سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی استبدادی ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در نشست خبری گفت: «۲ خانم خبرنگار بازداشتی (نیلوفر حامدی و الهه محمدی) ارتباطی با تهیه گزارش از موضوع مهسا امینی ندارند و با آمریکا همکاری داشتهاند.”
علت اینکه سران جانی جمهوری اسلامی با دروغگو پردازی میخواهند برای این دو زن خبرنگار شجاع نیلوفر حامدی و الهه محمدی پروندهسازی بکنند، چیست! چرا انگ و اتهامات مهندسیشده طبق دستور ولی وقیحشان خامنهای به این دو خبرنگار زده میشود؟
یکم اینکه این دو نفر زن هستند و زنانی که شالوده نظام جمهوری اسلامی که بر تحقیر و ابطال حق زن استوار است را به هر طریقی به چالش میکشند و در کنج آشپزخانه نمیمانند، از جامعه حذف و در سیاهچال اوین زندان میکند؛ دوم اینکه چون میدانند چیزی علیه این دو نفر ندارند و این دو زن کار شریف خبرنگاریشان را در مورد رسانهای و عمومی کردن قتل دولتی مهسا امینی شرافتمندانه انجام دادند بنابراین باید این دو نفر را جاسوس کشورهای غرب نشاندار و میگویند «آنها بهعلت ارتباط با آمریکا بازداشتشدهاند.»
برای همین سخنگوی قوه قضائیه بدون سند و مدرک میگوید : «این دو متهم در مقاطعی همکاریهایی با دولت متخاصم آمریکا داشتند که بهزودی گزارش کاملی از این موضوع در اختیار عموم» قرار خواهد گرفت.» که بتوانند احکام سنگین برایشان ببرند!
چرا؟ زیرا نیلوفر حامدی در آخرین دادگاه فرمایشی با صدای بلند روبه مردم اعلام کرد «به عملکردم بهعنوان روزنامهنگار افتخار میکنم» و الهه محمدی با رد ارتکاب هرگونه جرمی گفت «افتخار میکنم که در کنار مردم ماندم» جمهوری اسلامی بهناچار مجبور به عقبنشینی و تغییر تاکتیک در واکنش عکسالعملی علت دستگیری این دو زن شجاع شد و میخواهد آنها را جاسوس آمریکا جا برند که بهعبث نشان دهد کل جنبشی که به خاطر قتل دولتی ژینا راه افتاد طبق برنامه دولت آمریکا بود! بهاینترتیب این جانیان از نقطهضعف و استیصال به یک مفهوم واقعی دارند کل جوانان شرکتکننده در قیام ژینا را جاسوسان آمریکا و دولتهای پرقدرت جهان معرفی میکنند. و بنابراین این دادگاه فقط برای محکوم کردن این دو زن شجاع نیست بلکه دادگاهی و محکوم کردن کل جنبش برحقی است که در صف مقدمش زنان را که حجاب اجباری را بهعنوان پاشنه آشیل نظام جمهوری اسلامی و ولی وقیح دیکتاتورشان را هدف قرار داد، هست!
در همین زمینه محمدحسین آجورلو، همسر نیلوفر حامدی-خبرنگار روزنامه شرق که هماکنون زندانی است- به دروغپردازی سخنگوی قوه قضائیه درباره اتهامات همسرش واکنش نشان داده است و تناقضات صحبتهایش را برملا کرد.
او در پیامی که در شبکههای اجتماعی ازجمله اینستاگرام منتشر کرده نوشته: «اگر بازداشت نیلوفر حامدی به مرگ مهسا امینی ربطی نداشت، چرا دقیقاً چند روز پسازاین اتفاق بازداشت شد؟»
او همچنین پرسیده چرا هم در بازجویی، هم در دادسرا و هم در دادگاه درباره این موضوع از همسرش سؤال شده است.
آجورلو ادامه داده: «چرا دو نهاد امنیتی (وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه) در بیانیه خود، اتهام نیلوفر را گرفتن عکس مهسا روی تخت بیمارستان عنوان کردند؟»
روشن است قوه قضاییه و دم دستگاه موجود موسوم به دادگستری نهتنها ربطی به دادخواهی و عدالتگستری ندارند بلکه بخشی از سازوکار نظم اجتماعی ناعادلانه هستند به عبارت دقیقتر نهادهای عریض و طویل قضایی جزایی و حقوقی در همدستی با مراجع تقلید سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و اقتصادی و غیره علیه طبقات کارکن و بهویژه انقلابیون سازمان دادهشده است.
نظام قضایی در راستای تضمین حق مالکیت و استمرار حاکمیت طبقات دارا و تفوق روحانیون مرتجع فاسد و نظام استثمار تدوین شده است. هیچ حقوحقوقی بالاتر حقی که قوای مقننه و قضائیه جمهوری اسلامی برای استمرار عمر نظامشان طبق قوانین اسلامی محمدی تدوین کردهاند و بر تودههای تحت ستم ایران تحمیل کرده است و با اتکا به قوه مجریه بهعنوان بدنه اصلی اجرایی حکومت آنها در سراسر کشور پیاده میکند، به رسمیت شناخته نمیشود.
این را در نظر بگیریم که ایمان کور مذهبی دست هر انسانی را به ارتکاب هر جنایتی باز میگذارد حال که روحانیون توتالیتر قدرت مطلقه هم دارند و هر طور که میخواهند به اعمال هرگونه جنایت و فساد، فقر گسترده ستمکشان، و زندان و شکنجه و اعدام مخالفین برای طولانی کردن عمر شریر و ننگین نظامشان با رها کردن پوزهبند متعصبین هار آتش به اختیار، نیروهای لباس شخصی وزارت اطلاعات و یگانهای ویژه نیروهای انتظامی(فرجا) ، دست میزنند. این است اسلام راستین که خمینی بارها از آن سخن میگفت: اسلام ناب با تکیه به قوانین قرآن! نه چیزی کمتر و نه چیزی بیشتر! همان اسلامی که میرحسین موسوی خواهان بازگرداندن نظام بنیادگرای مذهبی منسوخ جمهوری اسلامی به دوران طلائی خمینیسم طبق فرمایشات و فتواهای امام خمینی است!
نباید فراموش کرد که جنبشی که در پی قتل دولتی ژینا بعد از یک مبارزه جانانه در کف خیابان که فعلاً فروکش کرده اما شکست قطعی نخورده است و همچنان در زیر خاکستری مذاب و پر تبوتاب در یک راهپیمایی صبورانه طولانی بهسوی تکوین وضعیت انقلاب برای یک انقلاب واقعی ادامه دارد، و باوجوداینکه کسی بهطور دقیق نمیتواند بگوید چه موقع دوباره سر بلند میکند اما بپاخیریش به خاطر رشد فزاینده تضادهای حاد اجتماعی (رشد فزاینده تضاد حاد بین زنان و نظام جمهوری اسلامی، رشد تضاد بین اقلیتهای ملی ستمبر با این نظام مرکزگرا، تشدید تضاد اقلیتهای جنسی-الجیبیتی و کوئیر- با نظام مردسالاری حاکم در کنار رشد تضادهای حاد اجتماعی دیگر همچون تضاد بین فقر گسترده اکثریت مردم و بهویژه کارگران شریف و فرهنگیان و به زیرخط مرگ تدریجی رفتنشان ازیکطرف و اقلیت ثروتمند سرمایهداران این نظام از سوی دیگر، حادتر و وخیمتر شدن وضعیت محیطزیست و مشکلات فزاینده بیآبی، افزایش گرمازدگی و نگرانی از تولید برق موردنیاز، گرسنگی و کمبود تولیدات مواد اساسی غذایی در صنعت بیمار و روبهمرگ کشاورزی مرتبط با آن، کوچ کشاورزان فقیر از روستاها و دهات و رشد جمعیت زاغهنشینان و رشد کانتینر و کانکس نشینی با بالاتر رفتن کرایه آپارتمان و خانه و غیره که سرچشمه کلیه رشد فزاینده آن تضادهای اجتماعی در ارتباط با رشد نیروی محرکه آنارشی تولید بهعنوان شکل اصلی حرکت و رانش تضاد اساسی سرمایهداری بین تولید اجتماعی توسط اکثریت اجتماعی نیروی کار مزدی و تملک خصوصی سرمایهداری اقلیت سرمایهداران بر ابزار تولید است) که مرتبط با سوختوساز نظام سرمایهداری و عکسالعملهای شریرانه، از سر بیچارگی و مستأصلانه سران جمهوری اسلامی برای بقای عمر ننگینشان است، اجتنابناپذیر و حتمی است.
بیشک جنبش ستمکشان سربلند خواهد کرد و این بار باتجربهای که آموخته است و بهویژه با دخالت آگاهانه و فعالانه با رویکرد علمی و نه احساسی کمونیستهای انقلابی امکان سرنگونی این نظام سرمایهداری و دستگاه دولتی جمهوری اسلامی را خواهد داشت.
مرگ بر این نظام جانی، نفاق و جهل افکن و خرافه پراکن ضدبشری ستمگر که به دستور قدرتهای بزرگ در انقلاب ۵۷ به قدرت رسید!
سرنگونی انقلابی نظام سرمایهداری حاکم بر ایران و ماشین دولتی جمهوری اسلامی هم مطلوب، هم ضروری و هم ممکن است!
انقلاب کمونیستی و نه چیزی کمتر!
گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین در ایران
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
به روز شده در ۱۱ مرداد ۱۴۰۲