سرنگونی طلبی با آویزان شدن به ارابه دیگران

از مشخصات برجسته ای که در حزب کمونیست کارگری ( حککا) هست قاطعیت خستگی ناپذیر روی مساله سرنگون کردن جمهوری اسلامی، در واقع آرزوی سرنگونی است آنهم البته به وسیله دیگران . این آرزو را بسیاری دارند اما برای حزب سیاسی هر بیان و آرزویی هم سیاست واقعی آن حزب است. کسی واقعا نمی‌تواند تشخیص بدهد که نیرو و توان و سازمان این حزب قرار است در هر مرحله و در هر خیزش و تحولی چگونه امر سرنگونی را دنبال کند و چگونه بخش های مهمی از مبارزات و جنبش های موجود در جامعه را هدایت، کمک و حتی رهبری می‌کند.  همیشه استدلال کرده و میکنند که در هر شرایط و تحولی  امر آنها با قاطعیت تمام  سرنگونی جمهوری اسلامی است و مهم نیست  که مثلا تحولات و شرایط مانند حمله آمریکا به عراق، لیبی، سوریه و … باشد  که در پی آن آمریکا و کشورهای غربی اهداف خود را دنبال کرده اند و میلیونها نفر از مردم کشته و زخمی و به خاک سیاه نشانده شدند. مهم این است که امر سرنگونی به هر شکلی و به هر وسیله ای دنبال شود.
امروز هم جنگ  اسرائیل و آمریکا با جمهوری اسلامی در ایران قرار است امر سرنگونی را تسریع کند و امید واری زیادی در این حزب برای تضعیف جمهوری اسلامی و سرنگونی اش بالا گرفته دقیقا مانند آن بخش از مردم مستاصل که آرزو می کنند زودتر جنگ بشود ولی البته مردم صدمه نبینند!!. منظما هم اعلام می‌کنند که لنين وار و بلشویک وار جنگ را به فضایی برای سرنگونی تبدیل می‌کنند.
اما کمی در این همه قاطعیت و اراده روشن که دقت میکنی متوجه میشوی که نقش این حزب صرفا آویزان شدن است و انتظار . دلیل آن هم خیلی واضح است که این جریان نه از لحاظ فکری و نه از لحاظ عملی علیرغم عنوانی که دارد واقعا نه کاری به کمونیسم دارد و نه به طبقه کارگر، چرا که سازماندهی کمونیستها در جامعه و در طبقه کارگر از سوی این حزب در هیچ دوره ای در بیش از ده سال گذشته نتوانسته است آثاری قابل ملاحظه به دوست و دشمن نشان بدهد. سلطنت طلب امر سرنگونی اش خیلی واضح است و دولت آمریکا و اسرائیل و میدیای در خدمت و … را دارد و ۴۶ سال است بوسیله سازمان سیا  حفظ شده. مجاهد هم دار و دسته و امکانات خود را دارد و قرار است از زاویه دیگری پروژه های دولتها را دنبال کند. احزاب ناسیونالیست کرد در کردستان هم سناریوی مشابه سرنگونی صدام را دنبال می‌کنند اگر پ ک ک و پژاک موی دماغشان نشوند.  همه اینها هم در امر سرنگونی قاطعند. 
از طرف دیگر واقعا طبقه کارگر و کلا مردم هم میخواهند از شر جمهوری اسلامی نجات پیدا کنند و دیر یا زود جنگ آخر را برای انداختن رژیم خواهند کرد منتها دلایل مهمی هم هست که تاکنون موفق به این کار نشده و نیازمند قدرت و توان سازمانیافته تری از هر لحاظ هستند.
همه شواهد واقعا نشان می‌دهند که با فعالیت خارج کشوری مطلقا نمی‌توان بر سیر تحولات جدی تاثیری گذاشت و حککا در همین مایه هاست که فعالیت هایش را دارد ولی چرا اکنون و دوباره یاد  لنين و بلشویک ها افتاده است که جنگ داخلی را توانستند به جنگ و قیام بر علیه تزار تبدیل کنند؟ نکته صرفا باید این باشد که بتواند تشابهی درست کند که  مبنایی برای منطبق کردن و سوار کردن آرزوهای خود و گره زدن آن به بلشویک ها برای خاموش کردن منتقدین پیدا کند. تبلیغ  امر  سرنگونی جمهو ری اسلامی به هر شکل و شیوه ای حتی با طرح و سکانداری دیگران و دامن زدن به آشفتگی فکری و عملی بیشتر در میان مردم.  آویزان بودن این حزب به حوادث، تحولات و خیزش ها با هر ماهیت و عواقب احتمالی دهشتناک برای مردم امری ثانوی است و یا مانند دیگر سرنگونی طلبان در اپوزیسیون راست و ناسیونالیست مهم نیست.  اینها میخواهند بگویند طبقه کارگر و کمونیست ها برای پیشبرد مبارزه طبقاتی و امر سرنگونی رژیم که همواره از رادیکال ترین و سرسخت ترین های این میدان بوده اند، نیازمند سازمان و رهبری نیستند و همین که بتوانند تشخیص بدهند همراه و آویزان بر حوادثی که دیگران سازنده و هدایت کننده اش هستند،  کافی است.
شرایط آنروز جامعه روسیه و فعالیت کمونیست ها با این دوران متفاوت است اما برای کمونیست ها اگر شرایط هم تغییر کند اما امر مبارزه کمونیستی و نبرد برای انقلاب سوسیالیستی و از جمله در گام اول سرنگونی رژیمی همچون جمهوری اسلامی که نیازمند استراتژی، بر نامه و سازمان های بزرگ و کوچک کمونیستی و توده ای است قابل تغییر نیست.  این الفبای مبارزه کمونیست هاست.  کمونیست ها بدون داشتن سازمان و رهبری خود در جامعه در هر تحولی متاسفانه حاشیه ای خواهند ماند. سازمان و رهبری عظیم و کمونیستی که بلشویک ها داشتند در همه مراحل مبارزه طبقه کارگر در روسیه بسیار موثر و پویا و داخل کشوری بود.
حزبی با مشخصات ابزاری برای جنبش های دیگر و یا آویزان شدن به ارابه جنگی دیگران هر اندازه فریاد سرنگونی طلبی از جنس بورژوایی  بر  آورد، نه برای خود و نه برای کسی “تنبان” نمیشود!

۲۶ مهر ۱۴۰۳