خانم نانسی پلوسی یکی از مقامات پرنفوذ حزب دمکرات آمریکا در مصاحبهای با نشریه “نیویورک تایم” گفت: «اگر رئیسجمهوری آمریکا زودتر از رقابت در انتخابات ریاست جمهوری کنار میرفت، ممکن بود نامزدهای دیگری وارد این عرصه شوند.». این موضع خانم پلوسی در آمریکا بهویژه در حزب دمکرات مثل بمب صدا کرد و جمهوریخواهان مست از به قدرت رسیدن را به خنده واداشت! حزب دمکرات با این شکست شدید با بحران سیاسی حادی روبرو شده است، اعضا آن را تعجبزده و متحیر نموده است!خانم پلوسی تلاش عبوسانه ای کرد که مسئله را به دیرجنبیدن بایدن در خارج شدن از رقابت انتخاب ریاست جمهوری امریکا ربط دهد و انگشت اتهام را بهسوی او دراز کرد!
درعینحال به قدرت رسیدن فاشیسم در جامعه آمریکا که تحت نظم منسوخ سرمایهداری-امپریالیسمی است، نیروهای کمونیست انقلابی (حزب کمونیست انقلابی آمریکا) را به تعجب وانداشت! این نیرو را متعجب نساخت. زیرا حزب کمونیست انقلابی آمریکا ظرف یک دهه گذشته و تاکنون تحلیل عمیق و علمی از وضعیت داخلی و همچنین موقعیت اقتصادی و سیاسی روبه اضمحلال آمریکا در جهان داشت، پیشبینیشده بود و خطرات و موقعیت نادری (شرایط انقلابی برای انقلاب کردن) که میتواند به امکان پیروزی یک انقلاب کمونیستی در آمریکا را مکرراً بیان نموده است.
آیا این اظهارات خانم پلوسی صحیح است؟ چرا او و بقیه سرکردگان حزب دمکرات تلاش جنجالبرانگیزی مینمایند که نهتنها شکست مفتضحانهشان را به دیرجنبیدن بایدن در کنارهگیری از رقابت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ربط دهند بلکه به قدرت رسیدن و انتخاب یک فاشیست نژادپرست سفید سالار (ترامپ) ضد زن، ضد اقلیتهای ملی و مهاجرین در آمریکا این “مهد دمکراسی” و تنها “مهد مخالف دیکتاتوری شاهانه” را رقیق بکنند؟ تصادفی نیست که آقای فرید ذکریا از مفسران و تحلیلگر متشخص و برجسته همسو با سیاست حزب دمکرات در سی ان ان به قدرت رسیدن ترامپ را صرفاً “تنظیم جدید و ری-الاینمنت” ماشین سیستم سرمایهداری-امپریالیستی توصیف کرد؛ اگر این توصیف او را بپذیریم معنی واقعیاش این است که چرخهای عقب ماشین (فاشیستهای حزب جمهوریخواه!) این نظام سرمایهداری به جلو آورده شدهاند و چرخهای جلو آن (دمکراتها) به عقب سوار شدهاند! با چنین دیدگاه فریبدهندهای حالا از قول ذکریا یک تعامل و هماهنگی در ماشین قدرت دولتی صورت گرفته و اصلاً نگرانی نباید داشت زیرا “ماشین مخوف، سرکوبگر و جنایتکار نسلکش (در غزه) دولت سیستم سرمایهداری-امپریالیسم آمریکا تعمیر و ترمیم شده است، و بهعنوان دشمن شماره یک مردم ستمبر جهان جنایتکارانهتر بهپیش خواهد راند!” واقعاً هم زمانی که به استراتژی دولت بایدن که بهعنوان چرخ جلو در جلو ماشین سیستم امپریالیسم قرار داشت نگاهی عمیق کنیم متوجه میشویم که در فاشیست بودن و تحکیم فاشیسم دستکمی از آدلف هیتلر و بنیتو موسولینی نداشت و ندارد!
چرا نظر پلوسی صحیح نیست؟ چرا موضع پلوسی پاسخ صحیحی برای بیرون آوردن دمکراتها از بحران سیاسی حاد، ریشهدار و مزمن نیست، بلکه تراشیدن توجیه و سیاست غلطی است که بحران حاکم آنها را تعدیل کند و یک راهکار متحد کننده برای حزبش نیست و آنها را از بحران حاد سیاسی بیرون درنخواهد آورد؛ آنچه پلوسی گفت به یک معنای واقعی همچون قرص آسپرین در کوتاهمدت سردرد و سرگیجه مریض را تسکین میدهد اما علت اساسی مرضی که مریض (حزب دمکرات) به آن دچار است را لاپوشانی و ماستمالی میکند و نمیتواند آن را مداوا کند؟! چرا حزب دمکرات حتی بعد از به قدرت رسیدن بایدن در سال ۲۰۲۰ در یک بحران عمیق سیاسی گیر کرد و باعث عقبگرد این حزب شد؟ و بالاخره مهمتر، علت اصلی به قدرت رسیدن فاشیسم در آمریکا چیست؟؛ و راهکار برای فرارفتن از این سیستم سرمایهداری-امپریالیسم حاکم بر آمریکا بهعنوان دشمن شماره یک مردم ستمگر جهان چیست و چه باید کرد؟
به دیده ما هیچ اقدامی حتی زود کنار رفتن بایدن نمیتوانست مانع انتخاب ترامپ فاشیست شود، زیرا بسیاری از مردم آمریکا به علت فشار اقتصادی و تورم و بالا رفتن هزینه زندگیشان به دیدگاه راست افراطی با تبلیغات افراطی فاشیستهای جمهوریخواه و ترامپ کشانده و در غلطیده بودند و تصمیم گرفته بودند که به ترامپ رأی دهند. بسیاری از مردم آمریکا از حزب دمکرات بهعنوان حزبی که به مدت بیش از بیش از ۷ دهه( بعد از جنگ جهانی دوم و تاکنون) ادعای طرفداری از منافع طبق متوسط و کارگر و لاتین تباران و سیاهپوستان را میکرد مأیوس و خشمگین شده بودند، سیاستهای اقتصادی دولت بایدن و هریس را علت اصلی تحت منگنه قرار گرفتن فشار اقتصادی خویش دیدند و به جمهوریخواهان و ترامپ رأی دادند. نتیجه انتخابات از قبل مشخص بود، هریس و حزب دمکرات از دید مردم آمریکا کارنامهای رفوزه شده و مردودی داشتند! آنها تصمیم گرفتندکه نباید روی اسب بازنده دوباره شرطبندی کرد! هرچند به نظر میرسد که در ظاهر طبق قوانین انتخاباتی آمریکا تعداد رأیدهندگان به نامزد ریاست جمهوری تعیینکننده است که کدام فرد رئیسجمهوری میشود. اما در تحلیل نهایی و واقعاً این هیئت حاکمه پرنفوذ آمریکا است که در پشت پرده و در زدوبندهای پنهانی طبق منافع جهانی استراتژیکی و ژئوپلیتیک سیستمشان تصمیم میگیرد کدام فرد برنامهاش با پیشبرد چنان منافعی مطابقت دارد، این فرد در یک برهه تاریخی که شکاف عمیقی در هرم قدرت سیاسی و بین مردم و دولت وجود دارد و جامعه بهشدت پولاریزه و قطببندی شده و امکان انقلاب از پایین وجود دارد حتی میتواند یک فاشیست ضد زن، ضد مهاجر و سفیدسالار همچون ترامپ باشد که با اتکا به ناسیونالیسم افراطی ارتجاعی (فاشیسم) مردم را با آوردن بهسوی سیاستهای فاشیستی خود فریب دهد! (۱)
تاریخ به دست گرفتن قدرت سیاسی از طرف فاشیسم (هیتلر و موسیلنی) بیانگر این است که در یک برهه تاریخی از وجود شکاف و تضاد عمیق در جامعه و قطببندی و پولاریزه شدن جامعه و همچنین بحران سیاسی حاد در بالا و بین بالاییها و پایینیها که امکان از دست دادن همهچیز برای کلیه هیئت حاکمه از طریق انقلاب از پایین وجود دارد فاشیسم مردم را با تبلیغات مشخص، با اتکا به ناسیونالیسم افراطی، شعارهای پوپولیستی و سوءاستفاده از نارضایتی مردم فریب میدهد که قدرت سیاسی را به دست گیرد!
توانمند شدن و به قدرت رسیدن فاشیسم محصول سوختوساز درونی نظام سرمایهداری-امپریالیستی در یک دوران خاص از رشد تضادهای اجتماعی داخلی- بهویژه تضاد اساسی میان سرشت جمعی نیروی کار برای تولید ارزش اضافی (سرچشمه سرمایه) و شکل فردی مالکیت ابزار تولید و محصولات تولیدی- و تشدید تضاد در سطح بینالمللی بین سرمایههای ملی کشورهای مختلف امپریالیستی است!
درواقع همان دمکراسی که فقط برای طبقه سرمایه دار-امپریالیست وجود دارد و برای پرولتاریا وجود ندارد امکان به قدرت رسیدن فاشیسم را مهیا میکند و رقم میزند!
در آمریکا حرکت بهسوی فاشیسم با انتخاب فاشیسم و ترامپ بهعنوان تنها چاره در سال ۲۰۱۶ کلید خورد، در سال ۲۰۲۰ با تلاش مزورانه از سوی حزب دمکرات به مدت ۴ سال به تعویق افتاد اما در انتخابات ۲۰۲۴ به قدرت رسید! به قدرت رسیدن فاشیسم هیچ ربطی با «زودتر» و یا “دیرتر از رقابت بایدن در انتخابات ریاست جمهوری» نداشت و ندارد؛ زیرا شرایط تاریخی از درون سوختوساز نظام سرمایهداری-امپریالیسم و تشدید تضاد اساسیاش مهیا شده بود، و به یک معنای واقعی دولت بایدن-هریس و متحدان دول پرقدرت ناتو ظرف ۴ سال که با اتکا به فاشیسم اما تحت عنوان شعار پوپولیستی “دفاع از آزادی و دمکراسی در جهان” و “مبارزه با دیکتاتوری( پوتین) جنگ علیه امپریالیسم روس در اروپای شرقی و آغاز جنگ اسرائیل در خاورمیانه را کلید زدند و شرایط را برای به قدرت رسیدن فاشیسم آشکار ترامپ مهیا نمودند. از طرف دیگر ظرف ۴ سال از در قدرت بودن دولت بایدن-هریس وضعیت دربوداغان اقتصادی، بالا رفتن هزینه زندگی روزمره ازجمله بالا رفتن گزاف کرایه کمرشکن اجاره آپارتمان و بالا رفتن قیمت مایحتاج اساسی مردم آمریکا ازجمله تعیینکنندهترین مسئله در این انتخابات بود! مردم آمریکا با توهمی که فاشیستهای حزب جمهوریخواه و سخنگویشان ترامپ با شعارهای پوپولیستی و در مقابل مردم آمریکا این سؤال را گذاشتن که «آیا وضعیت معیشتی شما ظرف ۴ گذشته در دولت بایدن بدتر نشده است؟ و ترامپ فردی است که میتواند آن را فیکس نماید» توانستند خود را به این مقام برسانند. تحت دولت بایدن و هریس (دولت حزب دمکرات!) وضعیت معیشتی مردم با بالا رفتن تورم بدتر شد و این به آنچنان مسئله مهمی تبدیل شد که ترامپ و جمهوریخواهان فاشیست روی آن پوپولیستانه و مزورانه سرمایهگذاری کنند( فراموش نکنیم که ترامپ و جمهوریخواهان به قیمت فقر گسترده مردم سرمایهداران را ثروتمندتر خواهد کرد!)، و مردم از هریس بهعنوان معاون بایدن که در فقیرتر شدنشان نقش داشت روی گرداندن و به او رأی ندهند!
در دوران ریاست جمهوری فاشیست وضعیت فقر قشر متوسط و قشر تحتانی آمریکا (طبقه کارگر) به قیمت ثروتمندتر شدن سرمایهداران بدتری خواهد شد. طلایه های اولیه این وضعیت با اضافه شدن قیمت سهام طبق گزارش بی بی سی «قیمت در بورس والاستریت در نیویورک به بالاترین حد رسید و ارزش دلار بیشترین افزایش در هشت سال اخیر را ثبت کرد…… شاخصهای اصلی بهای سهام در آمریکا نیز با آغاز معاملات رشد کرد و بهخصوص سهام بانکها عملکرد خوبی داشتهاند.» کلید خورد.
در همین زمینه دویچه وله گزارش داد: «بر اساس گزارش بلومبرگ دارایی ۱۰ میلیاردر جهان که اغلب آنها میلیاردرهای حوزه فناوری در آمریکا هستند بیش از ۶۴ میلیارد دلار بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا افزایش یافته است. ایلان ماسک صاحب “تسلا” و حامی ترامپ ۳۰ میلیارد دلار از پیروزی ترامپ سود برد. در این میان، بیشترین افزایش برای ثروتمندترین فرد جهان، ایلان ماسک که از حامیان ترامپ است، ثبتشده است. ثروت ماسک ۲۵.۵ میلیارد دلار افزایش یافت و اکنون به ۲۹۰ میلیارد دلار رسیده است.» در ساعات اولیه پیروزی فاشیست(ترامپ) کلید خورد و این روند همچنان ادامه خواهد داشت و به تعمیق تورم و فقیرتر شدن قشر متوسط و طبقه کارگر آمریکا میانجامد!
برای درک بهتر وضعیت آمریکا و راهکار ارائه شده به نقلقول حزب کمونیست انقلابی امریکا و رفیق باب آواکیان رجوع میکنم که بهدرستی در فردای انتخاب شدن ترامپ ( ۶ نوامبر ۲۰۲۴) نشریه انقلاب شماره ۱۰۱ گفت:
«نیمی از شهروندان این کشور به یک فاشیست رأی دادند!
یک طرفدار تفوق نژاد سفیدپوستان آشکار، یک دیوانه ضد علم، که تنفر از زنان، که از کمپین انتخاباتیاش برای ریاست جمهوری خونخواهی شرورانه علیه مهاجران و تهدید به خشونت علیه مخالفان میبارید. این فاشیسم محصول کل تاریخ این کشور از زمان تأسیس آن در بردهداری و نسلکشی تا امروز است. |
سیستمی که بین ترامپ فاشیست کاملاً نژادپرست و زنستیز و جنایتکار جنگی نسلکش کامالا هریس انتخاب میکند، یک سیستم نامشروع است. این نظام سرمایهداری- امپریالیسم است که آینده کره زمین را ویران میکند و تهدیدی برای بقای بشریت است.
زمان آن فرارسیده است که بدانیم این سیستم یک سیستم کاملاً پوسیده، هیولای جنایتکار، بسیار مخرب و کاملاً منسوخ است (دیگر زمانی که بتواند هر چیزی مثبتی را نمایندگی کند، گذشته است).
زمان آن فرارسیده است که بهطورجدی به دنبال راهحلهای خارج و فراتر از این سیستم باشیم.
زمان آن فرارسیده است که یک انقلاب تمام این نظام را سرنگون و ریشهکن کند و یک نظام اساسی متفاوت و بسیار بهتر را به وجود بیاورد.
زمان آن فرارسیده است که به کمپین ملی بپیوندید تا این پیامهای رسانههای اجتماعی و اخبار مربوط به این انقلاب را پخشکنید، درحالیکه در حال یادگیری بیشتر درباره آن هستید – زمان آن است که به revcom.us بروید، به We Need And We Demand: A جدید وارد شوید. راه برای زندگی، یک سیستم اساساً متفاوت – زمان آن است که بخشی از ارتش Revcom برای رهایی بشریت شوید که بهطور فعال و فوری برای این انقلاب کار میکند.»
گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران
۱۹ آبان ۱۴۰۳
پانویسها و لینک منابع:
(۱)- بر اساس نظرسنجی سراسری اسوشیدپرس ( AP VoteCast) در سال ۲۰۲۴ از بیش از ۱۲۰۰۰۰ رأیدهنده، در انتخابات ۲۰۲۴ ترامپ سهم بیشتری از رأیدهندگان سیاهپوست و لاتین تبار و بهویژه در میان مردان زیر ۴۵ سال را نسبت به بایدن در سال ۲۰۲۰ به دست آورد، زمانی که او از جو بایدن دموکرات شکست خورد.
حتی زمانی که کامالا هریس دموکرات اکثریت رأیدهندگان سیاهپوست و لاتین تبار را به دست آورد، به دلیل دستاوردهایی که ترامپ به دست آورد، دادن کاخ سفید به معاون رئیسجمهور کافی نبود.
اقتصاد و مشاغل باعث شد مردان زیر ۴۵ سال به روی ترامپ بازتر شوند.
رأیدهندگان بهطورکلی اقتصاد و مشاغل را مهمترین مسئلهای که کشور با آن مواجه است ذکر کردند. این در مورد رأیدهندگان سیاهپوست و اسپانیایی نیز صادق بود.
تقریباً از هر ۱۰ مرد سیاهپوست زیر ۴۵ سال، ۳ نفر به ترامپ رفتند، تقریباً دو برابر سهمی که در سال ۲۰۲۰ به دست آورد. جوانان لاتین تبار، بهویژه مردان جوان لاتین تبار نیز نسبت به سال ۲۰۲۰ نسبت به ترامپ بازتر بودند. تقریباً نیمی از مردان جوان لاتین به هریس رأی دادند. در مقایسه با حدود ۶ نفر از هر ۱۰ نفر که برای بایدن رفتند.
مردان جوان سیاهپوست و لاتین تبار میگویند که ترامپ را به دلیل اقتصاد و شغل انتخاب کردهاند.
لینک این گزارش اسوشیدپرس به زبان انگلیسی این است:
عکس بالا (اسوشیدپرس) تعدادی از سیاهپوستان آمریکا را نشان میدهد که پلاکاردهایی در دست دارند که روی آن نوشتهشده: “سیاهان برای ترامپ”!