئول این جریان در روزهای اخیر بخوبی نشان از ماهیت اسلامی و ضد مردمی این جریان و وقت خریدن برای پیاده کردن برنامه های اسلامی این جریان را نشان می دهد. وعده ها وادعاهایی که از وضعیت جامعه سوریه حتی تحت حاکمیت رژیم بشار اسد هم عقب تر است. حاتم بخشی این جریان در مورد آزادی حجاب از این جمله است، در جامعه سوریه تاکنونی حجاب محلی از اعراب نداشته است، قول و قرار این چنینی از جانب احمد شرع پیام حمله به دستاوردهای تاکنونی جامعه سوریه بوسیله اسلام نرم و کنترل شده است واین خود آینده جامعه سوریه را در تاریکی ونگرانی فرو برده است .
سقوط رژیم بشار اسد موقعیت بازیگران و منافع آنها را بیش از پیش نشان داد. دولت سرکوبگر ترکیه نقش اصلی در این تغییر وتحولات داشته است ودر پرتو آن از یک طرف سیاستهای شناخته شده و تجاوزکارانه خود را در قبال کردستان سوریه و نیروهای سوریه دمکراتیک برای شکست و درهم کوبیدن آنها را در پیش گرفته واز طرف دیگر چشم طمع به اشغال مناطق شمالی و هم مرز سوریه بسته است.مناطقی که هم اکنون هم بخشهایی از آن را در اختیاردارد .
دولت اسرائیل که حمله تروریستی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ برای آن بهانه ای شد تا با مخالفین منطقه ای خود تسویه حساب بکند، با دست زدن به جنایات کم سابقه وکشتار مردم بی دفاع فلسطین چهره کریه فاشیستی خود را نمایان کرد و با زیر پا گذاشتن هرنوع نظم ونسق اعلام شده نهادهای بین المللی، ناتوانانی و بن بست حاکمان کنونی جهان را از دفاع وحرمت ابتدایی بشریت امروز به نمایش گذاشت.با سقوط بشاراسد دولت اسرائیل هم مانند دولت ترکیه به تعرض خود به سوریه و اشغال بخشهای بیشتری از خاک آن ادامه داده و بخش مهمی از زیر ساختهای نظامی آن را نابود کرد.
در مقابل روسیه وجمهوری اسلامی بعنوان حامیان رژیم اسد از بازندگان سقوط او بودند. روسیه که قرار است با سرکارآمدن ترامپ در آمریکا در مورد جنگ در اکرائین وارد مذاکره بشود،باسقوط بشار اسد یکی از کارتهای بازی خود را از دست داد و همچنین میدان دخالت آن در خاورمیانه محدودتر شد. اما جمهوری اسلامی بازنده اصلی سقوط هم پیمان مهم استراتژیک محور مقاومت خود علیه اسرائیل است. سقوط اسد گرچه توسط جریانی همزادجمهوری اسلامی ودر غیاب انقلاب مردم سوریه بوقوع پیوست، اما ضربه ای کشنده بر جمهوری اسلامی وقدر قدرتی او در منطقه زد.ضربه ای که کار نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه را یکسره کرده و باقیمانده آنها را در عراق و یمن و غیره دچارتردید و بحران کرده است .
سقوط بشار اسد برای جمهوری اسلامی که خودگرفتار انواع بحران ، اقتصادی ،سیاسی و ایدئولوژیک واختلاف داخلی است و میلیارد ها دلار را دراین راه برباد داده است موجب فشار بیشتر از جانب جامعه معترض ایران شده است. شکست جمهوری اسلامی را علیرغم تبلیغات و شعارهای توخالی خامنه ای، در لحن لرزان و حرکات زبونانه آنها و تمسخروافشگریهای مردم جامعه می بینیم .مواضع متناقض دست اندرکاران جمهوری اسلامی در موردجریان سرنگونی اسد و تحلیل حال وآینده سوریه وگروه تحریرا لشام نشان از گیجی و سردرگمی و حاصل شکست سختی است که جمهوری اسلامی از تحولات سوریه متحمل شده است . اگرچه این شکست جمهوری اسلامی را در موقعیت ضعیف تری در برابر موج نارضایتی عمومی کارگران و جنبش اعتراضی قرار داده است،اما مسیر تحولات وتلاش برای ازجاکندن جمهوری اسلامی در ایران با سوریه متفاوت است. یک جامعه معترض که جنبشهای اعتراضی آن از درجه بالایی از رادیکالیسم و خواستهای مدرن امروزی برخوردار است را نمی شود با هیچ نیروی مرتجع اسلامی از قبیل تحریرا لشام مهار کرد . زدودن هرنوع آثار و شئونات مذهبی در حاکمیت آینده و مقدر کردن آن بر زندگی جامعه، شرط اول سرنگونی جمهوری اسلامی است،به همین سبب مذهب در هیچ بسته بندی رقیق و آمریکایی ویا خوش خیم آن در تحولات پیش روی جامعه ایران شانسی ندارد. انقلاب ایران دراساس یک انقلاب ضدمذهبی است و با هیچ نسخه ای از آن سر سازش ندارد .
امروزه حتی ناباوران صفوف خود جمهوری اسلامی و بسیاری از پایه گذاران آن هم قبول کرده اند که جمهوری اسلامی رفتنی است.جامعه ایران را نمیتوان با سوریه وافغانستان مقایسه کرد. در سوریه وافغانستان در جامعه ای تکه و پاره شده و دردل یک سناریوی سیاه تحمیل شده چند ساله، در غیاب یک جنبش اعتراضی توده ای و حق بجانب طالبان و تحریرا لشام توان عرض اندام پیدا کردند. جامعه ایران پس از ۴۵ سال حاکمیت هیولای اسلامی همچنان معترض و حق خواه ایستاده است و سالهای مدیدی است حکم به رفتن جمهوری اسلامی داده و با جنبش وخیزشهای انقلاب پی درپی دست بکار سرنگونی آن شده است .
با اینحال بورژوازی جهانی و جریانات منطقه ای و جریانات راست وپرو غرب در مسیر این تحولات بیکار ننشته و برای قیچی کردن هر تحول انقلابی و دست بدست کردن قدرت از بالا دست به هرکاری میزنند . تنها راه مقابله با هرنوع توطئە گری جریانات راست ،گسترش و اتحاد جنبش کارگری قدرتمند طبقه کارگر ایران و متشکل شدن آن حول برنامه وپلاتفرم روشن برای بعد از جمهوری اسلامی است . پلاتفرمی که از طرف همه جامعه و جنبش های گوناگون فعلی که هم اکنون درمقابل جمهوری اسلامی ایستاده اند قابل پشتیبانی باشد. طبقه کارگر ایران و جنبش آن می تواند در نقش رهبری اعتراض و جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی راه هرنوع زدوبند جریانات راست بورژوارا ببند ونقش خود را در تضمین حاکمیت توده ای مبنی بر رفاه و آزادی همگان به سرانجام برساند .
۲۶ دسامبر ۲۰۲۴