سوسن صابری: در سند “شرایط جنگی حاضر و سیاست حزب کمونیست کارگری” که دیروز منتشر شد گفته میشود: “ما موافق و خواهان هیچ نوع حمله نظامی به ایران نیستیم.” ولی رهنمودی برای مخالفت و اعتراض به جنگ هم ارائه ندادهاید. در زمان جنگ ایران و عراق، شعار محوری “قطع جنگ بیدرنگ اعلام باید گردد” بود. چرا امروز این شعار را نمیدهید؟ چه تفاوتهایی بین اوضاع آن روزها و امروز وجود دارد؟
حمید تقوائی: قبل از هر چیز باید گفت که شعار قطع بیدرنگ جنگ موضوعیتی ندارد؛ چون هنوز جنگی آغاز نشده که خواهان پایانش باشیم، در صورتی هم که جنگی در بگیرد هیچ شباهتی به جنگ ایران و عراق نخواهد داشت. شرایط امروز با آن دوره کاملاً متفاوت است. جنگ ایران و عراق یک جنگ تمامعیار زمینی و هوایی ارتش دو کشور هم مرز بود که به مدت هشت سال به طول انجامید. جنگی که امروز ممکن است در بگیرد به شکل حملات هوایی متقابل – موشکپرانی و بمباران هوایی – خواهد بود و هر زمان به هر دلیلی یکی از طرفین به حمله متقابل دست نزند جنگ پایان یافته است. هم اکنون مقامات حکومتی میگویند اگر اسرائیل پاسخی ندهد ما هم به موشکپراکنی ادامه نمیدهیم. بعد از حمله اسرائیل هم اگر رژیم پاسخی ندهد جنگ عملاً پایان یافته است.
درهرحال همانطور که در سند هم گفته شده موضع و عملکرد ما بستگی به نوع و شدت حمله اسرائیل دارد. ما حمله به مراکز و یا مقامات نظامی و امنیتی حکومت را محکوم نخواهیم کرد ولی “هم از جنبه انسانی و هم سیاسی هر مورد صدمه به جان و زندگی مردم را محکوم میکنیم، به آن شدیداً اعتراض میکنیم، دولت اسرائیل و جمهوری اسلامی هر دو را مسئول و باعث صدمات جنگ به مردم میدانیم و مردم را به اعتراض فرامیخوانیم.”
این را هم اضافه کنم بحث بر سر صرفاً اعلام موضع علیه جنگ نیست؛ بلکه نکته اصلی راههای عملی مبارزه برای ختم آن است. در نوشته “شرایط جنگی حاضر و سیاست حزب کمونیست کارگری” وظایف عملی ما در قبال عواقب و تبعات مخربی که جنگ میتواند به دنبال داشته باشد مشروحاً توضیح داده شده است. اینجا صرفاً بر این نکته تأکید میکنم که رهنمود عملی ما در اعتراض به جنگ تشدید مبارزه با حکومتی است که با سیاستها و نیروهای نیابتیاش در منطقه سالهاست سایه سیاه جنگ را بر فراز سر جامعه قرار داده است. همانطور که در سند هم آمده هر صلحطلب واقعی، هر نیرویی که میخواهد نهتنها موشکپراکنی متقابل بلکه گفتمان و فضا و تنش جنگی چند دهساله بین حکومت و نیروهای نیابتیاش با دولت اسرائیل پایان بیابد، باید خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی باشد و فعالانه برای سرنگونی حکومت دست بکار بشود.
در شرایط امروز خاورمیانه مبارزه علیه جنگ و جنگافروزی از مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی جدا نیست. تروریسم اسلامی و تروریسم حاکم در اسرائیل از یکدیگر تغذیه میکنند و به یکدیگر زمینه و توجیه میدهند. هر اندازه جمهوری اسلامی تضعیف و به سرنگونی نزدیکتر شود، بهمان میزان زمینه و بهانه و توجیه راست افراطی اسرائیل که به بهانه مبارزه با تروریسم خاک منطقه را به توبره کشیده است نیز از میان خواهد رفت. مردم ایران فیالحال دستاندرکار مبارزه برای سرنگونی رژیم هستند. پیروزی مردم در این جنگ بر حق و انسانی، نقطه پایان جنگ ارتجاعی و ضدانسانی بین دو قطب اسرائیل و جمهوری اسلامی نیز خواهد بود.