کمونیست هفتگی میپرسد؟
این روزها مساله مناسبات رژیم اسلامی با آمریکا بطور روشنی در راس سیاستهای رژیم اسلامی و همچنین محافل و قدرتهای حکومتی در آمریکا و غرب قرار گرفته است. ارزیابی شما از این سیاست رژیم اسلامی چیست؟ چرا چرخش؟ چرا الان؟ پی آمدهای آن برای مبارزات مردم آزادیخواه و برابری طلب در پروسه سرنگونی رژیم اسلامی کدامند؟
رحمان حسین زاده: صورت مسئله مناسبات جمهوری اسلامی و آمریکا سابقه قدیمی تری دارد. در دوره های مختلف و با نوسانات خاص طرفین مطرح بوده است. آنچه این بار صورت مسئله را داغتر و حساس تر کرده است، شیفت سیاست جمهوری اسلامی است که به انحاء مختلف و اخیرا تحت نام “نرمش قهرمانانه” از جانب راس هرم قدرت جمهوری اسلامی اعلام شده است. خامنه ای با تردستی آخوندی میخواهد عقب نشینی خود و جمهوری اسلامی را توجیه کند. جمهوری اسلامی به توافق و به زعم خودشان “تعامل ” با آمریکا و غرب شدیدا محتاج است. بحران اقتصادی لاعلاج و به علاوه پیامدهای تحریمهای اقتصادی آمریکا و غرب به سختی گریبان رژیم اسلامی را گرفته است. فقر و بیکاری و گرانی گسترده و سرسام آور، موجب نفرت و انزجار توده کارگر و مردم و به آتش زیر خاکستری میماند که سران جمهوری اسلامی با کابوس زبانه کشیدن آن شب و روز را به پایان میبرند.در پرتو تحولات جهانی و منطقه ای و مشخصا تحولات سه ساله اخیر خاورمیانه، موقعیت منطقه ای جمهوری اسلامی به شدت ضعیف شده است. مضافا در بطن معادلات به هم ریخته خاورمیانه آمریکا و غرب در رقابت با قدرتهای جهانی رقیب همچون روسیه و چین به دنبال تامین موقعیت بالا دست بلوک قدرت خود هستند. آنچه غرب و بازوی نظامی آنها یعنی ناتو در لیبی به سرانجام رساند و اکنون تهدید به حمله نظامی مستقیم به سوریه متحد ایران،بخشا هشداری به جمهوری اسلامی است که مسیر رام شدن و راه آمدن با پروژه های آمریکا و غرب را در پیش بگیرد. مجموعه این فاکتورها، جمهوری اسلامی را به نقطه ای رسانده است که مسیر “توافق و تعامل” با آمریکا و غرب را در پیش بگیرد. پلاتفرم “اعتدالی” که در جریان بساط “انتخابات” دوره اخیر توسط جناحی از جمهوری اسلامی برجسته شد و سر کار آمدن روحانی و حمایت از سر ناچاری تاکنونی خامنه ای از آن اساسا جوابی به این پدیده است. یک جنبه دیگر مسئله اینست که سیاست و جهت کنونی جمهوری اسلامی در مسیر هماهنگی با پلاتفرم از روز اول اعلام شده اوباما رئیس جمهوری آمریکا است که سیاست رژیم چنچ را کنار گذاشت و به قول خودش دستش را برای “توافق و صلح” با سران جمهوری اسلامی دراز کرد و در دوره قبل بی جواب ماند و امروز میرود، جواب بگیرد.
تا آنجا که به پیامدهای آن در فضای سیاسی جامعه و موقعیت و مبارزات کارگران و مردم در ایران مربوط است، بر چند نکته باید تاکید گذاشت. الف:بر خلاف پروپاگاند طرفین و به اصطلاح نیروهای اپوزیسیون حامی هر کدام ازآنها، نه خصومت و دشمنی تاکنونی جمهوری اسلامی و آمریکا و نه نزدیکی و توافق احتمالی آینده آنها کوچکترین ربطی به منافع کارگران و مردم و صف آزادیخواهی و حق طلبی در آن جامعه نداشته و ندارد. به همان نسبت که مقاومت “ضد امپریالیستی و ضد استکباری” تاکنونی جمهوری اسلامی در دفاع از منافع “مردم مستضعف” دروغین و ریاکارانه بوده که ادعای دفاع از “حقوق بشر” مردم ایران توسط آمریکا و غرب دروغین وریاکارانه است. اینها عناوین و پروژه های ضد مردمی بوده که دولتهای جمهوری اسلامی و آمریکا در سه دهه اخیر اهداف ضد انسانی خود را از این کانال پیش برده اند.ب: در مسیر توافق احتمالی آمریکا و جمهوری اسلامی کاهش تحریمهای اقتصادی و پایان گرفتن این سیاست ضد انسانی که اساسا زندگی و معیشت طبقه کارگر را زیر فشار قرار داده و پایان گرفتن هر از چند گاهی ترفند ایجاد فضای نظامی و تهدیدات نظامی توسط آمریکا و غرب بالای سر مردم ایران میتواند در راستای کم شدن رنج و مشقات شهروندان جامعه و بهبود شرایط زندگی و معیشت کارگران و مردم باشد. میتواند بدون مانع کمتر اعتراضات حق طلبانه کارگران و مردم و طرح مطالبات و خواسته های آنها گسترش یابد ج: در چارچوب توافق احتمالی و بده بستان آمریکا و غرب با جمهوری اسلامی، هرگونه تلاش قدرتهای جهانی و کشورهای غربی و طرفدران آنها در اپوزیسیون برای بزک کردن چهره جمهوری اسلامی و حقنه کردن این رژیم هار ضد انسانی به نام “دولت برآمده از رای مردم ایران” به مردم را وسیعا باید رسوا و خنثی کرد. باید تاکید گذاشت جمهوری اسلامی کماکان وصله ناجوری به جامعه ایران است و باید سرنگون شود. با همان شدت که خواهان پایان تحریم اقتصادی ایران و کوتاه شدن دست قدرتهای جهانی و آمریکا و غرب در تحولات ایران هستیم، با همان شدت و بیشتر خواهان سرنگونی فوری جمهوری اسلامی هستیم. مبارزه برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی کار طبقه کارگر و مردم آزادیخواه و ما کمونیستها و حزب حکمتیست است. ج:جمهوری اسلامی احتمالا در یک پروسه نه چندان ساده و بلکه پیچیده و با تن دادن به امتیازات سنگین بتواند کشمکشهای خود را با آمریکا و غرب کاهش دهد و یا به پایان ببرد، اما ناسازگاریهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن به مثابه حاکمیت بورژوایی متکی به نیروی کار ارزان و استثمار و سرکوب شدید کارگران و مردم و شهروندان حق طلب جامعه ادامه پیدا خواهد کرد. اتفاقا هردرجه نزدیکی و توافق با آمریکا و غرب را با گسترش فشار و سرکوب بر جامعه و مردم ممکن میکند. در مقابل این روند اعتراض و مبارزات کارگری و اجتماعی تشدید خواهد شد. دوره ای در پیش است که خودآگاهی و روشن بینی کارگری و سوسیالیستی، اتحاد و تشکل و سازمانیافتگی مبارزات کارگران، زنان، جوانان و مردم معترض نقش تعیین کننده ای در عقب راندن جمهوری اسلامی و تغییر تناسب قوا در راستای پیروزی صف آزادیخواهی و برابری طلبی در جامعه خواهد داشت. این اوضاع را با همه پیچیدگیهایش و با چشمان باز باید دید و دخالتگری کمونیستی و اجتماعی را تضمین کرد. حزب حکمتیست در صف مقدم مبارزات کارگران و مردم به چنین وظیفه ای عمل خواهد کرد.
***