بیاینه مبارزان کمونیست
نقطه توافق
دامنه حملات شیمیایی جمهوری اسلامی به مدارس، به خصوص مدارس دخترانه و مکانهای عمومی، سراسر جامعه ایران را در بر گرفته است. تا کنون هزاران دانش آموز را مسموم کردهاند و صدها نفر از آنها بر اثر استنشاق گاز بیهوش و چند نفر جان خود را از دست دادهاند. این جنایت هولناک از طرف اطاق فکر رژیم برای بقاء و مقابله با انقلاب آزادیخواهانه مردم برنامه ریزی شده است. زمان اوج این برنامه در آستانه ۸ مارس، روز جهانی زن، چهارشنبه سوری و نوروز انتخابی است برای رهائی رژیم از کابوس اعتراضات توهای در این روزها.
۶ ماه از این دوره از جنبش مردم برای خلاصی از دست رژیم اسلامی با شعار محوری زن، زندگی، آزادی میگذرد. در این مدت دولت با استفاده از نیروهای نظامی و نیروی مخفی خود بنام “لباس شخصی”ها به مقابله خونینی با مردم معترض دست زده است. نزدیک به ۶۰۰ نفر را کشته و هزاران نفر را معلول دهها نفر را اعدام و بیش از ۲۰ هزار نفر را دستگیر کردهاند. با این وجود مردم کوتاه نیامده و فعالین و رهبران در داخل به ایجاد تشکلهای علنی و مخفی در محل کار و دانشگاه و مدارس و محلات وسیعا روئی آوردهاند. این روالی است که آغاز شده و نشانه رشد و تعمیق جنبش مردم برای رهائی جامعه از چنگ جمهوری اسلامی است.
سران رژیم از پایداری جنبش ما و روند رشد آن بیاطلاع نیستند. متوجهاند نیروی سرکوب آنها ازپس مردم برنمیآید. اطاق فکر آنها حمله شیمائی به مدارس، آنهم مدارس دخترانه را بعنوان نقط تقابل جنبش ژینا و ضدیت با زنان برنامهریزی کردند. این رژیم از ابتدای سرکار آمدن با حمله به زنان شروع کرد و جامعه را به صلابه کشید و فکر می کند با بازگشت به همان روش و یورش به زنان میتواند آن تاریخ را تکرار کند.
حملات شیمائی به بچههای دبستانی و دانش آموزان دختر در مدارس از طرف خامنهای و مشتی جانی انجام میگیرد که خود را دولت صاحب جامعه میدانند. این جنایت از نوع قتلهای زنجیرهای و اسید پاشیها گذشته برای ایجاد وحشت در جامعه نیست، این اعلام جنگ تمام عیارعلیه آحاد جامعه از کوچک و بزرگ آن است که قوانین بین المللی در جنگها را زیر پا گذاشته و در ردیف کشتار جمعی اسیران در اطاقهای گاز توسط هیتلر و بمب باران شیمائی صدام حسین قرار دارد. جدال میان صف مردم با نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی وارد دوران خطیری شده است. جامعه ایران راهی بجز به گور سپردن نظام اسلامی ندارد. در این دوره علاوه بر نیروهای نظامی و نیروی مخفی لباس شخصی با یک سازمان نظامی مخفی جنایت پیشه “آتش به اختیار” جدیدی روبرو هستیم. رژیم قصد دارد مردم را بین این نیروی جدید مخفی و دیگر نیروهای نظامیش گیربیندازد. میخواهند ما را از مبارزات تعرضی به موضع دفاعی و توقع ایجاد امنیت محدود کند و به عقب بکشاند. مشاهده کردهاید که همزمان با حمله شیمائی به هر مدرسه و دبستانی قبل از رسیدن امداد، نیروهای نظامیش آنجا حاضرند تا مردم معترض به این جنایات را سرکوب و دستگیر و زندانی نمایند. آمار اعدامها و صادر کردن حکم اعدام در این دوره بالا رفته است.
نکته مهم اینکه چرا جمهوری اسلامی با این درجه از انزوا در جهان، بدون واهمه از عکسالعمل آمریکا و اروپای واحد و سازمانهای بین اللملی اینگونه آشکارا و در این ابعاد وسیع حمله شمیمائی به مدارس را سازمان داده و ادامهاش میدهد؟ چرا این دولتها و سازمانها و رسانههایشان در سطح خبر و حداکثر تا حد محکومیت این جنایت بسنده کردهاند؟ تشخیص این درجه از درنده خوئی رژیم بدون مکث در تحولات و رویدادهای جهانی در ارتباط با ایران ممکن نیست. واقعیت این است که جنبش برابری طلبانه در ایران به معضل هستهای و مشترک دولتهای غربی و منطقهای در خاورمیانه اضافه شده است. دو رکن محوری این جنبش یعنی ضد مذهبی بودن و برابری خواهی کامل زن و مرد بدون هیچ قید و شرطی، خطری است که توازن فعلی بین مردم با دولتهای منطقه را بهم میریزد. نگرانی از این جنبش و سیاست تقابل با آن محور همکاری و نقطه توافق مشترک تمام دولتهای سرمایه داری است. چشم پوشی غرب از حملات شیمیائی به مدارس و به مردم در خیابان و محلهای تجمع، محصول این دوره از روابط بین المللی دولتهای غربی با جمهوری اسلامی است. مبارزه انقلابی مردم موقعیت داخلی و بین المللی رژیم را ضعیفتر کرده و نیاز به سازش با بقیه را دارد و دول غربی مواظب آنند. اگر جمهوری اسلامی در مورد مسئله هستهای کوتاه نیاید و در جهت دگرگونی رابطه خود با چین و روسیه گام برندارد غرب از کانال آلترناتیوسازی بنام انقلاب علیه انقلاب وارد تقابل با آن خواهند شد. با اینحال جمهوری اسلامی فعلا خلاف این جهت حرکت میکند.
آن فاکتوری که کل این معادلات را مانند این شش ماه بهم میریزد آزادیخواهی مردم و ادامه آن است. شکی نیست که جنش برابری طلبی و رشد آن چون معضل مشترک غرب و دولتهای خاورمیانه باقی خواهد ماند. اروپا و آمریکا ضمن اینکه نمی خواهند مخالفان جنبش مردم بنظر آیند، تمام امکانات سیاسی و مالی و رسانهای خود را علیه این جنبش آزادیخواهانه در هر شرایطی به گونهای بکار خواهند گرفت.
اکنون آمریکا و اسرائیل، اروپا، عربستان، سوریه، مصر، عراق، طالبان و دیگر کشورها در خاورمیانه مشغولاند که جمهوری اسلامی ماندگار شود. هنوز جمهوری اسلامی مناسبترین آلترناتیو آنها برای مقابله با انقلاب است. عربستان سعودی با دخالت چین رابطه دیپلماتیک با آن را از سر گرفت. فشار بر جریانات اسلامی در کشورهای خاورمیانه مخصوصا همسایگان ایران را کم کردهاند تا اسلام از سکه نیفتد. گفتگو میان ایران و آمریکا برای مبادله زندانیان در جریان است. آمریکا تعدادی از سران رژیم را از لیست تحریم هایش پاک کرده و مانع صدور قطعنامه علیه ایران در اجلاس شورای حکام آژانس شده و در گرماگرم این حملات شیمیائی سرگرم مذاکره با ایران هستند. بدنبال آن گروسی از طرف آژانس بینالمللی اتمی به قول خودش برای تثبیت توافقات انجام گرفته و ارزیابیهای فنی به ایران رفت و او هم راضی و خوشحال بازگشت.
پشت سر این سیاست آمریکا و میانجیگری چین برای از سرگیری روابط دیپلماتیک عربستان با جمهوری اسلامی کشمکش شدید چین و آمریکا قرار دارد. آمریکا و اروپا و اسرائیل از سرگیری این رابطه را به ضرر خود میدانند و با سردی به آن برخورد کردهاند.
مردم آزادیخواه!
جنبش برابری خواهانه ما با حمایت آمریکا و اروپا و ناتو شروع نشد و نیازی به دخالت آنها برای ادامه این مبارزات و پیروزی آن نیست. آلترناتیو سازی و رهبر تراشی آنها برای تحمیل دوباره سیستم استبدادی امتحان شده بر جامعه ربطی به مبارزات برابری طلبانه ما ندارد. رهبران صلاحیتدار جنبش ما زنان و مردان و جوانانی هستند که در کارخانه و کارگاه و مدارس و دانشگاه لحظه به لحظه درگیر هدایت و سازماندهی و تعمیق این جنبش هستند.
در هیچ انقلاب و مبارزهای برابری طلبانهای، مردم بجز نیروی متحد و سازمانیافته خود و حمایتهای انسانهای آزادیخواه در جهان پشتیبانی نداشتهاند.
میارزان کمونیست
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
۱۲ مارس ۲۰۲۳
https://www.facebook.com/asad.nodinyan.5/videos/239318818516905