ضرورت کیفرخواست بینالمللی علیه حکومت اسلامی
در این بیداد و فریاد در میان حملات شیمیایی برسر روی دخترانمان، وزارت کشور حکومت اسلامی در بیانیه شماره چهار خود در روز شنبه ۲۰ اسفندماه ۱۴۰۱ پس از هجوم و ربایش فرهنگیان و دانشآموزان معترض در خیابانها و خانهها اعلام کرد که «در استانهای تهران، قم، زنجان، خوزستان، همدان، فارس، گیلان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و خراسان رضوی بیش از ۱۰۰ نفر از عوامل موثر در حوادث اخیر مدارس شناسایی، دستگیر و مورد تحقیق قرار گرفتهاند.»(۴۶)بیانیهی وزارت فرمانده سپاه، محمد وحیدی در نقش وزیر کشور حکومت باندها، دانشآموزان را از جمله به آشکارا عامل تروریسم سراسری وانمود میکرد: «لازم است تاکید شود به دلیل سوء استفاده معاندین از این قبیل اقدامات که متفاوت با گذشته است، دانشآموزان از انجام آن اکیدا خوداری کنند.»
بیانیهی حکومتی، تکرار همان سناریو سوختهی ۴۴ سالهی حکومتی است که با فرافکنی اعلام میکند: «بین دستگیر شدگان افرادی با انگیزههای معاندانه و با هدف ایجاد رعب و وحشت درمردم و دانشآموزان و برای تعطیلی مدارس و ایجاد بدبینی نسبت به نظام وجود دارند.» بیانیه شماره ۴ حکومت اسلامی، فرمان دستگیری به ویژه آموزگاران و دانش آموزان و فعالین خیزش خیابانی با ربایش و شبیخون در سراسر ایران است. محمد حبیبی از سخنگویان شورای صنفی فرهنگیان که تازه از زندان آزاد شده اعلام کرد:«اتاق فکر نهادهای امنیتی در حال فرافکنی از مسیولیت خود در موضوع مسمومیت دانش آموزان و پرونده سازی جدید برای فعالان صنفی و مدنی هستند. عصبانیت شان قابل درک است. آنها به خوبی میدانند که نهادهای مدنی و صنفی و جنبشهای اجتماعی مرکز مقاومت جمعی برای محافظت از دستاوردهای جنبش_مهسا هستند. همچون گذشته در دفاع از فرزندانمان و دستاوردهایشان ایستادهایم .پیام ما برای آنها روشن است .عقب نشینی نمی کنیم.»(۴۹)
جلال محمودزاده، مجلس اسلامی از مهاباد که در یک نمایش مجلسی اشک تمساح ریخت. وی انگشت اتهام ناخودآگاه به سوی همدستان نشانه رفت: معصومه معظمی خبرنگار روزنامه شرق در گفتگو یی پیرامون «تندروی»ها با برخی نمایندگان رژیم در مجلس اسلامی زیر عنوان «تیغی برنده به نام تندروی و تبعاتی انکارنشدنی» نوشت :«در موضوعاتی مثل مسمومیت دانشآموزان دختر که در برخی مدارس کشور پیش آمده است، تندروها اجازه صحبت به نمایندهای را که منتخب همین مردم است، نمیدهند و به او حمله میکنند.(۵۰) وی در باره اقدامات باندهای حکومتی افزود:« علاوه بر افراطیگری در حوزه سیاسی و اقتصادی که منافع جمع را فدای منافع شخصی و گروهی کرده است، در حوزه اجتماعی هم، در قالب پدیدهای به نام لباسشخصیها شاهد برخوردهای تند و افراطیگری با مردم و معترضان هستیم. نمونه این اتفاق را هم در برخورد با معترضان در وقایع اخیر و هم حتی تجمع مادران نگران از مسمومیت سریالی دانشآموزان مقابل مدارس شاهد بودیم…»(۵۱) در پاسخ به خبرنگار روزنامه حکومتی شرق، محسن پیرهادی، نماینده حکومتی از تهران، سیدکریم حسینی و علیاصغر عنابستانی، اعضاکمیسیون اجتماعی مجلس همراه با تایید سخنان خبرنگار از تندرویها دوستان خود گفتند.
محمد تقی فاضل میبدی، استاد دانشگاه و حوزه و از منتقدین «تندروها» “جریان های مذهبی” را مسئول مسمومیتهای سریالی دانش آموزان در مدارس عنوان کرد و دادستان کل کشور هم گفته بود که احتمالا این اتفاقات “عمدی” است.(۵۲)
در پی یک روز تعطیلی روز جمعه مدارس و برگزاری نماز جمعه، روز شنبه حمله به مدارس همزمان در استانهای خوزستان و گیلان در روز شنبه ۲۰ اسفند باید ادامه می یافت. «حقوق بشر قوه قضاییه» با تکرار ادعاهای دروغین خود، مدعی شد که تنها «کمتر از ۱۰ درصد از دانشآموزان» مسموم شده، «یک ماده محرک» را استنشاق کردهاند و از «بد حال» شدن دانشآموزان در ۵۲ مدرسه و ۲۵۰ کلاس درس گزارش داد.(۵۳) از نگاه کارگزاران مسمومت،ده درصد دانشآموزان عددی نیست! این بینش جنایتپیشهگانیاست که در دههی ۱۹۸۰ افزون بر صدهزار انسان را قتلعام کردند، تابستان ۱۹۸۸ را در زندانها آفریدند، قتلهای سیاسی را دههی ۱۹۹۰ را به پیش بردند، تروریسم جهانی را رهبری کردند، مداخله نظامی و تروریسم حکومکتی را پیش بردند، بر سر روی زنان اسید پاشیدند، هواپیمای مسافربری اکراین را با دوموشک سپاه عامدانه منفجر کردند، آوارگی و مرگ و گرسنگی و ویرانی آفریدند و زیست و بوم را ویران ساختند و گروگانگیری را برای دریافت باج برای تامین هزینههای نظامی و تروریستی خود به سیاست خارجی خویش تبدیل کردند، کودک کشی و تجاوز در زندانها را زیربنای دستگاه شرعی و قضایی خود قرار دادند و ۴۴ است که شبانه روز قتلعام میکنند. ربایشها و دستگیریهای و شبیخونها برای دستگیریمعترضین به حملات شمیایی ادامه دارد.
در پی چنین سیاستی است که وزارت کشور حکومت اسلامی با انتشار بیانیهای از بازداشت صد نفر در استانهای تهران، قم، زنجان، خوزستان، همدان، فارس، گیلان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و خراسان رضوی در رابطه با مسمومیت سریالی دانش آموزان خبر داد.(۵۴) شوراهای صنفی دانشجویان کشور از احضار ۴۰ دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به کمیته انضباطی در پی تجمع ۱۶ اسفند و اعتراض به حملات شیمیایی به مدارس(۵۵) خبر داد.
روز ۲۴ اسفندماه سناریو شناخته شدهای از سوی کارگردان سلاخخانه صادر شد. سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فرماندهی انتظامی، از بازداشت ۱۱۰ نفر که با مسموم سازی دانشآموزان خبر داد.(۵۶)
وی برای تکمیل اضداد گوییها و پنهان سازیهای حکومتی، مسمومیتها را به دو بخش تقسیم کرد و از مسمومیتهای «واقعی» و مسمومیتهای «روانشناختی» نام برد. و به این گونه تلاش کرد تا سیستماتیک بودن و هدفمند بودن این جنایت سراسری که تنها از توان یک حکومت «آخرالزمانی» برمیآید را انکار کند و به «عوامل روانشناختی مبتنی بر ترس و سرایت روانی» فرا افکند. همین فرافکنی، دلیلی مستحکمی است علیه حکومت ترور. وی مدعی شد پلیس با ایجاد بیش از چهار هزار گشت سواره و پیاده «به صورت محسوس و نامحسوس به طور روزانه مدارس کشور را در رصد اطلاعاتی و پایش عملیاتی» قرار داده و در این زمینه ۱۱۰ نفر را دستگیر کرده است. مسمومیتسازان هنوز به اهداف خود نرسیده بودند. برای سرکوب خیزشگران به بیش از چهارهزار گشت سواره و پیادهی سرکوبگر نیاز داشت. این گشتهای ربایش و کشتار، برای «رصد اطلاعاتی و پایش عملیاتی» جنبش انقلابی ماموریت داشتند.
سخنگوی فراجا وظیفه داشته تا سناریو سوخته را ترکیبی از «هیجان طلبی دانشآموزان» و «بمبکهای بدبو» و «مشابه آن» که از اطلاعات طبقه بندی شده است از گیشهی بی تماشاچی که تماشاچیانی به جز امت حزبالله ندارد، معرفی کند. فراموش نشود که وی از جمعآوری و جلوگیری از فروش «حدود ۹ هزار بمبک بدبو» و دستگیری«واردکنندگان عمده این مواد از کشورهای همجوار». خبر داد. به اینگونه تمام ادعاها و اعترافهای دیگر سران حکومتی مبنی بر گاز سمی، نیتروژنی، تانکر مشکوک ووو پس از نزدیک به ۴ ماه، همه انکار شد. ناگفته نماند که همان سرپاسدار معروف عملیات نظامی و فرا منطقهای در هرزوگوین و لبنان و سوریه و کردستان ووو یعنی به عنوان سخنگوی «کمیته حقیقت یاب» حکومتی، محمدحسن آصفری، یک روز پیش از فرمانده نیروهای سرکوبگر، در روز سهشنبه ۲۳ اسفند در گفتوگو با خبرگزاری حکومتی ایسنا بخشی از مسمومیتها را ناشی از استفاده «نفتالین و همچنین مادهای به نام برنج»(۵۷) عنوان کرد. در این پریشانخانهی تبهکاران، مسعود ستایشی، در نقش سخنگوی قوه قضاییه حکومت اسلامی، بلندگو شد تا نه تنها کل مسمومیت سازیها بلکه مسمومیتها و کلیه عوارض و نشانههای مسمومیت با ترکیبات شیمیایی هزاران دانشآموز در سراسر ایران در این چهار ماهه را انکار کرد و گفت به جای «مسمومیت» از کلمه «بدحالی» استفاده شود و همانند آن شیادی که به عوامالناس، مارواقعی را در کنار کلمه مار نشان داد گفت: این مار است یا این؟! وی نیزگفت: «مسمومیت یک چیزی است که باید عوارض آن مشخص باشد. آزمایشگاههای تخصصی و سمشناسی مشخص میکنند که مسمومیت هست یا نه.» وی همه یافتهها و گزارشها و حتا اعترافهای مقامات حکومتی را انکار کرد و افزود: «تا الان گزارش یا یافتهای علمی مبنی بر مسمومیت نداشتهایم…» این انکارتنها میتواند از کسی برآید که خود دست در جنایت دارد، همانند قاتلی که قتل را انکار میکند تا با پاک کردن صورت مسئله به باور خویش، کل مسئله را انکار کند. وی اما از دستگیری ۸ نفر در فارس خبر داد که عاملین این «بدحال» سازیها بودهاند نام برد. در حالیکه دو روز پیش از انکار سخنگوی قوه قضاییه، حسین فرشیدی، معاون وزارت بهداشت، روز دوشنبه ۲۲ اسفندماه ۱۴۰۱ پذیرفت که «مسمومیت مدارس فوتی نداشته اما ۱۳ هزار دانشآموز مورد معالجه و درمان قرار گرفتهاند.»(۵۸)
سالن نمایش حکومتی، اینبار نه در تهران که در شکنجهگاهی در لار انتخاب شد. باتوجه به گوشهای از این گزارشها، تناقضگوییها، پنهانکاریها و انکارهای حکومت اسلامی در این هجوم تروریستی سراسری حملههای شیمیایی به آموزشگاها و خوابگاهای دختران و پسران، همهی انگشتها به سوی حکومت اسلامی نشانه میروند. شاید که براساس تجربه زمان جنگ، فرماندهان از مادهای استفاده میکنند که در صورت قرار گرفتن در معرض هوای آزاد سبب مسمومیت شیمیایی میشوند. گزارشها نشان میدهند که حملههای شیمیایی در فضای باز آموزشگاهها صورت گرفتهاند.
بنا به بررسیهای سم شناسی اعمال تروریستی طالبان علیه دختران در افغانستان و نیز دیگر کاربردها، آثارگاز Nitrogen Mustards & (۵۹) یا ترکیب Organophosphorus))(۶۰) یا OPها تا ۴۸ ساعت در نمونههای خون و ادرار فرد مصدوم باقی میمانند؛ با انجام آزمایش سریع خون و ادرار و لباسها و ماسک قربانیان میتوان وجود این ماده را تشخیص داد. به همین سبب نیرویهای امنیتی و کارگزاران حکومتی، اجازه دستیابی آزمایشگاههای خصوصی به آثار مواد شیمیایی،خون و ادرار و دیگر مواد آلودهی به سم قربانیان را نداشتند و هرگونه اطلاعاتی در مورد مواد شیمیایی به کار گرفته شده را در طبقه بندی به شدت امنیتی قرار دادند. در صورتیکه آلودگی بر روی لباس دانشآموزان، در صورتی که بلافاصله داخل نایلون زیپدار یا به سرعت گره زده شده نگهداری شود، میتواند برای تشخیص ماده مسموم کننده، استفاده شود و بهسادگی شناسایی شوند.
تاثیر گاز شیمیایی در کمتر از چند دقیقه رخ میدهد و احساس حملهی شیمیایی نیمساعت پس از انتشار گاز یا بوی ناخوشایند، و سپس نشانهها و عوارض مسمومیت در قربانیان آشکار میشوند. بنا به تحقیقات انجام شده، OP ها اثرات سمی خود را با پیوند به استیل کولین استراز (AchE) تولید میکنند. مهار این آنزیم مهم منجر به استیل کولین اضافی در اتصالات عصبی عضلانی و در مکان های مشخصی در مغز میشود. اثرات سیستم عصبی محیطی، از جمله ترشح بیش از حد بزاق، اشک ریزش، تعریق و اسهال، به طور گسترده ای به عنوان نشانه های مسمومیت OP شناخته شده است. تاثیرات فسفاتهای ارگانیک بر سیستم مرکزی مغزی (CNS) با افزایش سطوح درگیر شده، انسفالوپاتی، سرگیجه و توهم آشکارتر میشوند. انسفالوپاتی شدید، میتواند به تشنج، کما و مرگ منجر شود. ترکیبات مختلف OP ممکن است در سیستم مرکزی مغز ( CNS) منجر به اثرات متفاوت شود.(۶۱و ۶۲) با توجه به اشارههای اولیه برخی کارگزاران حکومتی مبنی بر شناسایی ترکیبات نیتروژنی که به زودی دستور به سکوت داده شد، احتمال دارد که از ترکیبات خردل سولفوری استفاده شده باشد. بر اساس گزارش مراکز کنترل و پیشگیری بیماریها ایالات متحده آمریکا CDS-Centers خردل های نیتروژنی با نام های نظامی HN-1، HN-2 و HN-3 نیز شناخته می شوند. خردلهای گوگردی ترکیباتی هستند که در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به عنوان سلاح های بالقوه جنگ شیمیایی، تولید و مورد استفاده قرار گرفتند.
ترکیبات خردل سولفوری میتوانند به اشکال مختلف مایع با روغنی، بخار (شکل گازی مایع) یا جامد که بوی ماهی، کپک زدگی، صابون یا میوه ای (استرها) دارند یافت شوند.(۶۳)
هنوز نمیتوان گفت که این مسموم سازی با هریک از ترکیبات شیمیایی نامبرده در آینده چه عوارضی از جمله جهش ژنتیکی، سرطان، نازایی، گوارشی،کبدی و سیستم کلیوی ووو مرگ در نتیجه بیماریهای مزمن برآمده از مواد شیمیایی در پی خواهد داشت.
حمله شیمیایی علیه دختران در ایران، جنایتی است علیه بشریت و بیپیشینه در تاریخ که باید جامعهی بشری را به لرزه آورد. تشکیل کمیته حقیقت یاب مستقل و ناچار ساختن حکومت اسلامی به پاسخگویی، نخستین وظیفهی جهان انسانی است.
با برگزاری کمیته حقیقت یاب و تریبونال بینالملل و دادگاه بینالمللی رسیدگی به جنایت علیه بشریت و نسل کشی است که حکومت اسلامی در ایران باید پاسخ باشد.
۱-سران حکومت اسلامی در ایران از این همه سکوت، انکار، تناقضگوییها، فرافکنیها، پنهان سازیها، شانه خالی کردن در برابر حفظ امنیت مدارس سراسر ایران، ووو در پی چه اهدافی بودند؟
۲-باید مشخص شود که اگر عامل این تروریسم نبود، چرابه تشکیل فوری کمیته بحران، کمیته حقیقت یاب، تیمهای کارشناسایی مواد شیمیایی و … اقدام نکرد؟
۳-چرا به خبررسانی فوری نپرداخت؟
۴-چرا همانند پاندمی کرونا در ایران، به انکار فاجعه مسمومیتهای شیمیایی پرداخت؟
۴-چرا به تناقض گویی و پخش خبرهای انحرافی دست زد؟
۵-چرا در حالیکه تروریسم شیمیایی به کرمانشاه و تهران و دیگر استانها گسترش مییافت همچنان به دروغپردازی و پنهان سازی حقایق ادامه میدهد؛
۶-چرا تا کنون دراین ۴۴ سالهی تحصیل دختران،هیچ اتهام و نامی علیه «هزاره گرایان» در میان نبوده است؟
۷-چرا موضوع هزارهها به فوری متوقف شد و آیا حکومت اسلامی و رهبرش علی خامنهای بینش هزارهگرایان حجتیهایها و فداییان اسلام را همراهی نمیکند؟
۸- «هزاره گرایان» در کدامین بخش این حکومت پنهان شده بودند که در این مدت چهار ماهه در امنیت کامل، روزانه بهدهها مدرسه و آموزشگاه و خوابگاههای بیپناه دختران در سراسر ایران هجوم میآوردهاند و از چشم دوربینهای مخفی و علنی و «سربازان گمنام» پنهان ماندهاند؟
۹-با اندک آشنایی از بینش «هِزاره گرایان»، آیا اینان همان باند حجتیه و موتلفین و فداییان اسلامی نیستند که به آخرالزمان و فرارسیدن هزارهی عدل و عدالت باورمندند و در این ۴۴ ساله سیاستهای اقتصادی، نظامی و مذهبی حکومت اسلامی را به پیش میبرده و رهبری میکردهاند؟
و دهها پرسش دیگر؟
در شرایط پروژه تروریستی در دستور کار قرار دادند که پیشتازی زنان به ویژه دختران دانشآموز و دانشجو با شعار زن، زندگی آزادی! در جهان بازتابی تاریخی یافته بود. در حالیکه خیزش انقلابی به روشها و ابتکارات گوناگون بهویژه شبانه در سراسر ایران جاری بود که حمله با گازهای سمی در دستور تروریسم حکومتی قرار گرفت. سلاح تجاوز، خودکشی سازی، بازداشت و قتل و شکنجه ووو هیچکدام برای مرعوب ساختن و مهار خیزش انقلابی زنان و دختران کارآیی نداشتند. بیوتروریسم حکومتی، سلاحی است:
– که مرعوب سازی، تعطیلی مراکز آموزشی دختران، و دانشگاهها و کلیه مراکز آموزشی و خوابگاه های دانشجویی … آخرین یا شاید سنگینترین توپخانه حکومت اسلامی علیه جنبش انقلابی در دستور کار قرار داده است.
-حکومت اسلامی با کاربرد سلاح شیمیایی، در آن اندیشه است که فاجعهای بیافریند که چون صوراسرافیل آخرالزمانی «ظهور مهدی» موعودشان یا آپوکالیپس apocalypse)) برجامعه ندای مرگ و خاموشی و سکوت حاکم سازد.
– انحراف جامعه از بحران تورمی فزاینده ونقطهای که هرآینه امکان فوران آتشفشان خشم میلیونی و سراسری و اعتصابهای سراسری کارگری را در پی خواهد داشت.
-با این سیاست تبهکارانه، به تعویق افکندن فروپاشی خود را در آن میداند که به هرگونه نزدیک به ۸۵ میلیون تن ازساکنین ایران را وحشتزده از تروریسم گازهای شیمیایی، در رعب و ناامنی شدید فروبرد.
– تقویت روحیه نیروهای سرکوبگر و هواداران همواره در حال ریزش خود را در نظر دارد.
– انتقام گیری از زنان و جامعه و در برابر زن، زندگی آزادی را در سر دارد،
– ایجاد بحران برای پیشبرد شوک درمانی برای پیشبرد طرحهای ضد انسانی خود در پناه شوک حمله شیمیایی…
– در صورت ناکامی، به جای گذاردن زمین سوخته، سیاست داعشی حکومت اسلامی در ایران است.
این سیاستها به هرهدف و به هر گستره، مانند دیگر اقدامات جنایتکارانه باندهای حکومتی، همزمان و هم اکنون با شکست روبرو شده است. فریاد مرگ حکومت بچه کش در سراسر ایران پژواک یافته است. هراقدام حکومتی برای مهار جنبش، به ضد حکومت و به تقویت همبستگی و نیروی انقلابی جنبش تبیل شده و میشود.
برای پایان دادن به فاجعهی کاربرد سلاح بیولوژیک علیه دختران در ایران و منطقه و جلوگیری از دستیابی حکومت اسلامی ایران به بمبهای اتمی که جهان را تهدید میکند، به فراخوان افکار عمومی جهانیان، اعزام کارشناسان مستقل بین المللی برای بررسی مواد شیمیایی، معاینه و درمان و رسیدگیهای فوری پزشکی و درمانی به قربانیان و پیشگیری از پیآمدهای فاجعهبار سلاح شیمیایی در جسم و جان قربانیان و جامعه، برپایی دادگاههای بینالمللی برای محاکمه سران حکومتی و عاملین فاجعهی کاربرد سلاحهای شیمیایی حکومت اسلامی در مدارس و خوابگاههای دختران از جمله اقدامات انسانی و فوری است که باید به اجرا درآیند و گرنه فاجعه بیوتروریسم جاری در ایران، جامعهی جهانی را در برخواهد گرفت.
باید به ساماندهی کمیتههای امنیت مراکز آموزشی، پافشاری بر بازگشت وبازگشایی مراکز آموزشی و تلاش برای خنثی سازی توطئهی «انقلاب فرهنگی» و نقشهي تعطیلی مراکز آموزشی پرداخت. باید به کارزار جهانی و فشار بر سازمان ملل و نهادهای مدعی آن تلاش برای ساماندهی دادگاهها و تریبونالهای بینالمللی و مستقل و حقیقت یاب برای کشف حقیقت پشت این جنایت علیه بشریت و نسل کشی که نزدیک به ۱۶ میلیون دانشآموز و میلیونها خانواده را در سراسر ایران را هدف مستقیم حمله شیمیایی قرار داده پرداخت.
عباس منصوران/ ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۱
منابع و زیر نویسها
-۳۸https://twitter.com/i/status/1633106680983572480
http://www.ensafnews.com/402464/ -۳۹
-۴۰ https://www.rajanews.com/new/365526
-۴۱https://www.isna.ir/news/1401121712791
-۴۲https://37298787.khabarban.com
-۴۳https://www.khabaronline.ir/news/1738643
-۴۴http://www.nytimes.com/2010/09/01/world/asia/01gasattack.htm
-۴۵ https://www.radiozamaneh.com/755445
-۴۶ https://www.iarc.who.int/wp-content//uploads/2018/07/MonographVolume112-1.pdf
-۴۷https://yasouj.iribnews.ir/fa/news/3783983
-۴۸https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/12/20/2866053
-۴۹ https://www.instagram.com/p/CpnDCZANdQK
-۵۰ https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-873340
-۵۱ http://tik.ir/fa/news/407792
-۵۲https://www.hra-news.org/2023/hranews/a-40224
-۵۳https://www.hamshahrionline.ir/news/74786
-۵۴https://www.hra-news.org/2023/hranews/a-40197
-۵۵ https://www.hra-news.org/2023/hranews/a-40224
-۵۶ https://www.mehrnews.com/news/5734100
۵۷-http://www.khabargroup.ir/news.php?id=197659624
-۵۸https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-873594
-۵۹ https://www.entekhab.ir/fa/news/718992-
-۶۰https://emergency.cdc.gov/agent/nitrogenmustard/basics/facts.asp
-۶۱https://www.sciencedirect.com/topics/earth-and-planetary-sciences/organophosphate
۶۲ -https://www.symptoma.com/en/info/phosphorus-poisoning.
-۶۳The Emergency Response Safety and Health Database: NITROGEN MUSTARD HN-1. National Institute for Occupational Safety and Health. Accessed March 19, 2009.