لغو اعدام را به یک مطالبه ی همگانی و یک نیروی اجتماعی تبدیل کنیم!
وریشه مرادی زندان سیاسی محبوس در زندان اوین که به جرم “بغی” به اعدام محکوم شده است، از زمان بازداشت خودتحت انواع فشارهای سخت قرار دارد. وریشه را تحت شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی قرار دادهاند تا بتوانند او را وادار به اعتراف اجباری کنند. او درباره این شکنجه های سیستماتیک گفته است: ” مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجوییها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجههای سفید، سناریوسازیهای متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و … نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خونریزیهای مداوم (از ناحیهی بینی)، شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر، ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود”,
اولین جلسه دادگاه وریشه در ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ برگزار شد، او در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی از حضور در دومین جلسه دادگاه خودداری کرد و گفت: “داعش سرمان را میبرید و جمهوری اسلامی سرمان را بر دار میکند.””چنین دادگاهی که حکم عادلانهای در آن صادر نمیگردد را به رسمیت نمیشناسم”.
وریشه مرادی، در ١٩ مهرماه/ ۱۰ اکتبر همزمان با ” روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام ” دست به اعتصاب غذا زد. بنا بر اطلاعات رسیده، وریشه کماکان از دریافت سرم خودداری می کند و در اثر افت فشار خون که منجر به ضعف شدید شده است، سلامتی او بطور نگران کننده ای بخظر افتاده است.
وریشه مرادی در بهمن ۱۴۰۲ توسط ابوالقاسم صلواتی متهم به ” بغی ” و محکوم به اعدام گردید. اعدام یکی از ابزارهای قوی سرکوب از سوی جمهوری اسلامی است که در طول حاکمیتش برای ایجاد رعب و وحشت و تثبیت خود بطور مستمر آن را بکار گرفته است.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی که می کوشد زنان را وادار به تبعیت از قوانین نهادینه شده مذهبی کند، در مقابل مقاومت و ایستادگی جسورانه زنانی همچون وریشه مرادی، پخشان عزیزیِ، زینب جلالیان و شریفه محمدی و دهها زن زندانی دیگر مستاصل شده است. زنان با مقاومت در برابر ستم جنسیتی و طبقاتی که بیش از چهار دهه است بر آنها روا می شود، به ظرفیت مبارزاتی بالایی دست یافته و به جدال تعطیل ناپذیری با این حاکمیت زن ستیزبرخاسته اند. بیش از چهار دهه مبارزه زنان بر علیه ستم و زن ستیری که در خیزش زن، زندگی، آزادی، متبلور گردید، نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی را به یک چالش واقعی کشاند. تضاد قهر آمیز مطالبات زنان با سرکوب وبی حقوقی و فقر و تنگدستی جاری در نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی، در این خیزش در عرصه اجتماعی- سیاسی نمایان شد و زنان مبارز با شجاعت و قدرت در صف اول مبارزات مردمی قرار گرفتند.
ما به ازای آن امروز استقامتی است که وریشه مرادی و دهها زن زندانی دیگر در زندانها از خود نشان میدهند. در کنار این مقاومت در زندانها می توان از مبارزه برعلیه اعدام نام برد که با” کارزار اعتصاب سهشنبههای نه به اعدام در زندانهای کشور”به ابتکار شماری از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی در ۲۳ زندان ایران جریان یافته است، و با تحصن و اعتصاب زنان زندانی در اوین که همگامی مردان زندانی را به دنبال داشته همراه بوده است. اخیرا ما شاهد اعتراضات وسیع خانواده های زندانی بر علیه اعدام در جلو مجلس نیز بودیم. مجموعه این حرکات میرود که با سازمان دادن یک نیروی اجتماعی به جنبش لغو اعدام تبدیل شود. وریشه ها در امر سازمانیابی این جنبش نقشی تعیین کننده دارند. آنان تاریخی را رقم می زنند که با آگاهی، اعتماد به نفس، باور به قدرت جمعی و کنش رهایی بخش همراه است.
هر چند این اعتصاب غذا نماد یک اعتراض واقعی به حکم اعدام و از جمله اعدام خود وریشه است، اما جان او را بشدت بخطر انداخته و نگرانیهای بسیاری را در داخل و خارج دامن زده است. وریشه ها و دهها زندانی مقاوم دیگر که امروز زندان را به سنگری از مبارزه و مقاومت تبدیل نموده اند، برای تقویت این سنگر به صحت و سلامت خود نیاز دارند.
“زن و برابری” ضمن پاس گذاشتن به مقاومت جسورانه وریشه مرادی خواهان این است که او به اعتصاب غذای خود پایان دهد. ما بر آنیم که با انتشار صدای اعتراض و مقاومت وریشه، با پشتیبانی ازکلیه مبارزات زندانیان سیاسی علیه حکم اعدام، و با ایجاد و شرکت در کمپین های حمایتی از زندانیان،چه در داخل و چه در سطح جهانی،می توان گام هایی در مسیر لغو اعدام برداشت.
این اطلاعیه زمانی منتشر شد که وریشه مرادی هنوز در اعتصاب غذا بسر می برد. امروز خبر رسید که ایشان به اعتصاب غذای خود پایان داده است. ما ضمن خوشنودی خود از این خبر خوب برای لغو حکم اعدام وریشه مرادی و دیگر همرزمانش که در لیست اعدام هستند در جهت لغو اعدام آنها و آزادیشان به مبارزه ادامه خواهیم داد.
۲۸اکتبر۲۰۲۴– ۷ آبان ۱۴۰۳
زن و برابری