سعید مدانلو – سیگنال رفسنجانی به سران حاکمیت ﺁمریکا و پیامدهای ﺁن!

سعید مدانلو چهارم سپتامبر ٢٠١٣

سیگنال رفسنجانی به سران حاکمیت ﺁمریکا و پیامدهای ﺁن!
رفسنجانی می گوید، برای اولین بار است که با عجله جلسه ″ تشخیص مصلحت″ را نیمه کاره رها کرده و مصلحت را در این دیده تا دیر نشده به ″اهالی سواد کو″ این را گفته باشد که بشار اسد خودش بمب شیمیایی بکار برده و همه جای سوریه را تبدیل به زندان کرده و حالا ﺁمریکا هم میخواهد به ﺁنها حمله کند، خدا رحم کند! بلکه با این حرف به سمع اوباما برساند که فشار را از سر ″ﺁقا″ و توابع حکومتی اش کمتر نکند حتی اگر به قیمت نیم کش کردن بشار اسد و حکومتش باشد. اتفاقاً عصارۀ پیام رفسنجانی به غرب درهمان یک جملۀ ″خدا رحم کند″ است. او حتی من باب نصیحت هم ﺁمریکا را از حمله به سوریه منع نکرد.
برای سران حاکمیت در ﺁمریکا هیچگونه اهمیتی ندارد که چه کسی مسٸول پرتاب بمب شیمیایی بر سر مردم و کودکانشان در سوریه است. درحال حاضر برای سران دول غرب و ﺁمریکا ضرورت عاجل برای شرایط موجود در داخل ارکان رهبری حاکمیت جمهوری اسلامی حکم می کند که باید سیاست رفسنجانی به ″ﺁقا″ و توابع حکومتی ﺁن تحمیل شود، جا بیافتد و در پای میز مذاکرات ″اتمی بازی″ و یا هر مذاکرات مستقیم، غیر مستقیم، ﺁشکار و پنهان دیگری خودش را نشان بدهد.
چند روز قبل از ﺁن نیز رفسنجانی در جایی گفته بود که، جنگی با اسراٸیل ندارند. هرچند که این حرف رفسنجانی برای سران دول غرب نا ﺁشنا نیست منتها علنی بیان شدنش در شرایط حاضر برایشان قابل ملاحظه بود. رفسنجانی با پیام اخیرش به سران ﺁمریکا هدف معینی را برملا می کند و به روشنی روز ﺁشکار می کند که او چه میخواهد.
ﺁمریکا به خوبی دریافته است که در حال حاضر جناح خامنه ای و شرکا با تقلای بسیار و همراه با یک قلدری مشهود و بی تعارف مشغول سد کردن پیشرفت برنامه های رفسنجانی و شرکا در داخل حاکمیت هستند. تکذیب فوری خبر از طرف کس و کار سیاسی رفسنجانی برای تکذیب کنندگان ﺁن مهم نیست. خود رفسنجانی بعد از ادای این جملات حرفی دیگری در این مورد به زبان نیاورده منتها بسیاری از قول او به هرچه خدا و پیغمبر هست قسم خوردند که ایشون این حرفها را نزده. به هر حال ضرر و زیانی هم اگر داشته باشد موقتی انگاشته می شود. حتی پخش شدن اصل صدای رفسنجانی توسط رجا نیوز از این بابت هزار بار به نفع جناح رفسنجانی عمل می کند. منتها تکذیب فوری خبر و شتر دیدی ندیدی تلقی کردن ﺁن خود نشان می دهد که رفسنجانی و شرکا تا چه اندازه دستی ضعیف در داخل حاکمیت دارند و تنها به گرفتنِ کارِ تهدید ﺁمریکا به ″ﺁقا″ تا درجۀ عملی شدن تهدید امید بسته اند.
دولت اوباما به هیچ عنوان خواستار این نیست که سوریه را به دست جبهه النصره و تیپ و طایفه القاعده بسپارد. درمطلوب ترین حالت ﺁنها تلاش می کنند به هر نحو ممکنی در سوریه حکومتی نظیر عراق، پاسیو نسبت به مساٸل فلسطین و اسراٸیل و مساٸل منطقه و یا ″طرفدارصلح با اسراٸیل″ بر سر کار بیاورند. حکومت عراق با در مقابل داشتن اپوزیسیون قدرتمند ″سنی″ فعلاً به نحو تضمین شده ای هیچگونه فرصت چموشی را در مقابل سیاست غرب در اختیار ندارد.
سیاست رفسنجانی مبتنی است بر پایان بخشیدن به هرگونه تقابل جنگی و ایجاد بلوک نظامی در مقابل اسراٸیل و فراهم ﺁوردن زمینه های رقابت از نوع جنگ سردی با ﺁن و ورود به جرگۀ سران کشورهای عرب زبان و غیره و در عین حال ایجاد یک رابطۀ گل و بلبل با ﺁمریکا و غرب. ﺁمریکا حتی حاضر است پای ارتشش را در حمایت از سیاست رفسنجانی به میان بکشد. در اوضاع حاضر برای دولت اوباما غلبه یافتن سیاست رفسنجانی و شرکا بر عملکرد دولت روحانی در روزها و ماههای ﺁتی و پای میز مذاکرات با ﺁن اهمیت ویژه ای پیدا میکند. بویژه برای بر سرکار ﺁوردن یک حکومت پاسیو و یا ″صلح طلب″ نسبت به اسراٸیل در سوریه ،نیازشان به غلبه دادن سیاست رفسنجانی در سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی دوچندان خواهد بود. اتفاقاً محافل قدرتمندی در اسراییل و ﺁمریکا با این امر مخالفند و از همین حالا چو انداخته اند که جمهوری اسلامی تا دو هفتۀ دیگر صاحب ٧ بمب اتمی خواهد شد.
از واکنش رجا نیوز به نظر میرسد درمحافل مربوط به عوامل ″ﺁقا″ نیز تا کنون ﺁنچنان استقبالی صورت نگرفته و از سر و صدا راه انداختن زیاد پیرامون ﺁن حتی الامکان خودداری شده. در این مورد تنها حسین شریعتمداری از قول مشاور سابق کروبی مدعی شد که رفسنجانی مشاعرش را از دست داده. عده ای دیگر از سران دست اندکار حاکمیت اسلامی که روی رفسنجانی حساب باز کرده بودند بیشتر بهت زده به نظر میرسند و برای اثبات اینکه این حرف را رفسنجانی نگفته هرکدام برای خودشان داستان می بافند. بهت زدگی و دست پاچگی شان از شیوه برخوردشان به ﺁن و داستانهایی که برایش می بافند کاملاً ﺁشکار است. لابد جلسات مخفی و پچ پچ و تلفن و همهمه و سر و کلۀ هم زدن در داخلشان یک لحظه ﺁرام نمی گیرد. ﺁنها حتی اگر رفسنجانی را بابت این حرف وادار به توبه هم بکنند قادر به تغییر اوضاعی که بدین صورت شکل گرفته نخواهند بود. ﺁنها با این حقیقت تلخ ﺁشنا می شوند که ﺁمریکا بی تعارف با تمام ارتشش پشت حرف رفسنجانی ایستاده. بی شک ادامه این وضعیت درداخل ارکان قدرت سیاسی حاکمیت اسلامی بدون حادثه نخواهد گذشت و حوادثش نیز بدون نتایج تخریبی در ارکان قدرت سیاسی حاکمیت اسلامی و همچنین زندگی و معیشت مردم نخواهد بود.
ﺁن خمینی بود که یکبار توانست جام زهر را به سرش بکشد. این یکی نمی تواند. دیگر پاد زهر به اندازه کافی در اختیارِ حاکمیتِ ″اسلام عزیز″ نیست. همین یک قلم و به این شکل سیاست عوض کردن در قبال اسراٸیل و اوضاع منطقه برای ″حضرت ﺁقا″ و ابواب جمعی مربوطه، خودش به تنهایی نوشیدن زهر هلاهل است در یک جام زنگ زدۀ حلبی. سریال دوم ماجرای زهر خوراندن به ″ﺁقا″ رسماً با اپسود ″سیگنال رفسنجانی به ﺁمریکا″ ﺁغاز شد. اگر ″ﺁقا″ جام را به سر بکشد ﺁمریکا به سوریه حمله نخواهد کرد و مادامی که سر و صدای حمله نظامی به سوریه نخوابید و یا حمله ای صورت گرفت بدان که ″ﺁقا″ هنوز جام را بالا نرفته.
حتی روسیه و چین نیز میتوانند با رفسنجانی موافق باشند. ﺁنها بیشتر از ﺁمریکا علاقمند به سرکار ﺁمدن یک اسلام ″مدّره″ و ″اروپا پسند″ در ایران هستند.
سران دول غرب حساب میکنند که اگر سیاست رفسنجانی درعملکرد دولت روحانی به فرض اینکه بتواند به اجرا در بیاید ﺁنها به اهدافشان در مورد سوریه و کنترل اوضاع منطقه به مراتب نزدیکتر خواهند شد. ﺁنها همچنین میدانند سیاست رفسنجانی در صورت اتخاذ شدن بمثابه سیاست رسمی حاکمیت اسلامی دوام چندانی نخواهد ﺁورد و با مخالفتهای شدیدی در داخل ارکان قدرت سیاسی حکومت علیه خود روبرو خواهد شد و در نتیجه از هم گسیختگی گسترده ای را در اهرمهای سیاسی، قضایی و نظامی حکومت سبب خواهد شد. در این صورت ﺁنها به هدفی بزرگتر یعنی ایجاد وضعیت و شرایطی همانند سوریه و ﺁسانتر شدن تعیین تکلیف نهایی و معرفی ﺁلترناتیو سیاسی سرهم بندی شده خود در ایران فکر خواهند کرد.
علاوه بر تاثیراتِ فزایندۀ شیفت دادن یکبارۀ سیاست بنیادی و تاکنونی و نان دانی جمهوری اسلامی در گسست مفاصل سیاسی، اقتصادی و نظامیِ نگهدارنده ماشین فرمانروایی ﺁن، معضلات لاینحل اقتصادی و سقوط روزانۀ سطح زندگی مردم و بعلاوۀ ورود دستجات سهم طلب و هشت سال حرص مال و مقام خورده و در انتظار نشستۀ ابواب جمعی رفسنجانی و پناهندگان اصلاح طلبش به داخل ارکان سیاسی و اقتصادی حاکمیت، حاصلی بجزهرج و مرج اقتصادی و افزایش خارق العادۀ دزدی گرگی و اسلحه کشی و فقر و مسکنت نخواهد داشت.
در این میان جنبش سرنگونی طلب مردم نیز به مثابه یک فاکتور با قابلیت تعیین کنندگی و تغییر دهنده کلیه معادلات موجود و اوضاع دهشتناک ﺁتی ﺁن مملکت حضور دارد. در اثناﺀ بروز شواهد معینی از درهم شکستگیِ اهرمهای سیاسی، اقتصادی و نظامی حاکمیت اسلامی، ﺁشکار شدن و صورت واقعی یافتن ﺁن در چشم و ذهن مردم، جنبش سرنگونی طلب هر لحظه دارای این استعداد خواهد بود که وارد فاز تعرضی اش به کل حاکمیت اسلامی شود. وارد شدن جنبش مردم به فاز تعرضی در مقابل کل حاکمیت اسلامی تنها یک امکان است، میتواند ازیک صف برای دریافت مرغ ﺁتش اش بلند شود و یا از پای صندوقهای رای ″ انتخابات″ و یا حتی از هجوم عده ای از مردم به یک انبار مواد غذایی.
کمونیسم کارگری بیشترین وظیفه را در ترغیب جنبش سرنگونی طلب مردم و زمینه سازی برای فعلیت یافتن این امکان فرخنده به عهده خود میداند.
سرنگون باد حکومت سرکوب و غارت اسلامی
زنده باد ﺁزادی، برابری، رفاه
زنده باد کمونیسم کارگری منصور حکمت