“آزادى بيان، آزادى ابراز وجود است!“

کارل مارکس

“اساس نقد غیر دینی این است: انسان دین را می سازد، دین انسان را نمی سازد. دین در واقع خودآگاهی و عزت نفس انسانی است که یا هنوز به خود نرسیده است یا دوباره خود را گم کرده است. اما انسان موجودی انتزاعی نیست که در خارج از جهان چمباتمه زده باشد. انسان جهان انسان است – دولت، جامعه. این دولت و این جامعه دین را تولید می کند که یک آگاهی وارونه از جهان است، زیرا آنها یک جهان وارونه هستند. دین نظریه کلی این جهان، خلاصه دایره المعارفی آن، منطق آن به شکل عامیانه، نقطه افتخار معنوی آن، شور و شوق آن، مجوز اخلاقی آن، مکمل جدی آن، و مبنای جهانی آن برای تسلی و توجیه است. این درک خارق العاده ذات انسانی است زیرا جوهر انسانی هیچ واقعیت واقعی را به دست نیاورده است. بنابراین مبارزه با دین به طور غیرمستقیم مبارزه با دنیایی است که رایحۀ معنوی آن دین است.

رنج دینی در عین حال بیان رنج واقعی و اعتراض به رنج واقعی است. دین آه مخلوق مظلوم و قلب دنیای بی قلب و جان شرایط بی روح است. افیون مردم است.

الغای دین به عنوان سعادت واهی مردم، خواسته سعادت واقعی آنهاست. فراخواندن آنها به دست کشیدن از توهماتشان در مورد وضعیتشان، فراخوانی از آنها برای دست کشیدن از شرایطی است که مستلزم توهم است. بنابراین، نقد دین در جنین، نقد آن وادی اشکی است که دین هاله آن است.”

منصور حکمت درباره حق بیان

آزادى بيان، آزادى ابراز وجود است!

“در مورد خود مقوله آزادى بيان، اين يک جزء لايتجزاى برنامه حزب کمونيست کارگرى است، نه فقط آزادى بيان به معنى يک خواست سياسى بلکه هر نوع ابراز وجود معنوى و اجتماعى انسان. برنامه مامعتقد است جلو حرف زدن و ابراز وجود هيچکس را نميشود تحت فرمولبنديهايى نظير اهانت به عفت عمومى، اهانت به شعائر ملى، تضعيف اقتصاد جنگى و غيره گرفت. اينها همه ابعادى از آزادى بيان هستند که برنامه ما به تفصيل بحث کرده است. بعضى فکر ميکنند چون بحث آزادى بيان است، اين مربوط به صنف نويسنده است، چون آنها هستند که ظاهراچيزهائى را “بيان” ميکنند. بخاطر اينکه بيان را به گفتار ونوشتار محدود مى بينند، ميگويند آزادى بيان، آزادى سخنوران و نويسندگان محسوب ميشود. در نتيجه هرجا بخواهند نشان بدهند آزادى بيان نقض شده، به سراغ نويسنده اى ميروند که براى مثال رمانش سانسور شده، که البته خوداين کار بدى است. اما آزادى بيان، آزادى ابراز وجود است. معادل freedom of expression، يعنى آزادى اينکه خودت را به هر شيوه اى که ميخواهى بيان کنى (از جمله) به شيوه هاى هنرى.”

نشریه ایسکرا شماره ۷