اسماعیل ویسی گزیده ای از اخبار و رویدادهای کارگری و عمومی در کردستان شماره60
تهیه و تنظیم از: اسماعیل ویسی
اعتراض و اعتصابات کارگری
کارفرما ی کارخانه فولاد زاگرس از قبول بازگشت بکار کارگران سر باز زده است
کارخانه ذوب آهن زاگرس کردستان دارای 130 هکتار زمین و 16 هکتار کاربری صنعتی و سوله و مساحت می باشد و با دو حلقه چاه عمیق و دوخط برق فشار قوی و دو معدن آهن و منگنز و یک کوره بلند 100متر مکعبی تولید چدن متالوژی بوده که احتیاج به تعمیر آجرکاری مجدد دارد و در صورت برآورد 5میلیارد تومان اعتبار می توان مانند ذوب آهن اسدآباد غرب کشور به کوره تو لید فرو منگنز تبدیل شود. و با 500 کارگر دایم مشغول بکار شود با درآمد میلیاردی . کارفرمایان کارخانه فولاد زاگرس تشکیل شده است از 51 درصد سهم دولت،49 درصد سهام بخش غیر دولتی که از کانون بازنشستگان کشوری ،شرکت ملی فولاد وصندوق تامین اجتماعی می باشد،که مسوولیت وضعیت کنونی کارخانه را قبول نمی کنند و از برآورده کردن توافقات ومطالبات کارگران شانه خالی می کنند. و … و بنا بر گزارش روز 26 شهریور ماه 1392 خبرگزاری ایلنا، در پی اخراج 235 نفر از مجموع 285 کارگر کارخانه فولاد زاگرس، یکی از 50 نفر کارگر باقی مانده در این کارخانه مدعی شد، بعد از اخراج 235 نفر از کارگران در تاریخ 18 تیرماه، 50 نفر کارگر باقی مانده نیز همچنان همانند سایر همکارنشان بلاتکلیف بوده و از فروردین ماه سال جاری دستمزدی دریافت نکردهاند.
این کارگر شاغل در کارخانه فولاد زاگرس که نخواست نامش فاش شود گفت: این 50 کارگر باقی مانده که بعد از تعطیلی کارخانه در قسمتهای مختلف از جمله بخشهای نگهبانی، دفتری و فنی مشغول به کارند از فروردین ماه سال جاری بجز مبلغ ناچیزی که به عنوان علیالحساب به آنان پرداخت شده است حقوق دیگری دریافت نکردهاند و در این زمینه هیچ مسئولی در کارخانه پاسخگوی مطالبات آنان نیست.
او با بیان اینکه مدیر عامل در کارخانه حضور فیزیکی ندارد ادامه داد: وقتی کارگران بعد از 20 سال خدمت قصد پیگیری مطالبات خود را دارند به مسئولین ارشد کارخانه دسترسی ندارند و مدیران پایین دستی نیز عامل پرداخت نشدن حقوق کارگران را خالی بودن حسابهای بانکی کارخانه عنوان میکنند.
او همچنین گفت: کارفرما پیغام داده است به حضور شما در کارخانه هیچ اجباری نیست و میتوانید کارخانه را رها کنید چرا که توان پرداخت حقوق را نداریم. این کارگر با بیان اینکه برخی از قسمتهای حساس کارخانه همانند پستهای برق و تاسیسات نیاز به نگهداری مستمر دارد افزود: هم اکنون این کارخانه با همه داراییهایش در شهرستان قروه به بهانه اصلاح ساختار رها شده و هیچ مسئولی پاسخگوی کارگران نیست.
در ادامه این وضعیت تحمیل شده بر کارگران، روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک در 25/6/1392 اعلام کرده است که، کارفرمای کارخانه فولاد زاگرس از قبول بازگشت بکار کارگران سر باز زده است. و ناچارا کارگران کارخانه را بصورت شیفتی در گروههای متعدد نگهبانی کرده تا از فروش تولیدات کارخانه بدون اطلاع کارگران جلوگیری شود. کارگران تا زمانیکه خریدار پول محصولات را نداده از بارگیری محصولات فروخته شده ممانعت به عمل می آورند. متاسفانه کارفرما از دادن حقوق معوقه کارگران خوداری می کند.شکایت کارگران به اداره کار و هیات تشخیص باعث صدور رای گردید که اخراج غیرموجه کارگران و بدون دلیل کارفرما تشخیص داد وتا تغییر کاربری کارخانه وساختاراقتصادی را به شورای عالی کار را ارایه دهدو تصمیم نهایی ر به شورای عالی کار داده است ،بازگشت بکار کارگران میسر است و می توانند به سرکار بازگردند. تا مورخه اول مهر در صورت نبود اعتراض کتبی قطعی ولازم الاجراست وکارگران می توانند مشغول کار شوند. و … کارفرمای کارخانه فولاد زاگرس از قبول بازگشت بکار کارگران سر باز زده است. و حاضر به اجرای توافقات انجام گرفته شده، نیست.
بطور قطع کارفرمایان کارخانه در حمایت نهادها و ارگانهای حکومت اسلامی، همچنانکه طی این مدت نیز نشان داده اند به برآورده کردن مفاد توافقات گردن نخواهند گذاشت. اما باید همچنان متحد و همبسته صف و آمادگی خود را حفظ نمود و برای دستیابی به مطالبات بر حق خود تلاش نمود. برای پیشروی و دستیابی به مفاد توافق شده لازم است دیگرکارگران دیگر مراکز کاری – تولیدی را در شهرهای کردستان را در جریان گذاشت و آنان را به حمایت قاطع و همبستگی طبقاتی فراخواند و کمک طلبید. به مبازرات خود در ابعاد اجتماعی بعد سراسری بدهید. و مطالبات بر حق خود از جمله بیمه بیکاری را بکار فرمایان و دولت قبولاند. زیرا اخراج و بیکار کردن و در واقع مسئله بیکار سازی چون سیاستی به شیوه های متفاوت هر روزه زندگی کارگران را تهدید می کند. و … باید مطالبه بیمه بیکاری مکفی را در تقابل این سیاست بیکار سازی، سرلوحه مطالبات قرار داد!
اعتصاب کارگران پروژهی ساخت خانههای مسکونی روستائیان حومه سد آزاد سنندج: به گزارش رسیده از کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ، روز دوشنبه مورخ 12/6/92 کارگران پروژهی ساخت خانههای مسکونی روستاییان حومهی ” سد آزاد سنندج، شهرک بنیدر – روستای باقرآباد در مسیر سنندج- مریوان ” دست به اعتصاب زدند. کارگران این پروژه اعلام کردهاند که بدلیل عدم دریافت حقوقها ودستمزدهای معوقهی ٣ الی ۶ ماهه و عدم رسیدگی مسولان کار را تعطیل و تا پرداخت کامل حقوق خویش به اعتصاب ادامه خواهند داد. کارفرمایان پروژه بدهیهای شرکت وهمچنین نداشتن بودجهی لازم برای پایان کار پروژه را از دلایل نپرداختن حقوق کارگران اعلام کرده اند. مسئولیت ساخت خانههای مسکونی روستای بنیدر با کارفرمای پروژه سد آزاد سنندج میباشد.
سنندج اعتراض کارگران کارخانه “ون کردستان” به گزارش “کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری” 17 نفر از کارگران کارخانه ون کردستان در قسمت های ریخته گری لواشک و بسته بندی آدامس طی نامه ای اعتراضی در تاریخ 5/6/92 به کارفرما خواهان قرار گرفتن مشاغل این کارخانه در ردیف کارهای سخت و زیان آور شدند. و طی نامه ای اعتراضی خود به کارفرمای این کارخانه اعلام کرده اند که کارگران در این کارخانه در معرض خطرات مواد شیمیایی هستند و دچار بیماریهای پوستی و ریوی گشته اند. همچنین آنان طی این نامه خواهان لغو اضافه کاری شیفت شب و قراردادهای موقت و سفید امضا شده اند. این کارگران اعلام نموده اند که در صورت برآورده نشدن خواست و مطالباتشان از سوی کارفرما دست به اقدامات دیگری خواهند زد. لازم به ذکر است که این کارگران تا کنون چندین بار به اداره کار در سنندج مراجعه کرده و نتیجه ای نگرفته اند.
***
دستمزدها،اخراج و بیکار سازی
کامیاران: سد گاوشان در مسیر سنندج- کامیاران قرار دارد. در این سد تعداد 50 نفرکارگر مشغول به کار میباشند و بنا بر گزارش گزارش “کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در28 شهریور 1392” 35 نفر از آنها با سابقه 20 سال کار تاکنون 8 ماه دستمزد معوقه خود را دریافت نکرده اند و علاوه بر این نیز بیمه این کارگران قطع شده است. این کارگران تحت پوشش قانون کار نیستند و تا به حال چندین بار به اداره کار رژیم در کامیاران و کرمانشاه مراجعه نموده ولی جواب قانع کننده ای دریافت نکرده اند. و …
سقز: بنا بر گزارش خبرگزاری حکومتی “ایلنا” ، رئیس انجمن صنفی کارگران خباز شهرستان سقزاعلام داشته است. که، با گذشت حدود هفت ماه از شروع سال 1392 هنوز در شهرستان سقز جلسه مشترک برای افزایش دستمزد کارگران خباز برگزار نشده است. وی با بیان اینکه کارگران شاغل در این صنف بالغ بر ۷۵۰ نفر می باشند گفت: تاخیر در اعمال مصوبات مزدی سال92 کارگران خباز سقزی در حالی ادامه دارد که در نتیجه نوسانات اقتصادی سال گذشته از قدرت خرید کارگران این صنف به شدت کاسته شده است.
نقده: بنا بر گزارش رسیده از نقده، اخیرا 6 نفراز کارگران شاغل در کارخانه قند نقده بدون اطلاع قبلی از کار اخراج شده اند. و … کارگران اخراجی همگی جزو نمایندگان کارگری کارخانه قند نقده می باشند. گفتنی است که اواخر تیرماه سال جاری نیز انتخابات شورای کارگری در کارخانه قند نقده به سبب مداخله هیئت مدیره با اعتراض چند روزه کارگران مواجه شده است.
***
حوادث کاری
بانه: بنا بر خبر رسیده از شهر بانه، صبح روز شنبه “محمد حسین پناه، کارگر جوشکار 18 ساله ” درحالی که مشغول جوشکاری در ارتفاع یک ساختمان تازه ساخت در محله “سه راه بوئین شهر بانه ” بود، دچار برق گرفتگی وسوختگی شدید گردید و سقوط نمود. نامبرده پس از انتقال به بیمارستان به علت شدت جراحات وارده متاسفانه جانباخت.
گزارشی از روند فزاینده حوادث کاری در محیط کار در ایران
به گزارش نشریه اقتصادآنلاین در روز26شهریورمته 1392: حوادث ناشی از کار در دهه 80 شمسی با سیر صعودی همراه بوده و تعداد کشته شدگان در سال 1390 به بیش از سه برابر سال 1381 رسیده است.
تأسف بارتر از وضع فوق، رشد قابل ملاحظه بیماریهای ناشی از کار است که حتی آمار قابل استنادی از آن نیز تهیه و منتشر نمیشود.
این درحالیست که، طبق آمار رسمی سازمان بین المللی کار، مرگ و میر ناشی از کار در جهان روند کاهشی داشته و از 345000 نفر در سال 1998 به 321000 نفر در سال 2008 رسیده و طی این مدت نرخ شیوع حوادث منجر به مرگ از 16.4 به 10.7 نفر به ازای هر 100 هزار کارگر کاهش یافته است که یک سوم کاهش را نشان می دهد. حتی در کشورهایی چون فنلاند، ژاپن و سوئد تا 62 درصد کاهش حوادث در یک دوره بیست ساله گزارش شده است.
آماری نگران کننده از حوادث ناشی از کار
بنابرهمین گزارش، بر اساس بررسی های سازمان پزشکی قانونی کشور در دهه 80 شمسی (1381 الی 1390)، 9625 نفر بر اثر حوادث کار در کشور جان باختند که بیشترین آن با 1507 فوتی در سال 1390 وکمترین آن با 461 فوتی در سال 1381 ثبت شدهاست. اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان پزشکی قانونی کشور اعلام کرده بیست هزار کارگر در سال 90 دچار حادثه ناشی از کار شدند. مرگ ناشی از حوادث کار در سال 1390 در تمام استان ها نسبت به سال 1389 با افزایش مواجه بودهاست و در هیچ استانی شاهد سیر نزولی این آمار نبودهایم.
توجه به این نکته ضروریست که، عمده آمارهای ارائه شده، کارگرانی را در بر می گیرد که بیمه اند و تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی قرار دارند وگرنه آمار مرگ و میر ناشی از کار بسیار بیشتر از این رقم است. آمارهای فوق در حالیست که، به دلیل نبود آمار رسمی در زمینه بیمارهای شغلی نمی توان برآورد دقیقی از میزان خسارتها و مرگ و میر ناشی از بیماریهای شغلی در ایران ارائه داد. در کنار آمار فوق توجه به هزینه های مستقیم و غیر مستقیم حوادث در ایران میتواند قابل تأمل باشد.
هزینه های حوادث
آمار منتشره از سوی وزارت کار در سال 1385 نشان میدهد که در اثر حوادث شغلی، نزدیک به یک میلیون روز کاری به منظور درمان کارگران به هدر رفته و بالغ بر 62 هزار روز از کار مفید کارگران به علت بستری شدن تضییع شده است. تحقیقات جهانی نیز اشاره به آن دارد که هر حادثه منجر به فوت در محیط های کار، بین شش تا هفت هزار روز کاری را از بین می برد.
برآوردهای سال 90 نشان می دهد که سازمان تأمین اجتماعی باید به هر از کار افتاده به طور متوسط ۴۵ میلیون تومان مستمری پرداخت کند و دیه هر نفر معادل 90 میلیون تومان محاسبه میشده که تا بیش از 150 میلیون تومان نیز رسیده است. در کنار این، بایستی هزینه های غیر مستقیم حوادث اعم از تبعات روانی برای خانواده های آسیب دیده، تأخیر در اتمام کارها، صدمه به اعتبار و وجهه ملی، بالا رفتن حق بیمه ها، افزایش ریسک عملکرد تجهیزات و ماشین آلات و تأثیر بر بهره وری کل کار را نیز در نظر گرفت. و…
در این مجال کوتاه، توجه خوانندگان محترم را به چند راهکار کلی برای کاهش حوادث جلب مینمایم:
1) بر اساس آخرین تحقیقات سازمان بین المللی تامین اجتماعی (ISSA) سرمایه گذاری در زمینه ایمنی و بهداشت کار در بنگاههای اقتصادی حداقل نرخ منافع حاصل از سرمایه گذاری در پیشگیری حوادث برابر 2/2 واحد به ازای هر واحد سرمایه گذاری در سال است و سرمایه گذاری در مقوله آموزش ایمنی به طور متوسط به ازای هر واحد 4.84 واحد و تامین تجهیزات حفاظت فردی به ازای هر واحد سرمایه گذاری 3.73 واحد بازگشت سرمایه در بر خواهد داشت. این ارقام غیر از اثرات مثبت ارتقای ایمنی و بهداشت کار در افزایش انگیزه کاری، ارتقای جایگاه و چهره موفق شرکتها، کاهش مشکلات و ناهنجاری ها و افزایش کیفیت محصول نهایی نیز می باشد. بنابراین، باید دانست که علاوه بر مزایای اجتماعی و فرهنگی، هزینه کردن در ایمنی حرفه ای برای بنگاههای اقتصادی توجیه اقتصادی نیز دارد.
2) در آمار و اطلاعات مرتبط با حوادث، تنوع و تعدد و گاه تناقضهایی در روش آمارگیری، آمار ارائه شده و تحلیلهای منبعث از آنها وجود دارد. علاوه بر این، یکی از مشکلات آمار حوادث در ایران، وجود ابهام در آمار افرادیست که تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی نیستند و این شامل تعداد زیادی از کارکنان کارگاههای کوچک ( مثل کارگاههای ساختمانی) میشود. اصلاح و ارتقا سیستمهای آمارگیری کشور در آینده اجتناب ناپذیر مینماید.
3) گزارش سازمان بین المللی کار در خصوص امکان پیشگیری از 98% حوادث ناشی از کار در جهان بود که بسیار قابل تامل است. در ایران نیز، سقوط از ارتفاع و لغزیدن، سقوط اشیا و شکستگی و ضرب خوردگی در حدود 60 درصد حوادث ناشی از کار را شامل میشود، در حدود 50 درصد حوادث به دست و پای کارکنان آسیب زده است. اینها نشان می دهند برای جلوگیری از حوادث کارگاهی برای افراد، ماشین آلات و اموال نیاز به اقدامات پیچیده ای نداشته و صرف توجه به ایمنی به ویژه آموزش و نهادینه سازی فرهنگ پیشگیری میتواند به کاهش تلفات ناشی از حوادث منجر شود.
4) در حالیکه برخی کارفرمایان بین المللی میلیونها ساعت کاری بی حادثه را گزارش میدهند، تعداد زیادی از کارگاههای کشور با نرخ قابل ملاحظه حوادث و هزینه های ناشی از آن مواجهند. ایجاد قوانین انگیزشی، میتواند به تمایل بیشتر صاحبان کار برای سرمایه گذاری در ایمنی حرفه ای کمک کند.
5) گسترش مشاغل غیر رسمی، اشتغال در مشاغل پر خطر، قراردادهای موقت و کارگران مهاجر همچنان از مسائل و چالش های پیش روی سازمان بین المللی کار می باشد. در کشور ترکیه حدود 60% حوادث کاری در کارگاه های با کمتر از 50 نفر کارگر رخ داده است. مطلوبست اگر برنامه ریزان ایمنی کشور در برنامه های خود به این نکات توجه ویژه داشته باشند.
6) تخمین زده می شود در سال 2020 میلادی حدود 20 درصد کلیه کالاهای تولیدی در جهان به نوعی بر اساس علم نانو تکنولوژی ساخته شود. بهتر است از هم اکنون در مقوله ایمنی در کار با فن آوری های نو اقدامات پژوهشی و اجرایی انجام گیرد.
7) در سالهای اخیر کوششهای قابل تقدیری در زمینه تدوین مقررات، آیین نامه ها و مستندات فنی انجام شده است. لیکن، اهمیت بخشی به استانداردهای جهانی ایمنی و بهداشت کار و پیاده سازی اصول OSHA میتواند در دستور کار ملی قرار گیرد.
8) جا دارد این سوال را از نهادهای تأثیرگذار تخصصی کشور بپرسیم که چه اقداماتی انجام شده و چه کارهایی را میتوان در جهت کاهش حوادث کار در دستور کار قرار داد؟ و خوب است که دولت محترم و به ویژه وزارت کار و رفاه اجتماعی با مشارکت دادن حداکثری نهادهای مردمی و صنفی و نیز انجمنهای حرفه ای و علمی مربوطه در جهت کاهش تعداد حوادث اقدامات جامعی به عمل آورد.
***
زندان، شکنجه و بازداشت فعالین کارگری و سیاسی- اجتماعی
مهاباد : بنا بر گزارش پخش شده در مهاباد، روز دوشنبه 25 شهریورماه 1392 دستگاه قضایی رژیم در مهاباد دومین جلسه محاکمه دو روزنامه نگار بازداشتی “مسعود و خسرو کردپور” را برگزار کرد. اواسط مردادماه دادگاه رژیم در مهاباد برادران کردپور را به “محاربه و افساد فی الارض، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به خامنه ای و نشر اکاذیب” متهم کرده بود. این دو روزنامه نگار بازداشتی بعد از اتمام دومین جلسه دادگاه که دو ساعت بطول انجامید، مجددا به زندان مرکزی مهاباد منتقل شدند. و …
به گزارش “هبر گزاری هرانا ” دستگاه قضایی رژیم در مهاباد برای سه فعال مدنی آذربایجان چهارده ماه زندان صادر کرد. ” رامین رضایی، علی هدایتی و یدالله دشتی، فعالین مدنی ” را به ترتیب به ۹۱ روز، ۵ ماه و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده اند.
***
گزارشات مسایل، مشکلات و رویدادهای اجتماعی
فرهنگ عقب مانده مرد سالاری در کُردستان بازهم قربانی گرفت:
نقده: به گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، روز یکشنبه سوم شهریورماه 1392 ، زنی به نام ” آرزو بهروزی، ساکن روستای دایماو از توابع شهرستان نقده به دلیل مشکلات خانوادگی ” متاسفانه دست به خودکشی زد و به زندگی خود پایان داد.
مهاباد: بنا بر خبر پخش شده، روز شنبه 23 شهریورماه یک زن باردار به نام ” ناهید علی نژاد” در مهاباد به علت اختلافات خانوادگی تحت فشار فرهنگ و سنت عقب مانده ضد زن متاسفانه خودکشی نمود و به زندگی خود پایان داد.
مریوان: اخبار پخش شده از مریوان دلالت بر مشکوک بودن مرگ دو زن در ر هفته گذشته دارد. زیرا متاسفانه زن جوانی در حدود 20 سال سن دارای یک فرزند، هفته قبل در روستای تازآباد مریوان دچار سوختگی شدید می شود. وبعد از اعزام به سنندج با 90 درصد سوختگی جان می سپارد. خانواده اش علت را انفجار سماور ذکر کرده اند!؟ اما قابل باور نبوده است . علت اساسی وجود و عملکرد فرهنگ و سنت عقب مانده مرد سالاری و معتقد بودن مرد بر داشتن حق تملک بر شریک زندگی اش بوده است. و … شدیدا اختلاف داشته اند بعدا مشخص می شود که سماور هم منفجر نشده وعلت خودسوزی، سوزاندن بوده است .نا گفته نمانددر طی یک ماه گذشته این دومین مرگ مشکوک زنان در مریوان میباشد که اولی هم یکماه پیش خود را حلق آویز نمود ولی خودکشی مشکوک است وگویا قبل از آن قربانی را خفه وبرای صحنه سازی وی را حلق آویز نموده اند.
در ادامه اخبار ـمده است که، اخیرا نیز دختر ی 25 ساله به نام ش . با خوردن قرص در شهر مریوان اقدام به خودکشی می کند. به بیمارستان انتقال یافت نامبرده با تلاش پرسنل بیمارستان خوشبختانه نجات یافته وتحت درمان میباشد. علت مشکلات خانوادگی ذکر شده است.
گفتنی است که از” آغاز سال1392 خورشیدی تاکنون 42 زن در مناطق مختلف کردنشین به دلیل قوانین زن ستیزانه رژیم اسلامی، حاکمیت فرهنگ مردسالاری و فشارهای مذهبی و ارتجاعی خودکشی ” کرده اند.
اخبار فوق بسیار آزار دهدده است. و قلب هر انسان شریف و آزاده ای را بدرد می آورد. این پدیده بسیار خزناک و صد انسانی است. زیرا، همچنانکه در تعقیب اخبار منطقه و بویژه شهر مریوان می توان متوجه شد که متاسفانه پدیده و خبر خودکشی در واقع و عملا کشتار زنان درکردستان و شهر مریوان زیاد شده است. و ارتجاع و فرهنگ و سنت عقب مانده مرد سالارانه و اسلامی دارد به شیوه های متفاوت زندگی زنان را تهدید می کند و می کوشد، آنرا به نرمی عادی زندگی زنان مبدل کند. حکومت اسلامی در ایران بانی اصلی دامن زدن به این پدیده ضد انسانی است. ولی می توان آنرا خنثی کرد و باید به شیوه های ممکن و متفاوت در صفی متحد و همبسته رو در روی رشد و گسترش این پدیده شوم و ضد انسانی ایستاد و آنرا به عقب راند. و …
گزارشی از وضعیت زنان کارگرسبزی پاک کن
امروزه مشاغل مختلف و گاهی عجیبی وجود دارد که بانوان در آنها به کار گرفته میشوند و با مشقت کار میکنند تا بتوانند هزینههای سنگین زندگی را تامین کنند. تضاد طبقاتی از معضلاتی است که از گذشته تاکنون جامعه درگیر آن بوده و متاسفانه در این میان تنها اقشار ضعیف آسیب میبینند و رنج میبرند و خوشیها به کام کسانی است که بدون دغدغه زندگی میکنند و درد نان ندارند.
ساعت هفت صبح وانتبار مقابل مغازه کوچکی توقف میکند تا بارش را که سبزی است تخلیه کند و زن میانسالی جلوی درب مغازه ایستاده و دستههای بزرگ سبزی را داخل مغازه میگذارد.
بار که تخلیه میشود زن میانسال که کارگرهایش به او حاجی خاله میگویند سبزیها را جابهجا کرده و هر چند بسته را جاهای مختلف میگذارد تا سهم هرکسی برای پاک کردن مشخص باشد.
حدود ساعت 9 صبح است کارگران یکی پس از دیگری وارد مغازه میشوند و هر کسی در جای خود مشغول پاک کردن سبزی میشود و بعد از پاک شدن، همه سبزیها را در ظرفهای بزرگ آب میریزند و پس از چندین ساعت آبکشی کرده و خرد میکنند.
حاجی خاله؛ میگوید که مشتریهای خاص خودش را دارد و طبق سفارشات سبزی میخرد و برای مشتریان آماده میکند و قیمت مناسبش باعث شده تا مشتریان به طور دائم سراغ او بیایند و سفارش دهند.
او در کارش جدی است و کارگرانی هم که دارد طبق گفته او و با سلیقه و نظم خاصی کارهایشان را به خوبی انجام میدهند و حاجی خاله برای هر بار که سبزی میخرد و آنها آماده میکنند به آنها حقوق میدهد و همین باعث شده تا کارگران در کار خود دقت بیشتری به خرج دهند.
حاجی خاله؛ طبق مقدار سبزی درخواستی مشتریهایش؛ آنها را بستهبندی کرده و نام هر یک را کنارش مینویسد و میگوید: علاوه بر سبزی، پیاز داغ، سیر داغ، بادمجان و لوبیا سبز نیز برای مشتریان تهیه میکنیم و خوشبختانه همه راضی بودند و استقبال خوبی داشتند.
فضای مغازه کمی کوچک است اما صمیمی و گرم و در چهره هر یک از زنانی که به عنوان کارگر برای حاجی خاله کار میکنند غمی هویداست اما با خنده آن را پنهان میکنند و سعی دارند تا با این دور هم بودن دلخوشی برای خود ایجاد کنند.
رعنا یکی از کارگرهای 27 ساله حاجی خاله است که به گفته خودش هشت سال است ازدواج کرده و شوهرش از بیماری کلیوی رنج میبرد و فشار زیاد بیماری باعث شده تا نتواند مشغول به کار شود و همسر دلسوزش این مسئولیت را بر عهده گرفته است. رعنا از غصههایش حرف میزند و بیان میکند: وجود شوهر مریض برای زنی که با هزار دلخوشی به او تکیه کرده انسان را از پا در میآورد ولی با دو تا بچهای که دارم مجبورم تمام بار زندگی را بر دوش بکشم و گوشهای از هزینههای درمان شوهرم و خانه را جور کنم. او که نسبت به سنش چهرهای شکسته دارد، درباره بچههایش میگوید: دو دختر دارم که یکی از آنها امسال به مدرسه میرود و با کمکهای حاجی خاله توانستم وسایل مدرسهاش را آماده کنم.
رعنا در زیرزمین نمور کوچکی زندگی خود را میگذراند و چرخاندن چرخ زندگی با دستهایی زنانه کار آسانی نیست و این کارگران که همگی به دنبال شغلی آبرومندانه هستند ترجیح میدهند تا با سبزی پاک کردن زندگی خود را بگذرانند و عقیده دارند که محتاج کسی نباشند.
یکی دیگر از کارگران تقریبا هم سن و سال حاجی خاله است و با تعریفهایی که میکند داماد و عروس هم دارد اما او نیز مجبور است تا دور از چشم همه و پنهانی با این کار اموراتشان را بگذراند.
محبوبه میگوید که شوهرش کارگر بوده و از بس زحمت کشیده دیگر در این سن توانایی انجام کار ندارد و فرزندانش هم توان مالی آنچنانی ندارند که بتوانند کمک حال پدرشان باشند.
وی ادامه میدهد: گذراندن زندگی در این گرانی کار سختی است به خصوص برای کسی که همچون ما خانواده گستردهای دارد و میخواهد آبرویش حفظ شود./ منبع:فارس-27شهریور- بخشی ازیک گزارش
***
اسماعیل ویسی
esmail.waisi@gmail.com
http://www.october-online.com/
31 شهریورماه 1392/ 22 سپتامبر 2013
منتشر شدخ در نشریه اکتبر شماره 123
***