بيانيه محمد آسنگران
در دفاع از مردم سوريه عليه جنگ دو قطب تروريستي
بر ويرانه هاي انقلاب مردم سوريه حدود يک سال و نيم است که جنگي تروريستي از جانب دولت اسد و اپوزيسيون ناسيونال- اسلامي او ميدان دار شده است. جنگ اين جريانات ارتجاعي جنگي خانمانسوز است که کل جامعه سوريه را به کام نابودي کشانده است. اکنون بعد از شکست انقلاب٬ دو طرف مسلح و متخاصم در سوريه جدالشان ابعاد منطقه اي و حتي جهاني پيدا کرده است.
اکنون دولت اسد نه دولتي براي شکست انقلاب چون انقلاب را قبلا سر بريدند. بلکه دولتي است که به نيابت از جنبش اسلام سياسي با حمايت عملي و مستقيم جمهوري اسلامي٬ حزب الله و حمايت غير مستقيم روسيه و چين در حال رو کم کني از قطب مخالف يعني قطب دولتهاي آمريکا و متحدينش است. اين دوره دوره بعد از شکست انقلاب است و مختصات اين دوره را با خود دارد.
در متن اين جدال تروريستي تا کنون بيش از صدهزار نفر کشته٬ حدود هشت ميليون نفر آواره و حدود دو ميليون نفر در خارج سوريه در کمپ آوارگان در کشورهاي همسايه زندگي ميکنند. در چنين شرايطي که يک فاجعه انساني و اجتماعي در جريان است٬ کار برد اسلحه شيميايي از جانب دولت اسد يا اپويسيون مرتجع تر از او کار سختي نبود.
سناريويي که دولتهاي متحد اپوزيسيون اسد و دولتهاي متحد اسد در سوريه بوجود آورده اند هر جنايتي در آن ميتواند اتفاق بيفتد. اگر فردا شنيديد که بمب اتمي در يک جايي استفاده شد٬ نبايد زياد تعجب کنيد زيرا هم مافياي روسيه به اندازه کافي از اين نوع مواد اتمي در بازار سياه جهان پخش کرده و القاعده ميتواند يکي از جريانات خريدار اين نوع مواد باشد و هم ديگر جريانات اسلامي از طريق جمهوري اسلامي ميتوانند از چنين موادي استفاده کنند. اينها پروکاسيون نيست واقعيتي است که هر روز ابعادي از آنرا در مقابل چشم خود ميبينيم. ادامه وضع موجود و يا دخالت آمريکا و هر اتفاق ديگري از اين نوع نه تنها کشتار مردم را تخفيف و پايان نميدهد٬ بلکه بر ابعاد آن ميافزايد. در کنار اين فاجعه انساني جنگ دستجات اسلامي و ناسيوناليستي عليه دولت اسد و جنگ اين دستجات عليه يکديگر کل کشور سوريه را به جنگلي تبديل کرده است که هر روز دهها جنايت و آدمکشي و ويراني شکم پاره کردن و سر بريدن و… در آن اتفاق ميفتد.
همين بي افقي و بن بست و سرنوشت شومي که به جامعه سوريه تحميل شده است يعني سناريوي سياه. اکنون بعد از استفاده از اسلحه شيمياي در جنگ سوريه و در متن سناريويي سياهي که هر دو قطب تروريستي ايجاد کرده اند٬ دولت آمريکا و متحدينش براي “تنبيه اسد”٬ وارد ميدان شده اند و خود را آماده جنگ و کشتار وسيعتري ميکنند. اوباما تا حدي “انسان دوست” شده است که “نميخواهد شاهد تکرار کشته شدن بچه ها به وسيله بمب شيميايي باشد”. اما همين اوباماي “اومانيست” تا کنون استفاده از بمب اتم بوسيله پيشينيان خود در راس ماشين جنگي آمريکا را محکوم نکرده است. جانکري هم گفته است در تاريخ معاصر فقط ديکتاتورهايي مانند اسد و صدام از اسلحه کشتار جمعي استفاده کرده اند.!؟
آقاي جانکري نميخواهد و نميتواند توضيح بدهد که استفاده از بمب اتم را فقط آمريکا استفاده کرده است. علاوه بر اين صدها بچه در عراق به دليل تاثيرات مواد فسفري و اتمي و… فلج٬ دفرمه و عجيب الخلقه متولد شده اند. همگي ميدانند که ارتش آمريکا آن مواد را بر سر مردم عراق ريخته است. اکنون ظاهرا نوبت سوريه است که اين مواد را بر سرش بريزند و مردم بخت برگشته اين کشور کشتار اسد و جريانات اسلامي بسشان نبود٬ حالا بايد آماده کشتار وسيعتر و بيرحمانه تر ارتش آمريکا و متحدينش هم باشند.
در مقابل اين توحش افسار گسيخته و اين جنگ تروريستي بايد ايستاد. اين جنگ٬ جنگ تروريستها است. چه جنگي که هم اکنون در سوريه در جريان است و چه جنگي که قرار است به دستور اوباما آغاز شود هر دو يک ماهيت واحد دارند. ارتجاعي٬ تروريستي و ضد انساني اند. اما هدف اين دو جنگ ميتواند متفاوت باشد. يکي بر سر قدرت در سوريه و ديگر بر سر تقسيم منطقه نفوذ قدرتهاي جهاني است. اين دومي ميتواند ابعاد وسيعتر از سوريه و خطرناکتري هم داشته باشد.
مردم سوريه و مردم جهان هيچ نفعي در اين جنگ ندارند. نه برندگان و نه شکست خوردگان اين جنگ ربطي به مردم و منفعت مردم سوريه ندارند. دو طرف اين جنگ ترورسيتي را بايد محکوم کرد و عليه آن ايستاد و در دفاع از قطب سوم٬ قطب مردم آزاديخواه و تحت ستم سوريه بايد به ميدان آمد. آمريکا و روسيه در اين جدال در راس دو قطب تروريستي ايستاده اند.
جمهوري اسلامي و اسد و عربستان و ترکيه و حزب الله و جريانات القاعده و ارتش آزاد سوريه و… همگي در دو جبهه متخاصم هر کدام به يکي از آن قطبهاي تروريستي وصل هستند. کساني که عليه يک قطب و در مورد قطب مقابل سکوت ميکنند اگر رياکار نباشند خودفريبي بيش نيستند.
عليه جنگ تروريستها بايد به ميدان آمد. جنبش ضد جنگ بايد عليه هر دو قطب متحدين و مخالفين اسد به ميدان بيايد. اين جنبش اگر صف خود را از اين جريانات متعلق به دو قطب تروريستي پاک نکند٬ نميتواند راه به جايي ببرد. مردم آزاديخواه هنگاميکه پرچم حزب الله و جمهوري اسلامي را در اين تظاهراتها ببينند رغبتي به آن نخواهند داشت. همچنانکه اگر پرچم آمريکا و روسيه را ببينند نفرت خود را نشان ميدهند. بشريت متمدن ميتواند و بايد عليه اين دو قطب تروريستي به ميدان بيايد. دو قطبي که فعلا اوباما و پوتين هر کدام يکي از اين قطبها را نمايندگي ميکنند. براي نجات مردم سوريه بايد دست بکار شد. جنگ تروريستها را بايد افسار زد و مردم سوريه را از اين فاجعه نجات داد.
محمد آسنگران
moasangaran@gmail.com
۹ سپتامبر ۲۰۱٣