ناصر اصغری اعتراضات منحصر بفرد

اعتراضات منحصر بفرد

ناصر اصغری
در خبرهای این هفته “اتحاد”، سایت “اتحادیه آزاد كارگران ایران”، خبری از “اعتصاب كارگران افغانستانی شاغل در پاركهای شمال تهران به جهت كاهش دستمزد و سقوط ارزش ریال” درج شده است كه از جمله اعتراضات استثنائی در میان اعتراضات كارگری است. این كارگران روز ١٧ آبان و در اعتراض به بتعویق افتادن دستمزدهای ناچیزشان كه خبر مذكور می گوید حتی بخور و نمیر هم نیست، دست به اعتراض زدند. در بخشی از این خبر آمده است: “کارگران با دست از کار کشیدن در یک نقطه پارک تجمع و به شروع به رقص دستجمعی بسیار زیبا و از اینکه به کارفرما و شرایط ذلت بار کار نه می گویند شادی می کردند.” اعتراض كارگرانی كه بعنوان كارگران افغانستانی شناخته شده اند، مایه رقص و شادمانی بسیاری از هم طبقه ای هایمان هم شده است. این بخش از طبقه ما مورد شدیدترین اذیت و آزارها در دوران حكومت اسلامی قرار گرفته اند. هر گاه كارگران خواستند اعتراضی بكنند، رژیمی های جا خوش كرده در میان كارگران در نهادهای سركوبشان، خانه كارگر و شوراهای اسلامی كار، به این بخش از همزنجیران ما حمله كرده و تا جائی كه برایشان مقدور بوده، احساسات عقبمانده تعدادی را بر علیه این بخش بی حقوق تر از هم طبقه ای هایمان تحریك كردند. این بخش از كارگران، كه شاقترین كارها با كمترین دستمزد و در ناامن ترین شرایط بر عهده آنها بوده است، دائم مورد “پیگرد قانونی” برای بازگرداندن به افغانستان بوده اند. پاركها و امكان تفریحی از این انسانهای شریف قانونا دریغ می شود. رادیو و تلویزیون و دیگر رسانه های اسلامی و ناسیونالیسم ایرانی بطور رسمی بر علیه این بخش از طبقه کارگر سمپاشی كرده و آنها را مورد اذیت و آزار قرار داده اند. كارفرماهایی كه این بخش از كارگران را استخدام می كردند را “خاطی” مینامیدند و جریمه می كردند! توسط حتی نیروهای به اصطلاح “چپ” مثل حزب توده و راه كارگر و دیگر نیروهای پرو روس هم مورد عتاب و خطاب قرار میگرفتند. “كارگران افغانستانی” ساكن ایران، در این سه دهه و اندی حكومت اسلامی، هم از اسلام و هم از ناسیونالیسم ایرانی ضربه دیده اند. حتی كودكانشان هم مورد اذیت و آزار سیستماتیك قرار گرفته اند. ازدواج “افاغنه” با ایرانی ها غیرقانونی بوده. كودكان افغانستانی ها حق رفتن به مدرسه را نداشته اند. هزار و یك بی حرمتی و بی احترامی به این كارگران شده است. این موج كثیف و غیرانسانی باید برگردد. جامعه باید به این انسانها، همانند هر انسان دیگری نگاه كرده و احترام شایسته انسان بگذارد.
شرایط جامعه ایران در تب و تاب اعتراض است. “كارگران افغانستانی” می توانند سهم مهمی در اعتراضات این دوره جنبش كارگری ایفا كنند. اعتراض “كارگران افغانستانی” شایسته بیشترین حمایتها توسط جنبش كارگری است. حمایت از زندگی و رفاه این كارگران وظیفه جنبش كارگری است.
١١ نوامبر ٢٠١٢
***
انتخات اوباما و شادی فدراسیون كار آمریكا

بدنبال پیروزی اوباما بر رامنی، و در اولین لحظاتی كه این پیروزی قطعی شد، ریچارد ترامكا رئیس فدراسیون كار آمریكا در نامه ای به اعضای اتحادیه های عضو این فدراسیون، كه نسخه ای از آن به ای میل من هم راه پیدا كرد، درخواست (Hug) “در آغوش گرفتن” كرد. نوشته بود كه “امیدوارم كه شما هم در حال جشن و پایكوبی باشید.” هیچ انسان شریفی نمی توانداز شكست رامنی ـ راین خوشحال نباشد؛ اما شادی و بغل كردن اولین كسی كه در خیابان با او روبرو میشویم و آن هم بخاطر پیروزی اوباما و حزب دمكرات!، دیگر یك تردستی خاصی است كه فقط از عهده مسئولین فدراسیون كار آمریكا بر می آید.
همه مردمی كه به اوباما رأی دادند، نه از سر اجرای سیاستهایی است كه او در عرض چهار سال گذشته به اجرا گذاشته است که حتی متخصصین و كارشناسان سیاسی هم نمی توانند آنها را از سیاستهای حزب جمهوریخواه تفكیك بدهند. رأی دهندگان كسانی هستند كه از سیاستهای زن ستیز، تبعیض بر علیه همجسنگرایان، سیاستهای ضد پناهندگی، سیاستهای قلدری عریان، سیاستهای دخالت دادن مذهب در زندگی خصوصی مردم، از انگل خواندن ٤٧ در صد مردم توسط رامنی و غیره و غیره، متنفرند و بر علیه آنها به رقیب او رأی دادند. رأی دهندگان به اوباما تا اینقدر هم هالو نیستند كه رئیس فدراسیون كار آمریكا دوست دارد باورمان بشود. ترامكا به روی مبارك هم نمی آورد كه اوباما با قول آسان كردن زمینه برای كارگران برای متشكل شدن (“Employer Free Choice Act”) رأی اكثریت كارگران را در دوره قبلی به دست آورد. او اما زیر قولش زد و حتی یكبار هم درباره آن قول “کوچک” زبان نگشود. ترامكا به روی مبارك نمی آورد كه اعضای اتحادیه های ایشان، از هر ٣ نفر، ١ نفر به میت رامنی رأی داد! ترامكا به روی مبارك نمی آورد كه ارتشیان فراری از جنگ در عراق و افغانستان در دوره اوباما هم همچنان در پیگیرد قانونی اند و كسانی مثل Bradley Manning به جرم رساندن اطلاعات به ویكی لیكس در خطر دادگاه صحرای است. مهمتر از همه او به روی مبارك نمی آورد كه كارگران آمریكا در دوره اوباما هم زندگی شان هر روز از روز قبل فقیرانه تر شد.
مشكل ما كارگران با نهادهای رسمی ـ قانونی كارگری، اما فقط مختص آمریكا نیست. در كانادا هم دو سه سال پیش در بحبوحه اعتراض قدرتمند كارگران و مردم زحمتكش به حضور سران G٨ در تورنتو، رئیس كنگره كار كانادا، كن جورجیتی، معترضین را مشتی اراذل و اوباش خواند! جنبش اعتراضی سال گذشته در انگلیس هم با كارشكنی TUC دچار انشقاق شد و عقب نشست. جنبش كارگری در غرب باید مثل یونان، اسپانیا و پرتغال رفرمیسم را به چالش بطلبد و خود را از این وضعیت دربند بودن در تار و پود همدستی با طبقه فرادست، برهاند. راه سوم و دیگری در چشم انداز نیست!
٩ نوامبر ٢٠١٢
***
دستها از اعضای رهبری اتحادیه معلمان بحرین كوتاه

سایت لیبر استارت خبر داد كه دو تن از اعضای رهبری اتحادیه معلمان بحرین به نامهای مهدی ابودهیب و جلیله السلمان كه سال گذشته در جریان اعتراضات خیابانی در بحرین فراخوان به شركت در این اعتراضات را داده بودند و به دنبال سركوبهای شدید متعاقب آن، دستگیر شده بودند، به زندان طولانی مدت محكوم شده و یکی از آنها هم به قرطینه منتقل شده و نه اعضای خانواده و نه وكیل ایشان، اجازه ملاقات با وی را ندارند. در ادامه این خبر آمده است كه مهدی ابودهیب، رئیس هیأت مدیره اتحادیه مزبور، به ٥ سال زندان محكوم شده است و جلیله السلمان هم كه معاون مهدی می باشد و با قرار وثیقه آزاد شده بود، به زندان فراخوانده شده و در قرنطینه نگهداری میشود. یك دادگاه نمایشی ایشان را به ٦ ماه حبس محكوم كرده است. لیبر استارت از همه كارگران و مخاطبین خود خواسته است كه با ارسال نامه های اعتراضی به این احكام دادگاههای نمایشی اعتراض كرده و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط این زندانیان سیاسی شوند.
لازم به یادآوری است كه در جریان اعتراضات سال ٢٠١١ در بحرین، هزاران نفر كه در این اعتراضات شركت كرده بودند، از مشاغل خود و عمدتا از مشاغل دولتی اخراج شده و بسیاری از آنها به زندان افتاده و زیر شكنجه های قرون وسطائی به اعمالی كه هیچوقت مرتكب نشده بودند، “اعتراف” كردند! مهدی و جلیله آخرین اینها هستند كه در برابر اجحافاتی كه بر مردم و بخش زحمتكش آن جامعه می رود سكوت نكرده و خود در اعتراضات شركت كرده و دیگر همكارانشان را نیز به شركت در این اعتراضات خیابانی فراخواندند. دست شاهان و مفتخوران از زندگی رهبران و فعالین كارگری و از جمله از سر مهدی ابودهیب و جلیله السلمان كوتاه!
٩ نوامبر ٢٠١٢