آنچه میتواند به سلاح اصلی بریکس + تبدیل شود
والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)، پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز پژوهشهای اقتصادی «شاراپوف» فدراسیون روسیه، پژوهشگر مسائل پشت صحنه
ا. م. شیری
گروه بریکس باید به یک کارتل بینالمللی تبدیل شود
اتحاد روسیه، برزیل، هند، چین و آفریقای جنوبی عمدتاً غیررسمی است. نه دفتر مرکزی دارد، نه دبیرخانه، نه منشور. با این حال، در چارچوب بریکس یک سازمان بینالمللی تمام عیار- بانک جدید توسعه، که با سرمایۀ ۱۰۰ میلیارد دلار در شانگهای مستقر است، به عنوان جایگزین صندوق بین المللی پول وجود دارد.
با وجود این، هیچ اولویت مشخصی برای اقدام وجود ندارد. هیچ نیازی هم به صحبت در مورد یکپارچگی تجاری و اقتصادی نیازی نیست. اگر روسیه، چین و هند همسایه هستند، اما برزیل و آفریقای جنوبی تقریباً در آن سوی کرۀ زمین واقعاند.
اخیراً صحبتهای زیادی در مورد امکان ایجاد واحد پولی بریکس شنیده میشود. نگرش من نسبت به این پروژه نسبتاً مشکوک است. حتی اگر چنین ارزی ایجاد شود، تنها بر پایۀ یکپارچگی تجاری و اقتصادی نزدیک میتواند به خواست واقعی تبدیل شود.
در سالهای اخیر، تعدادی از کشورهای خارج از دایرۀ «میلیاردرهای طلایی» علاقهمندی خود را به بریکس نشان دادهاند. در سال ۲۰۱۸، جیم اونیل، خالق حروف اختصاری بریکس در مقالۀ «چگونه ۱۱ بعدی میتواند اقتصاد جهانی را تقویت کند»، ۱۱ نامزد احتمالی برای عضویت در گروه بریکس (گروه «ان-۱۱») را نام برد. وی خاطرنشان کرد: در مجموع حدود ۱.۵میلیارد نفر در کشورهای گروه «ان-۱۱» زندگی میکند و تولید ناخالص داخلی اسمی این کشورها حدود ۶.۵ تریلیون دلار است. وی همچنین گفت: «اگرچه جمعیت کشورهای گروه ۱۱ کمی بیشتر از چین یا هند است، اما اقتصاد آنها تقریباً نصف اقتصاد چین و بزرگتر از اقتصاد ژاپن و دو برابر بیشتر از اقتصاد هند است».
موضوع گسترش عضویت در گروه بریکس سال گذشته از سوی چین مطرح شد و وظیفۀ تعیین معیارهایی را که اعضای جدید باید رعایت کنند، مشخص کرد. در ماه اوت، در پانزدهمین اجلاس سران بریکس در آفریقای جنوبی، موضوع پذیرش اعضای در گروه بریکس به صورت اساسیتر مورد بحث قرار خواهد گرفت. به احتمال زیاد، در مورد پذیرش اعضای جدید به بریکس تصمیمگیری خواهد شد.
مقامات آفریقای جنوبی که امسال ریاست بریکس را بر عهده دارد، گفتند که تقریباً ۲۲ کشور رسماً تمایل خود را برای عضویت در این گروه ابراز کردهاند. فهرست کاملی از کشورهایی که مایل به پیوستن به بریکس هستند، علنی نشده است. اما از ایران، آرژانتین، الجزایر، مصر، امارات، بحرین، اندونزی نام بردند. همچنین گفته شد که دو کشور از شرق آفریقا و یک کشور از غرب آفریقا خواهان پیوستن به بریکس هستند. برخی کارشناسان از مکزیک، ونزوئلا و ترکیه نیز نام میبرند.
علاقهمندی برای پیوستن به بریکس از سوی تعدادی از کشورها، به ویژه پس از ۲۴ فوریۀ سال گذشته افزایش یافته است. غرب جمعی یک جنگ اعلام نشده علیه روسیه به راه انداخته است و همین جنگ را میتواند علیه هر کشور دیگر خارج از دایرۀ «میلیاردرهای طلایی» آغاز کند. کشورهای حاشیهای سرمایهداری جهانی لزوم اتحاد را درک میکنند.
برخی معتقدند که گسترش گروه بریکس منجر به تغییرات اساسی در اقتصاد جهانی خواهد شد. در سال گذشته، سهم کشورهای بریکس در تولید ناخالص داخلی جهان از سهم جی-۷ فراتر رفت: ۳۱.۵ درصد در مقابل ۳۰.۷ درصد. برخی کارشناسان تخمین میزنند که با توجه به پذیرش اعضای جدید، سهم بریکس در تولید ناخالص داخلی جهان میتواند تا ۴۰ درصد افزایش یابد. این، نزدیک به دستیابی به برابری اقتصادی با کشورهای غرب جمعی است. بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول، سهم آمریکای شمالی و کشورهای اتحادیۀ اروپا کمی بیش از ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی جهان است، اما کشورهای بریکس+ از نرخ توسعۀ اقتصادی بالاتری نسبت به کشورهای غربی برخوردار هستند. بنابراین، طبق نتایج سال گذشته، رشد تولید ناخالص داخلی جی-۷ به ۱.۹ درصد و کشورهای بریکس به ۷.۸ درصد رسید.
با این حال، اگر منافع سیاسی گسترش گروه بریکس مشهود باشد، در مورد سود اقتصادی آن جای تردید وجود دارد. با این وجود، گسترش بریکس میتواند نتایج نسبتاً سریعی در حوزۀ اقتصادی نیز به همراه داشته باشد. این واقعیت که گسترش بلوک بریکس موقعیت آن را در استخراج و صادرات بسیاری از منابع طبیعی تقویت خواهد کرد، ممکن است نقش تعیینکننده بازی کند.
بر اساس گزارش بریتیش پترولیوم برای سال ۲۰۲۰، آمریکای شمالی و اروپا ۱۴.۴ درصد، بریکس ۸.۹ درصد از اکتشاف ذخایر نفت جهان را به خود اختصاص دادند. با این حال، پیوستن فقط عربستان سعودی با در اختیار داشتن ۱۷.۲ درصد از ذخایر نفت جهان به بریکس، تعادل پتانسیلهای نفتی را به طرز چشمگیری به نفع بریکس تغییر خواهد داد و از نظر ذخایر گاز طبیعی، گروه بریکس، حتی قبل از گسترش گروه (۲۵.۳٪ در سال ۲۰۲۰)، بسیار فراتر از آمریکای شمالی و اروپا (۹.۱٪) بود.
البته از نظر تولید، نسبتها برای کشورهای غربی سودمندتر از بریکس است. با این حال، این سود موقتی است. کارشناس، ایلقار محمدوف در مقالۀ «گسترش بریکس – هستۀ نظم نوین جهانی؟» خاطرنشان میکند که کشورهای غربی ذخایر نفت و گاز خود را به سرعت مصرف میکنند.
در حال حاضر بین بریکس و کشورهای اوپک پلاس استراتژیها در بخش انرژی هماهنگ میشود. به گفتۀ کارشناسان، با عضویت ایران، عربستان سعودی، بحرین، امارات، مکزیک، ونزوئلا و تعدادی دیگر از کشورها در بریکس، بریکس پلاس بیش از ۷۰ درصد تولید نفت، بیش از ۶۰ درصد گاز طبیعی و بیش از ۸۰ درصد تولید زغال سنگ را کنترل خواهد کرد.
در صورت گسترش بریکس، این گروه استخراج و صادرات بیشتر منابع دیگر را نیز کنترل خواهد کرد. به عنوان مثال، استخراج آهن را در نظر بگیرید. از نظر استخراج سنگ آهن، چین در ردیف اول رتبهبندی جهانی، هند در ردیف دوم و برزیل در ردیف سوم قرار دارد. روسیه و آفریقای جنوبی در ردهبندی جهانی به ترتیب ردیفهای پنجم و هفتم را به خود اختصاص میدهند. در آغاز این دهه، کشورهای بریکس تقریباً دو سوم آهن جهان را تولید میکردند. اما در میان نامزدهای عضویت در بریکس، کشورهای مکزیک، ایران، ترکیه، مصر و غیره جایگاههای نسبتا بالایی در تولید آهن دارند. بریکس + اکثریت قریب به اتفاق تولید آهن در جهان را کنترل خواهد کرد!
اشاره به منبع دیگری که بریکس در حال حاضر سهم قابل توجهی در تولید جهانی آن دارد، لازم است. این منبع، طلا است و سه کشور از پنج کشور عضو بریکس (چین، روسیه، آفریقای جنوبی) استخراج کنندگان عمدۀ این فلز گرانبها هستند. سهم آنها در تولید جهانی طلا در سالهای مختلف بین ۲۵ تا ۳۰ درصد متغیر بوده است. در میان نامزدهای عضویت در بریکس، کشورهای استخراجکنندۀ بسیار بزرگ طلا، از جمله، اندونزی وجود دارد (با بیش از ۱۰۰ تن تولید سالانه).
بنابراین، امروز بریکس بلحاظ ذخایر، تولید و صادرات بسیاری از منابع طبیعی جایگاه قدرتمندی دارد و فردا ممکن است این موقعیتها حتی قویتر بشوند. فقط باید از هماهنگی اقدامات کشورهای عضو در زمینۀ استخراج و صادرات منابع اطمینان حاصل شود. اگر همه چیز به نام درست خود خوانده شود، گروه بریکس باید به یک کارتل بینالمللی تبدیل شود.
برگرفته از: وبگاه بنیاد فرهنگی راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2023/05/16/
۲۶ اردیبهشت-ثور ۱۴۰۲
تماس احتمالاً آخرین
النا پوستاوُیتاوا (Elena PUSTOVOYTOVA)، عضو کانون نویسندگان روسیه، روزنامهنگار.
ا. م. شیری
تلاش مقامات اروپایی برای متقاعد کردن شی جینپینک، رهبر جمهوری خلق چین به تماس تلفنی با کییف، کاملاً بیمعنی به نظر میرسید.
در ۶ آوریل، اورسولا فون در لاین گفت که شی جینپینگ برای تماس تلفنی آماده است. در ۱۸ آوریل، ماکرون شی جینپینگ را متقاعد کرد. با این حال، فرمول مذاکرۀ کییف مبنی بر «حل و فصل بحران باید با خروج اجباری نیروهای روسیه از خاک اوکراین، از جمله، از کریمه آغاز شود»، همه راههای صلح را بسته است. با این حال، شی جینپینگ تماس گرفت. چرا؟
فایننشال تایمز با سوءنیت نوشت: «اکنون نشانههایی از این وجود دارد که پکن به لذت بردن از تجارت حفظ صلح شروع کرده است. چین به حق از تبلیغات مثبتی که به خاطر نقشش در عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی به دست آورده، برخوردار است. اخیراً چینیها ریاست کنفرانس صلح افغانستان را که در سمرقند برگزار شد، بر عهده داشتند. در پکن حتی در مورد احتمال میانجیگری در روند صلح فلسطین و اسرائیل نیز صحبت میکنند»…
اجازه بدهید به پذیریم، که از یک سو، طرح صلح ۱۲ مادهای چین فقط تا حدی با مفهوم نازیزدایی و خلع سلاح اعلام شده توسط روسیه مطابقت دارد. از سوی دیگر، چه کسی در واشینگتن به کییف اجازه خواهد داد که جهان را از چنگ چین خارج کند؟ یک تله تایوان نیز برای جمهوری خلق چین آماده میشود. در حال حاضر، فقط به جای تفنگهای تکتیراندازی و مزدوران گرجی مانند مورد کییف در سال ۲۰۱۴، زیردریاییهای هستهای برای استرالیا (از بندر پرت تا دریای چین جنوبی سه روز راه است) و ۴۰۰ موشک زمینی هارپون که تایوان از شرکت بوئینگ آمریکایی خریداری میکند، استفاده خواهد شد.
با این حال، جنگ چینیها علیه چینیها مسئلۀ فردا است. اما امروز در واشینگتن ناخن به هم میسایند و معتقدند که مسکو را با اولین بند طرح صلح چین «شستند». ارزش سرخ مکالمۀ تلفنی بین کییف و پکن این بود که بگوئیم «حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی همۀ کشورها باید به طور جدی محافظت شود». این برای «جهان مبتنی بر قوانین آمریکا» چه معنایی دارد؟ بازگشت به مرزهای اوکراینِ اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ مرزهایی که در دوران شوروی بارها جابجا شده، دوباره ترسیم شدهاند!
«اتاق تسویه اطلاعات» آمریکا کنجکاوی خود را در این زمینه ابراز کرد: «تصور کنید رئیس جمهور شی جینپینگ برای یک تماس تلفنی با این هنرپیشۀ جنگافروز زیرپیراهنی عرقکرده به تن، صبر تائوئیستی تحمل میکند و علاوه بر وعدۀ اعزام یک هیئت بلندپایۀ چینی برای گفتگو درباره «صلح» به اوکراین، سعی میکند چند قانون زندگی به او بیاموزد. این، «پیروزی» دیپلماتیک مرگبار غرب را بسیار بیشتر از آنچه در نگاه ناتو به نظر میرسد، پنهان میکند. پکن کاملاً آگاه است که جنگ نیابتی ناتو علیه روسیه در اوکراین، ادامۀ جداییناپذیر جنگ آمریکا علیه طرح یک کمربند، یک جاده است».
در واقع، «کمربند و جاده» در سال ۲۰۱۴ از اوکراین گذشت و از سال ۲۰۱۸، مرکز تجارت و سرمایهگذاری چینی طرح کمربند و جاده در کییف فعالیت میکند. پول چینیها در سال ۲۰۱۷ برای پروژۀ ساخت خط چهارم متروی کییف و نصب نسل چهارم ارتباطات سیار جی-۴ توسط هوآوی هزینه شد. از سال ۲۰۱۹، چین شریک تجاری اصلی اوکراین بوده است (۱۴.۴درصد از واردات و ۱۵.۳ درصد از صادرات). جمهوری خلق چین ماشین آلات، تجهیزات، خودرو، محصولات شیمیایی به اوکراین صادر میکند و مواد غذایی، فلزات و برخی مکانیزمها را از آنجا وارد میکرد. نوبل آگری، زیرمجموعۀ شرکت ملی تولید غلات، روغن و مواد غذایی چین (COFCO) در مجتمع پردازش دانههای آفتابگردان در ماریوپول و پایانۀ بندر غلات نیکولایف سرمایهگذاری کرد. در مارس ۲۰۱۸، شرکت مهندسی انرژی سینکیانگ بیکن چین که برندۀ مناقصۀ شرکت دولتی استخراج گاز اوکراین برای حفاری ۲۴ حلقه چاه گاز در مناطق پالتاوا و خارکوف اعلام شد، به اجرای قراردادها شروع کرد.
در ژوئن ۲۰۱۹، شرکت چینی «Skyrizon» خرید سهام کنترلی «موتور سیچ» را اعلام کرد. با این حال، در ژانویه ۲۰۲۱، کییف تحریمهایی را علیه شرکتهای چینی که ۱۰۰ میلیون دلار در «موتور سیچ» سرمایهگذاری کرده بودند، اعمال کرد و در ماه مارس فرمان ملیسازی این شرکت امضا شد. سرمایهگذاران چینی از اوکراین به مبلغ ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار شکایت کردند؛ این معامله در مرکز تقابل تجاری- اقتصادی چین و ایالات متحده قرار گرفت.
نمیتوان از نظر دور داشت که حدود نیمی از نئون مورد استفاده در تولید نیمههادیها اخیراً توسط دو شرکت اوکراینی «Ingas» در ماریوپل و «Cryoin» در اودسا عرضه شده است و عدم وجود آن مستقیماً بر تولیدات چین تأثیر میگذارد. پکن هنوز راهی برای خروج از این مخمصه پیدا نکرده است.
و در نهایت، اوکراین برای چین چهارراه یک کریدور تجاری مهم است که غرب چین را به اروپای شرقی متصل میکند. پکن که میلیاردها دلار برای مفهوم سیاست خارجی چین تا اواسط قرن بیست و یکم سرمایهگذاری شده است، قصد ندارد آن را قربانی کند. کییف نیز که از غرب پول و تسلیحات دریافت میکند، نمیتواند باور کند که در همه حال باید قبوض چینی را بپردازد. و گر نه، ممکن است بقیۀ اوکراین بین بلکراک(۱)، کارگیل(۲) و مونسانتو(۳) تقسیم شود.
نقل از: تارنگاشت تکنووار
توضیحات مترجم
(۱)- بلکراک شرکت خدمات مالی آمریکایی چندملیتی است، که در زمینه سرمایهگذاری، مدیریت سرمایهگذاری، مدیریت ثروت و مدیریت دارایی فعالیت میکند
(۲)- کارگیل شرکت صنایع غذایی آمریکایی چندملیتی است، که توسط خانوادۀ کارگیل مدیریت میشود…
(۳)- مونسانتو شرکت سهامیعام آمریکایی چندملیتی صنایع کشاورزی، صنایع شیمیایی و زیستفناوری، یکی از شرکتهای پیشرو در حوزۀ مهندسی ژنتیک و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان بذر و علفکش در جهان است.
https://eb1384.wordpress.com/2023/05/13/
۲۳ اردیبهشت-ثور ۱۴۰۲
تلاش چین برای حل و فصل مسالمتآمیز بحران اوکراین
گلوبال تایمز
ا. م. شیری
هدف سفر اروپایی لی، تحقق تلاشهای چین برای انجام مذاکرات صلح است
روزنامۀ چینی گلوبال تایمز مینویسد: وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجۀ چین گفت، لی هوی، نمایندۀ ویژۀ چین در امور آوراسیا، از اوکراین، لهستان، فرانسه، آلمان و روسیه بازدید خواهد کرد تا با همۀ طرفها دربارۀ راه حل سیاسی برای بحران اوکراین ارتباط برقرار کند.
کارشناسان چینی گفتند که دیدارهای آتی لی نشاندهندۀ تلاش چین برای حل سیاسی بحران اوکراین است.
این روزنامه در ادامه مینویسد: «وانگ گفت، از زمان آغاز بحران، چین موضعی عینی و منصفانه اتخاذ نموده و فعالانه مذاکرات صلح را ترویج میکند. شی جینپینگ، رئیس جمهور چین با طرح چهار اصل، خواستار تشریک مساعی در چهار زمینه شد و سه اظهارنظر در مورد اوکراین را به اشتراک گذاشت که رویکرد اساسی چین در قبال این موضوع را مشخص میکرد. بر این اساس، چین موضع خود را در مورد حل و فصل سیاسی بحران اوکراین بطور واضح بیان کرده است، که موضع چین در مورد مسئلۀ فوق را منعکس میکند و نگرانیهای مشروع همۀ طرفها را که مورد استقبال جامعۀ بینالمللی قرار گرفته است، در نظر میگیرد.
شی جینپینگ، رئیسجمهور چین در ۲۶ آوریل طی یک تماس تلفنی به ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین گفت که چین برای جستجوی راهحل سیاسی بحران یک نمایندۀ ویژه در امور آوراسیا را برای بازدید از اوکراین و دیگر کشورها اعزام خواهد کرد.
وانگ ونبین گفت که دیدار آتی لی نشاندهندۀ تعهد چین به پیشبرد مذاکرات صلح است.
به تناسب طولانی شدن و تشدید بحران اوکراین، جهان همچنان اثرات جانبی این بحران را تجربه میکند و صداهایی مبنی بر خواست آتش بس و کاهش تنش در جامعۀ بینالمللی شنیده میشود.
چین به ایفای نقش سازنده و ایجاد اجماع بینالمللی گستردهتر برای پایان دادن به درگیریها، آغاز گفتگوهای صلح و جلوگیری از تشدید اوضاع و ترویج راه حل سیاسی بحران اوکراین ادامه خواهد داد.
کوئی هنگ، یکی از پژوهشگران مرکز مطالعات روسیه در دانشگاه علوم تربیتی چین شرقی، به گلوبال تایمز گفت که سفر لی به اروپا با هدف تحقق بخشیدن به تلاشهای چین برای پیشبرد گفتگوهای صلح است.
کوئی گفت: «صرفنظر از این که نتیجه چه باشد، چین باید این کار را انجام دهد و فقط چین میتواند این کار را انجام دهد… این نشاندهندۀ مسئولیت چین به عنوان یک کشور بزرگ است».
با این حال، برخی از رسانههای غربی بیطرفی چین را زیر سؤال بردهاند. کارشناسان اشاره لی، سفیر سابق چین در روسیه را مبنی بر این که او «روابط نزدیک» با مسکو دارد، بهعنوان «غرضورزی» توصیف میکنند.
کوئی گفت که تصور اینکه سخنان فرستادۀ ویژه به عنوان سفیر سابق در مسکو به یک موضع مغرضانه منجر شود، پوچ است.
کوئی توضیح داد که تقریباً تمام سفرای چین در روسیه در بخش امور آوراسیا، جایی که دیپلوماتها میتوانند بر اساس الزامات شغلی خود به کشورهای مختلف اعزام شوند، کار میکردند و خاطرنشان کرد که امور اوکراین نیز زیر نظر ادارۀ امور آوراسیا قرار دارد.
به گفتۀ کوئی، دیپلوماتهای چینی عینی و بیطرف هستند، نه مغرض.
کوئی در پایان گفت: اگر همین نتیجهگیری برخی از رسانههای آمریکایی و غربی را قبول کنیم، آیا میتوان گفت سفیر آمریکا در چین طرفدار چین است؟ به نظر میرسد این مدعا توان ایستادگی در برابر بررسی نخواهد داشت.
مأخوذ از: وبگاه بنیاد فرهنگی راهبردی
۲۷ اردیبهشت-ثور ۱۴۰۲
ایجاد اردوگاههای اجباری برای اروپاییهای مخالف واشینگتن
پیتر کونیگ (Peter Koenig)*
ا. م. شیری
تراشهگذاری همگانی و «مجازات نهایی» برای نافرمانی از دستور کار سازمان ملل متحد
گزارش «محدودیتهای رشد» که در سال ۱۹۷۲ توسط نویسندگان باشگاه رُم نوشته شد، بیش از ۵۰ سال است که از نسلکشی جمعی حمایت میکند. باشگاه رُم در سال ۱۹۶۸ توسط دیوید راکفلر (۱۹۱۵-۲۰۱۷) تأسیس شد. و او یک اصلاحنژاد معروف بود. خانوادههای راکفلر و گیتس، که دومی نیز طرفدار بهنژادی است، با هم مرتبط هستند.
از سال ۲۰۰۸، باشگاه رُم بی سر و صدا در وینترتور «آرام» سوئیس مستقر شده است. از قضا، جالب است که در آنجا بسیاری از بدنامترین مؤسسات مبارزه با بزهکاری یقه سفیدها در جهان مانند سازمان جهانی بهداشت، اتحاد جهانی واکسن و ایمنسازی، انجمن واکسن و متحد نزدیک به سازمان جهانی بهداشت، که مرکز صنعت داروسازی نیز نامیده میشود، «گاو شیر ده»- مجمع جهانی اقتصاد، بانک تسویه حسابهای بینالمللی واقع در بازل، در نزدیکی مرز آلمان، که از آنجا پول فدرال رزرو ایالات متحده را به رایشزبانک برای تأمین مالی جنگ هیتلر علیه روسیه ارسال کرد، در آن مستقر هستند.
امروزه بانک تسویه حسابهای بینالمللی به عنوان بانک مرکزی همۀ بانکهای مرکزی تحت کنترل روچیلد و یک مجموعۀ بانکداری پنهان سوئیس و خیلیهای دیگر شناخته میشود.
آیا این فقط یک تصادف است؟
لازم به یادآوری میدانم که سازمان جهانی بهداشت که به عنوان آژانس تخصصی سازمان ملل ثبت شده، در واقع یک آژانس سازمان ملل نیست. این سازمان به دستور راکفلرها در سال ۱۹۴۸ با همان هدف و هر چیز دیگری که خانواده متعهد باشد – برای کنترل جمعیت سیاره و «سلامت» آن تشکیل گردید. [اضافه میکنم که سازمان جهانی بهداشت درست است بدستور و پول بنیاد راکفلر، اما بدست برادران دالس- آلن دالس، رئیس سازمان سیا و جان دالس، وزیر خارجۀ آمریکا تشکیل گردید- مترجم].
امروزه، بیش از ۸۰ درصد بودجۀ سازمان جهانی بهداشت بواسطۀ مؤسسات خصوصی، عمدتاً توسط صنایع داروسازی، بنیاد بیل و ملیندا گیتس، و سایر گروههای خصوصی ذینفع تأمین میشود. ۲۰ درصد بقیه را کشورهای عضو تأمین میکنند. چنین سازمانی به نفع مردم کار نمیکند، بلکه در خدمت کسانی است که آن را تأمین مالی میکنند.
سازمان جهانی بهداشت بازیگر اصلی برای اجرای برنامۀ بازسازی بزرگ مجمع جهانی اقتصاد و دستور کار ۲۰۳۰ سازمان ملل (که به طور کامل با بازسازی بزرگ ادغام شده) شمرده میشود. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد نیز یکی از اعضای باشگاه رُم است. او از کاهش گستردۀ جمعیت جهان حمایت میکند و از متحدان نزدیک کلاوس شواب، مدیر عامل مجمع جهانی اقتصاد است.
همۀ این آژانسهای اخلاقی مشکوک که در آغوش دنج سوئیس آرمیدهاند، به عنوان سازمانهای غیردولتی یا به اصطلاح سازمانهای بینالمللی یا نهادهای سازمان ملل، از وضعیت معافیت از مالیات برخوردارند و بیشتر آنها، اگر نگوییم همه، با مصونیت کامل از پیگرد قضایی محافظت میشوند. همۀ آنها به نوعی با مجمع جهانی اقتصاد مرتبط هستند.
آیا این فقط یک تصادف است؟
امروزه، «محدودیتهای رشد»، یک مبنا برای دستیابی به یکی از اهداف کلیدی مجمع جهانی اقتصاد: کاهش گستردۀ جمعیتاست. ویدیوی ۱۰ دقیقهای ضمیمه شده به مقاله را در اینجا مورد توجه قرار دهید.
«بازسازی بزرگ» دستور کار ۲۰۳۰ سازمان ملل، یک برنامۀ حملۀ سراسری به جهان، یک هجوم اختاپوسی همزمان در بسیاری از جبههها است. همه چیز با دقت برنامهریزی شده و با موقعیتهای احتیاطی، بدیلهای آماده برای لحظۀ آخر تنظیم شده است تا اهداف نهایی را در مقابل دید داشته باشد. این اهداف عبارتند از طیف کامل سلطۀ یک گروه کوچک نخبگان بر جهان و «حاکمیت» آن- مبتنی بر «هژمونی جهانی واحد».
خشونت فزاینده مانند سانسور غیرمنطقی بدون دلیل قانونی، که با متمم اول قانون اساسی ایالات متحده در مورد «آزادی بیان» کاملاً مغایر است، در سراسر جهان آشکارتر میشود؛ برنامۀ تحمیلی «تغییر آب و هوا» که هیچ کس جرأت نمیکند از ترس تحریم شدن با آن مخالفت کند. برای اینکه دستور کار سبز جدید «خدا دادی» برای محافظت از جهان و بشریت در برابر «گرم شدن بیش از حد» طراحی شده است. فقط پوچی محدودیتی ندارد.
«دیجیتالی کردن تمامی حوزهها» دقیقاً یکی دیگر از مواد برنامۀ بازسازی بزرگ-دستور کار ۲۰۳۰ سازمان ملل متحد است. این شامل شکل جدیدی از پول، ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)، یک شکل قابل برنامهریزی پول است که مهلت آن میتواند منقضی شود، صاحب آن بسته به رفتار انسان، میتواند آن را مسدود یا دسترسی به آن را محدود کند. این، یعنی کنترل کامل، یعنی پیک استبداد.
حتی به مغز انسانهایی که زنده میمانند، باید تراشه نصب شود تا مردم به انسانهای فرا-انسان یا سایبورگ تبدیل شوند. یعنی به نوعی ربات تبدیل شوند که توسط وسایل الکترونیکی به بردگی گرفته میشوند و همچنین، اگر به هر دلیلی رفتار آنها از کنترل نخبگان خارج شود، میتوانند به صورت الکترونیکی نابود شوند.
بالاخره و در نهایت، سانسور کامل عبارات نوشتاری و شفاهی و همچنین کنترل افکار. مفهوم «بیدار شو- به هوش باش» (واکیسم) به حد افراط کشیده شده است. ایرلند در تلاش است قانونی را تصویب کند که خواندن و انتشار اطلاعات غیراصولی را به بهانۀ اینکه هر چیزی که مغایر جریان اصلی باشد، «اطلاعات غلط» است و باید ممنوع شود. افراد متخلف نیز باید زندانی شوند.
حیرتانگیز است، اما بیش از ۶۰ سال پیش، رئیس جمهور جان اف کندی به بشریت در مورد سانسور و کنترل مطلق آینده هشدار داد. در آوریل ۱۹۶۱، کندی با انجمن ناشران روزنامه در آمریکا در مورد خطراتی که جهانیگرایان برای همۀ ما ایجاد میکنند، صحبت کرد. او، از جمله، گفت:
«این امر مستلزم تغییر ذهن، تغییر تاکتیک، تغییر مأموریت از طرف دولت، مردم، هر تاجر یا رهبر اتحادیه و هر روزنامه است. زیرا، در سرتاسر جهان ما با توطئۀ یکپارچه و بیرحمانهای روبرو هستیم که اساساً برای گسترش حوزۀ نفوذ خود بر ابزارهای مخفیانه مانند نفوذ به جای تهاجم، براندازی به جای انتخابات، ارعاب به جای انتخاب آزاد، چریک در شب به جای ارتش در روز متکی است.
این ساختاری است که از منابع عظیم انسانی و مادی برای ایجاد یک ماشین منسجم و بسیار کارآمد که عملیات نظامی، دیپلوماتیک، اطلاعاتی، اقتصادی، علمی و سیاسی را ترکیب میکند، استفاده کرده است.
آن در خفا تدارک دیده میشود، علنی و آشکار نمیشود. اشتباهات آن را بجای تیتر اخبار کردن، دفن میکنند. مخالفان آن به سکوت وادار میشوند. هزینهها زیر سؤال نمیرود، شایعات منتشر نمیشود، اسرار فاش نمیشود. خلاصه، با نظم و انضباط زمان جنگ، جنگ سردی به راه انداخته شده است که هیچ دموکراسی هرگز به آن امیدوار نبوده و آرزوی برابری با آن را نداشته است».
کندی در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ هنگامی که با مشایعت زنجیرۀ خودروها در مرکز شهر دالاس (ایالت تگزاس) حرکت میکرد، ترور شد. نگاه دوراندیشانه و بسیاری از اقدامات یا برنامههای وی که به نفع مردم آمریکا و کل مردم جهان و با منافع نخبگان در تضاد بود، رئیسجمهور را به هدف قتلهای خونسردانۀ سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا تبدیل کرد.
امروزه در بسیاری از کشورها، از جمله در استرالیا، زلاندنو، ایالات متحدۀ آمریکا، بصورت پنهانی و مخفیانه اردوگاههای اجباری ساخته میشود که آمادۀ پذیرایی از همۀ آن شهروندانی خواهد بود که بد رفتار میکنند. اردوگاهها برای هشدار به دیگران، برای مجازات بخاطر نافرمانی، شاید هم برای «مجازات نهایی» بر اساس برنامۀ اصلاح نژاد ساخته میشوند.
همۀ اینها ترسناک به نظر میرسد و برای ایجاد واهمه در میان مردم طراحی شده است. جمعیت در حال ترس، کمتر مقاومت میکند و به راحتی اداره میشود.
آنها، دستۀ کشنده یا فرقه مرگ هستند. فرقه، انگلی است که از خواص جسمی و روحی افراد ارتزاق میکند. تا زمانی که به آنها اجازه دهیم این کار را انجام خواهند داد.
آنها چیزی بدست نمیآورند. با این حال، هر چه بیشتر طول بکشد تا ما – مردم – به طور مسالمتآمیز اما قاطعانه علیه دولتهای خود و نخبگان فرقهای که آنها را از طریق سازمان جهانی بهداشت و مجمع جهانی اقتصاد کنترل میکنند، سازماندهی کنیم، تأثیر آنها بلحاظ استبداد و نسلکشی مخربتر خواهد بود.
هم قانون سانسور فوقالعادۀ ایرلند، هم «اجماع ایالات متحده، اتحادیۀ اروپا، ناتو و آلمان» برای از بین بردن خط حیات اقتصادی اروپا- خط لولۀ گاز نورد استریم بین روسیه و آلمان فدرال و همچنین، نسلکشی و عقیمسازی مداوم بواسطۀ واکسیناسیون با مدرنا، فقط برای صدمه زدن، عذاب دادن، ترساندن و کاهش جمعیت جهان طراحی شده است.
من اینها را برای ایجاد ترس و واهمه نمینویسم. اما باید درک کرد که وضعیت بشر وخیم است و نباید بیهوده وقت تلف کرد. برای شروعی سازمانیافته و صلحآمیز مینویسم نه به عنوان خبر باب روز. بسترهای اجتماعی و شخصی خودتان را برای ارتباطات و اطلاعات ایجاد کنید. و از جی-۵ دوری کنید که فرزندش جی-۶ خواهد بود. این امواج فوق کوتاه برای دیجیتالی کردن کامل همۀ چیز، از جمله کنترل و دستکاری مغز ما استفاده میشود.
ما باید برای شروع دوباره، برای ایجاد تمدن جدید مبتنی بر اخلاق و عشق، که به جهان چندقطبی و به چنان نظام حقوقی بینالمللی منتهی شود، که به مردم خدمت کند نه فرقۀ نخبگان، آماده باشیم.
مهمترین و شاید بزرگترین مشکل تنفر است. مهم نیست ظلم چقدر قوی است و بدون توجه به جنایات بی حد و حصر آنهایی که تخم نفرت میپراکنند، هیچ نفرتی به این جنایتکاران.
نفرت آن چیزی است که گروه فرقۀ مرگ میخواهد. این لرزانش ما را به فرکانس پائین تاریکی که هیچ نوری نمیتواند بر آن بهتابد، کاهش میدهد.
عشق همان چیزی است که نور و آرامش به ارمغان میآورد و ما مردم در جامعه جدید پیروز خواهیم شد و به طور پویا خود را از وحشت و ظلم و ستم گروه فرقۀ دولتی دور خواهیم کرد.
ــــــــــــــ
*- در بارۀ نویسنده: پیتر کونیگ پژوهشگر مرکز مطالعات جهانیسازی (مونترال، کانادا) و عضو ارشد غیر مقیم در مؤسسۀ چونگیانگ در دانشگاه رنمین در پکن، اقتصاددان و تحلیلگر ژئوپلیتیک، کارمند سابق بانک جهانی، سخنران مدعو در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا، اروپا، آمریکای جنوبی. سخنرانیها و مقالات او در Global Research، ICH، RT، Sputnik، PressTV، th Media4 The (چین)، TeleSUR، The Vineyard of The Saker Blog و غیره پخش یا منتشر میشود.
منبع: وبگاه مطبوعات آزاد
مطلب مرتبط: سه ایدۀ باشگاه رُم
۲۷ اردیبهشت-ثور ۱۴۰۲
آزادی مذهبی به تعبیر آمریکایی
لئونید ساوین (LEONID SAVIN)، دانشمند علوم سیاسی- کارشناس مسائل بینالملل
ا. م. شیری
آمریکا از طیف گستردۀ ابزارها و روشهای ممکن برای اعمال فشار بر سایر کشورها استفاده میکند که با اصطلاح جنگ ترکیبی شناخته میشود. دین نیز در این زرادخانه مستثنی نیست. از یک سو، در ایالات متحده فرقههای مخرب دینی برای انجام خرابکاریهای ایدئولوژیک در «کشورهای هدف» ایجاد میشوند (به عنوان یک قاعده، این انجمنهای پروتستان هستند که توسط شهروندان آمریکایی مدیریت میشوند) و از سوی دیگر، آمریکا به طور مرتب و منظم در زندگی مذهبی سایر کشورها مداخله میکند.
این واقعیت در گزارشهای منظم کمیسیون آزادی مذهبی بینالمللی ایالات متحده که کشورها را بر اساس معیارهای نقض آزادی مذهب رتبهبندی میکند، به وضوح نشان داده شده است.
فهرست کشورهایی که انواع تخلفات به آنها نسبت داده میشود، با فهرست کشورهایی که سیاست «هژمون جهانی» را دنبال میکنند، منطبق نیست یا حتی در تضاد است. این لیست شامل روسیه، کره شمالی، پاکستان، نیکاراگوئه، ایران، کوبا، چین، میانمار، عربستان سعودی، اریتره، تاجیکستان، ترکمنستان و برخی دیگر میباشد. اما اوکراین، جایی که کلیساهای ارتدکس در آن تصرف و ویران میشوند، کشیشها مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و همچنین اسرائیل، که در آنجا نیز مسلمانان فلسطینی حتی در کوه مقدس اورشلیم، در مسجد الاقصی مورد آزار و اذیت واقع میشوند، در این لیست دیده نمیشوند.
در گزارش سال ۲۰۲۳ که در اول ماه مه منتشر شد، فهرست کشورهای «سوءعملکرد» با افزودن افغانستان، نیجریه و هند تکمیل شد. البته، به الجزایر و جمهوری آفریقای مرکزی نیز توجه خاصی مبذول میشود (هر دوی این کشورها روابط همکاری نزدیک با روسیه برقرار کردهاند). آذربایجان، مصر، اندونزی، عراق، قزاقستان، مالزی، سریلانکا، ترکیه، ازبکستان هم در فهرست آمریکایی آن بخش از کشورهایی قرار گرفتند که به آنها «توصیههای ویژه» ارائه شده است.
واقعیت معروف: زمانی که نارندرا مودی فرماندار ایالت گجرات بود، مسلمانان قتلعام شدند و پس از آنکه او به مقام نخست وزیری رسید، جریان هندوئیزم افراطی در هند تقویت شد. با این حال، واشینگتن در آن زمان به این موضوع واکنش نشان نداد. پس، امروز چه چیزی تغییر کرده است؟ شاید گسترش تجارت بین روسیه و هند در زمینه نفت و فرآوردههای نفتی در شرایط تحریمهای اقتصادی ضد روسی غرب جمعی تأثیر گذاشته باشد. شاید واشینگتن از واکنش محدود دهلینو به موضع ایالات متحده در قبال بحران اوکراین عصبانی شده باشد. ممکن است حرکت هند به سمت دلارزدایی از تجارت خارجی خود یا توسعه روابط با جمهوری اسلامی ایران، یعنی کشور دیگری که تحت تحریمهای آمریکا قرار دارد، بوده باشد. با این حال، تلاش واشینگتن برای تغییر سیاست خارجی هند موفقیتآمیز نبود.
فعلاً که کمیسیون آزادی مذهبی بینالمللی ایالات متحده به گسترش فهرست قربانیان آزار و اذیت مذهبی مشغول است.
مجازاتهای مختلفی برای «جرایم فکری»، به عنوان مثال، برای عربستان سعودی در نظر گرفته شده است: «… بررسی گزینههای قانونی برای مجازات شرکتهای آمریکایی که در نقض آزادی مذهبی توسط دولت سعودی دخیل هستند، بویژه، شرکتهایی که برای نظارت الکترونیکی بر تلفنهای همراه، ایمیلها، حسابهای رسانههای اجتماعی اجازه میدهند… کنگرۀ آمریکا باید نگرانیهای دو حزبی در مورد سوءاستفاده از آزادی مذهبی در عربستان سعودی را به دولت گزارش دهد».
و به همین ترتیب برای هر کشور از لیست آمریکایی، مجازات خاصی در نظر گرفته شده است. مثلاً میخواهند ترکیه را وادار کنند که مجازات توهین به مقدسات را لغو کند (در آمریکا ظاهراً توهین به مقدسات ملاک آزادی مذهبی محسوب میشود). پاره کردن علنی کتاب مقدس هنگام برگزاری کنگرۀ شیطانپرستان در بوستون در پایان آوریل، میتواند انعکاس موضع دولت ایالات متحده در رابطه با این موضوع باشد…
و البته، گزارش این نگهبانان آمریکایی آزادی مذهبی در مورد آزار و اذیتهای مذهبی در خود ایالات متحده، آنجا که معتقدان کاتولیک و پروتستان به سبب رد مواعیظ فراوان در ترویج انحرافات، بخصوص بخاطر مخالفت با تبلیغ به اصطلاح دگرباشی جنسی به شدت شایع در بسیاری از ایالتهای آمریکا مورد تبعیض واقع میشوند، حتی یک کلمه هم نمیگوید.
برگرفته از: وبگاه بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2023/05/15/
۲۵ اردیبهشت-ثور ۱۴۰۲