نبرد ارادهی زن، زندگی، آزادی! در برابر سائقهی مرگ و نیستی
تاریخ امروز شاهد رودرویی نیرویی تبهکار است که در پی اهدافی که هنوز به آن دست نیافته با نیرویی خارج از ذهن و فهم زمانه، دختران بی پناه اما ارادهمندی را که با ارادهای تاریخی بهآن میزان از شکوه و سترگ و والایی رسیدهاند که برخیزند و از هستی و زندگی و هویت زن دفاع کنند. برای چنین درکی، زمین و زمانه به زمان و ذانایی نیاز دارد.
در جاری جنبش انقلابی، نزدیک به۴ ماه از عملیات شیمیایی در سراسر ایران میگذرد.آموزشگاهای دختران دانشآموز و خوابگاههای دختران دانشجو در سراسر ایران به جبهه جنگ و حلبچهی «علی شیمیایی» تبدیل شده است. بمبهای شیمیایی نفس را بر دختران دبستانی و نوجوانان دختر بریدهاند. حمله شیمیایی در برابر چشم جهانیان دختران را در سراسر ایران همانند برگ پاییزی به زمین میریزد و حکومتگران سرمایه و دلالان در حال مبادلهی سلاح و سیاست و منشوراند. و موازی با آنها، هنوز انکارها و پنهانسازیهای حکومتی ادامه دارد. سرپوش گذاردن بر جنایتعلیه بشریت سیاست کلان حکومت اسلامی است. جامعه در داخل و خارج ایران برای سازمانیابی کمیتههای مستقل مردمی از کارشناسان بهداشتی و درمانی و سم شناسی و حقوقدانها و نهادهای مستقل کارگری از جمله فرهنگیان، خانوادههای میلیونی دانشآموزان و دانشجویان برای تشکیل گاردهای سراسری برای برقراری امنیت جان دختران فراخوان میدهد. سرانجام سازمان جهانی بهداشت با ابهام و ایهام از ضرورت تشکیل کمیتهای برای بررسی سخن میگوید. خامنهای از دخمه سَرک میکشد. علی خامنهای روز ۱۵ اسفند این بار از«دشمن» چیزی نگفت و از «درختکاری» ناگهان بهکوچه«علی چپ»زد و گفت: «یک اشارهای هم بکنم به مسئله رایج این روزها که گفته میشود مسئله مسمومیت دانشآموزها»(۳۷) و به سادگی که گویی جنایت تاریخی و ضدبشری رخ نداده است، رسیدگی را به «اگر کسی دست دارد…» واگذار کرد. خامنهای فراموش کرده بود تا به جای مسمومیت از کلیدواژهی «بیماریهای زمینهای»، «بدحال» و «استرس» و «تلقین» استفاده کند. کمتر از ۲۴ ساعت بعد، کارگزار تعزیه، باید به ترتیب اجرای رل، مجید میراحمدی، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور حکومت اسلامی روی صحنه میآمد تا«اگر کسی دست دارد» را به عرض امامی که وانمود به بیخبری کرده بود برساند. وی از دستگیری «برخی افراد» در پنج استان و از«تهیه مواد تحریک کننده و انتشار آن در بین دانشآموزان» سخن گفت و افزود:«البته مواردی هم که جنبه غیر معاندانه داشتند نیز ارشاد شدند و با حفظ آرامش انشاءالله این مسئله هم مدیریت خواهد شد.» وی از دستگیری و آزادی «دانشآموزان شوخ» و «ارشاد شدن آنها» نیزخبر داد.(۳۸)
روز ۱۴ اسفند، چند ساعت پیش از پیش پرده خوانی علی خامنهای، بازداشت علی پورطباطبایی، خبرنگار و از گردانندگان پایگاه خبری قم نیوز، که پیگیر مسمومیت دخترا ن در ایران بود صادر شده بود. این دستگیری، نمایانگر و گواه اعمال حکومتیاست که درهراس است مبادا که جنایت هولناک کاربرد سلاحهای شیمیایی علیه دختران پیگیری شود.
فاضله پورطباطبایی، خواهر سید علی پورطباطبایی روز یکشنبه به «شبکه شرق» گفته است «برادرم صبح امروز بازداشت شد اما ما تا این لحظه اطلاع نداریم که اتهامات او چیست، دلیل بازداشت چیست و کدام نهاد او را بازداشت کرده است.»(۳۹) علیپور طباطبایی خبرنگار ساکن قم در روزهای گذشته پیگیر مسمومیتهای زنجیرهای در آموزشگاههای دختران در ایران بود. سایت «رجا نیوز» تریبون «تندروها» روز شنبه ۲۰ اسفند چند روز پس از دستگیری وی اعلام کرد که «علی پور طباطبایی» از گردانندگان سایت «قم نیوز» که در ابتدای ماجرای مسمومیتهای دانشآموزان دختر تیغ تهمت خود را به سمت قشر مذهبی گرفت و میخواست با عملیات فریب، بانیان اصلی این جنایت را در افکار عمومی مصون نگهدارد، توسط سازمان اطلاعات سپاه دستگیر شد… نه یک خبرنگار بلکه یک سرباز خبرنگار است.»(۴۰)
تنها در یک هفته از روز ۲۸ شهریور تا ۷ مهر دهها خبرنگار زن ومرد که پیگیر جنایات جاری بودهاند دستگیر و تا کنون زیر شکنجههای مرگبار قرار گرفتهاند: نیلوفر حامدی، خبرنگار روزنامه شرق، محل بازداشت: تهران، تاریخ بازداشت: ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ به جرم پیگیری قتل ژینا (مهسا) امینی، اول مهر، الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هم میهن، وکیل وی در توییتی خبر داد که این روزنامه نگار که گزارشی در مورد مهسا امینی تهیه کرده بود یلدا معیری، خبرنگار، محل بازداشت: تهران خیابان حجاب، تاریخ بازداشت: ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، مرضیه طلایی، روزنامه نگار و فعال رسانهای در خبرگزاری موکریان، محل بازداشت: سقز۲۹، شهریور، بتول بلایی، خبرنگار، محل بازداشت: سیرجان، ۳۰ شهریور به همراه سمیرا علی نژاد- فاطمه رجبی، روزنامه نگار و فعال حقوق زنان، بازداشت: تهران، ویدا ربانی، روزنامه نگار، محل بازداشت: پیرانشهر، اول مهر ۱۴۰۱، الناز محمدی، روزنامه نگار، همراه با الهه محمدی دستگیر شده است، مهرنوش طافیان روزنامه نگار و فعال مدنی، محل بازداشت: اهواز، تاریخ بازداشت: ۵ مهر۱۴۰۱، تا کنون دهها زن و مرد ربوده شده و زیر شکنجه قرار دارند. جرم همه اینان آن بود که «اسرار هویدا میکردند».
باشگاه خبرگزاری جوان وابسته به سپاه و کارگزار آدمکش رژیم، سلمان محمدی، دبیرکل آموزش و پرورش کرمانشاه هدفمند و سیستماتیک بودن حمله شیمیایی را به زبان آوردند. این خبرگزاری، پیرامون قربانیان تروریسم شیمیایی دختران در هرسین کرمانشاه که روز دوشنبه (۱۵ اسفند) در اثر انتشار بوی ماده ناشناخته دچار سرگیجه و حالت تهوع و سوزش گلو شده بودند نوشت:«مدیرکل آموزش و پرورش کرمانشاه با اشاره به پای کار بودن نهادهای امنیتی و انتظامی در قضیه مسمومیت دانش آموزان، از عموم خانوادهها و اولیای دانش آموزان تقاضا کرد ضمن حفظ آرامش، نسبت به اتفاقات اخیر و موج روانی شبکههای گسترده معاند در خصوص تعطیلی مدارس هوشیار باشند...»(۴۱)
حکومت اسلامی برای رویارویی با خیزش جاری و سازمانیابی مقاومت و مداخله و اقدام مستقیم مردم به مانور دیگری دست میزند: و به تشکیل «کمیته حقیقتیاب» و مداخلهی «حقوق بشر» اسلامی صحنهپردازی میکند. سخنگو، محمد حسین آصفری، مسئول و سخنگوی این نهاد انحرافی عضو رسمی و از فرماندهان سپاه پاسداران استان مرکزی است. وی پیشینهای از تروریسم و جنایت در رزومهی خود دارد. از جمله: ماموریت تروریستی و جنگ نیابتی در بالکان و سرکوب در بوسنی هرزگوین در دو سال ۱۳۷۴-۱۳۷۲ و لبنان در سال ۱۳۶۸ و جانشین دبیر ستاد احیاء «امر به معروف» استان و فرماندار پشین اراک،تفرش ووو اکنون نماینده باند «اصولگرایان» رژیم در مجلس اسلامی است. جنگ شیمیایی را همین فرمانده جنگی هرزوگوین و حزبالله لبنان را مناسب میداند. بنا به گزارش این فرمانده سپاه تا روز یکشنبه ۲۱ اسفند: «براساس بررسیهای انجام شده میتوان گفت حدود ۲۶ استان درگیر این مساله شدهاند و در این بین بیشتر مسمومیتها در بین دختران دانش آموزی که در مقطع متوسطه اول و دوم مشغول تحصیل هستند،گزارش شده است.»(۴۲) محمدحسین آصفری، که از وی به عنوان فردی موجی و هیستریک باقیمانده از جنگ نام بردهمیشود،تمامی ادعاهای حکومت اسلامی مبنی بر کار فشرده برای پیگیری و بررسی و تحقیق را بر باد میدهد و در گفتوگو با جام جم آنلاین اسلامی از تشکیل:«کارگروه ویژهای از متخصصان و فوق متخصصان علوم آزمایشگاهی در وزارت بهداشت تشکیل شده است تا نسبت به شناسایی سمی که در مدارس استفاده شده اقدام کنند». انتخاب این عنصر امنیتی با پروندهای سنگین از جنایت رئیس کمیته امنتی مجلس اسلامی و فرمانده حزبالله و عضو فراکسیون «رهروان ولایت مجلس شورای اسلامی»، افشاگر ماهیت و اهداف این کمیته است. «رهروان ولایت» همان «فداییان ولایت» از باند نواب صفوی قاتل احمد کسروی ووو هستند که خمینی و خلخالی از جمله پیروان وی بودند، و سال ۱۳۲۷ خود و اوباشاناش به مدرسهای دخترانه در تهران حمله کرد و سال ۱۳۳۱ به دستور مصدق به همین جرم زندانی شد. پیروان وی اینک مسئولیت پیگیری جنایت علیه بشریت شدهاند.این فدایی ولایت در نقش سخنگوی «کمیته حقیقت یاب بررسی مسمومیتها» به گوشهای از گسترهی جبهه عملیات شیمیایی پرداخت: «تا اواخر هفته گذشته حدود ۵۶۰۰ دانش آموز دچار مسمومیت شدهاند و مسمومیتها در حدود ۲۳۰مدرسه گزارش شدهاند.» وی درپاسخ به پرسش خبرنگار افزود: «اینکه گفته می شود این حوادث در مدارس خاصی اتفاق میافتد که در آنها قبلا اعتراضاتی صورت گرفته، صحت ندارد و این حوادث در همه نوع مدرسهای اتفاق افتاده است.» این نیز یک دروغ آشکار بود. همه میدانند که بیشتر اهداف جنایت شیمیایی، انتخابی بودند. انکارهای سران حکومت تبهکار، پنهان سازیها آشکار میشوند. از جمله: «در پی تعطیلی مدارس نیستیم…تعطیلی مدارس آخرین گزینه است.» فرمانده عملیات حکومتی، در این مصاحبه ماهیت ماموریت خود را فاش میسازد و میافزاید که «کارگروه ویژهای از متخصصان و فوق متخصصان علوم آزمایشگاهی در وزارت بهداشت تشکیل شده است تا نسبت به شناسایی سمی که در مدارس استفاده شده اقدام کنند.» در صورتیکه در کمتر از دو ساعت هر آزمایشگاه سم شناسی و متخصص سم شناسی در بیمارستانها و دانشگاهها قادر به شناسی سم به کار برده شده میباشد. این فرمانده حزبالله و سرشاخهی تروریسم حکومتی درون و برون مرزی، در حالیکه مدعی است که متخصصان و فوق متخصصان مشغول شناسایی سم هستند، فراموشکارانه همه بندها را به آب میدهد و میافزاید: «در برخی موارد گاز خاصی منتشر شده و بعضا انتشار از طریق میوههای گندیده بوده است.» اگر حکومت اسلامی خود در کاربرد این جنایت نقش نداشت، برای رفع ابهام و تبرئهی خویش از متخصصین سم شناسی سازمان بهداشت جهانی کمک میخواست تا دراین شرایط انزوای بینالمللی، از خویش دفاع کند. حکومت اسلامی سرانجام پس سه ماه، نمایش سناریو سوخته و نخ نمایی را از آستین بیرون آورد و زیر شکنجه تنی چند را به اعترافهای اجباری با بازجوخبرنگاران شکنجه گر در برنامههای هشت وسی سیمای خویش به «اعتراف» میکشاند تا اعتراف کنند که ساختمان پلاسکو در تهران، کلیسای نوتردام پاریس و شهر پومپئی در ایتالیا را در روز ۹ یا ۲۴ اوت ۷۹ میلادی آنان به آتش کشیدهاند.
رهبر یک باندحکومتی و همدست آصفری، احمد کریمی اصفهانی دبیرکل جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار و عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، وابسته به گروه مهدویون، روز ۱۳ اسفند تمامی اعترافهای حکومتیان را «غیرمسئولانه» خواند:«مسمومیت دختران دانشآموز واقعیت ندارد، دشمنان مسمومیتسازی و کشتهسازی میکنند، تا یک نفر عطسه میکند، مسئولان باید پاسخ بدهند»(۴۳)
وی «مسمومیتسازی و کشتهسازی» را کار دشمنان و در همان حال «یک عطسه» مینامد تنها یک جانی منکر جنایت خویش نشانههای بالینی و عوارض ناشی از کاربرد گازهای شیمیایی و مسمومیت هزاران هزار دختر در ایران را انکار میکند و عطسه مینامد. این نشانهها همگی با سرگیجه، تپش قلب، کمردرد، سردرد، درد شدید قفسه سینه و افت شدید اکسیژن خون و اخلال در پیوندهای عصبی که همراه با بی حسی بافتهای حرکتی از جمله پاها و دستها بودهاند، میتوانند به مرگ قربانی بیانجامند. حکومت اسلامی با انحراف افکار عمومی از ترکیب گاز سمی مورد استفاده از بارها از گاز ازت نام برد. درحالیکه تاثیرات گاز N2 که گاز خنده آور نیزنامیده میشود و ۸۰٪ آتمسفر زمین را تشکیل میدهد. هموار در دمو بازدمما همراه با اکسژن و گازکربنیک موجود است، نمیتواند عامل این مسمومیتها و اینگونه نشانهها و عوارض بالینی باشد. بیماریزایی گاز ازت تنها زمانی صورت میگیرد که مقدار گاز ازت به ۱۰۰٪ و در صورت فشار زیاد و نبود و یا کمبود اکسیژن به خفگی میانجامد. نشانههای مسمومیتهای جاری و سراسری در ایران، درست با قربانیان اسلامیان طالبان به مدارس دخترانه در افغانستان در سالهای ۱۳۸۹ و ۹۵همانند هستند.
روزنامه نیویورکتایمز آمریکا در سال ۱۳۸۹ (۲۰۱۰) و پس از مسمومیت سریالی و صدها نفرهی دختران دانشآموز در افغانستان به نقل از مقامات سازمان جهانی بهداشت نوشته بود: با آزمایش نمونههای خون دانشاموزان مصدوم مشخص شده است که این دانشآموزان با ترکیبات ارگانوفسفر ها(OPs -organophosphorus compounds) مسموم شدهاند.(۴۴) ارگانو فسفرها، گروهی از سمها را تشکیل میدهند که از راه تنفس، چشم و پوست جذب و بسته به دوز آنها میتوانند سبب مسمومیتهای مختلف حتا مرگ شوند. این سمها با دوزهای متفاوت در کشاورزی برای از بین بردن حشرات و آفات به کار برده میشود.
سالها پیش طالبان، از ارگانوفسفورها علیه آموزشگاههای دختران در برخی شهرهای افغانستان استفاده کرد. ۳۱ اوت ۲۰۱۰، دکتر کارگر نوراوغلی، سخنگوی وقت وزارت بهداشت «جمهوری اسلامی افغانستان» ۱۲ سال پیشاز به قدرت رسیدن دوباره طالبان، در پی با حملههای پیاپی به مدارس دختران در افغانستان، سرانجام اعلام کرد: آزمایش خون دختران به دست سازمان جهانی بهداشت و وزارتخانه متبوع او نشان داده که گازهای ارگانوفسفات ــ با غلظتهای پایینتر از سطح کشنده ــ عامل سمی بودهاند. در هفته پیش از آن، ۱۰ مدرسه دخترانه هدف حمله قرار گرفته بودند.»(۴۵) تحقیقات سازمان جهانی بهداشت نشان میدهند که استفاده از این ماده ترکیبی در دفع آفات کشاورزی و غیری می تواند سرطانزا باشد.(۴۶)
با این تجربهی طالبانی، پس از ۱۳ سال در ایران، پس از گذشت نزدیک به ۴ماه هجوم شیمیایی به سنگرهای مدارس، علی خامنهای و فرماندهان زیر فرمان وی، زیر فشار خیزش خیابانی و تداوم جنبش انقلابی، تصمیم به عهده گرفتن امنیت مدارساز سوی کمیتههای مقاومت مردمی، اعتراض عمومی جهانی، ناچار به فرافکنی و تناض گویی شدهاند و از تشکیل «کمیته حقیقت یاب» به شیوه حکومت اسلامی و نمونههای قتلهای سیاسی، اسید پاشی، خودکشیسازیها، شلیک دو موشک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای مسافری اوکراین در ۱۸ دی ۱۳۹۸ وووو، برای جلوگیری از کشف حقیقت سراسیمه شدهاند.
در پی یک جمعبندی و ارزیابی از تروریسم شیمیایی باندها و آتش بس نماز جمعه، بهادامهیابی جنایت شیمیایی فرمان داده میشوذ. محمود شهامت، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، با تایید مسمومسازی شماری از دانشآموزان در یکی از روستاهای شهر دهدشت، گفت: «سیزده دانش آموز روستای لیرتلخک که روز شنبه ۲۰ اسفند ماه به علت استشمام بوی نامطبوع برای درمان به بیمارستان خمینی دهدشت» منتقل شدند. معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج همچنین فاش ساخت که در هفتهی گذشته «۲۸۰ دانشآموز در شهرستانهای گچساران، دنا، کهگیلویه، بهمئی و بویراحمد پس از استشمام بوی نامطبوع به مراکز درمانی» منتقل شدند.(۴۷) در شهر دشتستان استان بوشهر نیز هجوم شیمیایی صورت گرفت و شماری از دانشآموزان دختر مدرسه «خدیجه کبری» با بروز همان نشانههای مسمومیت به بیمارستانها منتقل شدند. این سنگرها برای چندمین بار بود که موردحمله شیمیایی قرار میگرفتند. مقاومت دختران شکوهمندانه ادامه داشت.
حمله شیمیایی به آموزشگاههای دختران دستکم پنج استان خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، بوشهر، کردستان در روز شنبه بیستم اسفند ماه، بیانگر گستردهتر شدن جبههی نبرد نیروی مرگ در برابر زن، زندگی، آزادی بود. … ادامه دارد
عباس منصوران
منابع و زیر نویسها
-۳۸https://twitter.com/i/status/1633106680983572480
http://www.ensafnews.com/402464/ -۳۹
-۴۰ https://www.rajanews.com/new/365526
https://www.isna.ir/news/1401121712791/ -۴۱
-۴۲https://37298787.khabarban.com
-۴۳https://www.khabaronline.ir/news/1738643
-۴۴http://www.nytimes.com/2010/09/01/world/asia/01gasattack.htm
-۴۵ https://www.radiozamaneh.com/755445
-۴۶ https://www.iarc.who.int/wp-content//uploads/2018/07/MonographVolume112-1.pdf
-۴۷https://yasouj.iribnews.ir/fa/news/3783983