سونامی بیکاری و طرح سراسیمه “بیمه بیکاری” در مجلس اسلامی
شهلا دانشفر
در هفته اول شهریور علی طیب نیا وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی، از سونامی بیکاری و در پیش بودن هشت و نیم میلیون کارگر بیکار سخن گفت و هشدار داد. اکنون بحث بر سر طرحی به نام “بیمه بیکاری” در مجلس داغ است. موضوع از این قرار است که آنچیزی که طیب نیا از آن به عنوان سونامی بیکاری سخن میگوید ابعادش بسیار فراتر از اینست . قبلا هم در مورد آن نوشتیم که در این آمار نیروی وسیع زنان خانه دار، کارگران فصلی و کارگرانی که به کار موقت اشتغال دارند، مشاغلی چون دستفروشی و غیره که اساسا کارگر بیکارند، منظور نشده اند. بعلاوه موضوع مهمتر موج بیکارسازیهایی است که در پیش است. بحث بر سر “بیمه بیکاری” نیز بحثی است در پرتو این اوضاع و وحشت رژیم از به میدان آمدن دوباره مردم که چنین در درون مجلس داغ است.
جلوتر در مورد اینکه به چه چیزی اینها “بیمه بیکاری” میگویند و خواست کارگران چیست اشاره خواهم کرد. اما نکته قابل توجه تر اینجاست که کل این موضوع و جنب و جوشی که در درون حکومت بر سر آن بر پا شده است، موضوعی عمیق تر و ریشه ای تر است. موضوع بر سر اقتصاد فروپاشیده رژیم اسلامی و به بن بست رسیدن آن است. بحث بر سر همان سرزمین سوخته ایست که نه تنها از احمدی نژآد بلکه بدنبال سه و چند سال حاکمیت رژیم اسلامی، اکنون برای کل رژیم به جا مانده است. روحانی کارش را با اعلام اینکه خزانه دولت خالیست و فوریت اصلاح لایحه بودجه سال ٩٢ شروع کرد. اکنون صحبتشان بر سر صد هزار میلیارد تومان کسری بودجه دولت و تامین این کسری بودجه از محل افزایش قیمت ها و افزودن ٣٨ درصد به قیمت کالاهای حامل انرژی است. نزاعهایشان بر سر این مساله و در واقع اجرایی شدن مرحه دوم طرح “هدفمند کردن یارانه ها” یعنی طرح ریاضت اقتصادی شان نیز بالا گرفته است. تا جاییکه به گفته علی ربیعی وزیر کارشان ، زنگنه وریز نفت دولت روحانی تا مرز استعفا رفت. در بحث هایشان از خطر آفرین بودن افزایش قیمت ها و به نصف رسیدن سطح مصرف کنونی مردم هشدار میدهند. از تاثیر مستقیم گرانی قیمت کالاهای حامل انرژی از جمله برق بر روی مراکز تولیدی و تعطیلی کارخانجات بیشتر و بیکارسازیهای بیشتر هشدار میدهند. با این کلاف سردرگم از یکطرف در مقابل پرداخت همان یارانه نقدی ای که بقول مقامات دولتی ناگزیر به پرداختش هستند، مانده اند، و از سویی دیگر در برابر این بیکارسازی ها و سونامی بیکاری آنچنان به وحشت افتاده اند که دست پاچه طرحی بنام “بیمه بیکاری را ” از بایگانی بیرون آورده و به سرشان میکوبند که چه کنند. حتی برای پرداخت یکماه یارانه نقدی به مردم، بعنوان اقدامی عاجل ساعت مصرفی برق را از هر کیلووات ٤٣٠ ریال به ٤٣٣ ریال افزایش دادند تا بلکه در آستانه شروع سال تحصیلی و خشم مردم از گرانی و نگرانی از چگونگی فرستادن کودکانشان به مدرسه، اوضاع را آرام نگاهدارند. تازه در مورد همین یک قدم کار و اینکه آیا مشکل فوریشان را حل خواهد کرد هزار شک و تردید به میان آمد و آشکارا از اینکه بسیاری از مردم پول برق خود را نداده اند، سخن گفتند.
این وضعیت رژیمی است که اقتصادش چنین به گل نشسته است و مردمی است که خواستهایی دارند. در چنین وضعیتی است که رژیم از روی استیصال دارد از یارانه به بیکاران و یا “بیمه بیکاری” سخن میگوید.
طرحی بنام “بیمه بیکاری”
آنچیزی که از آن بعنوان “بیمه بیکاری” سخن میگویند، بحث بر سر طرحی قدیمی تر تحت عنوان پرداخت مقرری ای به بیکاران زیر دیپلم تا فوق لیسانس تحت عنوان “بیمه بیکاری” است. این طرح ظاهرا در تابستان ٨٩ در دستور مجلس قرار گرفته است و بنا بر خبرها در آن هنگام تحت عنوان اینکه این طرح هزار میلیارد تومان هزینه دارد با مخالفت دولت احمدی نژآد روبرو شده و جدالهای بسیاری بر سر آن انجام گرفت تا اینکه کل آن با مخالفت شورای نگهبان جمهوری اسلامی به بایگانی سپرده شد. اکنون این طرح را از بایگانی بیرون کشیده و در دستور کار مجلس گذاشته اند. بحث آن نیز در واقع بر سر پرداخت مبلغی معادل ٣٠ درصد حداقل دستمزد ٤٨٧ هزار تومان، یعنی مبلغی معادل ١٤٦ هزار تومان به کارگران بیکار مجرد و معادل ٥٠ درصد حداقل مزد یعنی معادل ٢٤٣ هزار تومان به کارگران بیکار متاهل است.
کارگران به میزان حداقل دستمزد ٤٨٧ هزار تومان که چندین بار زیر خط فقر است معترضند، جانیان اسلامی بیشرمانه از پرداخت ٣٠ درصد و ٥٠ درصد میزان حداقل دستمزد کنونی یعنی مبالغ ١٤٦ هزار و ٢٤٣ هزار تومان بعنوان “بیمه بیکاری” سخن میگویند.
ظاهرا پرداخت همین چندرقاز پول تحت عنوان “بیمه بیکاری” بنا بر طرح مورد بحث در سال اول فقط ده درصد ار افراد آماده بکار بیکار زیر دیپلم و بالای فوق لیسانس را در بر بگیرد و وعده اجرای تدریجی آن طی ٥ سال داده شده است. بعلاوه اینکه باز این بیکاران باید هفت خوان رستم را طی کنند و یکسال از جویای کار بودن آنها و ثبت نامشان در مراکز کاریابی مورد تایید دولت بگذرد تا این “بیمه ” شامل حالشان شود. البته شروط دیگری مثل اینکه باید حداقل یک دوره آموزشی فنی و حرفه ای دیده باشند، اعتیادی نداشته باشند، جرمی نکرده باشند و غیره نیز در آن آمده است. این کل ماجرایی به اسم “بیمه بیکاری” و بحث آن در مجلس اسلامی است. جالب اینجاست که برای مقبول نشان دادن طرح شان یکباره بحث ها بر سر ناچیز بودن مبلغ و محدودیت “بیمه بیکاری” تا کنونی رژیم اسلامی بالا گرفته است. خودشان میگویند که قانونی که تا کنون بعنوان “بیمه بیکاری” اجرا شده ربطی به بیمه بیکاری ندارد. بلکه فقط کارگرانی را که از کار بیکار شده اند و آنهم برای مدت محدودی در بر گرفته است. بدین ترتیب از میلیونها کارگر بیکار تنها بخش محدودی تحت پوشش آن قرار گرفته اند. از جمله بیمه بیکاری رژیم در سال گذشته تنها ٢٠٠ هزار کارگر اخراجی را در برگفته است. بگذریم که حتی یک معضل همین کارگران نیز عدم پرداخت به موقع مستمری ای به نام بیمه بیکاری به آنان بوده است.
جایگاه این بحث چیست و خواست کارگران کدامست
نفس به میان آمدن دوباره بحث بر سر “بیمه بیکاری” نشانگر وحشت رژیم از قدرت اعتراض کارگران و سونامی بیکاریست. در مباحث مربوط به این موضوع استیصال و بن بست رژیم اسلامی را در این اوضاع به روشنی میتوان دید.
بطور واقعی نیز همه این مباحث حاکی از اینست که مساله اقتصاد و گرانی و بیکاری و فقر و فلاکت بیش از هر زمان به مرکز سیاست جامعه کشیده شده است.
در برابر رژیم اسلامی و تعرضات هر روزه اش به زندگی معیشت خود باید با خواستهای روشن و سراسری به میدان آمد. همه این بحث ها بیش از هر وقت بر گرد آمدن کارگران حول خواستهای محوری ای چون افزایش فوری دستمزدها در سطح یک زندگی انسانی و بیمه بیکاری مکفی برای همه افراد آماده بکار تاکید میگذارد. تا آنجا که به خواست بیمه بیکاری بر میگردد، بیمه بیکاری باید مکفی و در حد یک زندگی انسانی و متناسب با هزینه های زندگی و رشد هر روزه قیمت ها باشد. بیمه بیکاری باید به همه افراد آماده بکار اعم از زن و مرد و از همان روزی که آمادگی خود بکار را در مراکز کار ثبت میکنند، تعلق گیرد. بیمه بیکاری باید بر مبنای آخرین حقوق دریافتی پرداخت شود و همین امروز نرخ آن بالاتر از میزان تورم دولتی باشد و متناسب با افزایش قیمت دیگر کالا ها در جامعه افزایش یابد. بیمه بیکاری زنان خانه دار را نیز در بر میگیرد. ضمن اینکه کارگران بیکار باید از درمان و بهداشت رایگان برخوردار باشند. باید به آنان هزینه مسکن و نیازهای فوری ای چون برق و آب و گاز و غیره پرداخت شود. این ها حداقل هاست .
بعلاوه اینکه بخشی از موضوع بیکارسازیهاست. اینها بیمه بیکاری را به میان میکشند تا در برابر موج اعتراضات کارگری، بیکارسازی ها را با خطر کمتری از سر بگذرانند. همانطور که در بدو طرح این موضوع در دوره ریاست جمهوری رفسنجانی همین کار را کردند. امروز مبارزه علیه بیکارسازیها گسترده است. یکی از عرصه های مهم اعتراضات کارگری است. باید به تدارک اعتراضات سراسری علیه بیکارسازی ها رفت. همین امروز ٨٠٠ کارگر ایران صدرا از کار بیکار شده اند. ١٥٠٠ کارگر ایران صدرا با خانواده هایشان میتوانند با قدرت بیشتری مبارزاتشان را به جلو ببرند. هماهنگ کردن مبارزات کارگران بر سر این موضوع در شهرهای مختلف و رفتن به سوی اعتصابات سراسری کارگری یک شکل مهم اعتراض در برابر تعرضات رژیم اسلامی و نه تنها این بلکه قرار گرفتن کارگران در موقعیتی قدرتمند تری برای جلو بردن دیگر خواستهایشان است.
سازمانیابی علیه بیکاری و بیکارسازیها
مبارزه علیه بیکاری و بیکارسازیها یک عرصه مهم مبارزات کارگران و جوانان بیکار در ایران است. بسیج جوانان در محلات علیه بیکاری، فراخوان جوانان به تجمع در مقابل مجلس و وزارت کار و ادارات کار علیه بیکاری و با شعار یا کار یا بیمه بیکاری، ایجاد کانونهایی علیه بیکاری در هر شهر و تبدیل وزارت کار و ادارات کار به محل تجمعات آن با شعار یا کار یا بیمه بیکاری، اعتراضات گسترده و سراسری علیه بیکار سازیها، تجمع همزمان کارخانجات مختلفی که معضل بیکارسازی دارند با یکدیگر در هر شهر. با خواست بازگشت به کار همه کارگران اخراجی و متوقف شدن بیکار سازیها، خطاب قرار دادن مراکز بزرگ علیه بیکارسازیها همه و همه اشکال مهمی از گسترش این مبارزات است.
خلاصه کلام اینکه رژیم اسلامی در مخمصه ای جدی قرا رگرفته است. بهترین فرصت برای جلو آمدن رهبران کارگران و رفتن بسوی چنین مبارزاتی است. بهترین فرصت برای متحد شدن کارگران حول خواستهای سراسری خود و پاسخی تعرضی به حملات هر روزه این رژیم به زندگی و معیشت خود است.