مقدسات نداریم

در حاشیه محاکمه نسرین شاکرمی مادر نیکا شاکرمی به اتهام “توهین به مقدسات”

رحمان حسین زاده

خبر اینست “که اولین جلسه رسیدگی به اتهامات نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی محبوس در زندان خرم‌آباد، یکشنبه ۲۰ آبان، به صورت ویدیو کنفرانس در دادگاه کیفری دو این شهرستان برگزار شد.بنا بر گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در جریان این جلسه نسرین شاکرمی از بابت اتهامات “توهین به مقدسات و نشر اکاذیب” به قصد تشویش اذهان عمومی، به دفاع از خود پرداخت.هم‌چنین علی امیدی، وکیل نسرین شاکرمی افزود: بخش دیگری از پرونده نسرین شاکرمی از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام، تحریک مردم به جنگ و کشتار، توهین به رهبری و توهین به خمینی” در روزهای آتی در دادگاه انقلاب برگزار خواهد شد.

اتهام اصلی علیه نسرین شاکرمی “توهین به مقدسات” است. در رد خرافه “مقدسات” قبلأ مطلبی نوشتم که اکنون آپدیت شده آن را ارائه میکنم. نه تنها در حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی بلکه در دنیای تحت سیطره نظم وارونه سرمایه داری “مقدسات” و”احترام به مقدسات” ابزاری علیه ابراز وجود آزادانه انسانها در ظرفیت فردی و جمعی است. “مقدسات تراشی” نه صرفأ زاده “ایدئولوژی و عقاید آسمانی یا زمینی” بلکه متکی به منفعت طبیعی طبقات استثمارگر در هر مقطع تاریخی و در دنیای معاصر در خدمت منفعت کاپیتالیسم که اساسا متکی به هویت سازی وارونه و جعلی مذهبی، ملی، نژادی، جنسی و عشیره ای و یا نمادها و چهره ها و سوژه های خرافی و دست ساز است. نظم حاکم سرمایه داری به تفرقه در صفوف طبقه کارگر و صفوف مردم آزادیخواه نیازمند است. ابزار ایجاد این تفرقه ها در تمام دنیا بیش از هر عامل دیگری، ابتدا تفرقه مذهبی و ملی و قومی و جنسیتی و سیاستها و نمادهای برگرفته از این خرافات است. نظم حاکم به ویژه هویت مذهبی و هویت ملی و قومی را ساخته و می تراشند و آنرا به خورد مردم می دهند که زمینه ای برای پراکندگی و دشمنی ایجاد کنند. هیچ یک از شهروندان جامعه با هویت ملی و مذهبی و نژادی و عشیره ای به دنیا نیامده اند. از قبل ملزم به تبعیت از”نهادها، حکومتها، اشخاص ومراجع و رهبران و امامان و نمادهای مقدس نامیده شده ساختگی” نیستند.  ما به عنوان انسان و موجود انسانی به دور از هر قید و بندی پا به زندگی و حیات میگذاریم. به طورطبیعی در سرآغاز زندگی تعلقی به “مقدسات” مربوط به هویتهای کاذبی که بعدأ ساخته و پرداخته میشود و به گردنمان آویزان میکنند، نداریم. اگر در محیط آزاد و انسانی بزرگ شویم و مقدسات و هویتهای کاذب را به تک تک ما انسانها تحمیل نکنند، با همان هویت مشترک انسانی و به دور از تعصب، حیات اجتماعی و سیاسی و آموزشی را طی میکنیم و سعی میکنیم سرنوشت خود را در دست بگیریم. اما جامعه طبقاتی و طبقات و افکار حاکمه نمیگذارند این روند طبیعی طی شود. از سن معین و جایی معین، از محیط خانواده تا مدرسه و جامعه در همه کشورها و در ایران هم، عمدتا هویت ملی و یا مذهبی را به انسان عرضه می کنند و به او می آموزند که شما “متفاوتی” چون مذهب و ملیت شما متفاوت است. شما “روسی” یا “آمریکایی و چینی” شما “فارس” یا “کرد” و “ترک” و یا “شیعه” و “سنی” و “کاتولیک” و “یهودی و بودایی” و … هستی! از تکلم به زبانهای مختلف آلمانی و فرانسوی و انگلیسی و اسپانیایی و فارسی و یا کردی و ترکی و عربی و …. ، پرچم سیاسی میسازند. در مقابل این هویت سازی دست ساز و دلبخواهی بحث ما کمونیست ها این است که اشاعه هویتهای مذهبی و قومی و جعلی یک معضل اساسی و بیگانگی و دوری انسانها از هم را شکل میدهد. این مفاهیم را بعنوان “مقدسات” به جامعه ارائه می کنند، مشکلات اجتماعی و سیاسی جدی بر جوامع تحمیل میکنند. بر این اساس “مرز و آب و خاک و شاه و شیخ و آخوند و رهبر و قانون و شرع و مقررات مقدس” میسازند. انسانیت بیدار شده و آگاه مبتکرانه و با ابتکار انقلابی لازمست به این روند خرافی ارتجاعی پایان دهد.

در ایران طی حاکمیت قرون وسطایی جمهوری اسلامی “مقدسات تراشی مذهبی”، بر اساس آن قوانین و موازین عصر حجری ١٤٠٠ ساله و بیدادگاههای مسئول انسان کشی و نسل کشی و اعدام و تحمیل شکنجه و زندان مقدس نامیده میشوند. اعتراض به جلادادن و جانورانی مثل خمینی و خامنه ای توهین به “مقدسات” است. محاکمه نسرین شاکرمی مادر جانباخته ی جسور نیکا شاکرمی نمونه دیگری از توجیه اعمال جنایتکارانه این رژیم سفاک است.

مرتجعین میگویند این “مقدسات” و دسته بندیهای “مقدس  مذهبی و قومی و جنسیتی داده طبیعی جامعه و تفرقه و کینه و نفرت بخش لاینفک این دسته بندیهای “مقدس” است. اینها چرند میگویند. در رد این وارونه گویی مثالی بیاورم. به خوبی بیاد دارم در مقطع سرنگونی حکومت سلطنتی و انقلاب ۵۷ هویت قومی و هویت ملی به اندازه حال حاضر برجسته نبود. مردم در ایران خود را بیشتر هم سرنوشت و همگرا و نزدیک به هم می دانستند. بیش از یکسال جمهوری اسلامی هنوز کنترل لازم برکل جامعه نداشت. فرصت برای بالا گرفتن جنگ و جدال مردم منتسب به “ملیتها و مذاهب مختلف و جناحهای مختلف با توجیه “مقدسات” متفاوتشان و جود داشت. اما آنچه شاهد آن بودیم اساسأ همگرایی و همبستگی بود. در جامعه کردستان که جنبش انقلابی قدرتمند شکل گرفت، اساسأ نه راه تفرقه بلکه همسرنوشتی و در سطح جامعه ایران به “سنگر انقلاب” همه مردم ایران نام گرفت. اما جمهوری اسلامی و تفرقه اندازان مذهبی و ملی و قومی و “مقدس تراشان” در چهار دهه اخیر “مقدسات” ملی مذهبی و شکافها را تشدید کردند. هویت ها و مقدسات کاذب را گسترش دادند و بر گردن مردم آویختند و این چاشنی کشمکش و جدالهای نگران کننده بعدی است.  شرع و قوانین و دادگاه سراپا ارتجاعی جمهوری و خمینی و خامنه ای وحسین بن علی و صدها مناسک مذهبی و ضد انسانی همچون پتک “مقدسات” حکومت انسان کش بر بالای سر مردم عمل میکند. در این بساط خرافی برای عده ای هویت مذهبی و متعلقاتش “مقدس” و دیگری هویت ملی و خاک و سرزمین و محدوده جغرافیایی که در آن زندگی می کند.  در چهارچوب این هویتهای خرافی و دسته بندی های جعلی و”مقدسات” ساخته شده نمی توان قدم برداشت. هر حرکتی را “برخی” به عنوان توهین به دیگری حساب میکنند و مبنای کشمکش و جدال و خونریزی می شود و شده است. دنیا را نگاه کنید و در همین اروپا و در این فضای نسبتا آزادتر، کاریکاتوری از محمد رهبر مسلمانان کشیدند، بعد انواع تهدیدها و کشمکشها در این کشورها، به بهانه “توهین به مقدسات مسلمانان” در دانمارک و هلند پیش آمد و جریانات اسلامی به میدان آمدند و شاخ و شانه کشیدند. چند سال قبل تروریستهای اسلامی با بهانه مشابه به دفتر تحریریه شارلی ابدو حمله کردند و متاسفانه دوازده نفر از کارکنان آنرا را کشتند. در این فضای خرافی در مورد هر مسأله ای صحبت کنیم به “مقدسات” عده ای توهین شده است. کاریکاتور پیامبر کشیدن توهین به “مقدسات” عده ای است. اکنون حق طلبی نسرین شاکرمی توهین به “مقدسات” جمهوری اسلامی است. طنز و نقد شاهان ستمگر ایران توهین به “مقدسات”ناسیونالیسم ایرانی و مشروطه طلبان و جناب رضا پهلوی است. صحبت درباره بند و بست سران ناسیونالیسم کرد توهین به “کردها” است. طنز ترکی گفتن توهین به “ترک”هاست. در این دنیای “مقدسات” چیزی که اسارت پیدا می کند تحرک و تپش جامعه و انسان است. در این فضای مسموم، نه تنها اعتراض سیاسی و حق طلبی، بلکه نقد و کاریکاتور کشیدن، جوک گفتن، طنز، تئاتر و فیلم و نقد و هجو کردن سمبلهای مختلف موجود در جوامع به فاجعه تبدیل می شود. در جامعه هارمونیک و نرمال و آزاد، زمانی که این “هویتهای کاذب مقدسات” وجود نداشته باشد همه خود را براساس هویت انسانی تعریف می کنند. در این شرایط ابتکاراتی چون طنز، کاریکاتور و نقد و هجو و غیره بعنوان تفریحات شنیده می شود و جامعه هم این را می پذیرد. لذا بنا به منافع طبقات حاکم و استثمارگر “مقدسات” متکی به هویت سازی قومی و مذهبی وخرافی در راستای حفظ حکومتهای ضد انسانی بر   جامعه تحمیل میشوند. به این سیکل خرافی و ضد انسانی میتوان و لازمست پایان داده شود.

باید اعلام کرد “مقدسات” نداریم. حکومت و قانون و دم و دستگاه اداری و سیاسی و قضایی مقدس نداریم.  جامعه ای میتواند آزاد و ایمن باشد که اعلام کند “مقدسات” ندارد. داده های اجتماع را اعم از واقعی یا غیر واقعی در هاله ای از تقدس نپیچد و دور آنها خط قرمز نکشد. هر پدیده اجتماعی و فرهنگی و مذهبی و سیاسی را قابل نقد، طنز، هجو و جوک بداند، حول کدها و سمبلهای ظاهرأ “مقدس” خط قرمزی وجود ندارد و با رساترین شیوه باید مورد نقد و هجو و طنز قرار بگیرند و طبعا مدافعین این خرافه ها به جای نفرت پراکنی و ایجاد تفرقه و تهدید فردی و جمعی در همان ظرفیت سیاسی و فرهنگی و گفتاری و نوشتاری پاسخ دهند. جامعه آزاد جامعه ایست که تحمل شنیعترین حرفها و پاسخ به آن را به دور از تهدید فیزیکی و ایجاد نفرت داشته باشد. پیش شرط اینکار منسوخ اعلام کردن “مقدسات و تابوها” و مذموم اعلام شدن هرنوع نفرت پراکنی، تهدیدات فیزیکی به بهانه “مقدسات” است.

نکته آخر مرز بین توهین و افترا را با طنزوهجو و نقد و کاریکاتورو …  در باره  “مقدسات” باید شناخت و به درستی از هم تشخیص داد. افترا به فرد حقیقی و حقوقی ممنوع است و هر قانون نسبتا پیشرو در دفاع از حرمت شهروندان آنرا ممنوع و قابل تعقیب میداند. اما به بهانه توهین نمیتوان و نباید دامنه ابراز وجود اجتماعی و سیاسی انسانها را قالب زد و محدود کرد. اگر داعیه “مقدسات” و سپس توهین را با روایت مذهبیون و ملی گرایان و ناسیونالیستها بپذیریم، آنوقت باید دهن همه مردم را ببندیم. چون به زعم آنها هر نقد و طنز و حرف و اظهار نظر کسی میتواند توهین به “مقدسات” دیگری تلقی شود. این رفتار و نگرش را نیروهای پیشرو اجتماعی و کمونیستها باید به خودآگاهی توده وسیع شهروندان جامعه تبدیل کنند، نه اینکه خود به توجیه گر “مقدسات و هویتهای کاذب و توهین به آنها” تبدیل شوند.

نوامبر ٢٠٢٤  

***